مدیرکل دفتر آموزش سازمان حفاظت محیط زیست:

مردم در بحث آموزش محیط زیست وارد شوند

مدیرکل دفتر آموزش و مشارکت‌های مردمی سازمان حفاظت محیط زیست گفت: با توجه به ممانعتی که از سوی وزارت آموزش و پرورش برای آموزش مباحث محیط زیستی وجود دارد، شاید بهتر باشد عموم مردم در این زمینه وارد شوند و به نوعی فشار از پایین به بالا باشد.

مدیرکل دفتر آموزش و مشارکت‌های مردمی سازمان حفاظت محیط زیست گفت: با توجه به ممانعتی که از سوی وزارت آموزش و پرورش برای آموزش مباحث محیط زیستی وجود دارد، شاید بهتر باشد عموم مردم در این زمینه وارد شوند و به نوعی فشار از پایین به بالا باشد.

به گزارش ایسنا،‌ محمد درویش در نشست کودک، محیط زیست، منابع طبیعی که جزو نشست‌های تخصصی هفته ملی کودک بود، با اشاره به مقاومت وزارت آموزش و پرورش برای ایجاد مدرسه جامع محیط زیست، تأکید کرد: باید به بچه‌ها آموخت که بین اجزای اکوسیستم مناطق مختلف، ارتباطی تنگاتنگ وجود دارد و اگر این ارتباط با مداخلات پیوسته و اغلب بی‌دانش ما قطع شود، فاجعه طبیعی رخ می‌دهد.

او گفت: در سال 92 توافق‌نامه‌ای با آموزش و پرورش مبنی بر ارائه منشوری در 160 صفحه امضا شد که در پیوست پنجم آن به مدرسه جامع محیط زیست اشاره شده است؛ اما این وزارتخانه به شدت در مقابل احداث چنین مدارسی مقاومت می‌کند.

این پژوهشگر که در محل آفرینش‌های فرهنگی و هنری کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان سخن می‌گفت، بیان کرد: رفتار بسیاری از مردم ما نشان می‌دهد که به‌شدت در حوزه محیط زیست بی‌سواد هستیم. باید آموزش در زمینه چگونگی مواجهه با محیط زیست را از مهدکودک‌ها و مدارس شروع کرد. ما تلاش‌های زیادی برای متقاعد کردن آموزش و پرورش داشته و داریم؛ اما مقاومت‌های دیوان‌سالارانه نگذاشته است کاری از پیش ببریم.

وی ادامه داد: این در شرایطی است که هنوز هم کشتن فلان حیوان و در بسیاری از فرهنگ‌ها از جمله فرهنگ ما، الفاظی مثل گرگ‌صفت، خفاش شب، جغد شوم وجود دارد که نیازمند تغییر در نگرش برای ایجاد تحول در این زمینه هستیم. در حال حاضر 90 درصد اندوخته چهارپایان ما از بین رفته و هنوز شاهد این هستیم که شکارچیان به جای آن‌که به محیط زیست و حیات وحش علاقه نشان دهند، با لاشه حیوانات عکس می‌گیرند و با افتخار آن را پخش می‌کنند.

مدیرکل دفتر آموزش و مشارکت‌های مردمی سازمان حفاظت محیط زیست با اشاره به تأکید ادبای متأخر در زمینه لزوم حفظ محیط زیست، افزود: تلاش ما این بوده و هست که تغییر رفتار جدی در نسلی که در آینده مدیریت این جامعه را برعهده می‌گیرد ایجاد کنیم تا دیگر شاهد آن نباشیم که مواردی امضا شود که کاری به‌جز ویرانی محیط زیست انجام نمی‌دهد.

در ادامه، عبدالحسین وهاب‌زاده - استاد دانشگاه و عضو کمیته اتحادیه جهانی حفاظت از محیط زیست - نیز با تأکید بر این‌که من به اندازه آقای درویش، آینده را تیره و تار نمی‌بینم از ایجاد مدرسه طبیعت در چند نقطه ایران از جمله شیراز، اصفهان، اهواز و اردکان خبر داد و گفت: گروهی از دوستان ما در تهران نیز که شرایط را برای ایجاد چنین مدرسه‌ای در فضای فعلی ممکن ندیده‌اند، مدرسه‌ای سیار به راه انداخته و هر جایی که ممکن است، بچه‌ها را گردهم می‌آورند تا آن‌ها ضمن کودکی کردن و ارتباط مستقیم با طبیعت، خاک، گل و سنگ بتوانند عشق ورزیدن به محیط زیست را یاد بگیرند.

این استاد دانشگاه بیان کرد: هدف اولیه مدرسه طبیعت با اهدافی که کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان آن را دنبال می‌کند همسو است. من از نظام آموزشی جامعه خود دل‌زده‌ام. درد امروز بچه‌های ما آموزش‌زدگی است. گروه عدیده‌ای فارغ‌التحصیل از رشته محیط زیست هستند، در حالی که دغدغه آن‌ها فراتر از دغدغه معیشتی نیست، اشکال از کجاست؟

این نویسنده کتاب‌های پژوهشی ادامه داد: به‌طور طبیعی کودکان تا 12 سالگی باید شادی و بازی در طبیعت را بیاموزند و به‌صورت غیرمستقیم به دانسته‌هایی برسند. از این سن به بعد کم‌کم باید با کمک خودانگیختگی که در آن‌ها ایجاد شده، آموزش‌های لازم برای نهادینه کردن عشق به طبیعت به کودکان داده شود؛ اما ما در مدارس و خانواده‌ها با وضعیتی مواجه هستیم که گویا آموزش و پرورش و خانواده‌ها ائتلافی ناخواسته‌ علیه نسل آینده کشور دارند.

او افزود: آن‌ها می‌خواهند کودکان را دانشمندانی کوچک تربیت کنند. در صورتی که آموزش با کندوکاو ممکن است نه با پشت میز نشین کردن بچه‌ها. باید خلوتی برای کودکان ایجاد کرد در حالی که فضای بچه‌های ما چه در خانه و چه در مدرسه پیوسته رصد می‌شود. کودک باید قدرت تخیل و کنکاش را داشته باشد. ما نقاره را از سر گشاد آن می‌زنیم. شرط اول موفقیت در بحث آموزش، ایجاد خلاقیت است و خلاقیت با رها کردن بچه‌ها در محیطی طبیعی ممکن است.

وهاب‌زاده گفت: مدرسه طبیعت و تن دادن به چنین مدارسی معادله دو سر برد است. از یک طرف، نسلی خلاق تربیت خواهد شد و از سوی دیگر، آینده طبیعت خود را حفظ خواهیم کرد. البته ایجاد چنین مدرسه‌ای در مکان‌های محصور و پشت میزها ممکن نیست. بچه‌ها باید با عناصر طبیعت به‌صورت خودانگیخته و بی‌واسطه آشنا شوند.

او ادامه داد: هیچ الزامی نیست که چنین مدرسه‌ای حتما به‌صورت رسمی شکل گیرد. حتی گروهی از خانواده‌ها می‌توانند با هماهنگی، بچه‌های‌شان را در روزی مشخص به محیط های طبیعی ببرند تا آن‌ها ضمن ارتباط با عناصر طبیعی، پرسش‌ها و علایق خود را مطرح کنند. متأسفانه مشکلی که در جامعه ما وجود دارد این است که روستاییان عشقی که به طبیعت دارند مانند عشقی است که مردان متعصب نسبت به زنان خود دارند، مردانی که حتی به دلایلی، زنان خود را به باد کتک می‌گیرند! فرزندان شهری ما اگرچه با اطلاعات محیط زیستی آشنا هستند، اما عشق معناداری به طبیعت ندارند.

علیرضا کرمانی - مدیرکل پژوهش کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان - نیز گفت: تا یکی دو دهه گذشته، محیط زیست را جامعه‌شناختی نمی‌دانستند، اما امروز محیط زیست یکی از جامعه‌شناختی‌ترین مسائل است و خیلی وقت‌ها صحبت از اخلاق جهانی در این میان می‌شود. امروز اخلاق جهانی، پدیده ملموسی شده است. سخن از اخلاق جهانی با دغدغه‌های جهانی‌ شدن شکل می‌گیرد.

او اضافه کرد: یکی از ملموس‌ترین مسائلی که بحث محیط زیست را با مقوله جهانی‌ شدن پیوند می‌دهد، سوراخ شدن لایه ازون است. امروز همه ما باید به این مسائل فکر کنیم، یعنی مسائل جهانی داریم که همه می‌توانند و باید درباره آن به ارائه‌ی راهکار بپردازند. در واقع، محیط زیست مقوله‌ای است که ما از آیندگان وام گرفته‌ایم و اینجاست که بحث کودک و محیط زیست به‌صورت کاملا شفاف خود را نشان می‌دهد.

انتهای پیام

  • دوشنبه/ ۲۰ مهر ۱۳۹۴ / ۱۳:۴۶
  • دسته‌بندی: فرهنگ عمومی
  • کد خبر: 94072013184
  • خبرنگار : 90002