دل‌نوشته جعفر زمردیان برای سردار شهید حسین همدانی

امروز چه روزی است؟ این روزها در کشورمان چه خبر است؟ می‌گویند سالی که نکوست از بهارش پیداست و عجب سالی و بهاری ... بازگشت 175 غواص تشنه لب به میهن، حماسه تهران و چندی پیش فاجعه منا و شهادت غریبانه و مظلومانه حجاج در حریم امن الهی اینک در آستانه محرم‌الحرام ماه خون و شهادت خبر رفتن علمداری مبهوتمان کرد، حاج حسین رفت ...

امروز چه روزی است؟ این روزها در کشورمان چه خبر است؟ می‌گویند سالی که نکوست از بهارش پیداست و عجب سالی و بهاری ... بازگشت 175 غواص تشنه لب به میهن، حماسه تهران و چندی پیش فاجعه منا و شهادت غریبانه و مظلومانه حجاج در حریم امن الهی اینک در آستانه محرم‌الحرام ماه خون و شهادت خبر رفتن علمداری مبهوتمان کرد، حاج حسین رفت ...

سردار همدانی، همدانی بود ولی کشوری نه، ایرانی نه که دنیائی از وجود او بهره‌مند بود انگار از همرزم شهیدش محمود شهبازی این ودیعه را به ارث برده بود که گمنام باشد، تازه خواهیم فهمید چه گوهری را از دست داده‌ایم. اخلاص، صبر، صداقت، متانت و درایت از ویژگی‌های بارز این فرمانده بی‌ادعای سال‌های دفاع مقدس است.

ما هنوز به سردار همدانیمان بدهکاریم ...

نمی‌دانم تا چه اندازه بشود در طول این روزها به شخصیت خاموش اما مبارز و خستگی‌ناپذیر مردی که در آستانه تولد 66 سالگی‌اش همچنان فرمانده میدان نبرد است و به مانند جوانی پرشور که قوه جوانی او باعث این روحیه شده پرداخت؛ چه چیزی در وجود بزرگ مرد 65 ساله ما نهفته است که با وجود پایان ماموریت فرماندهی‌اش در جبهه‌های سوریه همچنان بی‌ادعا و مشتاق دنبال انجام ماموریت‌اش است تا اینکه بالاخره پس از سال‌ها مجاهدت، محاسن سفیدش را به خون شهادت خضاب کرد. به درستی پیر و مراد ما فرمود در عالم رازی نهفته است که جز به بهای خون فاش نمی‌شود؛ آری شهادت هنر مردان خداست و از خدا جز چنین سرنوشتی برای مبارز خستگی‌ناپذیرحسین همدانی انتظار نمی‌رفت.

ما هنوز به سردار همدانی مان بدهکاریم ...

باورش سخت است ... واقعا حاج حسین رفت حالا چه بنامیمش؟ سردار، حاجی، فرمانده، نمی‌دانم فقط می‌دانم که حالا حالاها بدهکارش هستیم. امروز دیگر پیامک‌های نشست‌های مجمع را به نام "همرزم شما حسین همدانی" نخواهیم دید اما از علمدارمان می‌خواهیم در این مهلکه دنیا از بهشت برین مراقبمان باشد و تنهایمان نگذارد ..سردار مراقبمان باش

ما هنوز به سردار همدانی مان بدهکاریم ...

ابو وهب، فرمانده روزهای سخت. یادم هست چند سال پیش در محفل کنگره شهدای استان از دلتنگی تان برای شهیدان گفتید و با بغضی در گلو که امروز شرمنده‌ام از اینکه از شهدا جامانده‌ام و خواستی تا دستمان را بگیرند و شفاعت مان کنند ... حالا اگرچه رفته‌ای اما بدان که حالا یاد تو از بهترین لحظات ما خواهد بود فرزند خمینی کبیر تو از همه چیز دل بردی حتی از وهب، محمد، زهرا، سارا و از همسرت، حالا آنها داغدار تو هستند و ما جز آنکه با ادامه راهت تسلا بخش آنها باشیم پیشکشی به محضرشان نداریم. رویت سفید فرمانده ...

ما هنوز به سردار همدانیمان بدهکاریم ...

به آقایمان به مولایمان به رهبرمان پیام تسلیت می‌دهیم و عرض می‌کنیم آقاجان خیالتان بیش از پیش راحت باشد که ما جوان‌ترها راه فرمانده و کلام مولایمان را زمین نگذاشته و با همان روحیه سردار شهید همدانیمان با استکبار و ایادی آن تا آخر مبارزه خواهیم کرد، اگرچه خواب‌زده‌ها شهادت در راه خدا را مرگ بدانند و نیستی و فنا و ایستادگی به پای اسلام، انقلاب و ارزش‌ها را افراطی‌گری و توهم اما به روح شهیدانمان قسم می‌خوریم که با هیچ یک از دشمنانمان دست نمی‌دهیم و دست دادنمان فقط و فقط به رسم سال‌های نبرد و دفاع مقدس است، مثل مولایمان عباس(س) که دست داد اما دست نداد.

سردار شهد شیرین شهادت، لقا دوستان و عند ربهم یرزقون شدنتان مبارک... .

نیروی کوچکت، جعفر زمردیان.

خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) منطقه همدان.

انتهای پیام

  • دوشنبه/ ۲۰ مهر ۱۳۹۴ / ۰۷:۵۷
  • دسته‌بندی: فرهنگ حماسه
  • کد خبر: 94072012765
  • خبرنگار :