سیدمحمد ساداتینژاد- کارشناس مسائل بینالملل
روسیه بعد از سفر پوتین به آمریکا برای شرکت در نشست مجمع عمومی سازمان ملل و دیدارش با اوباما و رایزنیهایی که در نیویورک انجام شد، حمله به مواضع داعش در خاک سوریه را آغاز کرد. مقامات دو کشور اعلام کردند که این حمله با توجه به درخواست کمک بشار اسد از روسیه برای کمک نظامی صورت میگیرد.
حملات روسیه گرچه با انتقادهایی از سوی آمریکا، فرانسه و ناتو (آن هم بیشتر در خصوص زدن مواضع مخالفین معتدل و غیرداعشی توسط روسیه) روبرو شد ولی در مجموع واکنش آمریکا و دیگر کشورهای غربی و ناتو به حملات روسیه آنگونه که انتظار میرفت نبود و این کشورها به نحوی با حمله روسیه همراهی کردند.
این واقعیت از چند نکته حکایت دارد:
1- آمریکا و تا حدودی فرانسه و برخی دیگر از قدرتهای بزرگ اروپایی با گذشت چهار سال و نیم از تحولات سوریه و ساقط نشدن دولت بشار اسد، به خوبی واقفند که این خواسته دیگر بیشتر به یک خیال میماند و تداوم این وضعیت نه تنها به نفع آمریکا و برخی دیگر از کشورهای غربی نیست بلکه به ضرر آنها هم تمام میشود و باید هر چه زودتر راه حلی برای بحران سوریه یافت شود تا آرامش و ثبات به این کشور بازگردد و گروههای افراطی مانند داعش نیز از بین بروند.
2- هجوم یکباره مهاجرین سوری به اروپا و فشارهایی که از این سبب بر اتحادیه اروپا و آمریکا ایجاد شد، عامل مضاعفی شد برای اینکه آمریکا و کشورهای اروپایی سریعتر به دنبال یافتن راه حلی برای پایان دادن بحران در سوریه باشند.
3- سفر پوتین به آمریکا و صمیمیت محدودی که علیرغم اختلافات چند ماهه گذشته بین این دو کشور بر سر اوکراین، در گزارشهای ویدیویی و تصویری مربوط به ملاقات اوباما و پوتین به تصویر کشیده شد، خصوصا همراهی با حملات بعدی روسیه به مواضع داعش در سوریه قابل تامل و معنادار بود.
از دید رسانههای غربی حمله روسیه به مواضع داعش در سوریه بیشتر بدین شکل تحلیل شد که یک اتحاد و ائتلاف بین ایران، روسیه، چین و سوریه در مقابل اتحاد کشورهای غربی با ترکیه و عربستان در حال شکلگیری است. اخباری نیز مبنی بر حرکت ناو هواپیمابر چین به سمت این منطقه مکررا از رسانههای غربی منتشر و در همین راستا مورد بهرهبرداری قرار گرفت. همچنین در این تحلیل، به رقابت موجود بین آمریکا و روسیه اشاره شد و اینکه روسیه بعد از تحولات اوکراین و تحریم این کشور توسط آمریکا به دنبال تلافی بوده و سوریه بهترین مکان برای تلافی است.
رسانههای غربی با هدف برجستهکردن شکلگیری ائتلاف به سخنرانی چند ماه قبل بشار اسد مبنی بر اینکه نیروهای نظامی این کشور خسته شدهاند و توان نظامی کشور برای مقابله با داعش کاهش یافته است، اشاره و سفر محمدجواد ظریف وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی ایران به این کشور و ادعای مربوط به سفر سردار قاسم سلیمانی به مسکو و همکاری اطلاعاتی ایران و روسیه در این زمینه را نیز برجسته کردند تا شکلگیری ائتلافی بین ایران و روسیه را برجسته تر کنند.
در مجموع، قرائن متعدد تایید میکند که کشورهای غربی بویژه آمریکا از روند تحولات در سوریه خسته شده و به دنبال حل این بحران هستند ولی پیش شرط حل این بحران، کوتاهآمدن متحدین منطقهای آنها مانند عربستان و ترکیه است که حملات روسیه میتواند این زمینه را فراهم کند؛ بنابر این آمریکا و برخی کشورهای نزدیک به آن، نوعی رضایت ضمنی از حملات مسکو برای تضعیف شدید داعش در سوریه دارند؛ زیرا با از بین بردن داعش و گروههای افراطی، راه برای مذاکره بین بشار اسد و اپوزیسیون معتدل و مورد قبول سوری که مورد حمایت آمریکا و اروپاست، باز میکند.
ابراز نگرانی فرانسه و آمریکا از اینکه برخی از اهدافی که روسیه مورد هدف قرار داده است متعلق به داعش نبوده بلکه متعلق به ارتش آزاد سوریه است، قرینه ای بر تایید این تحلیل است که این کشورها مشکلی با زدن مواضع متعلق به داعش از سوی روسیه ندارند. همچنین وجود این تحلیل در رسانههای غربی مبنی بر اینکه حمله روسیه از طرفی به عنوان عاملی برای افزایش نقش و نفوذ روسیه در این کشور و کاهش نقش ایران ارزیابی میشود نیز میتواند موید یکی از اهداف پنهان آمریکا و کشورهای غربی برای عدم مخالفت جدی با حملات روسیه به مواضع داعش در سوریه باشد.
البته در این میان، روسیه نیز اهداف متعدد خود را دارد و در قبال این حمله، مابهازاء لازم را از سوریه، و بر فرض توافق با آمریکا، از این کشور و یا حتی طرفهای دیگر احتمالی دریافت کرده و یا خواهد کرد. اما روشن است که بعد از پایان یافتن حملات روسیه به مواضع داعش در سوریه، زمینه برای پایان دادن بحران در سوریه و حل آن از همیشه آمادهتر خواهد بود.
انتهای پیام