چه جنگهایی که برای حفاظت از "مانگرو" دَر گرفته، همان جنگل شناوری که عربها به خاطرش سر و دست میشکنند و رییسجمهور برای صیانت از آن تعصب نشان میدهد.
به گزارش خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، فروردین امسال «حسن روحانی» در سفری که به قشم داشت، اول از همه به دیدار جنگل «حرا» رفت و با قایقهای تندرو، گشت دریایی در آن زد و بعد هم گفت: «اجرای هر طرحی که بخواهد به این جنگل صدمه بزند، از نظر ما مردود و غیرقابل قبول است.»
رییسجمهور حتا ایدهای هم برای صیانت از حرا ارائه کرد؛ تخریب پیشرویهای یکی از اسکلهها که به این جنگل آسیب رسانده و در عوض آن ساخت پل برای گردش جریان آب و زنده نگه داشتن اکوسیستم در آن بخش از خور که با ساخت اسکله و خاکریزی متوقف شده است. ایدهای که هنوز در مرحلهی بررسی است و اقدامی در راستای آن نشده است.
جنگلهای "مانگرو" یا "حرا "که در سواحل جنوبی ایران دیده میشود و با بیشترین پراکنش در تنگه خوران بین جزیره قشم، سواحل بندر خمیر و در مصب و دلتای رودخانه مهران قرار گرفته و آبهای ساحلی را با پوششی سبز به زیستگاهی متفاوت تبدیل کرده از سال 1351 انتخاب و تحت حفاظت قرار گرفته است.
حرا با اجتماع گیاهان و جانوران نادر و گاه غیرمتعارف، اکوسیستمی ویژه دارد؛ اما در چند سال اخیر به خاطر تردد زیاد گردشگران با قایقهای تندرو و خاکریزیهایی که در یکی از سواحل آن برای ساخت اسکله شده، آسیب زیادی دیده است.
جنگل حرا در قشم تا همین یک سال پیش کمینگاه و پاتوق قاچاقچیان سوخت بود. جنگل به آتشِ ارزانی گازوئیل میسوخت. بوی گازوییل تا شعاع چند کیلومتری جنگل قابل استشمام بود و آلودگی باعث کم شدن جمعیت گلخورکها، خرچنگها و آبزیان این منطقه شده بود.
البته حالا از گازوئیلهای رها شده در ساحل حرا خبری نیست و قاچاقچیها جای دیگری را پاتوق کردهاند.
حرا زیستگاه سِحرانگیز پرندگان مهاجر در فصل بهار است، پرندگانی چون شاهین آفریقایی معروف به "سینه خیاری"، گیلانشاه، فلامینگو، پلیکان و البته اَگرتهای خاکستری و سفید که دیگر بومی شدهاند.
جوندهی هندی آفت حرا
عادل ابراهیمی، راهنمای محلی قشم و جنگل حرا به موشهایی هم که با کشتیهای باربری از هندوستان به جزیره آمدهاند و حالا به آفت حرا تبدیل شدهاند اشاره میکند و میگوید: تعداد این موشها زیاد شده و شاید شاهینها برای تعادل این زنجیرهی غذایی به این جنگل آمدهاند.
خرچنگ گیتار زن
گیتار زن گونهای از خرچنگ است که با جثهای کوچک به اندازهای در حدود سه سانتیمتر و با دستهایی تابهتا در میان درختان حرا مشغول ساز زدن است. ابراهیمی میگوید: بومیها به این خرچنگ که یکی از دستهایش بزرگ است و موقع راه رفتن "تق" صدا میدهد، گیتار زن میگویند.
ماهی پرندهی گِل خور
ماهیهای پرنده یا گلخورکها گونهی کمیاب دیگری است که با ماجراجویی در میان جنگلهای شناور حرا میتوان دید. ابراهیمی میگوید: گلخورکها تا زمانی که بدنشان مرطوب است روی سطح گل میماند و تغذیه میکند و وقتی بدنشان خشک میشود به سرعت داخل آب میروند تا خودشان را مرطوب کنند.
تور لاغری در مانگرو!
گِلهای حرا فقط برای گلخورکها جذاب نیستند، چون آنطور که راهنما میگوید، خاصیت لاغری دارد و عربها و مردم قدیمی قشم زمانی برای لاغر کردن شکمهایشان از این گلها استفاده میکردند.
ابراهیمی به آهک و نمک موجود در این گلها که خاصیت طبی به آن داده است، اشاره میکند و میافزاید: مردم کلی پول میدهند تردمیل میخرند تا شکمهایشان را لاغر کنند، اما آخر سر فقط به کمر و زانوهایشان آسیب میزنند. درحالیکه بومیهای این منطقه و عربهای قدیمی ساکن در جزیره، شکمهایشان را به گِل حرا آغشته میکردند و نیم ساعت در آب میماندند تا خاصیت آن اثر کند. آهک موجود در گِل چربی شکم را جذب میکرد و آنها ظرف یک ماه به طور طبیعی لاغر میشدند.
جادوی شیرین اما گران
و اما جادویی دیگر از «حرا» که در امارات، خوراکی گرانبها به شمار میآید و عربها برایش سر و دست میشکنند. "عسل وحشی" همان جادویی است که در جنگلهای مانگرو و کوههای روبروی آن در حدفاصل بنادر لافت تا گوران به بار مینشیند.
راهنما توضیح میدهد: خاص بودن این عسل به خاطر گلهای مانگرو است. قیمت هر کیلو از این عسل وحشی در قشم 350 هزار تومان و در امارات 700 هزار تومان است. عربها فقط دنبال این عسل هستند، وگرنه در قشم عسل دیگری هم تولید میشود.
او اضافه میکند: عسل وحشی مانگرو خاصیت درمانی دارد، ولی علاوهبر مصرف خوراکی برخی بانوان قشمی از آن به عنوان ماسک صورت استفاده میکنند.
درختهای شور زی مانگرو اواخر تابستان، گل و بعد میوهای سیاه رنگ میدهد که به زبان محلی «کُنگ» نامیده میشود. میوهای که گفته میشود طعمی شیرین دارد.
سرشاخههای درختان حرا که داخل آب قرار دارند نقش آب شیرینکن را ایفا میکنند. هر یک از سرشاخکها حدود دو سیسی آب جذب میکند و هنگامی که سطح آب دریا پایین رفت، نمک را تصفیه و آب شیرین را جذب میکنند. 20 درصد از نمکی هم که جذب نشده از طریق برگها خارج میشود. روی برگهای بیضیرنگِ درختان مانگرو اغلب میتوان دانههای ریز سپید نمک را دید.
مانگروها در میوههایشان جوانه میزنند، برای همین وقتی از درخت مادر جدا میشود با جذب آب، شروع به رشد کردن میکنند و به درخت تبدیل میشوند.
درختانی که طبل شدند
این درختها هر چه بزرگتر میشوند تنههای قویتری پیدا میکنند و هرچه جوانتر و کوچکتر هستند تنههای خالی دارند. این توضیحات را ابراهیمی، راهنمای محلی میدهد و بعد هم میگوید: قدیمها که تکنولوژی تخلیهی تنه درخت و چوب وجود نداشت از درختان جوان مانگرو برای ساخت دُهُل استفاده میکردند و اولین دُهلی که در قشم ساخته شد از چوب درختان مانگرو بود.
او ادامه میدهد: این درختها حتی چوب مرغوبی برای سوزاندن دارند، چون دود سیاه ندارد. در واقع آب نمک، مواد شیمایی و چربی چوب را میگیرد و دود آن دیگر چشم را نمی سوزاند و دود ملایمی هنگام سوزاندن خارج میشود.
با آنکه در میان خورها (راه آبی میان درختان شناور) گاه قایقهایی با بار درختان مانگرو دیده میشود، ولی یکی از قایقرانهای حرا میگوید: آنها درختان حرا نیستند و برای مصرف حیوانات چیده میشوند.
اماراتیها، مشتری حرا
او به جنگهایی که برای حفاظت از حرا شکل گرفته اشاره میکند و ادامه میدهد: در قدیم از بندر خمیر میآمدند و چوبهای حرا را میبریدند و برای فروش به امارات میبردند، اما بعدها مردم محلی برای حفاظت از این جنگل مبارزه کردند و بر سر آن چه جنگها که نشده است.
اما با وجود این ویژگیهای نادر، تنها قابلیت تعریف شده برای گردشگری حرا درحال حاضر قایقسواری آنهم توسط قایقهای موتوری فایبرگلاس است که اتفاقا یکی از عوامل مخرب این زیستگاه و منطقه تحت حفاظت است. جنگلهای حرا با آنکه دو سالی میشود به ژئوپارک قشم پیوسته اما تا کنون برنامهی جامع و مشخصی برای توسعه پایدار نداشته است. البته برای ایجاد یک تماشاگه حرا در ساختمان متروکه نزدیک یکی از اسکلهها و یا آموزش قایقرانها و تعویض قایقهای فایبرگلاس و استفاده از قایقهای بومی قشم، ایدههایی مطرح شده است که هنوز هیچ یک رنگ نگرفتهاند.
انتهای پیام