نقاشی که گوشش را برید و در 37 سالگی خود را تسلیم مرگ کرد، نقاش آفتابگردانها و شب پرستاره، دو ماه پایانی زندگیاش را در اتاق کوچک زیر شیروانی در یک مهمانسرا گذراند؛ اتاقی که امروزه مقصد علاقهمندان هنر و گردشگرهایی از سراسر دنیاست.
به گزارش خبرنگار ایسنا، نام «ونسان ون گوگ» که پس از مرگش مشهور شد علاقهمندان این نقاش مطرح هلندی قرن نوزدهم را به روستایی زیبا در حومه پاریس میکشاند؛ روستای «اُوِر سور اُواز» ( Auvers-sur-Oise) در حدود 30 کیلومتری پایتخت فرانسه که ون گوگ آثار بسیاری را با الهام از طبیعت آنجا خلق کرد. اما وقتی از فضای سرسبز این روستا و حیاط رنگارنگ «خانه ون گوگ» که یادآور نقاشیهای پر از رنگ شاعر است میگذری، با رسیدن به راه پلهای تاریک با دیوارهایی چرک و ترکخورده و اتاقی کوچک با دیوارهایی پر از ترک، گویی وارد دنیای پررمز و راز زندگی و مرگ نقاش میشوی؛ دنیایی که راز گوش بریده او را در خود دارد و گلولههایی که او را تسلیم مرگ کردند و به مرگی منتهی شدند که عمدتا میگویند خودکشی بوده و البته گمانهزنیهای دیگری هم درباره آن وجود دارد.
اتاق شماره 5، اتاقی کوچک زیر شیروانی است بدون هیچ پنجرهای که با یک دریچه به روی آسمان باز میشود. اتاق آنقدر کوچک است که نمیتوانی تصور کنی نقاش آفتابگردانها و مزرعهها چطور در اینجا زندگی میکرده است؛ اتاقی خالی از هر مبلمان و تخت با یک صندلی، که در عمق ترکهایش از روح آشفته نقاشی میگوید که دریچه روی سقف، روزنه اتاقش به بیرون بوده است. ونسان ون گوگ دو ماه پایان عمرش را در 37 سالگی در این اتاق کوچک زیر شیروانی در مهمانسرای «اوبرژ رَوو» ( Auberge Ravoux) در روستای «اُور سور اواز» میگذراند؛ روستایی البته هنری که نقاشهای زیادی مدتی را در آن زندگی کردهاند؛ کسانی مثل پل سزان و شارل فرانسوا دوبینی. ون گوگ در همین دو ماه چیزی حدود 90 اثر هنری خلق کرد که خیلی از آنها از طبیعت و بناهای این روستاست. معلوم نیست در این دو ماه در ذهن او چه میگذرد و طبیعت «اُور سور اواز» چه تاثیری بر او میگذارد که بیوقفه نقاشی میکشد.
اتاق کوچک ون گوگ با یک نوشته آویخته به دیوار، پذیرای گردشگرانی است که نام او آنها را به این روستا میکشاند. اتاقی که به عنوان «اتاق خودکشی» مطرح شده، از سال 1890 یعنی سال مرگ ون گوگ دیگر اجاره داده نشده است. کنار اتاق ونسان هم اتاق برادرش تئو شامل یک تخت فلزی قرار دارد که حامی او بود و شش ماه بعد از او از دنیا رفت و آرامگاهشان کنار هم در همین روستاست؛ روستایی که ونسان ون گوگ در 21 می 1890 درباره آن خطاب به برادرش نوشت: اُور زیبایی فوقالعادهای است، قلب طبیعت است، متمایز و خوشمنظره.
ساختمانی که امروز به «خانه ونسان ون گوگ» (Maison de Van Gogh) مشهور است، یک رستوران دارد و یک طرفِ ساختمان اجاره داده میشود. اما در سمتی از خانه که اتاق ونسان ون گوگ و برادرش قرار دارد، یک فروشگاه آثار هنری است و یک سالن کوچک نمایش فیلم مربوط به نقاش معروف پساامپرسیونیست. ون گوگ زمانی که در این مهمانسرا زندگی میکرد به برادرش تئو گفته بود روزی راهی پیدا خواهد کرد تا نمایشگاه شخصیاش را در یک کافه برگزار کند و حالا مهمانسرایی که در آن زندگی کرد و مرد، در رستورانش پذیرای گردشگرانی است که به عشق او به اینجا میآیند و آثارش در موزهها بازدیدکنندههای زیادی دارند.
ون گوگ که از بیماری شدید روحی رنج میبرد برای اینکه توسط دکتر پل گاشه درمان شود به این روستا آمد. او با دکترش دوست شد و چند پرتره از او کشید. البته ون گوگ بعد از آشنایی با دکتر گاشه که هنرمند و مجموعهدار هم بود، او را مریضتر از خودش توصیف کرد. حالا «خانه دکتر گاشه» در کنار «موزه دوبینی» از دیگر جاذبههای توریستی این روستاست. «اُوِر سور اُواز» علاوه بر اینها، یک کاخ قدیمی هم دارد که در قرنهای 17 و 18 میلادی ساخته شده و امروزه فضای داخلی آن به عنوان موزه مورد استفاده قرار گرفته است.
«اُوِر سور اُواز» روستایی توریستی است که میتوان صبح با یک قطار از پاریس تا آنجا رفت و عصر برگشت. البته این روستا در برنامه تورهای گردشگرهای ایرانی نیست و افرادی که به آنجا میروند عمدتا از کشورهای دیگر هستند. اما بخصوص برای علاقهمندان هنر که تا فرانسه و پاریس میروند دیدن این روستا و خانه ون گوگ حتما جذاب و بهیادماندنی خواهد بود.
ونسان ون گوگ هلندی (1890 - 1853) که در ابتدا دلال آثار هنری، معلم و مبلغ مذهبی بود با فعالیت در دنیای هنر به سمت پاریس کشیده شد و سالهای 1886 تا 1888 را در این شهر زندگی کرد. همچنین مدتی را در جنوب فرانسه در آرل گذراند. او دو ماه پایانی عمرش از بیستم می 1890 تا 29 ژوئیه 1890 را هم در «اُوِر سور اُواز» زندگی کرد. ون گوگ فعالیتهای جدیاش را به عنوان نقاش و طراح از سال 1880 یعنی از 27 سالگی شروع کرد و آثارش را در 10 سال پایانی عمرش خلق کرد؛ چیزی بیش از 900 نقاشی و 1100 طراحی. اما نکته قابل توجه درباره او که این روزها آثارش در مهمترین موزهها نگهداری میشوند و برخی با بالاترین قیمتها در حراجیها به فروش میرسند و اتاق کوچک محل زندگیاش جاذبه توریستی است، اینکه در طول عمرش تنها تابلو «تاکستان سرخ» را فروخت.
گزارش و عکس: ساره دستاران - ایسنا
انتهای پیام