/تحلیل/

واکاوی جزئیات روابط کویت و عربستان/چرا کویت تاوان داد؟

در پی حمله خونین به مسجد امام صادق (ع) در کویت در هنگام نماز جمعه که بیش از 250 نمازگزار را هدف قرار داد و 47 شهید و بیش از 227 زخمی بر جای گذاشت و گروه تروریستی داعش نیز مسئولیت آن را برعهده گرفت، رسانه‌های منطقه‌ای و جهانی شروع به پخش فیلم‌ها و تصاویر ثبت شده از این اقدام غیرانسانی کردند و برخی از آنها انگشت اتهام را به سمت دولت عربستان نشانه گرفتند چرا که عامل این حمله یک عربستانی بود و اندیشه‌های رادیکالی داشت و برخی از بازداشت شدگان داعش به جاسوسی برای مسئولان نظامی و اطلاعات عربستان اعتراف کرده‌اند. بنابراین ریاض در صدر متهمان حمله کویت قرار دارد.

در پی حمله خونین به مسجد امام صادق (ع) در کویت در هنگام نماز جمعه که بیش از 250 نمازگزار را هدف قرار داد و 47 شهید و بیش از 227 زخمی بر جای گذاشت و گروه تروریستی داعش نیز مسئولیت آن را برعهده گرفت، رسانه‌های منطقه‌ای و جهانی شروع به پخش فیلم‌ها و تصاویر ثبت شده از این اقدام غیرانسانی کردند و برخی از آنها انگشت اتهام را به سمت دولت عربستان نشانه گرفتند چرا که عامل این حمله یک عربستانی بود و اندیشه‌های رادیکالی داشت و برخی از بازداشت شدگان داعش به جاسوسی برای مسئولان نظامی و اطلاعات عربستان اعتراف کرده‌اند. بنابراین ریاض در صدر متهمان حمله کویت قرار دارد.

به گزارش خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، سایت اینترنتی النشره در تحلیلی با عنوان "چرا کویت تاوان داد؟" نوشت: سوالی اساسی در این جا این است که چرا کویت بهای خود بزرگ بینی عربستان را می‌پردازد؟ آیا تصمیمات و تدابیر منطقه‌ای که کویت اتخاذ کرد رهبران جدید و جوان عربستان را خشمگین کرده است؟

چرا برادر بزرگ‌تر کشورهای عربی حوزه خلیج فارس برادر دیگرش را کشت"

دیدگاه‌های بسیاری پیرامون این مساله وجود دارد اما به صورت مختصر می‌توان گفت:

1-از میان کشورهای عربی حوزه خلیج فارس مردم کویت از آگاهی بسیار و سطح علمی خوبی در مقایسه با کشورهای عربی برخوردار هستند. تعدد مطبوعات و آزادی بیان و رویکردهای سیاسی مختلف در این کشور وجود دارد که همگی آن‌ها باعث شده است فضای سیاسی نسبتا بازی ایجاد شود که اولویت براساس آن به یک نمونه سیاسی دموکرات نزدیک با غرب تبدیل شود در سایه آن کویت تلاش کرده است تا در کنار عمان خود را به عنوان میانجی بی طرف در درگیری‌های منطقه‌ای معرفی کند. این در حالی است که سازمان‌های حقوقی از نقض‌های حقوق بشر و از ساختار سیاسی بسته در عربستان به ستوه آمده‌اند و ملت‌های منطقه نیز از مداخله‌های عربستان در امور دخلی این کشورها ناراضی هستند.

دوم: قطر در کنار ترکیه از کشورهایی هستند که بیشترین حمایت‌ها را برای به قدرت رسیدن اخوان المسلمین در منطقه ارائه دادند و این حمایت از دیرباز با مخالفت برخی از کشورهای منطقه بالاخص عربستان و امارات مواجه شده است به گونه‌ای که پس از براندازی محمد مرسی، رئیس جمهور عزل شده مصر و به قدرت رسیدن عبدالفتاح سیسی، رئیس جمهوری این کشور و در سایه ادامه حمایت رسانه‌ای و سیاسی قطر از اخوان المسملین، تمامی این امور منجر شد تا روابط قطر با عربستان، امارات و بحرین نابسامان شود و این سه کشور سفیران خود را از دوحه احضار کنند.

این کشورها اعلام کردند که این تصمیم‌شان به دلیل عدم پایبندی قطر به مصوبات و تصمیمات شورای همکاری خلیج فارس صورت گرفت این در حالی بود که عمان و کویت سفیرانشان را از دوحه احضار نکردند و ابتکار عملی را برای قطع روابط دیپلماتیک با دوحه ارائه ندادند. در همین حال برخی بر این باورند که اقدام کویت در خودداری از احضار سفیرش در قطر یک اقدام هماهنگ شده بود چرا که کانال‌های ارتباطی را باز رها نکرد تا نقش میانجی‌گری را میان دوحه و ریاض و سایر کشورهای عربی ایفا کنند و این تصمیم نشانگر ناخرسندی از سوی دیگر کشورهای عربی در شورای همکاری خلیج فارس از جمله عربستان بود.

سوم: از زمان آغاز حمله عربستان به یمن، برخی از کشورهای عربی از همسو شدن با رهبری جوان عربستان امتناع کرده و این مساله را نپذیرفتند که به این جنگ علیه یمن بپیوندند که از جمله این کشورها پاکستان، کویت و عمان بودند. به نظر می‌رسد که این تصمیم برای عدم همسویی با عربستان پیامدهایی را در پی دارد که کم کم برملا می‌شود.

همانطور که عربستان ناخرسندی خود را نسبت به مشارکت محدود کویت در حملات ائتلاف موسوم به طوفان قاطع علیه یمن ابراز داشته است.

صباح الخالد الصباح، وزیر خارجه کویت در جلسه استیضاح در مقابل پارلمان این کشور گفته بود که تصمیم مشارکت کویت در این ائتلاف در پی اعمال فشارهای عربستان صورت گرفت و این مشارکت محدود است و تنها در چند پرواز خلاصه می‌شود.

از سوی دیگر مشارکت کویت در اعزام نیروهایی به بحرین جهت پشتیبانی از دولت منامه در چارچوب نیروهای سپر جزیره بسیار محدود بود این در حالی بود که عمان به هیچ وجه در بحرین و یمن مداخله نکرد بلکه ناظر بر برپایی مذاکرات پیرامون اوضاع در یمن با مشارکت مسقط و واشنگتن و انصارالله شد و عدم همپایی کارآمد این دو کشور در شورای همکاری خلیج فارس باعث کاهش نفوذ عربستان در شورای همکاری خلیج فارس شد و می‌توان آن را از عوامل اصلی عدم رضایت عربستانی‌ها از همپیمانان خود در کشورهای حوزه خلیج فارس به شمار آورد.

چهارم: روزنامه‌های کویتی از 10 ماه قبل در خصوص اختلافاتی میان کویت و عربستان در مورد مالکیت یک میدان نفتی مشترک صحبت می‌کردند که در پی آن فعالیت‌ها در میدان نفتی گازی مشترک الدره از حدود یک سال قبل متوقف شد.

از سوی دیگر اقدام مسئولان عربستانی برای کنترل بر مناطق گسترده از میدان نفتی الخفجی با اعتراض شدید کشور کویت مواجه شد که اختلافاتی با عربستان پیرامون این میدان نفتی از چند سال قبل داشت.

کویت و عربستان به صورت مشترک از میدان الخفجی که مساحت پنج هزار کیلومتر مربع دارد و روزانه 500 هزار بشکه نفت تولید می‌کند استفاده می‌کنند و طبق توافق دو جانبه این دو کشور به مدت 50 سال از این میدان‌ استفاده می‌کنند.

پیشتر روزنامه الجریده به نقل از یک مقام کویتی گزارش داد که در پی فروپاشی مذاکرات با عربستان و وخیم شدن اختلافات میان دو کشور، کویت رسما خواهان حل اختلافات نفتی از طریق دادگاه بین‌المللی در لاهه شد.

پیش از آن نیز روزنامه رای الیوم به نقل از یک منبع آگاه گزارش داده بود که بحران نفتی میان کویت و عربستان به مرحله انفجار رسیده است. تا جایی که مسئولان کویتی از شرکت نفتی شیفرون آمریکا که در میدان‌های مشترک فعالیت می‌کنند خواستند تا اوضاع را حل و فصل کنند.

پنجم: اما در خصوص تحولات منطقه و سیاست خارجه، کویت با کشورهای عربی حوزه خلیج فارس به ویژه عربستان و قطر در اتحادیه عرب همسو بوده است و طرح لغو عضویت سوریه از اتحادیه عرب را ارائه داد و همچنین ظرف چهار سال از مخالفان سوریه حمایت کرد. اما با تغییر اولویت‌های آمریکا از درخواست برای سرنگونی نظام سوریه تا از بین بردن آن و پایان وجود گروه‌های تندرو از جمله داعش، کویت از تصمیم خود برای بستن سفارت سوریه صرف نظر کرد و مجددا بخش کنسولگری را برای ارائه خدمات به 150 هزار سوری که در اراضی این کشور مقیم هستند، باز کرد.

این در حالی است که عربستان میلیاردها دلار برای سرنگونی نظام سوریه هزینه کرده است و گروه‌های مسلح جدیدی را به این منظور آماده می‌کند. این در حالی است که کویت مسیر عادی سازی روابط با دمشق را در پیش گرفته است و از این دیدگاه می‌توان گفت: طرح خشونت علیه کویت احتمالا دارای یک توجیه است. در واقع سیاست خارجه واقع بینانه رهبران کویت نسبت به تحولات منطقه شاهد تغییراتی است و این مساله یک تفاوت دیپلماتیک را با برخی از کشورهای عربی حوزه خلیج فارس ایجاد می‌کند اما آیا اختلافات موجود میان این دو کشور یا جهت گیری روند این سیاست باید به منفجر کردن خانه‌های خدا بینجامد؟ آیا لازم است که روزه داران در ماهی که پیامبر خدا (ص) درگیری را در آن متوقف کردند هدف قرار بگیرند و به روش ریختن خون برادران متوسل شد. پس از بیان این داده‌ها ما باید تامل کرده و به این سوال پاسخ دهیم که آیا کویت پس از این رخدادها زیر چتر برادر بزرگتر باقی می‌ماند؟ این سوالی است که باید با تامل به آن‌ها پاسخ داد و به تصمیم‌های واقع بینانه‌ای از سوی دولت کویت خواهد انجامید.

انتهای پیام

  • یکشنبه/ ۱۱ مرداد ۱۳۹۴ / ۱۳:۱۴
  • دسته‌بندی: گزارش و تحلیل
  • کد خبر: 94051105971
  • خبرنگار : 71457