نخستین کاوشهای باستانشناسی دورهی قاجار در زمان ناصرالدین شاه، توسط یک زوج فرانسوی در شوش صورت گرفت.
به گزارش ایسنا، دکتر محمدنادر نصیری مقدم - مدیر گروه زبان و ادبیات فارسی و مطالعات ایرانشناسی دانشگاه «استراسبورگ» فرانسه - گفت: اینکه حکومت مردان ایران عصر قاجار تا چه حد برای میراث فرهنگی ارزش و اهمیت قائل بودند و آیا کاوشهای انجام شده در دوره قاجار در چهارچوب قانونی انجام شده یا نه مسائلی است که با بررسی درست تاریخ باستان شناسی ایران میتوان به آن دست یافت.
او که در نشست بررسی «کاوشهای باستانشناسی فرنگیان در دوره قاجار» سخن میگفت، با بیان مقدمهای از کتابهای نوشته شده درباره ایران باستان و ارائه اسناد آرشیوهای فرانسه، انگلیس و ایران اظهار کرد: نخستین جهانگرد اروپایی که به شوش سفر کرد و بدون انجام حفاری تشخیص داد که شوش همان «شوشان تورات» است «بنیامین تودلایی» بود.
نصیری مقدم ادامه داد: بعد از سفر بنیامین به شوش و همزمان با اوجگیری تحقیقات باستانشناسان درباره اینکه آیا تمدن از شرق به غرب رسیده است، افراد زیادی برای تحقیق درباره شوش از انگلیس به ایران آمدند و نظرات مختلفی را نسبت به شوش مطرح کردند.
مدیر گروه زبان و ادبیات فارسی و مطالعات ایران شناسی دانشگاه استراسبورگ فرانسه با بیان این که اغلب این محققان برای دیدن سنگی سیاه در مقبرهی «دانیال نبی» به شوش سفر کردند، افزود: پس از مدتی انگلیسیها به دلیل هزینهبر بودن و سختی کار کاوش در شوش ترجیح دادند در بینالنهرین کاوشها را ادامه دهند.
به گفته وی 30 سال بعد، یک زوج فرانسوی «مارسل دیولافوا» و «مادام ژان دیولافوا» در سفر به ایران به وجود تپههای باستانی در شوش پی بردند و هنگام بازگشت به کشورشان از مدیر موزه لوور فرانسه خواستند تا بودجهای را برای کاوش این تپهها در اختیار آنها بگذارند.
نصیری افزود: پس از پذیرفته شدن این خواسته، زوج فرانسوی به ایران آمدند و با استفاده از رابطهی دوستی با «طولوزان، پزشک فرانسوی ناصر الدین شاه قاجار» توانستند مجوز حفاری در شوش را به دست آورند .
این ایرانشناس اضافه کرد: در این زمان نخستین قرار داد ایران و فرانسه نوشته شد و براساس آن ایران اجازه داد که فرانسویها به حفاری در اطراف قبرستان دانیال بپردازند با این شرط که به آرامگاه دست نزنند مگر اینکه احتیاج به بازسازی داشته باشد.
به گفتهی او بر اساس این قرار داد قرار شد فلزاتی که پیدا میشوند متعلق به دولت ایران باشد و سایر آثار نصف به نصف تقسیم شده و در صورت تمایل ایران برای فروش، دولت فرانسه در اولویت قرار گیرد.
نصیری اظهار کرد: بر اساس این قرار داد همهی هزینههای حفاری به عهده دولت فرانسه بوده و ایران هیچ هزینهای را تقبل نمیکرد، همچنین دانشمندان باید به رسوم ایران پایبند بوده و باعث خدشهدار شدن مسائل مذهبی نشوند. از سوی دیگر «عبدالرحیم خان» به عنوان فردی مطلع بر اجرای این کاوش نظارت داشته باشد که این خود نشان از آن است که این قرار داد یک امتیاز نبوده است.
مدیر گروه زبان و ادبیات فارسی و مطالعات ایران شناسی دانشگاه استراسبورگ فرانسه با اشاره به اینکه در عقد این قرارداد نشانی از دریافت پول نیست، افزود: زمانیکه حرف از قرارداد به میان میآید امتیاز دادن دیگر معنی ندارد و میتوانیم بگوییم این کار تنها به منظور پیشرفت علمی انجام گرفته است .
نصیری افزود: اما در هنگام تقسیم آثار زوج فرانسوی به عهد خود وفا نکرده و 55 صندوق از آثار تاریخی را بدون اطلاع «عبدالرحیم خان» از ایران خارج کرده و به فرانسه منتقل میکنند.
به گفتهی این محقق، در این زمان ناصرالدین شاه با اعلام نارضایتی از این اقدام فرانسویها، اعلام میکند که دولت ایران دیگر به ادامه قرارداد راضی نیست و در نظر دارد کاوشهای باستانشناسی را متوقف کند که قرار میشود هیأت فرانسوی به ایران بازگشته و همهی آنچه از وسایلشان باقی مانده را با نظارت فردی به نام «میرزا تقیخان» ببرند.
نصیری با اشاره به کشف آثار با ارزشی از جمله آثار کاخهای هخامنشی و اثر گاو سنگی بزرگ 12 تنی متعلق به سر ستون یکی از کاخها و سربازان جاویدان هخامنشی اظهار کرد: با پایان فصل دوم 327 صندوق از آثار تاریخی ایران توسط این زوج فرانسوی با دادن رشوه به میرزا تقیخان بار کشتی میشود.
مدیر گروه زبان و ادبیات فارسی و مطالعات ایران شناسی دانشگاه استراسبورگ فرانسه افزود: پس از رسیدن این آثار به فرانسه این افراد در مقالهها و مصاحبهها اعلام میکنند که ناصرالدین شاه نیمه دوم از آثار کشف شده متعلق به ایران را به آنها داده است، اما ناصرالدین شاه اعلام میکند که من این اشیاء را به دولت فرانسه ندادهام.
به گفتهی وی، متأسفانه در نتیجه سیاهنمایی دورهی پهلوی نسبت به قاجار این طور استنباط میشود که این اشیای با ارزش توسط قاجار در اختیار فرانسوی ها قرار گرفته است، در صورتیکه براساس اسناد تاریخی، مصاحبههای انجام شده توسط دانشمندان فرانسوی و سفرنامههایی که توسط این افراد نوشته شده است، معلوم میشود که در مواقعی حتی با زور و تهدید این آثار باستانی را از ایران خارج کردهاند.
بوشهر با آثاری به اندازه شوش
نصیری با بیان اینکه پیشنهاد این سخنرانی را زندهیاد شهریار عدل به او داده بود، افزود: موضوعی که میخواهم مطرح کنم در مورد آجرهای تاریخی بوشهر است که به اسم «آجرهای شوش در فرانسه» به نمایش گذاشته شده است.
او توضیح داد: زمانیکه دیولافوا برای بار دوم به منظور جمع کردن وسایل حفاری به ایران برمیگردد یک ایرانی ارمنی به نام «ملکم» به او پیشنهاد خرید 500 آجر را میدهد که از حفاریهای بوشهر به دست آمده و اجازه خروج نداشته است. او در مکاتبهای با مطلع کردن مسئولان موزهی لوور و با این شرط که ایرانیها مطلع نشوند که این آثار متعلق به بوشهر است، آنها این آجرها را میخرد.
نصیری افزود: دیولافوا پس از بازگشت به فرانسه این آثار را با عنوان آجرهای شوش به نمایش در میآورد بدون آنکه کسی بفهمد این آجرها متعلق به شوش نیست و از بوشهر کشف شده است .
این محقق اظهار کرد: در مورد شوش هویتی کشف شد اما متأسفانه آثار به جای مانده از آن به غارت رفت و منتقل شد. اما در مورد بوشهر هویت آثار متعلق به این منطقه تحریف شد، هویتی که میتوانست ثابت کند که در بوشهر نیز به اندازه شوش آثار باستانی وجود داشته است .
وی تاکید کرد: شخصا همهی اسناد مربوط به این موضوع را مشاهده کرده و حتی در کتابش نوشته است.
انتهای پیام