سردبیر سایت «معمارینیوز» وظیفه رسانه را در مقابل تخریبهای در حال وقوع در حوزهی میراث فرهنگی از بین بردن حاشیهی امن مخربان دانست.
به گزارش خبرنگار بخش میراث فرهنگی ایسنا، یاشار سلطانی با طرح این پرسش که مسببان اصلی حجم سنگین تخلفها و تخریبها در کشور، از تخریب باغهای ایرانی تا بناهای تاریخی چه کسانی هستند؟ اظهار کرد: با از بین بردن حاشیههای امن برای مخربان، در بررسیهای رسانهای مشخص میشود که بیشتر مسببان تخریب، مردم عادی نیستند. معمولا بررسی عملکرد مسوولان شهری در شهرهای بزرگ جهان نشان میدهد که مسیر یک اتوبان یا خیابان برای حفظ یک اثر تاریخی تغییر کرده یا برخی پروژههای عمرانی متوقف شده است.
این فعال حوزهی میراث فرهنگی و شهری یکی از مشکلات موجود در این حوزه را نداشتن کفایت لازم برای مدیران شهری دانست و ادامه داد: به نظر میرسد حوزهی مدیریت شهری صاحبان زیادی دارد، اما اتقافی که میافتد مصداق «کی بود کی بود، من نبودم» است. اکنون شورای شهر، وزارت کشور، شهرداری، وزارت راه و شهرسازی و شورای عالی معماری و شهرسازی در این اتفاق دخالت میکنند، اما مشخص نیست این خدمات به چه کسی ارائه میشود و چرا اتفاقات اصلی در نهایت برای شهر رخ نمیدهد.
وی که در نشستی با عنوان «شهرداری با میراث تاریخی چه میکند؟» سخن میگفت، اظهار کرد: در دولت گذشته کسانی بودند که تجربهای در زمینه مدیریت نداشتند و متأسفانه اکنون نیز این روال ادامه دارد. بهعنوان مثال، مدیران منصوبشده در اداره کل میراث فرهنگی استان تهران از چند سال پیش تا امروز، حتی مدرک تحصیلی مرتبط با فعالیتهای این اداره را نداشتهاند و اولویت کاریشان بیشتر به حوزه کاری قبلیشان برمیگردد و نه میراث فرهنگی!
او با بیان اینکه رییس کنونی اداره کل میراث فرهنگی استان تهران نیز همین شرایط را دارد، گفت: با توجه به فعالیتهای قبلی او در حوزهی گردشگری، انتهای هر پروندهای که ساختوساز بوده، اداره میراث فرهنگی ورود پیدا نکرده است؛ مثلا 60 - 70 درخت را در باغ پسیان سر بریدند و به جای آن میخواهند هتل بسازند، اما اداره میراث فرهنگی به این موضوع ورود پیدا نکرد. در پروژهی کاخ «ثابت پاسال» نیز همین اتفاق افتاد. به این ترتیب، ما شاهد سکوت و عدم دفاع سازمان میراث فرهنگی در بسیاری موارد هستیم.
سلطانی که در این نشست با حضور محمدرضا عظیمی - حقوقدان و وکیل - و بهاره بزرگمهر، به نمایندگی از فرزانه صادق - مدیرکل دفتر معماری و شهری وزارت راه و شهرسازی - سخن میگفت، ادامه داد: یک پرسش اساسی این است که شهرداری با میراث فرهنگی چه خواهد کرد؟ من فهرستی از مدیران شهری و نه فقط مدیران فعلی تهیه کردهام. یکی از حسنهای آن، این بود که راههای دررو در قانون مشخص شده و اکنون کاملا مشخص است که ساختمانها در آن دوره از چه طریقی در کمسیون ماده 5 مجوز تخریب گرفتند!
او با اشاره به حضور شخصیتهایی با درجهی سردار و سرهنگ در مدیریت شهری تهران، اظهار کرد: کشور ما به سردار نیاز دارد، کسانی که تلاش کردند و در طول هشت سال جنگ، از آب و خاک این مملکت دفاع کردند و نگذاشتند حتی یک سانتیمترمربع از آن به دست دشمن بیفتد؛ اما آیا این همه سردار باید حوزه شهری تهران را اداره کنند؟
وی بیان کرد: رشته تحصیلی مدیرعامل فعلی سازمان زیباسازی شهرداری تهران، علوم سیاسی است. مدیر گزینش این سازمان نیز مدیریت شهری خوانده است. مدیر بازرسی این نهاد دارای مدرک کارشناسی ارشد برنامهریزی و توسعه اقتصادی است. مدیر دفتر مدیرعامل، دکتری تاریخ دارد. معاونت تبلیغات و درآمد سازمان، کارشناس ارشد روانشناسی بالینی، معاون فرهنگی - هنری شهری کارشناس حقوق، معاون توسعه و برنامهریزی دکتری الهیات و فقه دارد. این افراد میخواهند سازمان زیباسازی را مدیریت کنند؟
او ادامه داد: نمیتوان منکر خوب بودن و توانمندی این افراد شد، اما شهر را باید متخصصان بسازند. مشخص است وقتی یک سردار شهردار میشود قاعدتا گناهی ندارد و برای پستهای حساس قطعا بیشتر به همرزمان خود اعتماد میکند، اگر یک اقتصاددان، شهردار تهران بود قطعا دوستان اقتصاددان خود را در این پستها میگمارد. از این رو، سمتها در مدیریت شهری سیاسی است و نه تخصصی.
سلطانی معتقد است: بودن آثار چندهزار ساله ایران زیر دست افرادی با این خصوصیات و مجموعههایی که در این سطح و به این شکل اداره میشوند، درست نیست. اینها آدمهای بدی نیستند، اما سواد و تخصص لازم را برای حفظ و نگهداری آثار ندارند، همانطور که شاید در زمینههای دیگر متخصص باشند. در حال حاضر بسیاری از پروژههای ساختوساز به از بین رفتن بافت شهری منجر شده است و این فقط شامل تهران نیست، در شهرهایی مانند مشهد، شیراز و ... نگاهها و بینشهای درستی وجود ندارد.
او سالهای 84 تا 92 را هشت سال تاریخی دانست و توضیح داد: در این مدت، در شهر تبریز 364 هکتار اراضی فضای سبز، درختکاری و باغات داخل طرح تفصیلی شهری تغییر کاربری داده شد، 30 هکتار تجاری و 234 هکتار مسکونی شد. این فقط یک نمونه است، اینها جنایت بود. شهردار قاعدتا باید رییسجمهور شهر باشد و تمام مجموعه شهری باید زیر نظر شهرداری آن شهر باشد.
وی ادامه داد: ای کاش دست کم آثار تاریخی را به شهرداری تهران نسپاریم. ما در دورهای به دنیا آمدهایم که این آثار هستند، ما خواهیم رفت، اما اگر این آثار حفظ شوند سر جای خود برای آیندگان باقی خواهند ماند.
در ادامه این نشست، با طرح این پرسش که «آیا اگر نگاهمان صرفا به شخص نباشد، باز هم در شهرداری شاهد چنین مشکلاتی خواهیم بود؟» سلطانی گفت: ما با این مشکل روبهرو هستیم که چقدر مدیران شهری و مدیران کلان به قانون احترام میگذارند و پاسخگو هستند. مشکل از زیرساخت است به قانون اهمیت داده نمیشود و قانون اجرا نمیشود. وقتی که شهردار انتخاب میشود باید بداند که یک قانونگذار هست که مسیر را تعیین کرده و قانون تعیینشده باید اجرا شود، اما متأسفانه ما مسیر مشخص و ساختاری خیلی قوی نداریم. شهرداری از سال 60 خودش مکلف به کسب درآمد شد، راه حلی هم نبود چون ما سیستم مالیات قوی و خوبی نداشتیم و شهرداری مجبور به تراکمفروشی، باغفروشی و شهرفروشی است تا کسب درآمد کند و هزینه جاری شهر را تأمین کند. در این شرایط، چه تضمینی وجود دارد که مدیریت شهری چشم طمع به حوزه میراث نداشته باشد.
به اعتقاد سردبیر سایت معمارینیوز، دغدغه مدیر شهری این است که شهر به بهترین شکل مدیریت شود، مدیریت درست نیز هزینه دارد در حالی که برخی کسب درآمدها متأسفانه مشروع نیست و از سویی شهرداران، نه در تهران که در همه شهرها با مشکل درآمدزایی روبهرو هستند.
او اضافه کرد: در این شرایط، این مشکل همچنان وجود دارد که هر شهرداری وسوسه شود و نتواند به وظایف قانونی که برایش تعیین شده است، عمل کند. بسیاری از مشکلات از عملکردهای فراقانونی نشأت میگیرد و قانونگریزی یکی از مشکلات جدی ماست، وگرنه من شخصا دوست دارم میراث فرهنگی - تاریخی زیر نظر شهرداری باشد، اما با مشکلاتی که شهرداری با آنها دست به گریبان است و راه حلی برای تأمین منابع برای خدمات دادن به مردم بهجز موارد ذکرشده وجود ندارد، هر لحظه این خطر وجود دارد که مشکلی برای حفظ میراث ایجاد شود.
انتهای پیام