در تاریخ کشورمان پس از انقلاب اسلامی دو بحران "جنگ" و "انرژی هستهای" ایران را در شرایطی قرار داد که برای غلبه بر این دو بحران نیاز داشت تا با همکاری نظام بینالملل تصمیماتی تاریخی و تاریخساز را رقم بزند.
قطعنامه 598 یکی از مهمترین این تجربهها برای فارغ آمدن کشورمان از بحرانی به نام جنگ بود، ایران اسلامی که تجربه 8 سال جنگ تحمیلی را پشت سرگذاشته بود بنا به مصالح ملی و شرایط بینالمللی در 27 تیرماه سال 1367 با قبول قطعنامه از این بحران رهایی یافت و بدین ترتیب میان ایران و عراق آتشبس برقرار شد.
حالا پس از گذشت 27 سال، سالروز قبول قطعنامه 598 مصادف شد با روزهای داغ "هستهای" و توافق تاریخساز ایران با 6 قدرت جهانی، توافقی که باعث شد تا سرانجام پس از 13 سال و چهار ماه، طولانیترین مذاکرات و مساله سیاسی و بینالمللی میان ایران و کشورهای غربی خاتمه پیدا کند و دو طرف بر سر یک "برنامه جامع اقدام مشترک" به توافق برسند.
این دو رویداد بزرگ در تاریخ انقلاب اسلامی که در افکار عمومی یکی یادآور " جام زهر" و دیگری "توافق برد-برد" است ما را بر آن داشت تا این دو اقدام بزرگ دیپلماتیک را در کنار هم، از نگاه یک استاد علوم سیاسی و روابط بینالملل بررسی کنیم.
در همین رابطه دکتر مهدی نجفزاده در گفتوگو با خبرنگار خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا)- منطقه خراسان، در خصوص این دو رویداد مهم عنوان کرد: به نظر من یک شباهتهایی در عین وجود تفاوتهای شاخص بین این دو موضوع وجود دارد، در قضیه جنگ علیرغم این که موضوع پذیرفتن یا نپذیرفتن قطعنامه و اینکه آیا پذیرفتن قطع نامه، پیروزی محسوب میشود یا شکست مطرح بود ولی نمی شد به طورعینی نتایج آن را مشاهده کرد . اما با گذشت زمان دیدیم که تصمیم درستی اتخاذ شده بود و یک گفتمان جدیدی به وجود آمد.
نجفزاده تاکید کرد: ما با پذیرش قطعنامه 598 بخشی از بحرانهای کشورمان را با نظام بینالملل حل و فصل کردیم، یعنی با وجود این که کشور عراق به ما حمله کرده بود پذیرش قطعنامه به ما این فرصت را داد تا گفتمان جدیدی را آغاز کنیم.
وی افزود: درواقع جنگ همه نیرو، انرژی، وقت و نگاه ما را گرفته بود و نمیگذاشت که ما به بخشی از عناصر انقلابی که برای آن مبارزه کرده بودیم دست پیدا کنیم، با پذیرش قطعنامه 598 فرصتی فراهم شد تا ما به بخش دیگری از شعارهای انقلابی که داشتیم جامه عمل بپوشانیم.
این استاد دانشگاه نکته مهم در خصوص مذاکرات هستهای را پذیرش نظم بینالملل(شرایط حاکم بر جهان) با همه خوبیها و بدیهایش از سوی ایران دانست و تشریح کرد: اگر به ترمیدور انقلاب اسلامی نگاه کنیم، به نظر من بعد از گذشت سی و چند سال از انقلاب اسلامی با پذیرش این توافق هستهای و با نوعی مصالحه برقرار کردن با جهان پیرامون خودمان به این نتیجه رسیدیم که باید نظم بینالملل را بپذیریم و وارد عرصه جدیدی شویم.
وی تصریح کرد: در این عرصه جدید ما نظم بین الملل را تغییر نمی دهیم، بلکه با عزت نفس و اعتماد به نفس وارد فضای بینالمللی میشویم، حرفمان را میزنیم، گفتوگوهایمان را انجام میدهیم و به آن منافعی که میخواهیم دست پیدا میکنیم.
این کارشناس روابط بینالملل با انتقاد از عملکرد 8 ساله دولت نهم و دهم، گفت: ما در این دوران بر اساس شعار خیلی خوب "ما میتوانیم" سعی در تغییر نظم بین المللی(شرایط حاکم بر جهان) داشتیم، ولی از آنجایی که نه ابزار و نه شرایطش را داشتیم در واقع این شعار به ضد خودش تبدیل شد، بدان معنا که منزوی و گوشه گیر شدیم، اما در دوره جدید با اعتماد به نفس بیشتری وارد میدان شدیم و در بحران هستهای، این گفتوگوها به مصالحه انجامید.
عضو هیات علمی دانشگاه فردوسی مشهد در خصوص ضرورت تغییر در نظم جهانی تاکید کرد: ما در شرایط کنونی این نظم بین المللی را تغییر نمیدهیم، بلکه به عنوان یک قدرت بازیگر ظاهر میشویم و صرفا تماشاگر نیستیم، به نظر من ایران در دوره آقای روحانی، سطح خودش را از یک قدرت ایذایی( کسی که نظم بین المللی را نمی پذیرد ولی در عین حال قدرت تغییرش را هم ندارد) به یک قدرت چانه زن تبدیل کرد و این باعث شد که ما بتوانیم وارد یک نظم بینالمللی شویم و مبتنی بر یک قدرتی که به تدریج کسب خواهیم کرد بتوانیم تاثیرات نوینی در نظم بین الملل ایجاد کنیم، در واقع این مساله بیشتر ما را به هدف اصلیمان میرساند تا اینکه فقط شعار دهیم و با دنیا قهر کنیم و به مسائل ایدئولوژیک نگاه کنیم.
نجفزاده در خصوص شرایط جامعه جهانی در برابر ایران در قبال دو بحران خاتمه جنگ و موضوع هستهای افزود: میدانید که جنگ به ما تحمیل شد و قدرتهای بزرگ به واسطه اینکه به ما به چشم یک قدرت ایدئولوژیک نگاه میکردند به سمت عراق رفتند.
وی تاکید کرد: آن زمان نظم بینالمللی ایجاب میکرد که ما بتوانیم بر بعضی از اصول خودمان پایدار بمانیم، خصوصا با توجه به این که کشورهای عربی هم نگاه مثبتی به ایران نداشتند، ولی به مرور زمان با پایان جنگ توانستیم کمی این نظم را تغییر دهیم و برخی از مسائل منطقهای خودمان را نه از طریق رویارویی با کشورهای غربی و عربی، بلکه از طریق ساختن ایران برطرف کنیم و توانستیم با برخی از کشورهای عربی و اروپایی رابطه خیلی خوب و مسالمتآمیزی برقرار کنیم، ولی آن چیزی که مهم است این است که آن روند کامل نبود و کشورهای غربی به چشم یک قدرت ایدئولوژیک به ما نگاه میکردند.
عضو هیات علمی دانشگاه فردوسی مشهد تصریح کرد: در دوره جدید که دوره بحران هستهای است ما وارد نظم بین المللی میشویم، البته این منوط هست به این که این توافق پایدار بماند و هم ما و هم کشورهای غربی بتوانیم یک رابطه اعتمادساز برقرار کنیم که این مرحله که یکی دو سال طول میکشد و جوانب مختلفی دارد را طی کنیم، همچنین در این موضوع برخی کشورهای عربی و اسرائیل و عناصر تندرو در آمریکا قطعا سنگاندازی خواهند کرد.
این مدرس روابط بین الملل دانشگاه فردوسی مشهد با اشاره به آمادگی ایران جهت مدیریت شرایطی که علیه خودش بود، گفت: در دوره جنگ بخش عمدهای از نیروهای داخلی که در گفتمان جنگ بزرگ شده بودند و در آن زندگی میکردند تصور این که بعد از جنگ چه خواهیم کرد برایشان دشوار بود، برای همین ارزیابیهای اولیه از قبول قطع نامه بسیار منفی بود، ولی مرور زمان نشان داد که امام خمینی(ره) تصمیم درستی را اتخاذ کردهاند، یعنی همانطور که گفتم بخشی از انرژیهای بسیار زیادی که جنگ از ما گرفت را در حقیقت آزاد کرد که ما بتوانیم در فضای بین المللی و فضای منطقه ای نفس بکشیم و روی داشتههای خودمان تاکید کنیم و بخشی از عناصری که مخفی مانده بود را بازپروری کنیم.
وی تاکید کرد : در محیط بین المللی به واسطه این که ایران بخشی از رفتار خودش با محیط بینالملل را تغییر داد، وارد یک محیط همزیستی مسالمت آمیز شد و بنابراین آنها هم این گفتمان را پذیرفتند.
عضو هیات علمی دانشگاه فردوسی مشهد عنوان کرد: در موضوع هستهای هم فضا طوری است که علاوه بر این که میتوانیم روی منافع ملی خودمان بیشتر تاکید کنیم در عین حال غربیها هم بهتر میتوانند با ما کنار بیایند.
نجفزاده مهمترین شباهتها و تفاوتهای قطعنامه 598 و توافق هستهای را در 4 مورد برشمرد و گفت: اول اینکه هر دو اتفاق موجب تغییر یک گفتمان شد، یعنی ما در قضیه جنگ وارد یک گفتمان و دوره جدیدی شدیم که میتوان گفت ایران فضای بین المللی را به نحو واقعگرایی ترسیم میکند، در قضیه هستهای هم همینطور، ما در حقیقت وارد یک پارادایم(الگو) جدیدی به نام پارادایم سیاست خارجه جدید در ایران شدیم که به نظر من اگر فضای دانشگاه به کمک دولت بیاید و این گفتمان سیاست خارجه را بتواند بنویسد و سر و سامان دهد، همه حوزههای سیاست خارجی را متحول خواهد کرد.
وی افزود: نکته دوم این است که ما در گفتمان پایان جنگ سعی داشتیم وارد قواعد منطقهای بشویم و مسائل و موضوعات خودمان را حل و فصل کنیم، ولی در مساله هستهای پا را فراتر گذاشتیم و وارد محیط بینالمللی شدیم .
عضو هیات علمی دانشگاه فردوسی مشهد با تاکید بر اینکه هر دو اتفاق با یک تصمیم بزرگ تاریخی به دست آمد، ادامه داد: فضای داخلی در هر دو گفتمان، برای این تصمیم سیاست خارجی مساعد بود.
این تحلیلگر سیاسی پافشاری مقام معظم رهبری بر لغو تحریمها همزمان با توافق را بسیار موثر دانست و گفت: پافشاری ایشان بسیار کمک کرد تا ما بتوانیم با اعتماد به نفس بهتری حرکت کنیم، چرا که وقتی توافق صورت میگیرد دیگر نمیتوان آن را تغییر داد، بنا بر این باید در مرحله قبل از توافق سرسختی زیادی نشان داد تا بیشترین امتیاز را گرفت.
وی در خصوص تاثیر توافق هستهای بر روابط بینالمللی و مسائل اقتصادی کشورمان گفت: بعد از توافق خیلی از سرمایهگذارهای خارجی بزرگ مشتاق شدند بیایند ایران و سرمایه گذاری کنند و فضای مساعدی گشوده شده، چرا که امروز در دنیای جهانی شدن اقتصاد زندگی میکنیم و هرچه بیشتر در نظم بینالمللی شرکت کنیم این فضای جدید بیشتر برای ما باز خواهد شد.
به طور قطع توافق هستهای ایران راه طولانی در پیش دارد اما 23 تیرماه سال 1394 در تاریخ ثبت خواهد شد و جمعبندی مذاکرات هستهای ایران با کشورهای 1+5 آن هم پس از 13 سال مذاکره میتواند آزمونی باشد برای برداشتن خشتهای دیوار بیاعتمادی.
انتهای پیام