آغاز ایام ثبتنام دانشآموزان در مدارس و اعتراض والدین در پی اخذ هزینههایی در قالب «کمک به مدرسه»، هر ساله همسو میشود با خبرهایی از جنس غیرقانونی بودن اخذ کمکهای نقدی و جدیت مسئولان برای مقابله با متخلفان.
تداوم و تکرار این موضوع سر دراز و سابقهای دیرینه دارد از تکذیب و تهدید مسوولان آموزش و پرورش گرفته تا والدین شاکی؛ در این بین هم پیگیریهای موسمی رسانهها، سنتی دیرینه و رسمی آشنا برای این ایام است.
به گزارش خبرنگار «آموزش و پرورش» ایسنا، به منظور بررسی ابعاد پنهان اما واقعی ماجرا سراغ تنی چند از مدیران مدارس دولتی رفته که آنان در مورد صحت و سقم اخذ کمکهای نقدی از والدین دانشآموزان، نه تنها در صدد انکار آن برنیامدند، بلکه از چگونگی اخذ کمکها آنهم طوری که به خانوادهها فشار وارد نشود، صحبت و مدعی بودند بدون دریافت کمک مالی، چرخ مدرسه نمیچرخد.
صراحت و قاطعیت مدیران در بیان مشکلات مدارس دولتی مجابم میکند با پرسشهایی در مورد میزان بودجه سرانه مدرسه، برآورد هزینه سالانه، هزینههای جاری مدرسه، رقم کمبود بودجه و راههای تامین آن؟ به انگیزه آنها برای دریافت این به اصطلاح هدایا و چگونگی صرف آن دست یابیم.
مدیر یک دبیرستان، تعداد دانشآموزان مدرسهاش را در دو شیفت 800 نفر برمیشمارد و میگوید: امسال با رایزنیهای متعدد تنها 3.5 میلیون تومان به حساب مدرسه واریز شده، در حالیکه هزینه سالانه اداره مدرسه بین 15 تا 20 میلیون تومان برآورد میشود.
وی در ادامه هزینه گاز سال 93 مدرسهاش را چهار میلیون تومان اعلام و اظهار میکند: همچنین هزینه ماهیانه آب این مدرسه، حداقل 70 هزار تومان، قبض تلفن و اینترنت آن ماهیانه 100 هزار تومان، هزینه خرید لوازم بهداشتی و شوینده سالانه حدود 800 هزار تومان و هزینه 250 بسته کاغذ برای مصرف سالانه 2.5 میلیون تومان است.
وی از اینکه چطور میتوان با رقم پرداختی آموزش و پرورش هزینههای مدرسه را جبران کرد، تعجب میکند و به هزینههای نوسازی و بازسازی مدرسه اشاره میکند و میگوید: سال گذشته برای ایزوگام سقف مدرسه 12 میلیون تومان هزینه شد که تنها سه میلیون تومان آن بازپرداخت شد بنابراین مجبور شدیم برای تامین 9 میلیون تومان باقی مانده به کمکهای مردمی اتکا کنیم. همچنین ماه پیش تنها برای تعمیر چاه فاضلاب سرویسهای بهداشتی 4.5 میلیون تومان هزینه کردیم، ولی هنوز یک ریال از اداره دریافت نکردهایم.
وی درباره آن ماجرا اینطور توضیح میدهد: وقتی چاه فاضلاب سرویسها بالا زد برای دریافت بودجه با بخش خدمات اداره تماس گرفتم، گفت یک نامه بنویس و بفرست. من که فرصتی برای نامه نگاری نداشتم و در آن وضعیت نمیتوانستم منتظر جواب نامه از سوی اداره بمانم. چون من جز اهالی بومی این منطقه هستم و مردم مرا می شناسند، فروشندهها راضی شدند مصالح را بدون هیچ پولی در اختیارم قرار دهند و بنا و کارگرها هم بدون پول کار کردند، تا بعد از دریافت پول با آنها تسویه حساب کنم. هنوز یک ریال هم از اداره برای تعمیر سرویسهای بهداشتی دریافت نکردهام و احتمالا مجبور شوم برای تسویه کارگرها بهروی کمکهای مردمی حساب باز کنم.
این مدیر دبیرستان دو شیفته ادامه میدهد: از بین 800 دانش آموز دبیرستانم حدود 250 نفرشان تحت پوشش کمیته امداد هستند و بالطبع از لیست دریافت کمک به مدرسه کنار میروند. بقیه آنها هم باید در صورت توان مالی سالانه 20 هزار تومان کمک کنند که در کل حدود 10 میلیون تومان میشود.
مدیر هنرستان دخترانه در تهران نیز در گفتوگو با ایسنا، مدعی میشود که بودجه سالانه مدرسه تحت امرش 2.5 میلیون تومان برای 164 دانشآموز است، درحالیکه برآورد هزینه این هنرستان، 10 تا 12 میلیون تومان است.
وی هزینه سه قبض ماه پیش مدرسهاش را 700 هزار تومان اعلام میکند.
همچنین مدیر یک مدرسه مقطعهای ابتدایی- متوسطه در کرج میگوید: به ازای هر دانشآموز مقطع ابتدایی 3500 تومان و هر دانشآموز مقطع متوسطه 4000 تومان سرانه تعیین شده، اما برآورد هزینه اداره مدرسه رقمی معادل هفت تا 10 میلیون تومان است.
این در حالیست که مدیر یک مدرسه ابتدایی 480 نفره در تهران نیز در گفتوگویی بودجه سالانه مدرسه تحت مدیریتش را دو میلیون تومان عنوان میکند حال آنکه هزینههای مدرسه حدود 15 میلیون تومان است.
به گزارش ایسنا، براساس ادعای این مدیران، آنها راهی جز اخذ کمکهای مردمی برای تامین مخارج ندارند چرا که علاوه بر هزینههای یاد شده بحث فرسودگی مدارس، بازسازی و زیباسازی نیز مطرح است.
مدیران مدارس با تاکید بر اینکه بدون اخذ هدایای نقدی چرخ مدرسه به هیچ وجه نمیچرخد، به دریافت کمکهای خاص و عام از خانواده دانشآموزان، خیرین، روحانیون، شهرداری، شورای شهر و غیره اشاره کردند.
یکی از آنها از رایزنیهای هرسالهاش با شهرداری و شورای شهر میگوید که چطور توانسته سال پیش دو میلیون از شورای شهر برای مدرسه کمک بگیرد.
مدیر مدرسه دیگر درباره کمک مالی که دانش آموزان ماهانه پرداخت میکنند، میگوید: هر دانش آموز ماهیانه سه هزار تومان کمک به مدرسه می دهد که این طرح در ابتدا با مقاومت خانوادهها مواجه شد اما وقتی دیدند این پولها صرف امکانات و تسهیلات مدرسه فرزندانشان میشود، خودشان داوطلبانه و به طور منظم ماهیانهی فرزندانشان را پرداخت میکنند.
وقتی ازمدیران مدارس دولتی درباره غیرقانونی بودن اخذ هدایای نقدی که مسئولین ارشد آموزش و پرورش هرساله با آغاز سال تحصیلی آن را اعلام میکنند، سئوال کردم، یکی از مدیران در پاسخ میگوید: بله آقایان در رسانهها میگویند حق ندارید پول بگیرید، اما در جلسات به ما میگویند مدیری که نتواند مدرسهاش را بچرخاند، بیعرضه است. نمیدانیم کدام حرفشان را باور کنیم.
وی در ادامه درباره قبوض «کمک به مدرسه» یا «قبوض بیست بیست» که از سوی ادارات آموزش و پرورش تحویل مدارس میشود، میگوید: اداره به مدارس قبوض کمکهای مردمی یا بیست بیست میفرستد و سال پیش من بر سر همین قبوض با مدیر منطقه درگیر شدم چون باید چهار درصد کمکهای مالی دریافت شده را به حساب مدیریت منطقه و اداره آنها میریختم. من هم که با وجود مشکلات بسیار مدرسه راضی به پرداخت پول بچهها و هزینه آن در جایی غیر از رفاه و افزایش تسهیلات دانشآموزان نبودم به آنها اعتراض کردم و برای همین از گرفتن این قبوض اجتناب میکنم.
به گزارش ایسنا، نگاهی گذرا به وضعیت مالی مدارس، دریافت کمکهای مالی از والدین راهحلی گریز ناپذیر به نظر میرسد اما انداختن توپ در زمین مدیران و متهم کردن آنها جای سوال دارد چرا که مسوولان این وزاتخانه با توجیه مردم میتوانند نسبت به میزان هزینه نگهداری مدارس در کنار کمکهای خیران از کمکهای کوچک والدین همراه با رضایتمندی آنها برخوردار شوند؛ لذا سیاست کتمان واقعیتهای موجود و خبررسانی مبنی بر برخورد ضربتی با مدارس متخلف راهگشا نیست .
طبق اصل سیام قانون اساسی، «دولت موظف است وسائل آموزش و پرورش رایگان را برای همه ملت تا پایان دوره متوسطه فراهم کند» این در حالیست که محدودیت منابع از دیر باز تا کنون مانع دستیابی کامل به آن شده است.
حکایت مشکلات مدیران مدارس دولتی امروز کم شباهت با دغدغههای قهرمان داستان «مدیر مدرسه» اثر جلال آلاحمد نیست، شباهتی که ما را بر آن میدارد تا گزارش را با پاراگرافی از این داستان معروف به پایان برسانیم.
«رییس فرهنگ گفت زنگ را زودتر از موعد زدند و در حضور معلمها و ناظم، نطق غرایی در خصایل مدیر جدید - که من باشم- کرد و بعد هم مرا گذاشت و رفت. دیگر حسابی مدیر مدرسه شده بودم. خوشحال بودم که فرصتی به دست خواهم آورد و به دنیاهای دربسته تازهای وارد خواهم شد. قبلا فکر کرده بودم که میروم و فارغ از دردسر کلاس در را به روی خودم میبندم و کار خودم را میکنم، اما حالا میدیدم به این سادگیها هم نیست.» (مدیر مدرسه، ص 14، 17، 19، چ دوازدهم)
انتهای پیام