بدون تردید، مزیت نسبی ایران در تولید انرژی اصلی ترین خصوصیت اقتصاد ملی کشورمان در یکصد ساله اخیر بوده است. «ارزآوری» صنعت نفت، گاز و پتروشیمی در دهه های گذشته، یکی از عوامل مهم انباشت سرمایه و هدایت آن به حوزه های صنعتی کشور بوده و به همین دلیل بی راه نیست اگر از نفت و گاز به عنوان «موتور محرکه اقتصاد کشور» یاد شود.
به گزارش گروه دریافت خبر ایسنا، با این حال سیاستهای نادرست در سالهای گذشته در توزیع درآمدهای نفتی به جای سرمایه گذاری آن در بخش توسعه صنایع وابسته به این حوزه و نیز حوزه های صنعتی کشور و در عین حال تضعیف بخش خصوصی و عدم حمایت از آن برای ورود به حوزه های کلان سرمایه گذاری و تولید، آسیبهای فراوانی را متوجه این صنعت کرده است. این آسیبها در کنار تحریمهای ظالمانه تحمیل شده به کشور که بخش مهمی از آنها متمرکز بر حوزه نفت و گاز است باعث شده تا پیشرفت و توسعه طرح های بزرگ گازی و نفتی ایران نسبت به سایر کشورهای منطقه با کندی در حال انجام باشد.
سفر معاون اول رئیس جمهور به عسلویه و کنگان در استان بوشهر( 18/ 3/ 94)، از آن جهت که منجر به آغاز عملیات یکی از طرح های بزرگ توسعه ای صنعت نفت و گاز، آن هم با محوریت بخش خصوصی ایران بود، در تاریخ پر فراز و نشیب این صنعت نقطه عطف مهمی محسوب می شود. بعد از پالایشگاه میعانات گازی ستاره خلیج فارس، آغاز عملیات ساخت دومین مجموعه پالایشگاه های میعانات گازی کشور که در حقیقت شامل 8 پالایشگاه کوچک از این نوع است، منجر به جلوگیری از خام فروشی محصولات گازی شده و گام بسیار بلندی در تحقق اقتصاد مقاومتی به عنوان اصلی ترین راهبرد اقتصادی توصیه شده توسط رهبر معظم انقلاب در دهه پیشرفت و عدالت است.
سفر«نیم روزه» دکتر جهانگیری به عسلویه و بازدید وی از منطقه پارس جنوبی علاوه بر خبرهایی که به شکل رسمی در رسانه های خبری کشور بازتاب یافت، دارای حاشیه های دیده نشده ای نیز بود که روایت این حاشیه را به نقل از یکی از خبرنگاران همراه با هیات اعزامی دولت به عسلویه می خوانید:
وقتی میزبان رفت و میهمان بر زمین ماند!
*سفر معاون اول رئیس جمهور به کنگان در استان بوشهر که به منظور کلنگ زنی و آغاز عملیات مجموعه پالایشگاه های سیراف صورت گرفت، سفر استانی محسوب نمیشد. به همین دلیل بود که از برنامه هایی چون حضور در جلسه شورای اداری استان و بازدید از مناطق مختلف استان بوشهر خبری نبود و در نتیجه سفر به عسلویه توسط «اداره مراسم نهاد ریاست جمهوری» به صورت «نیم روزه» برنامه ریزی شده بود.
*اگرچه بخشی از کارشناسان و برنامه ریزان سفر معاون اول رئیس جمهور به کنگان، چندروزی زودتر به این منطقه سفر کرده بودند اما در مقایسه با سفرهای دیگر جهانگیری به استانهای مختلف کشور، تعداد هیات همراه معاون اول به شکل چشم گیری کم بود و این کمی تعداد همراهان را می شد از همان ابتدای حضور در هواپیما حس کرد.
* مهندس زنگنه، دکتر صفدر حسینی و دکتر سیف، مشهور ترین چهره های مدیریتی کشور بودند که به همراه تعدادی از معاونین نهادهای تحت تصدی خود، دکتر جهانگیری را در سفر به کنگان همراهی میکردند.
*اگرچه سفر جهانگیری به عسلویه و کنگان، نیم روزه برنامه ریزی شده بود اما اولین چیزی که با فرود هواپیمای معاون اول در فرودگاه خوش ساخت عسلویه به چشم می آمد و حکایت از مشقت ساعات پیش رو داشت، گرمی هوای عسلویه بود که تا 45 درجه سانتیگراد برآورد می شد و صد البته شرجی بودن آب و هوای منطقه به دلیل واقع شدن در کنار آبهای نیلگون خلیج همیشه فارس، بر حرارت دما می افزود.
*مراسم استقبال از معاون اول رئیس جمهور، هم به دلیل گرمی هوا و هم به دلیل محدود بودن سفر به بازدید از منطقه پارس جنوبی و استانی نبودن ماهیت سفر، به شکل مختصری انجام گرفت و جهانگیری بلافاصله بعد از خیرمقدم و استقبال توسط سالاری، استاندار بوشهر، یه سمت بالگردهای متعلق به وزارت نفت رفت تا عازم منطقه سیراف شود.
*از حاشیه های فرودگاه عسولیه این بود که برخی از مدیران نفتی، با وجود اینکه طبق برنامه قبلی حق ورود به بالگردها را در اختیار نداشتند، اما به محض خروج از هواپیما توسط پشتیبانی وزارت نفت به سمت بالگردها هدایت شدند و در نتیجه برخی از خبرنگاران همراه که وظیفه پوشش مراسم را برعهده دارند، نتوانستند معاون اول را به صورت هوایی همراهی کنند.
تاخیری با هزینه از جیب ملت و به سود قطر!
*حجم سرمایه گذاری عظیمی که در طول دو دهه گذشته در منطقه عسلویه صورت گرفته، خود را از همان ابتدای حرکت به سمت سیراف نشان داد. علاوه بر فرودگاه شکیل و در خور شان منطقه پارس، در همان نزدیکی فرودگاه، شهرک صنعتی بزرگی نیز قرار داشت که بنا بر روایت یکی از خبرنگاران حوزه انرژی، در سالهای اخیر توسعه چندانی نداشته و عموم طرح های صنعتی این شهرک بر زمین مانده بود و تازه آرام آرام برخی از کارگاه ها در حال آماده سازی خود برای فعالیت مجدد هستند.
*در مسیر حرکت به سمت سیراف و شهرستان کنگان، هنر مهندسان ایرانی در طراحی زیرساختهای تجاری و اداری و صنعتی منطقه مشهود بود. علاوه بر ساختمانهایی که با الگوبرداری از معماری مناطق جنوبی کشور ساخته شده بود، مسیرهای ساخته شده در کناره خلیج فارس، از زیرساختهای مناسبی برخوردار بودند. پیشروی آب و به وجود آمدن حوضچه های آب در فاصله میان مسیرها، زیر نور تند آفتاب، زیبایی خاصی به مسیر بخشیده بود اما ظاهرا آسیبی به جاده ها و مسیرهای طراحی شده وارد نیامده بود.
*جنگلهای معروف حرا، در حاشیه خلیج فارس نیز از جمله چشم اندازهای زیبای استان بوشهر بود که در طول مسیر خود نمایی میکرد. علاوه بر جنگل حرا، درختهای زیبا اما صبور و کم نیاز به آب «کارو» ، «کنار» و «گل ابریشم» نیز در حاشیه مسیر خودنمایی میکردند.
*با ورود به منطقه بیدخون از توابع شهرستان کنگان و کوه های نسبتا بلند آن، کم کم حجم بزرگ تاسیسات پارس جنوبی خود نمایی میکرد. فازهای متعدد پارس جنوبی درکنار هم به همراه برجکهای «فلر» که یکی در میان روشن بود، توجه همه خبرنگاران را به خود جلب کرده بود.
*نکته تاسف آوری که یکی از خبرنگاران حوزه انرژی یادآور شد آن بود که علی رغم عدم اتمام برخی فازهای پارس جنوبی که در تعهد دولت قبل برای اتمام قرار داشت، این فازها با اتمام هر «ترین» از پروژه مورد افتتاح قرار میگرفتند به گونه ای که فازهای 17 و18 سه بار مراسم افتتاح را تجربه کردند.
*تعجب از این خبر باعث شد بلافاصله جستجویی کوتاه در فضای مجازی انجام دهم تا با مشکلاتی که در میدان مشترک گازی کشورمان در گذشته رخ داده بیشتر آشنا شوم. بر اساس گزارش خبرگزاری مهر در فرودین 92 «بیشترین تاخیر و عقب ماندگی در بین فازهای پارس جنوبی، مربوط به فاز 17 و 18 این میدان مشترک گازی است به طوری که هم اکنون پیشرفت کل این طرح به حدود 80 درصد رسیده و با توجه به روند اجرا حتی تا سال آینده هم امکان تولید استاندارد و مستقل گاز در این فاز وجود ندارد.»
*بنا بر همان گزارش، طرح توسعه هفت فاز پارس جنوبی شامل فاز 12، 13، 15، 16، 17، 18و 22، در فهرست پروژه های «مهر ماندگار» دولت قبل قرار داشت اما «امکان راه اندازی کامل حتی یک فاز استاندارد پارس جنوبی شامل سکو، چاه های حفاری، خطوط لوله دریایی و پالایشگاه های گاز ساحلی دستکم تا پایان فعالیت دولت دهم و حتی تا پایان سالجاری وجود ندارد»
*در حقیقت بنا بر برنامه ریزی دولت اصلاحات که سنگ بنای پارس جنوبی را نهاده بود، قرار بود تا 24 فاز پارس جنوبی تا آخر دهه 80 به طور کامل به بهره برداری برسد تا سهم ایران از میدان مشترک گازی با قطر، بیش از این پامال نشود اما گویا این دولت یازدهم است که باید بار ماموریت بر زمین مانده دولت نهم و دهم را بر دوش بکشد.
*در مسیر حرکت به سیراف، گردهای زردرنگ گوگرد در حاشیه جاده خودنمایی میکرد. نکته جالب اینکه بخشی از پایه کوه های بیدخون که به وسیله ورقهای فلزی محصور شده بود، پوشیده از گوگردهای تولیدی پالایشگاه ها بود و به عنوان «انبارگوگرد» شناخته می شد. یکی از همراهان توضیح داد که متاسفانه به دلیل بالا بودن هزینه ایجاد انبارهای گوگرد که قابلیت اشتعال آن را به حداقل میرساند، گوگردهای تولیدی در انباری سرباز نگهداری می شود و بادهای ساحلی آنها را در منطقه پخش میکند که موجبات بیماریهای تنفسی را فراهم مینماید. مدعایی که با مشاهده کارگرانی که در حاشیه جاده مشغول «جاروکردن» گوگردها بودند، قابل تائید بود.
تیپ جهادی زنگنه به یاد دوران جهاد سازندگی
*«پالایشگاه میعانات گازی سیراف، تحول مهمی در تاریخ صنعت نفت و گاز کشور است» این جمله ای بود که یکی از خبرنگاران حوزه انرژی در توصیف طرحی گفت که قرار بود با حضور جهانگیری عملیات اجرای آن آغاز شود. این خبرنگار توضیح داد که ما در کشورمان پالایشگاه های زیادی داریم که به نفت و گاز اختصاص دارد اما پالایشگاه سیراف، دومین پالایشگاه میعانات گازی بعد از ستاره خلیج فارس است که به تولید محصولات مشتق از گاز و فرآورده های آنها اختصاص داشته و بر خام فروشی گاز و نفت پایان میدهد.
*اما مهمترین خصوصیت مجتمع سیراف را باید در اجرای آن توسط بخش خصوصی ایرانی دانست. سیراف که خود شامل 8 پالایشگاه خرد است و هریک از آنها حدود 60 هزار بشکه در روز تولید خواهند داشت و کشور را از واردات نفت سفید، بنزین و سوخت جت بی نیاز می کنند، قرار است تماما با سرمایه گذاری بخش خصوصی ایران و همراهی برخی شرکتهای به اصطلاح «خصولتی» ایجاد شود و به نوعی دروازه مهم ورود بخش خصوصی به صنعت نفت و گاز کشور است.
*هنگام ورود جهانگیری و هیئت همراه به سالن محل سخنرانی، آنچه بیش از همه به چشم می آمد، تیپ جهادی زنگنه، وزیر نفت بود که به دلیل گرمی هوا، کت بر تن نداشت و به یاد دوران جهاد، آستینها را هم بالا زده بود. زنگنه و جهانگیری که بعد از بازدید هوایی از سکوهای گازی منطقه پارس به سیراف آمده بودند، مهمترین سخنرانان مراسم کلنگ زنی و آغاز پروژه پالایشگاه سیراف بودند. البته جای یادآوری این نکته هست که بعد از آغاز رسمی مراسم، زنگنه نیز کت خود را به تن کرد و با لباس رسمی پشت تریبون قرار گرفت.
*نکته جالب در اظهارات سخنرانی نماینده سرمایه گذاران پروژه پالایشگاه سیراف، تقدیر او از سیاستهای حمایت آمیز دولت از بخش خصوصی بود. نکته ای که تقریبا در تمامی سخنرانیهای سرمایه گذاران و نمایندگان بخش خصوصی در استانهای مختلف بدان پرداخته اند و بارها شاهد اشاره به آن بوده ام. تقریبا در همه سخنرانی های نمایندگان بخش خصوصی این تقدیر از دولت به چشم می آید که اصلی ترین حمایت دولت از بخش خصوصی، به فراهم کردن فضای باثبات اقتصادی و تعامل مطلوب با سایر کشورها باز میگردد که باعث شده علی رغم شرایط تحریمی، سرمایه گذاران ایرانی مایل به ریسک سرمایه گذاری در بخشهای مختلف تولیدی کشور باشند.
رویکرد ضد انحصاری زنگنه در حوزه نفت و گاز
*توضیحات زنگنه درباره روند اجرای پروژه و انتخاب سرمایه گذاران پالایشگاه سیراف دارای نکات مهمی بود. نخست اینکه برای اولین بار دعوت از سرمایه گذاران بخش خصوصی از طریق فراخوان عمومی صورت گرفته که گامی مهم درمبارزه با فساد در صنعت نفت و گاز است. زنگنه که این موضوع را از دغدغه های خاص خود از هنگام حضور در وزارت نفت توصیف کرد، قول داد که دعوت از طریق فراخوان را در سایر بخشهای صنعت نفت و گاز ادامه دهد و «انحصار» اجرای پروژه ها را در این صنعت بشکند.
*اما مهمترین بخش از سخنان زنگنه را باید در آنجا دید که پروژه پالایشگاه سیراف را یکی از مهمترین پروژه های این وزارتخانه برای پایان دادن به خام فروشی و توسعه «مالکیت عمومی» معرفی کرد. بنا بر توصیف زنگنه، علاوه بر اینکه در این پروژه 8 شرکت خصوصی از میان حدود چهل متقاضی انتخاب شده، برای حمایت از حضور سرمایه های خُرد و توسعه مالکیت عمومی در حوزه نفت، از مجریان این پروژه تضمین گرفته شده تا 35 درصد از سهام خود را در فرابورس برای تحقق مالکیت عمومی که یکی از بخشهای مهم ابلاغیه رهبر معظم انقلاب در تحقق اقتصاد مقاومتی است، عرضه کنند. حجم این واگذاری ها در حدود یک میلیارد دلار خواهد بود.
*از دیگر خصوصیات پالایشگاه سیراف که مورد اشاره زنگنه قرار گرفت، مورد نیاز نبودن مخازن انباشت، به خاطر نزدیکی این مجموعه پالایشگاه ها به منطقه پارس و انتقال خوراک پالایشگاه ها از طریق خط لوله بود که سهم قابل توجهی در صرفه اقتصادی طرح ایفا کرده است. علاوه بر این بنا بر روایت زنگنه قرار است اجرای پروژه حداکثر تا دو سال آتی (اواخر 96 یا اوایل 97) به سرانجام برسد. نکته ای که احتمال تحقق آن به دلیل حساسیت بخش خصوصی برای جلوگیری از اتلاف سرمایه، زیاد به نظر می رسد.
تفاوت مدیریت 118 میلیارد دلاری با مدیریت 50 میلیارد دلاری
*سخنان معاون اول رئیس جمهور در مراسم کلنگ زنی و آغاز پروژه پالایشگاه سیراف نیز مانند همیشه حاوی نکات مهمی بود. شاید یکی از اشاره های مهم جهانگیری در این سخنرانی، ابراز تاسف وی از سیاستگذاریهای غلط و آثار سوء افزایش قیمت نفت بر اقتصاد کشور به خاطر ضعف مدیریت در دوره های گذشته بود: «در دورانی که بیشترین افزایش قیمت و درآمد نفتی را شاهد بودیم، با سیاستهای نادرست اقتصادی، بدترین آثار سوء این افزایش با مسائلی چون بیماری هلندی، واردات بی رویه و تورم ، به معیشت مردم تحمیل شد و به زمین گیر شدن بخش خصوصی انجامید»(نقل به مضمون)
*افسوس جهانگیری درباره عدم مدیریت صحیح از افزایش قیمت نفت وقتی کامل شد که به تفاوت درآمدی کشور در سال 90 و 94 اشاره کرد:« در سال 90 در آمد نفتی کشور حدود 118 میلیارد دلار بود ولی با کاهش فروش نفت به خاطر تحریم های ظالمانه و کاهش شدید قیمت نفت، امسال باید کشور را با کمتر از 50 میلیارد دلار اداره کنیم»(نقل به مضمون) وقتی جهانگیری این نکته را درباره میزان درآمدهای کشور در سالهای گذشته عنوان کرد، افسوس حاضران از فرصت از دست رفته جهش اقتصادی کشور محسوس بود.
* نکته دیگری که مورد اشاره جهانگیری قرار گرفت مربوط به تفسیرهای ناروایی بود که از اقتصاد مقاومتی در برخی تریبونها منتشر می شود. جهانگیری با تاکید بر درستی و دقت سیاستهای ابلاغی رهبر معظم انقلاب، عنوان کرد که نباید برخی بخواهند فهم نادرست خودشان را در تفسیر اقتصاد مقاومتی به دولت تحمیل کنند و دولت را متهم به نقض این سیاستها کنند: « برداشتی که بعضی از اقتصاد مقاومتی دارند برای اداره کردن یک روستا هم کارآمد نیست چه رسد به اقتصاد بزرگ ایران»(نقل به مضمون) حساسیت سخنان جهانگیری، تکاپوی خبرنگاران برای «نت برداری » دقیق از سخنان معاون اول را در پی داشت و شتاب قلم های گزارشگران رسانه ها مشهود بود.
*نکته درخور تامل در سخنان جهانگیری آنجا بود که تاکید کرد «در شرایط تحریم در این طرح حدود سه میلیارد دلارسرمایه گزاری جذب کرده ایم»(نقل به مضمون) تاکید ایشان بر این نکته، به منظور رد ادعاهایی بود که مدعی عدم توجه دولت به توان داخلی کشور و گره زدن همه برنامه های کشور به مذاکرات و رفع تحریمها هستند.
*از دیگر نکات مورد اشاره معاون اول رئیس جمهور که با بهت و افسوس حاضران همراه بود، خبر جهانگیری از نحوه واگذاری بزرگترین صنایع و شرکت های دولتی در سالهای قبل و در راستای اجرای سیاست های اصل 44 قانون اساسی بود: « 100 میلیارد دلار واگذاری کرده اند و پولش را گرفته اند و معلوم هم نیست چگونه خرج شده که آثاری در توسعه کشور ندارد»(نقل به مضمون) البته جهانگیری در ادامه سخنانش درباره واگذاریهای دولت سالهای قبل به مطایبه تاکید کرد«ان شاءالله که آن پولها در راه توسعه کشور خرج شده باشد» که حاضران خنده تلخ و توام با افسوسی زدند.
مطایبه جهانگیری با سیف و صفدرحسینی: دو پولدار دلگرم کننده زنگنه!
*از دیگر نکات مهم سخنرانی معاون اول رئیس جمهور را باید در تاکید او بر لزوم توسعه مالکیت عمومی دانست. جهانگیری با تقدیر از زنگنه به دلیل لحاظ کردن 35 درصد از سهام شرکتهای مشارکت کننده در پالایشگاه سیراف برای ارائه در فرابورس و خرید توسط سرمایه های خرد، توسعه مالکیت عمومی را یکی از مهمترین بخشهای ابلاغیه اقتصاد مقاومتی دانست که تحقق آن علاوه بر تقویت بخش خصوصی، سهم مهمی در کاهش فساد اداری دارد.
* جهانگیری که سوء مدیریتهای سالهای گذشته را باعث محدودیت منابع وزارت نفت معرفی کرد، در عین حال مبارزه با فساد در این صنعت را از اهم ماموریتهای دولت دانست و تاکید کرد: « ما در این دوران به احدی نفت برای فروش نداده ایم. هرچه بوده مربوط به قبل بوده..ما نسبت به فشارهایی که برای واگذاری فروش نفت به افرادی خارج از رویه اصلی فروش نفت آورده اند، مقاومت کردیم و باز هم مقاومت میکنیم» (نقل به مضمون)
*معاون اول در پایان سخنرانی مطایبه مختصری هم با صفدر حسینی و سیف داشت و با توصیف آنها به «دو پولدار بزرگ کشور» (به دلیل ریاست بر بانک مرکزی و صندوق توسعه ملی) حضور آنها را برای زنگنه که وزارتخانه اش در تنگنای منابع مالی قرار دارد، دلگرم کننده دانست.
* هنگام خروج جهانگیری از سالن محل سخنرانی، کارگران و کارکنان حاضر به دورش حلقه زدند و با معاون اول خوش و بش مختصری داشتند و بعضی هم عکس یادگاری گرفتند
کلنگ زنی جهانگیری با بیل مکانیکی
*مراسم کلنگ زنی احداث پالایشگاه سیراف که مراحل آن توسط بخش خصوصی برنامه ریزی شده بود از جذابیت های خوبی برخوردار بود.
*نخستین نکته جذاب در این مراسم، خیر مقدم گویی دو کودک کنگانی بود که با لباسهای محلی در کنار یادمان کلنگ زنی که بر روی تخته سنگی حک شده بود، قرار داشتند و به طور مشترک متن زیبایی را در استقبال از حضور معاون اول قرائت کردند.
*علاوه بر این گروه موسیقی نظامی نیز در محل کلنگ زنی حاضر بود که برای هر بخش مارش حماسی و میهنی مینواخت. ابتکار جالبی که در مراسمهای مشابه کمتر مشاهده شده بود.
*کلنگ زنی و آغاز پروژه پالایشگاه سیراف هم تا اندازه ای ابتکاری بود. جهانگیری که بر تپه ای مشرف به محل احداث پروژه مستقر شده بود، با بیسیم دستور آغاز پروژه را صادر کرد و همزمان با صدای بوق کامیونها و لودرهای متعدد حاضر در محل، یکی از بیلهای مکانیکی اقدام به گود برداری از محل احداث پالایشگاه کرد تا یکی از مهمترین پروژه های بخش خصوصی در تاریخ نفت و گاز کشور، مراسم کلنگ زنی ویژه ای را تجربه کرده باشد.
انتهای پیام