برنامههای توسعه اقتصادی از حدود سال 1328 در ایران آغاز شده، لذا تجربهی کشور در این زمینه زیاد است. پس از انقلاب اسلامی نیز در سال 1368 اولین برنامه توسعه در ایران کلید خورد اما به گفته تحلیلگران عملا این برنامهها چه قبل و چه بعد از انقلاب، تحول عظیمی را در اقتصاد ایران ایجاد نکرده و کماکان اقتصاد ما وابسته به نفت است.
به گزارش خبرنگار خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام روز شنبه از تنظیم مباحث اقتصادی برنامه ششم توسعه خبرداد و گفت: در هفتههای آینده وارد سیاستهای مربوط به محیط زیست و امورات فرهنگی و اجتماعی خواهیم شد.
از ماهها قبل با نزدیک شدن به پایان برنامه پنجم توسعه و به بهانهی تنظیم برنامه ششم، در جهت واکاوی، تحلیل، اصلاح ایرادات و استفاده از فرصتهای اقتصادی پیش روی برنامههای توسعه، طی گفتوگو با اقتصاددانان، این برنامهها را مورد نقد و بررسی قرار دادیم که چکیده نظرات کارشناسی در پی میآید:
** 60 سال مشق بدون کارنامه
علیاکبر نیکواقبال با اشاره به سابقه 60 ساله ایران در برنامهریزی گفت: حدود 60 سال است که برای پیشرفت برنامهریزی میکنیم و پیشرفتی که باید حاصل نمیشود و این نشان میدهد باید روش خود را عوض کنیم. برنامههای توسعه فعلی شامل دستورات و فرمانهایی است که معمولا هم کمتر قابلیت اجرا مییابند. برنامه باید شناخت دقیقی از وضعیت گذشته، حال و آینده بدهد. باید بدانیم در چه وضعیتی قرار داریم و به چه سمتی حرکت میکنیم. ولی ما معمولا اینطور عمل نمیکنیم.
** لزوم نگاه کوثری به جای تکاثری
در تنظیم برنامههای توسعه باید نگرش مادی، جای خود را به نگرش معنوی بر اساس آموزههای دین اسلام بدهد تا فرهنگ «کوثری» جای فرهنگ «تکاثری» را بگیرد. این موضوعی است که علیرضا معینی بیان میکند و معتقد است: فرهنگ تکاثر، یعنی پولپرستی که به زوال جوامع میانجامد. از سوی دیگر فرهنگ کوثر، یعنی خیررسانی که منجر به خیر و برکت و شکوفایی اقتصادی و گسترش فرهنگ دینی میشود. لذا در تنظیم برنامههای توسعه، نگاه تکاثری باید جای خود را به نگاه کوثری بدهد.
** زیرساختهای واقعی کلید حرکت کشور در مسیر توسعه
«برنامههای پنج و هفت ساله در جهان کنونی، منسوخ شده و غیر کاربردی است. شوروی سابق که به تنظیم چنین برنامههایی معروف است هیچگاه نتوانست از مدار توسعهنیافتگی خارج شود».
بهمن آرمان با بیان این مساله اظهار کرد: جز در دوره سازندگی که برنامههای پنج ساله به بخشی از اهداف کمی خود دست یافتند، در سایر دولتها توفیقی حاصل نشد. اگر زیرساختهای واقعی در بخشهای صنعت، کشاورزی و خدمات فراهم شود، کشور در مسیر توسعه قرار میگیرد. در این صورت نیازی به صرف زمان و هزینه برای تنظیم برنامههایی که با واقعیتهای کنونی کشور در سطح داخلی و بینالمللی فاصله دارند، نیست.
** توجه برنامه به اقتصاد بدون نفت
محمد واعظ گفت: گذار به اقتصاد بدون نفت، پیشرفت و عدالت، مبانی ضروری هستند که باید در تنظیم برنامه ششم لحاظ شوند. این بدان معنی نیست که از درآمدهای نفتی استفاده نکنیم بلکه استفاده استقراضی کنیم. همچنین در برنامه دستیابی به چند عرصه فناوری را هدف قطعی خود قرار دهیم. عامل لازم دیگر در تدوین برنامه ششم لحاظ عدالت است. عدالت عینی و ذهنی باید به ارتقای اقناعکنندهای از نظر فهم اجتماعی برسد.
** نگرش منطقهای به جای نگرش ملی
محمدباقر صدری با انتقاد به برنامههای توسعه اظهار کرد: عدم اعتقاد به برنامهریزی از سوی برخی مدیران، تاثیر امیال شخصی بر برنامههای توسعه و تبلیغمحوری برخی مسوولان برای اخذ رای از مردم مناطق برای حضور در مجلس از دلایل اصلی عدم توفیق برنامههای توسعه بود. متاسفانه این نگاههای منطقهای به مصالح ملی ضربه زد.
** طولانی شدن پروژهها
صدری همچنین گفت: مشکل دیگر عدم موفقیت برنامههای توسعه، طولانی شدن پروژهها بود. برنامهها پنج ساله هستند اما اکثر پروژهها بین 8 تا 14 سال طول میکشند و باعث میشود تا گاهی 3-4 برابر بیشتر از هزینهی واقعی، خرج یک پروژه شود. تورم هم به این مشکلات دامن میزند و نهایتا باعث میشود تا هزینه و انرژی زیادی صرف پروژههای عمرانی شود. لذا سرعت اجرای پروژهها و لزوم اتمام آنها طی پنج سال باید در برنامه ششم مورد توجه قرار گیرد.
** آرمانگرایی در مسائل اقتصادی
به اعتقاد محمود حاج رحیمی، یکی از دلایل عدم موفقیت برنامههای پنج ساله توسعه، رفتارهای آرمانگرایانه با مسائل اقتصادی بود. مهمترین موضوعی که باید در برنامه ششم مورد توجه قرار گیرد، ایجاد پیشزمینههای اقتصاد آزاد، رقابتی و پویا در جهت تحول اقتصادی است. سهم دولت در اقتصاد باید به شکل واقعی کم شود و نه صوری.
وی افزود: ایجاد رشد مستمر متوسط 3 درصد در برنامههای ششم، رویکردی واقعی است که میتواند به طور نسبی شرایط عبور از اقتصاد تک محصولی را فراهم کند.
** برنامههایی برای ماندن روی کاغذ
برنامههای پنج سالهی توسعه که از سال 1368 آغاز شدند ایرادهایی دارند که عدم اجرا، آرمانگرایانه بودن و نداشتن انعطاف از مهمترین آنهاست.
بهمن محمدی – نماینده سابق مجلس - اظهار کرد: ما برنامههای نسبتا خوبی مینویسیم اما این برنامهها کمتر اجرا میشوند و روی کاغذ باقی میمانند. اشکال دیگر برنامههای پنج ساله این است که به واقعیتهای موجود دقت چندانی نمیشود. به طور مثال در شرایطی که قیمت نفت طی روزهای اخیر به 65 دلار کاهش یافت و پیشبینی میشد که روند سقوط ادامه یابد، مجلس بودجه را بر اساس نفت 72 دلار تنظیم کرد که یک نگاه غیرواقعی بود.
** توزیع درآمد به نام برنامهریزی
علیاکبر نیکواقبال بیان کرد: در برنامه باید بسیاری از فرصتها و مخاطرات پیش روی فضای داخلی و بینالمللی اقتصاد لحاظ شود. مثلا تحریم اقتصادی اخیر روسیه از سوی غرب، حتی شش ماه قبل پیشبینی نمیشد؛ چه برسد به پنج سال قبل، لذا برنامههای توسعه پنج ساله باید از حالت قانونی و دستوری صرف خارج شوند تا امکان مانور بیشتری بیابند. در حال حاضر به دلیل عدم انعطاف برنامههای پنج ساله میتوان گفت برنامهریزی در ایران نوعی توزیع درآمد بین پروژههای مختلف است.
** پروژههایی برای جلب توجه مردم
مرتضی دلخوش معتقد است: در جریان برنامههای پنج ساله توسعه بعضا اتفاق افتاد که برخی مسوولان منطقهای برای جلب توجه یا نشان دادن توانایی خود به مردم شهر، استان یا منطقهی تحت مسوولیت خود، سرمایههایی را جذب آن مناطق کردند که نه تنها به هدررفت هزینهها انجامید بلکه مزیتی هم برای اقتصاد آن نقاط ایجاد نکرد. در این خصوص میتوان ایجاد سایتهای خودروسازی در مناطق مختلف کشور را مثال زد که بجز یکی دو مورد، اکثرا با تعطیلی مواجه شدند.
** لزوم تنظیم برنامهای پویا
وحید شقاقی نیز تنظیم ایستا و غیرپویای برنامههای پنج سالهی توسعه در ایران را دلیل عدم موفقیت 70-60 درصد از اهداف این برنامهها دانست.
وی با بیان اینکه برنامه ششم باید مشخص، شفاف، واقعی، قابل اندازهگیری و مبتنی بر آسیبشناسی سیاستهای کلی و برنامههای توسعهی پیشین باشد، گفت: مشکل برنامهریزی در کشور ما انباشت بیش از حد مواد قانونی و اولویتهای متعدد است که طبیعتا در پنج سال قابل اجرا نیستند.
** اوج توانایی برنامههای توسعه در ایران
محمدباقر صدری با بیان اینکه اوج توانایی برنامههای توسعه در برنامه سوم خلاصه شد، خاطرنشان کرد: برنامه سوم توانست به 55 درصد از اهداف خود دست یابد. در برنامه چهارم توسعه در سال ۱۳۸۶ سازمان مدیریت و برنامهریزی با ادغام با چند معاونت ریاستجمهوری، دو معاونت رییسجمهور که عبارتند از معاونت برنامهریزی و نظارت راهبردی و معاونت توسعه مدیریت و سرمایه انسانی را تشکیل دادند. بنده و عدهای دیگر از کارشناسان در آن زمان با این مساله مخالف بودیم؛ چرا که این امر ممکن بود باعث شود تا اختصاص بودجه به بخشهای مختلف به راحتی و از راه قانونی در اختیار عدهای از مدیران قرار گیرد.
انتهای پیام