برندی که ذوق مرگمان می‌کند!

موقع خرید یک کالا، مارک، اولین نقطه‌ای است که چشم‌هایمان آن را می‌کاود و اغوای فروشندگان و ظاهر کالاها ما را به سمت خرید کالا می‌کشاند.

موقع خرید یک کالا، مارک، اولین نقطه‌ای است که چشم‌هایمان آن را می‌کاود و اغوای فروشندگان و ظاهر کالاها ما را به سمت خرید کالا می‌کشاند.

قبل از اینکه وارد فروشگاه شویم، برندی که بر تابلو یا در و دیوارش قرار دارد ذوق مرگمان می‌کند! لذت می‌بریم که وارد فروشگاهی می‌شویم که از سایر بلاد اجناسی را برای عرضه آورده است. اگر همزمان نوایی از موسیقی اصیل غربی! هم فضا را دگرگون ساخته باشد، آنگاه لذت، بیشتر هم می‌شود و در خنکایی مطبوع، لابه‌لای رخت و لباس‌های آویزان مارک‌ها را نظاره و حظ می‌کنیم! این ویژگی منحصر به‌فرد در هنگام خرید کالاهای خانگی، اتومبیل و هر آنچه نیاز زندگی باشد، درونمان غلیان می‌کند.

حتی چیپس و پفک و بیسکوییت و نوشابه‌ها! خارجی‌اش حتما بهتر است، آخر آنها در کیفیت کم نمی‌گذارند و حتما ما از روی جلد کالاها به اجزای تشکیل دهنده آن پی برده و بر این اعتقاد اصرار داریم که تمام آنچه را آنان روی پوسته کالا درج کرده‌اند درست و تمام آنچه که تولید کنندگان داخلی می‌نویسند، نادرست است.

این تب خارجی گرایی، در بازار شیراز دیده می‌شود و کافی است در خیابان‌های مرکزی که تحت عنوان بازار تلقی می‌شوند، چرخی بزنیم و تابلوهای مغازه‌ها و پاساژها را با دقت ببینیم. از مرکز فروش لوازم خانگی گرفته تا کالاهای دیجیتال و پوشاک و لوازم آرایشی و بهداشتی و ... همه و همه خارجی و برند! توهم افتخار فروش کالای خارجی به حدی است که برخی فروشگاه‌ها در برابر این پرسش که "جنس ایرانی دارید؟"، بادی به غبغب می‌اندازند و با ژستی خاص می‌گویند: "ما جنس ایرانی نمی‌فروشیم!"

با وجود اینکه اقتصاددانان، اساتید دانشگاهی و فعالان بازار همه بر این امر تاکید دارند که خرید کالای داخلی رونق و پیشرفت اقتصادی، اشتغالزایی، توسعه صنعتی، عزت اقتصادی و هر آنچه که اهمیت دارد را به دنبال دارد، اما هنوز شاهدیم برخی به بهانه "کیفیت" خارجی پسند شده‌اند. اگرچه در این میان هستند کسانیکه که با استدلال، اجناس ایرانی را می‌خرند و از این خرید هم خرسند هستند.

امیر سلاحی خود را مهندس IT معرفی کرده و به خبرنگار خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا)، منطقه فارس، می‌گوید: اجناس خارجی به دلیل نداشتن نمایندگی هیچ پشتوانه‌ای ندارند، ضمن آنکه خرید کالای ایرانی را به دلیل ایجاد اشتغال برای جوانان ترجیح می‌دهم.

المیرا پروا که دانشجوی پزشکی است اعتقاد دارد در بسیاری از زمینه‌ها کالاهای غیرایرانی بیشتر با مسائل و الگوهای روز مطابقت داشته و پیشرفته‌تر است.

این دانشجو می‌افزاید: مثلا کالاهای دیجیتال وارداتی پیشرفته‌تر از اجناس ایرانی است و امکانات بهتری را از نظر نرم‌افزاری به مشتریان ارائه می‌دهند اما محصولات ایرانی از فناوری‌های دیجیتالی عقب مانده‌اند.

سمیرا دهقان که با دختر کوچکش برای خرید به بازار آمده است عنوان می‌کند که اگر یک جنس ایرانی و خارجی به لحاظ کیفی در یک رده باشد، ترجیح می‌دهد جنس تولید ایران را خریداری کند، اما زمانی که کیفیت جنس خارجی بهتر است، هر کسی خرید آن را اولا می‌داند.

او که کارمند است و در یک شرکت خصوصی کار می‌کند تاکید دارد که خرید کالای فاقد کیفیت به‌معنای دور ریختن پول است بنابراین نمی‌توان ارزان بودن کالا را ملاکی مناسب برای خرید دانست.

او ادامه می‌دهد: بارها شده که دوستان و همکاران کالای ایرانی را خریداری کرده‌اند اما کیفیت کالا نتوانسته رضایت فرد را جلب کند، لذا دیگر نه خودشان آن کالا را خریده‌اند و نه اینکه دیگران را تشویق کرده‌اند حتی گاه توصیه اکید دارند که فلان کالا را خریداری نکنید.

فرناز کمالی که با دوستانش برای خرید به بازار آمده است نیز در این خصوص می‌گوید: انتخاب جنس ایرانی یا خارجی در نوع کالایی که قرار است خریداری کنم اهمیت دارد. مثلا در پوشاک، جنس ایرانی را ترجیح می‌دهم اما کالاهای دیجیتال، لوازم خانگی و لوازم آرایشی و بهداشتی، فکر می‌کنم کالای ایرانی هم به لحاظ کیفیت و هم ظاهر، کیفیت پایین‌تری دارد و من ترجیح می‌دهد خارجی و مارک بخرم.

سمیه آروین نیز خود را کارمند معرفی کرده و بیان می‌کند که تمام برندهای معروف خارجی را به اجناس ایرانی ترجیح می‌دهد.

این شهروند حاضر نیست پولش را برای اجناس بدون کیفیت هدر بدهد و می‌گوید گرانتر می‌خرم اما با اطمینان از این که کالا کیفیت لازم و زیبایی و دوام دارد.

آروین اعتقاد دارد که متاسفانه کالاهای ایرانی یا از مواد اولیه مرغوبی تولید نمی‌شود یا در فرآیند تولید نظارت دقیقی شامل حال آنها نمی‌شود لذا کیفیت تولید پایین است.

ابوالقاسم ابراهیمی، دکترای مدیریت بازرگانی و استادیار دانشگاه شیراز در گفت‌وگو با خبرنگار ایسنای منطقه فارس معتقد است تولیدات داخل وقتی می‌تواند هویت داشته باشد که در قالب برند (نام و نشان تجاری) در بازار داخلی شناخته شود.

وی اضافه می‌کند: مشتری برای اینکه بخواهد کالا یا خدمتی را خریداری کند فقط هزینه ریالی نمی‌پردازد بلکه علاوه بر آن، هزینه‌های زمانی، جسمی و روانی هم متحمل می‌شود. خرید کالاهای خارجی و برندهای شناخته شده می‌تواند هزینه‌های روانی کمتری را برای مشتری در برداشته باشد.

ابراهیمی به انجام تحقیقی توسط جمعی از اساتید دانشگاه شیراز، اشاره می‌کند و ادامه می‌دهد: براساس نتایج این تحقیق که در سال 1393 توسط جمعی از اساتید دانشگاه شیراز در خصوص علل گرایش نداشتن مصرف کنندگان ایرانی به خرید برندهای ایرانی در بازار انجام شد، تجربه منفی ازمصرف کالاها و یا خدمات ایرانی، تخریب هویت مشتری به دلیل استفاده از کالای ایرانی، کنش‌گری منفی اجتماعی و ریسک ادراک شده از طرف برند ایرانی سبب اجتناب مشتریان از خرید برندهای داخلی عنوان شده است.

استادیار دانشگاه شیراز اضافه می‌کند: خرید کالای داخلی که از کیفیت مطلوبی برخوردار نباشد، تجربه استفاده از آن را به یک تجربه منفی تبدیل می‌کند و سبب می‌شود مشتری دیگر سراغ کالاهای ایرانی نرود.

ابراهیمی با بیان اینکه مصرف کنندگان با خرید کالا و خدمات به دنبال ایجاد یک هویت برای خود هستند، خاطرنشان می‌کند: امروزه برندها برآورده کننده نیازهای مصرفی مردم نیستند بلکه به عنوان یک عامل هویت ساز برای مشتری عمل می‌کنند و متاسفانه برخی تصور می‌کنند با خرید برند ایرانی دچار آسیب‌های هویتی می‌شوند. چنانچه هویت برندهای ایرانی به گونه‌ای طراحی شده باشد که مشتری در صورت استفاده از آن، احساس کند از هویت مطلوب خود فاصله می‌گیرد، از خرید آن خودداری می‌کند.

استادیار دانشگاه شیراز با اشاره به کنش‌گری منفی اجتماعی، می‌گوید: گاهی دلیلی وجود ندارد که مشتریان خود تجربه منفی از یک برند را داشته باشند تا از خرید مجدد آن رویگردان شوند بلکه بسیاری از اوقات افرادی که تجربه منفی از خرید یک برند را دارند با تبلیغات شفاهی یا دهان به دهان موجب می‌شوند تا سایر خریداران نیز از مصرف آن کالا رویگردان شوند.

ابراهیمی به دلیل چهارم، اشاره و اضافه می‌کند: یکی از اصلی‌ترین کارکردهای برند، کم کردن ریسک ادراکی مشتری در خرید و فرآیند مصرف است. مشتری با خرید یک برند خاص، ریسک ادراکی خود در مورد کیفیت، قیمت، تعهد، استانداردهای محیطی و ... را حل شده می‌بیند و با آسودگی بیشتری اقدام به خرید می‌کند. در نتیجه در نبود این اطمینان و وجود ریسک ادارکی از یک برند ایرانی، مشتریان ترجیح می‌دهند کالای ایرانی نخرند.

وی که اصلاح علل یاد شده را در ترغیب مردم به خرید کالای ایرانی مهم می‌داند، تصریح می‌کند: اداره‌های دولتی باید نظارت‌های خود را برای تولید باکیفیت افزایش داده و به نظارت‌های خود عمق ببخشند. ضمن آنکه انجمن‌های صنفی، اتاق‌های بازرگانی، خانه صنعت و معدن و دیگر تشکل‌های صنعتی باید در زمینه ارتقاء کیفیت کالاها و خدمات نقش خود را برعهده بگیرند.

ابراهیمی تاکید می‌کند: رسانه‌های جمعی به ویژه صدا و سیما و عوامل دیگری که در فرهنگ جامعه موثر هستند مانند خانواده، مدرسه، دانشگاه، اینترنت و ... باید نقش خود را در اصلاح فرهنگ مصرف و فرهنگ‌سازی در خصوص مصرف کالای ایرانی به خوبی ایفا کنند و این باور را که جنس خارجی بهتر از جنس ایرانی است، از اذهان بزدایند.

به گزارش ایسنا، توجه به تجربه سایر جوامع در بسترسازی اعتماد نزد شهروندان و ایجاد گرایش برای رفتن به سمت حمایت از تولید کنندگان داخلی، بسیار اهمیت دارد. امروز رشد اقتصادی کشور وابسته به حلقه‌های متصل و مرتبطی از مسائل مختلف است که کم‌ یا بی‌توجهی به هر کدام، کل زنجیره را قطع خواهد کرد و نتیجه مناسب حاصل نخواهد شد. در زمینه توجه به تولید داخل و ترجیح استفاده از آن در مقابل تولید خارجی، ابعاد مختلفی را باید کارشناسی کرد و مورد توجه قرار داد. این مسیر برای تضمین موفقیت نیاز به برنامه‌ریزی زمان‌بندی شده و علمی دارد.

گزارش از امیر عفاف، خبرنگار ایسنای منطقه فارس

انتهای پیام

  • دوشنبه/ ۷ اردیبهشت ۱۳۹۴ / ۱۱:۰۴
  • دسته‌بندی: فارس
  • کد خبر: 94020703834
  • خبرنگار :

برچسب‌ها