ادامه حملات متجاوزانه عربستان به یمن به معنای این نیست که ائتلاف موسوم به "طوفان قاطع" در مسیر درست خود پیش می‌رود بلکه به این معناست که ریاض از سر لجاجت به عملیات خود ادامه می‌دهد و همچنان امید این را دارد که بتواند پیروزی غیرمنتظره‌ای را در جنگ یمن به دست آورد؛ داده ها و اطلاعات نشان می‌دهد عملیات ائتلاف عربی از روز سوم تاکنون در دور باطل می چرخد و در حال حاضر عربستان کاملا سرگردان است و دنبال راه خروجی از مخمصه یمن است تا بتواند باقیمانده آبروی خود را حفظ کند.

به گزارش خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، عبدالباری عطوان، سردبیر روزنامه رای الیوم در تحلیلی با عنوان "عربستان دنبال راه در رو از مخمصه یمن" نوشت: در آغاز، جنگ عربستان علیه یمن غیرقانونی بود چرا که ریاض موافقت شورای امنیت را با انجام حملات علیه یمن به دست نیاورده بود. اتحادیه عرب نیز صبح روز دوم عملیات ائتلاف را تایید کرد این مساله به معنای این است که ریاض در هر زمانی در معرض محاکمه از سوی دادگاه‌های بین‌المللی و سازمان ملل قرار می‌گیرد. به رغم اینکه عربستان برای مشروعیت بخشیدن به تجاوز خود به یمن از طریق 10 کشور ائتلافی را با عنوان ائتلاف "طوفان قاطع" و براساس درخواست عبدربه منصور هادی، رئیس جمهور مستعفی یمن برای مداخله نظامی جهت حمایت از مشروعیت او تشکیل داد اما این توجیهات، توجیهاتی ضعیف است.

بمباران روزانه شهرهای یمن نشان می‌دهد که اهدافی دارای بعد تاریخی، استراتژیکی و نظامی دیگر پشت پرده است. همانطور که عادل الجبیر سفیر عربستان در آمریکا اعلام کرده بود که مهمترین اهداف "طوفان قاطع"، "از بین بردن سلاح‌هایی است که احتمالا خطری برای ریاض محسوب می‌شوند چه این سلاح‌ها سلاح‌ هوایی باشد چه موشک‌های بالستیک و چه سلاح سنگین".

عادل الجبیر در اثنای سخنان خود به مشروعیت منصور هادی اشاره نکرد و در واقع اظهارات وی اعتراف واضح و آشکاری به این مساله است که جنگ در یمن جنگی انتقام جویانه و ظالمانه است و ائتلاف هیچ گونه مشروعیتی ندارد. بله ریاض در بن بست بسیار بزرگی افتاده است. نه به دلیل اظهارات عادل الجبیر بلکه به دلایل مهمتری از جمله اینکه این ائتلاف برای ایجاد راهکار سیاسی سریع تلاش نمی‌کند و این جنگ با توجه به تحولات اخیر به نفع عربستان تمام نمی‌شود.

اگر تحولات اخیر را به طور منطقی بررسی کنیم می‌بینیم که ریاض در برنامه جنگ خود بر ارتباط میان بخش‌های مختلف ائتلاف از طریق توزیع وظایف مختلف در میان کشورهای شرکت کننده در ائتلاف تکیه کرده است طوری که کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس مرحله اول جنگ و حملات هوایی را با مشارکت آمریکا و اسرائیل برعهده گرفتند.

ریاض به خوبی می‌دانست که جنگ هوایی باید اهداف خود را تنها ظرف 48ساعت محقق کند تا پس از آن مستقیما وارد مداخله زمینی شود. اما اگر حملات بیشتر از این ادامه داشته باشد این به معنای شکست در جنگ است. این مساله به معنای این نیست که ریاض برای جنگ زمینی برنامه‌ریزی نکرده است بلکه برنامه جنگی کاملی را طراحی کرده است.

ریاض هیچ گاه احتمال نداده که کشورهایی که مرحله دوم عملیات یعنی مرحله مداخله زمینی و جنگ واقعی و سرنوشت ساز را برعهده دارند، از تصمیم خود کناره گیری کنند. ریاض باور نمی کرد که مصر و پاکستان برای عدم مشارکت در هرگونه مداخله زمینی در جنگ یمن جدی باشند. نیرویی که قرار بود این دو کشور در موعد تعیین شده اعزام کنند از طریق فکس و با پیامی برای ریاض ارسال شد که محتوای آن این بود: "امکان دارد که میلیون‌ها دلار به رغم نیاز مردم به آن خرج کنیم اما محال است که احترام و اعتماد مردم خود را از دست بدهیم و در جنگی شکست خورده شرکت کنیم."

کناره گیری پاکستان و مصر از اعزام نیرو برای جنگ یمن موجب شد تا ریاض توازن خود را در این جنگ از دست بدهد. به ویژه اینکه دیگر جایگزینی را نمی‌تواند پیدا کند نیرویی هم ندارد که برای مداخله زمینی به یمن اعزام کند. نیروی زمینی در جنگ در واقع محور اصلی تحقق پیروزی است. اما نیروی هوایی تنها به عنوان کمک کننده عمل می‌کند و ماموریت آن محدود است در نتیجه نمی‌تواند پیروزی را محقق کند. عربستان به خوبی این مساله را درک می‌کند و می‌داند که جنگ از روز سوم بیهوده بوده و بمباران یمن تنها موجب هدف قرار گرفتن غیرنظامیان و نهادهای خدماتی می‌شود اما متوقف کردن این جنگ سخت است.

تمامی تحولات نشان می‌دهد که جنگ به نفع عربستان نیست: نیروهای جدا شده از ارتش و کمیته‌های مردمی همچنان به پیشروی خود ادامه می‌دهند و به رغم حملات هوایی پیروزی‌هایی را به دست می‌آورند. محکومیت‌های حمله به یمن و تجمعات اعتراض آمیز برای توقف این حملات افزایش یافته و همچنان در چندین کشور غربی و عربی ادامه دارد. ریاض برای سرپوش گذاشتن بر این خشم گسترده مردم از طریق شبکه‌هایی مثل العربیه و الجزیره تلاش می‌کند تا حقایق را برعکس جلوه دهد. اما مساله به این سادگی نیست. ما از جنگ و خونریزی سخن می‌گوییم؛ جنگی که قربانیان آن هزاران تن و بیشتر آن‌ها از میان غیرنظامیان هستند.

همچنین تاسیسات و زیرساخت‌های یمن در زیر بمباران جنگنده‌های ائتلاف با خاک یکسان می‌شود. همگان باید بدانند که عربستان خود را در قفس اتهامی قرار داد که پیش از آن تنها اسرائیل در این قفس اتهام قرار گرفته است.

اهداف ائتلاف عربی دارای ابعاد طولانی مدت و بسیار عمیق است. توقف این عملیات به معنای شکست ریاض در جنگ است در نتیجه عربستان جنگ را ادامه می‌دهد و نمی‌خواهد در اولین جنگ خود آن هم در مقابل مردمی فقیر مثل مردم یمن شکست بخورد. چرا که شکست‌ پیامدها و واکنش های متعددی را به دنبال خواهد داشت که احتمالا بر آینده و ساختار نظام حاکم در عربستان تاثیر خواهد گذاشت. واکنش‌ها می‌تواند از سوی ایران، ترکیه، کشورهای عضو اتحادیه اروپا و شورای امنیت از جمله روسیه و چین صورت بگیرد.

حاکمان عربستان هیچ گاه پیش بینی نمی‌کنند که یمن آن‌ها را به چنین ورطه و باتلاقی بیفکند همچنین این جنگ هزینه های سنگینی برای آن‌ها دارد در نتیجه بهتر بود ریاض پیش از آغاز جنگ دنبال ایجاد راهکار سیاسی و راه خروجی برای حل اوضاع یمن باشد نه اینکه دست به کشتار یمنی‌ها بزند.

انتهای پیام