حزب کاگزاران سازندگی در باینهای تاکید کرد که گذار از سیاست خارجی به سیاست داخلی و تشکیل یک مجلس معتدل تنها راه عبور از تخریب و صیانت از دستاوردهای هستهای در مذاکرات سویس است که رییس جمهور هم در سخنان اخیر خود به تامین امنیت و رقابت ازاد در انتخابات مجلس دهم توجه نشان دادهاند.
به گزارش گروه دریافت خبر خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، در این بیانیه آمده است:
نوروز سال ۱۳۹۴ در تاریخ ایران ثبت خواهد شد؛ چرا که بهار طبیعت و بهار سیاست در اخرین روز این نوروز بر هم منطبق شد و همزمان با تحول طبیعی ،تحولی سیاسی هم رخ داد و نمایندگان شایسته ی ملت ایران پس از چند روز مذاکرات سخت در لوزان سویس بیانیه ای تاریخی برای توافق بر سر مسایل هسته ای صادر کردند .بیانیه ای که خبر از «توافقی برای یک توافق» تاریخی در تیرماه ۱۳۹۴می دهد.رسیدن به چنین نقطه ای برای دولت دکتر حسن روحانی تا همین جای کار یک پیروزی بوده است اما به نظر ما؛ «کارگزاران سازندگی ایران» برای تداوم و تکامل این پیروزی ملی باید به چند نکته راهبردی توجه کرد:
اول
بیانیه سویس حاصل نگرش و روش بازی «برد - برد» در دیپلماسی ایران و جهان است.بر مبنای این روش هیچ یک از طرفین مذاکره را نمیتوان برنده یا بازنده مطلق دانست؛ چراکه در این نوع مذاکرات طرفین مختارانه تصمیم می گیرند برای رسیدن به حداقل توافق از حداکثر خواستهای خود عبور کنند.البته بر اساس بیانیه سویس دستاوردهای ایران بسیار بیش از کف خواستهای ما بوده است اما هرگونه بزرگ نمایی یا کوچک انگاری دستاوردهای طرفین خطاست و در نهایت ان را باید از تاکتیک های تبلیغاتی متقابل محسوب کرد.
دوم
بیانیه ی سویس در یک کلام برای کشوری که نمی خواسته و نمی خواهد به سلاح هسته ای دست یابد ،اما دستیابی به انرژی صلح امیز هسته ای را حق خود می داند ، طلیعه ی یک پیروزی است.در این بیانیه ایران به عنوان یک دولت دارای حق غنی سازی و فناوری هسته ای در چارچوب قوانین و نهادهای بین المللی به رسمیت شناخته شده و امنیت این تاسیسات در چارچوب حقوق بین الملل تضمین شده است.این نه تنها کف خواست ایران به عنوان یک دولت متعهد به صلح که سطح بسیار مقبولی از خواست ایران برای به رسمیت شناخته شدن به عنوان یک کشور دارای فناوری هسته ای است .از سوی دیگر تثبیت جایگاه سیاسی ایران در منطقه خاورمیانه دستاورد مهم دیگر این مذاکرات است.ما نیز چون رییس محترم جمهور معتقدیم این توافق نه پایان که آغاز تعامل گسترده و نوین ایران با جهان است .
ایران به مدد گفتمان انقلاب اسلامی، قدرت بازدارندگی، مشروعیت مردمی و تداوم انتخاباتی و سرانجام قدرت چانه زنی دیپلماتیک خود اکنون در نقطه تکامل تثبیت شدن به عنوان یک قدرت منطقه ای است.این مهم در مذاکرات سویس و پس از ان در سخنان رییس جمهور آمریکا بازتابی غرور آفرین داشته و نشان داده که چگونه اراده یک ملت و مهارت یک دولت در کنار صلابت یک رهبر می تواند لابی های سنگین عربی و عبری را کم اثر کند، در عین حال که ایران خود را از صورت توهم یک تهدید به یک فرصت برای خاورمیانه بدل کند.
سوم
بدیهی است که هزینه های سنگین سیاست های نادرست دولت قبل چه در عرصه فنی و چه در عرصه سیاسی با بیانیه سویس به سرعت و سادگی جبران نمی شد.نهضت فناوری هسته ای ایران از دوران دولت های آقایان موسوی و هاشمی و خاتمی آغاز شده بود یک دهه قبل در نقطه خوبی برای مذاکره و چانه زنی ملی با جهان قرار گرفته بود و علیرغم بدخواهی دشمنان ایران با دور اول مذاکرات در دهه هشتاد به ریاست دکتر روحانی -در دوره تصدی دبیری شورای امنیت ملی ایران-امکان این وجود داشت که پرونده ایران نه تنها به شورای امنیت نرود و نه تنها با تحریم های سنکین و ظالمانه مواجه نشود، بلکه به جای تهدید به فرصتی برای تعامل ایران با جهان بدل گردد و از این رو بیانیه سعداباد و توافق نامه پاریس در سالهای ۱۳۸۲و ۱۳۸۳بدست آمد که براساس آن ایران ضمن بهره مندی از تکنولوژی هسته ای با دریافت مشوق های بین المللی در عرصه های اقتصادی و صنعتی نظارتهای جهانی بر برنامه هسته ای خود را می پذیرفت.امری که جز ان از یک کشور متعهد به حقوق بین الملل انتظاری نمیرفت.
متاسفانه در آن مقطع ابتدا با تندروی« نو محافظه کاران »آمریکایی و سپس حاکم شدن افکار افراطی در قوه مجریه این توافق و توفیق از دست رفت و به تاخیر افتاد و اکنون با گذر از یک دهه سخت شامل تحریم ها و تخریب های اقتصاد ملی مهمترین هنر دکتر روحانی -این بار در مقام رییس جمهوری- بازگرداندن ماجرا به یک دهه قبل است.اکنون نباید ناجوانمردانه بار این دهه را بر دوش این دولت گذاشت و به گونه ای سخن گفت که گویی می توان راه غلط ده ساله را یک شبه اصلاح کرد.تحریم ها همیشه بوده و این دولت در این دور از مذاکرات تنها میتواند یک دسته از تحریم ها را که ناشی از دشمنی خارجی و سو تدبیر داخلی در پرونده هسته ای بوده را بردارد .قرار نیست دولت کنونی روابط ایران و غرب را به نقطه صفر برگرداند و به تعبیری تنها میتوان به دهه هشتاد بازگشت و نه دهه های قبل و قبل تر!!!
دولت روحانی البته از نظر اخلاقی و سیاسی نمیتواند و نمی بایست در مذاکرات با بیگانگان حساب خود را از دولت قبل جدا کند و به عنوان یک دولت باید مسوولیت کلیه دولتهای قبل را در مذاکرات بر عهده بگیرد چنان که چنین مسولیتی را بر عهده گرفت و ذره ای در تخفیف دولت سابق سخن نگفت و حتی سعی کرد ازتداوم غنی سازی در ان دولت بهره سیاسی بگیرد ؛چنان که دولت باراک اوباما هم در برابر میراث دولت جورج دبلیو بوش چنین کرد،اما تداوم این کار به خصوص از سوی جناح حامی دولت سابق در ایران و بار کردن خطا های دولت سابق بر سر دولت فعلی یک رفتار غیر اصولی و غیر اخلاقی است.به خصوص اگر هدف آن باشد که افکار عمومی را منحرف سازند و عبور یک شبه از یک دهه تحریم و سو تدبیر دولت سابق را از این دولت بخواهند.در آن صورت حتی اگر دولت نخواهد یا نتواند ما خواهیم گفت چه کسانی پرونده ایران را به سوی شورای امنیت سوق دادند و سپس هم قطعنامه های ان را ورق پاره خواندند در حالی که لغو همین ورق پاره ها عمر دیپلماتهای ورزیده ما چون دکتر ظریف را گرفت!!!
چهارم
در تداوم همین رفتار غیر اخلاقی است که همزمان با لابی سنگین صهیونیستی برای سقط توافق تیرماه، افرادی تندرو و البته معدود در کشور تلاش موازی برای همین هدف مشترک را شروع کرده است.به جز تلاشهای پنهان در عرصه علنی رفتار این افراد و جناح ها چند محور دارد :
۱.عصبانی کردن مذاکره کنندکان و وادارکردن انان به دفاع و انتشار جزییات و تکنیکهای مذاکرات که به نام شفاف سازی صورت می گیرد اما در نهایت نوعی لو دادن و از ان بدتر ایفای نقش ستون پنجم در مذاکرات است.نقل اقوال کذب از مقامات عالی نظام و نیز پخش شایعات و اکاذیب درباره سران دولت از روشهای این افراد است.
۲.متوقع کردن افکار عمومی با غیر اخلاقی ترین روش.تندروها می کوشند از یک سو با تصغیر مذاکرات و تشبیه و تشبه ان به عهدنامه گلستان و ترکمنچای (که گاه مانند رییس دولت سابق حتی از تلفظ و تمایز ان عاجزند و گلستانچای اش می خوانند!!!) دولت را تحقیر کنند و از سوی دیگر با دامن زدن به انتظارات ملت مانند ارزانی اقلام و رونق اقتصاد و ...ملت را ناامید کنند.
دولت محترم باید متوجه این هر دو تاکتیک تخریب باشد و ضمن پرهیز از عصبانیت ملت را از مراحل و مراتب بازگشت به رونق و رفاه اقتصادی پس از یک دهه تحریم و تخریب آگاه کند.متاسفانه ضعف نهاد اطلاع رسانی دولت به خصوص با وجود ضعف هایی در صدا و سیما که گاهی با منقدان دولت همسو میشود مانع اصلی انجام این مهم است که باید فکری به حال آن کرد.
در چنین شرایطی ما کارگزاران سازندگی ایران به عنوان یک حزب سیاسی حامی گفتمان دولت از موضع مستقل و معتدل اصلاح طلبانه ،وظیفه خود میدانیم که به روشنگری در این باره بپردازیم. به نظر ما گرچه پیروزی در این مذاکرات پیروزی گفتمان اعتدال و اصلاح است، اما نباید ان را پیروزی یک جناح و حزب دید.این توفیق مقدر محصول همدلی و همزبانی دولت و ملت است و بدون شک بدون حمایت مقام معظم رهبری و مراجع عالی قدر ممکن نبود.
نقش رهبری در گشایش باب بحث هسته ای در مبارزات انتخاباتی ۱۳۹۲،صیانت از رای ملت، اعتماد به دولت و باز گذاشتن دست مذاکره کنندگان و خلق گفتمان «نرمش قهرمانانه »راهبردی و تاریخی بوده است.همچنان که نقش مردم در رای به این گفتمان در انتخابات ۲۴خرداد تاریخی و اساسی بوده است و هنوز رای مردم و اعتماد رهبری مهمترین عامل در تداوم مسیر است.بر این اساس همان گونه که رییس محترم جمهوری در دو پیام خود در نوروز تاکید کردند باید انتخابات مجلس دهم به انتخاباتی فراگیر برای تثبیت گفتمان اعتدال در برابر افراط با حضور همه جناح های سیاسی اصولگرا و اصلاح طلب بدل شود.مهم نیست کدام جناح چند کرسی را بدست می آورد، مهم این است که تفکر میانه روی و اعتدالگرایی به عنوان یک روش بر کشور حاکم شود و از دستاوردهای ملی مانند بیانیه سویس و توافق در پی ان پاسداری کند.ما مجلسی میخواهیم که به جای توهین ، تدبیر بر ادبیات نمایندگان آن، حتی در جناح رادیکال و اقلیت، حاکم باشد.مجلسی که پشتوانه دولت پای میز مذاکره باشد و این بیش از آنکه در گرو حاکمیت اصلاح طلبان یا اصولگرایان بر مجلس دهم باشد، در گرو حاکمیت اخلاق و عقل بر پارلمان است.
کارگزاران چون همیشه در این جهت خواهد کوشید و به همراه دیگر اصلاح طلبان می کوشد مجلس دهم متنوع، متکثر و معتدل شود.ما با سپاس از زحمات دولت در عرصه سیاست خارجی که با همت و پایمردی دیپلماتهای متبحری چون دکتر محمد جواد ظریف به میوه رسیده است و با حمایت از نقش سیاست ساز ریاست جمهوری در این بخش از برنامه دولت و تعهد ان به ملت، از سخنان دکتر حسن روحانی مبنی بر ضرورت تشکیل یک مجلس متنوع و متکثر با رقابت ازاد همه احزاب استقبال میکنیم و آن را طلیعه گذار از سیاست خارجی به سیاست داخلی در برنامه ی جبهه اعتدال و اصلاح میدانیم.تنها راه صیانت از دستاوردهای سیاست خارجی دولت یازدهم، سامان دهی سیاست داخلی بدون دخالت دولت و با حضور بدنه سیاسی و اجتماعی حامی گفتمان دولت است.ما خواستار ورود دولت به عرصه رقابت سیاسی نیستیم، خواست ما حمایت دولت از تامین امنیت و حقوق رقابت سیاسی است.همان چیزی که در سخنان ریاست محترم جمهوری هم روشن بود. گام اول در پایان راه است و اکنون درآغاز یک گام تازه هستیم: بازگشت از تحریم و تخریب و گذار به تدبیر و امید.
انتهای پیام