هنوز چند ماه بیشتر نگذشته است از زمانی که پیکر «ریچارد فرای» را برای دفن کنار زایندهرود به ایران راه ندادیم، اما «دنیل پاتس» که مصرانه نامی مجعول را برای «خلیج فارس» در مقالات و کتابهایش بهکار برده است به راحتی در ایران پذیرفتیم و ارج نهادیم!
به گزارش خبرنگار میراث فرهنگی ایسنا، «ریچارد نلسون فرای» ایرانشناس آمریکایی که هفتم فروردین ماه امسال (27 مارس 2014) در شهر بوستون آمریکا درگذشت و در حالی که وصیت کرده بود پس از مرگ پیکرش در کنار زاینده رود در اصفهان دفن شود، پس از چهار ماه کشمکش در شهر بوستون دفن شد.
مخالفان فرای او را به جاسوسی متهم کرده بودند و موافقان و خویشانش معتقد بودند او تنها در زمان جنگ جهانی دوم علیه حکومت نازی آلمان جاسوسی کرده که امری پنهان هم نبوده و از قول خود او مطرح و مکتوب شده است. «دنیل پاتس» هم باستانشناسی است که خصومتش با عنوان «خلیج فارس»، با نوشتن کتاب «خلیج ع ر ب ی در عهد باستان» ثابت و تثبیتشده است.
حال پرسش بسیاری از اهالی فن که این روزها موضوع بحث در محافل باستانشناسی و فرهنگی شده، این است که شخصی که با نوشتن تعدادی مقاله و کتاب تغییر نام «خلیج فارس» در منطقه را تقویت کرد، چگونه به راحتی در یکی از بزرگترین اتفاقات حوزهی میراث فرهنگی کشور، یعنی سیزدهمین گردهمایی سالانهی باستانشناسی ایران حضور پیدا کرد؛ اتفاقی که هیچ نهادی مسئولیت آن را بر عهده نگرفت و حتی رییس پژوهشکدهی باستانشناسی دربارهی حضور او اعلام کرد که «دنیل توماتس پاتس با دیدن فراخوان، برای حضور در سیزدهمین گردهمایی سالانه باستانشناسی ایران ابراز تمایل کرد، ما اسمش را به وزارتخانه فرستادیم و آنها تائید کردند، ما از کسی دعوت نکردیم.»
در این میان سوالات مختلفی مطرح میشود، زمانیکه مسئولان ایرانی میدانستند که پاتس چه اقداماتی دربارهی تحریف تاریخ در ایران انجام داده، چطور نام او را برای تایید گرفتن ویزا به وزارتخانه فرستادند؟
البته انتشار اتهام جدیدی از سوی یک باستانشناس ایرانی، دربارهی سوءاستفادهی پاتس تاملبرانگیز است. به گفتهی کوروش روستایی «دنیل پاتس» در انتشار دوبارهی کتاب «گزارش هیئت مشترک ایران استرالیا در منطقه ممسنی استان فارس» بدون اجازه و هماهنگی با سرپرست ایرانی هیئت اقدام به افزودن نام دو تن از اعضای استرالیایی هیئت به فهرست ادیتورها کرده است.
با این اوصاف، آیا احتمال ادامهی همکاری پژوهشکدهی باستانشناسی سازمان میراث فرهنگی و گردشگری با این باستانشناس وجود دارد؟!
انتهای پیام