ابوتراب خسروی با اشاره به رمان «ملکان عذاب» میگوید: آرزویم این است که توانسته باشم درک ادبی مخاطب میانه را ارتقا بدهم.
به گزارش خبرنگار ایسنا در فارس، امسال در بخش رمان هفتمین دوره جایزه ادبی جلال آل احمد، ابوتراب خسروی با رمان «ملکان عذاب» و محمدکاظم مزینانی با کتاب «آه با شین» به طور مشترک برگزیده شدند.
ابوتراب خسروی متولد اولین روز بهار سال 1335 در شهرستان فسا با نگارش کتاب «اسفار کاتبان» در میان علاقهمندان داستان به شهرت رسید و تاکنون برنده جایزههایی همچون جایزه هوشنگ گلشیری برای رمان «رود راوی» و مجموعه داستان «کتاب ویران» و جایزه مهرگان ادب برای رمان «اسفار کاتبان» شده است.
خسروی در رمان «ملکان عذاب» که توسط نشر ثالث منتشر شده به سراغ سه نسل از یک خانواده رفته که هرکدام راوی سرنوشت خود و دیگریاند و راوی دیگرانی که سرنوشتشان به نوعی با سرنوشت آنها گره خورده است. او در این رمان از خلال روایت راویان به گذشته دور تاریخی و فرهنگی نقب زده است، گذشتهای همچنان حاضر در زندگی جمعی و فردی ما که شکل حضورش آن را به کابوسی شبیه میکند؛ کابوسی که از یک منظر، تعبیرش میتواند کودتای ۲۸ مرداد باشد که بستر بخشی از وقایع «ملکان عذاب» است.
ابوتراب خسروی در این رمان به اعتقاد بسیاری از منتقدان از آن سختنویسی و کلاسیکنویسی به داستانگویی با زبانی ساده روی آورده است؛ نثر او کاملاً ساده شده و فقط دارد داستان تعریف میکند. هرچند باز هم در فضاسازی همان تعلقات خاطر هنوز پابرجاست.
او که در بیشتر آثارش ردپای تاریخ را حفظ کرده است در گفتوگو با ایسنا با اشاره به علاقهاش به تاریخ میگوید: هویتی که در حال حاضر جامعه ما دارد، حاصل وقایعی است که اجداد ما و نیز خود ما از سر گذراندهایم.
این نویسنده معتقد است: این بلبشوی فرهنگی که خصوصاً نسل ما دچارش شده، در وقایعی ریشه دارد که جامعه ما از سر گذرانده و شرح جزییات این وقایع همان تاریخ است. اگر قصد شناخت، هویت انسان معاصر ایرانی باشد، شناخت تاریخ و درک وقایع نیز لازم است. این یک ضرورت در نوشتن رمان ایرانی محسوب میشود که بدون دانستن و درک وقایعی که بر ما رفته است نمیتوان داستانی نوشت که با حقیقت حیات ما سر و کار داشته باشد.
خسروی که کمتر در میان عامه مردم و بیشتر در میان داستانخوانان حرفهیی چهره شناختهشدهای است، ابایی از ابراز علاقهاش به جذب مخاطب میانه ندارد و میگوید: در نوشتن «ملکان عذاب» سعی در جذب مخاطب حد میانه داشتم، البته بدون این که امتیازی به مخاطب میانه بدهم. آرزویم این است که توانسته باشم درک ادبی مخاطب میانه را ارتقا بدهم.
بیشتر رمانهای سالهای اخیر یا غرق در روزمرگی محض هستند یا غرق در بازیهای فرمی. اما خسروی در «ملکان عذاب» بر خلاف سایر رمانهای چند سال اخیر توانسته است زندگی روزمره و فرم و تکنیک را به عنوان دو جزء جذب کند و حتی از این دو فراتر رود و با آمیختن این اجزا با اجزای دیگری مانند تاریخ و فرهنگ و… هم استقلال اثر خود را به عنوان اثر ادبی حفظ کند و هم از طریق ادبیات با ساحتهای فرهنگی و اجتماعی و تاریخی مواجه شود.
او اظهار میکند: میخواستم از امکاناتی که در فرهنگ مکتوب خود داشتهایم استفاده کنم و نوعی رمان با تشخص ایرانی بنویسم، رمانی که از زیباشناسی فرهنگی نیز بهره گیرد.
خسروی میگوید: این چند رمانی را هم که نوشتهام با چنین اهدافی بوده است. موفق بودن یا نبودنم مهم نیست؛ مهم این است که این نحوه کار را بسط بدهیم. نه آنکه بگویم من اولین نویسندهای بودهام که اصرار داشتهام این روش را دنبال کنم، کسان دیگری هم بودهاند. به نظرم این باید به یک جریان بدل شود.
او میافزاید: البته کارهایی که بر موازین پیوستگی با فرهنگ جامعه اصرار داشته باشند زحمت دارند و مطالعه میخواهند و اساساً ممکن است نویسندگان جوان اصلاً حرفهای مرا قبول نداشته باشند و روش خودشان را دنبال کنند. این نحوه کار یک خرده دیوانگی میخواهد. من میتوانم به جای نوشتن رمانی با این مشخصات شش رمان معمول و متعارف بنویسم، ولی اصرار بر بسط و توسعه کارهایی با این مشخصه راضیام میکند.
به اعتقاد بسیاری از منتقدان، «کلمه» در آثار خسروی اصالت دارد و کلیدواژه اصلی آثار اوست. خودش باور دارد: انسان با کلمات، جهان اطرافش را میسازد و اصلاً با کلمه است که به انسان تبدیل میشود. بشر زمانی میتواند فرهنگ تولید و تجربه و اطلاعاتش را منتقل کند که کلمه را اختراع کرده باشد.
خسروی زبان را مرز بین انسان و دنیای وحش میداند و میگوید: ما در تاریخ، زمانی انسان میشویم که زبان و کلمه را ابداع میکنیم و سپس زبان را به وجود میآوریم و بعد میتوانیم ارتباط برقرار کنیم و دانش و تجربهمان را انتقال دهیم. این اتفاق زمانی تکمیل میشود که انسان، مخترع نوشتار میشود. اینجا قضیه عمیقتر میشود و میتواند فرهنگ، اطلاعات و نگرشش را از طریق کتابت منتقل کند.
البته برخی دیگر از منتقدان ایرادهایی بر این رمان جایزهگرفته ابوتراب خسروی وارد کردهاند؛ ایرادهایی نظیر اینکه «ملکان عذاب» در حال و هوای رمانهای قبلی بهخصوص «رود راوی» است و باز هم فضای کارهای او بیش از حد قدیمی و کهنه مینماید. آنها معتقدند، نثر و زبانش آنقدر سختخوان و مشکل است که مخاطب را پس میزند و یا اینکه تکرار مکررات ضربهای اساسی به این رمان زده و باعث شده که در برخی مواقع شاهد تناقض در داستان باشیم.
هرچه باشد ابوتراب خسروی که «ملکان عذاب» را چهار سال پیش به پایان رسانده و به قول خودش بعد از چهار سال اقبال یافته، نویسندهای است که باید بیشتر به او پرداخته شود. او این روزها کتاب «آواز پر جبرئیل» را توسط نشر گمان روانه کتابفروشیها کرده است.
انتهای پیام