انتقاد از ممنوعیت استفاده از چهره‌ها در تبلیغات

تفاوت تبلیغات جومونگ با بهرام رادان چه بود؟

بهرام رادان نسبت به ممنوعیت استفاده از چهره‌ها در تبلیغات و همچنین به‌کارگیری کلمه‌ی «شخصیت فرهنگی» برای هنرمندان، انتقاد کرد.

بهرام رادان نسبت به ممنوعیت استفاده از چهره‌ها در تبلیغات و همچنین به‌کارگیری کلمه‌ی «شخصیت فرهنگی» برای هنرمندان، انتقاد کرد.

او گفت: در سال 58 که قانونی برای ممنوع بودن چهره‌ها در تبلیغات تصویب شد، اگر فکرش را می‌کردند که 36 سال بعد عده‌ای تحصیلکرده می‌نشینند و فکر می‌کنند برای قانونی که تصویب شد، چه کار کنیم، شاید فکر دیگری برای کلمه شخصیت فرهنگی می‌کردند.

به گزارش خبرنگار بخش رسانه ایسنا‌، این بازیگر سینما که در نشست هم‌اندیشی بررسی نقش هنرمندان و ورزشکاران در تبلیغات حضور داشت‌، یادآور شد: سال 82 اولین تصاویر از چهره‌ها بالا رفت که متعلق به استاد جمشید مشایخی بود و ایشان کولرهای گازی را تبلیغ می‌کردند. مدتی بعد محمدرضا گلزار به تبلیغات آمد و سپس آقای بازغی‌، فروتن و من آمدیم. تا اینکه پس از مدت‌ها خودم مجددا بیلبوردهایی در سطح شهر داشتم که یک عروسک کوچک از روی مجسمه تخت جمشید ساخته شده بود و من به عنوان بازیگر، آن را تبلیغ می‌کردم.

دی ماه 85 بود که از کنار پل سیدخندان به سمت شرق عبور می‌کردم و مشاهده کردم که چندین نفر در حال کندن تبلیغات من هستند طی تماس‌ها و پرس و جوهایی که داشتم اعلام شد که گفته‌اند همه تصاویر جمع شود که من آن زمان فکر می‌کردم طی چند هفته آینده مجددا تبلیغات نصب می‌شود.

در طی این مدت اتفاقاتی افتاد و من خدمت وزیر آن وقت، محمد حسین صفارهرندی رفتم و درباره‌ی این ممنوعیت‌ها پرس و جو کردم و گفتند ممنوعیت وجود دارد؛ حالا اینکه چرا این ممنوعیت هست آن زمان هیچکس از قانون صحبت نکرد.

وی در همین زمینه ادامه داد: آن زمان ماجرایی را برای ما تعریف کردند که نمی‌دانم راست بود یا دروغ؛ آن ماجرا این بود که حسین رضازاده یک شرکت خانه‌سازی را در کشور دبی تبلیغ کرده بود و می‌گفتند این مصداق بارز آن است که ارز را از کشور خارج کنیم. اما ما نمی‌خواهیم این اتفاق بیفتد. من در آن زمان گفتم این مساله به ما چه ربطی دارد، ما که در حال داخل کردن ارز به کشور هستیم که هیچ پاسخی داده نشد. از آن به بعد هم بارها سراغش را گرفتیم تا برای این ممنوعیت راهکاری پیدا کنیم. دوست داشتم کسانی که مخالف این قضیه هستند، به این جلسه می‌آمدند و ما با آنها صحبت می‌کردیم و مشکل آنها را حل می‌کردیم؛ چرا که مشکلی وجود ندارد. ما مشکل را درست می‌کنیم تا یک راه حل برایش پیدا کنیم؛ در حالی که در اصل ماجرا و در دنیایی که 194 کشور در آن زندگی می‌کنند، کسی مثل ما به مساله اینطور نگاه نمی‌کند که بخواهد انقدر برایش راهکار تصور کند.

ممنوع‌الکاری به خاطر تراشیدن موی سر

رادان همچنین تصریح کرد: به نظرم خیلی کار بدیهی است مثل این است که در حوزه ورزش یک بازیکن با پای راستش شوت می‌زند و بالعکس بازیکن دیگری با پای چپش شوت می‌زند ما باید بیاییم چپ پاها را ممنوع کنیم؟ سپس بیاییم کمیسیونی تشکیل دهیم که برای این ماجرا راهکاری ارائه دهیم که هم بتوانند با پای راستشان شوت بزنند و هم با پای چپشان؟! پس چه فرقی می‌کند. من می‌خواهم یک مثال تاریخی از حوزه سینمایی بزنم و آن هم این است که بعد از فیلم سینمایی «تاراج»، آقای هاشم‌پور موهایش را از ته تراشید و بسیار محبوب شد و وزارت ارشاد آن زمان که آقای انوار بودند، ایشان را ممنوع‌الکار کردند و دلیلش هم این بود که موهایش را از ته زده بود. الان که این حرف‌ها را می‌شنویم، می‌خندیم، ولی به جد می‌گویم که 20 سال دیگر هم که ما برای فرزندان و نوه‌هایمان تعریف کنیم که 20 سال پیش با هم فکر کردیم تا راهکاری برای حضور چهره‌ها در تبلیغات پیدا کنیم، آنها به ما می‌خندند و می‌گویند شما کارهای دیگری نداشتید.

او در همین زمینه اضافه کرد: اتفاقی که در آن زمان در وزارت ارشاد افتاد، این بود که گفته شده بود که از یک حدی بیشتر محبوب نشوید، ولی آقای هاشم پور محبوب شده بود. ایشان به خاطر تراشیدن سرش از ته حدود دو سال ممنوع‌الکار بود چرا که سرش را از ته تراشیده بود و زمانی که آقای فرح‌بخش سر فیلم «غافله» به ایشان گفتند، می‌خواهند با او کار کنند، ولی باید سرش را از ته بتراشد آقای هاشم‌پور گفتند من سرم را نمی‌تراشم، چرا که ارشاد مرا ممنوع‌الکار می‌کند. جا دارد بگویم یک کاغذی وجود دارد که به زودی قرار است به موزه سینما داده شود، روی این کار نوشته شده که اگر وزارت ارشاد شما را به دلیل تراشیدن سرتان ممنوع‌الکار کرد دفتر بنده تا آخر عمر حقوق شما را می‌دهد.

این بازیگر سینما که از چهره‌اش در یک شرکت کالاهای چرم استفاده شده است، در ادامه این نشست خاطرنشان کرد: هر حرکتی که انجام می‌شود همیشه یکسری هستند که می‌خواهند مقابل این حرکت‌ها بایستند؛ اولا من یکی از کسانی هستم که می‌گویم ما شخصیت فرهنگی نیستیم اگر می‌خواهید کسانی از افراد مشهور را شخصیت فرهنگی اطلاق کنید و چیزی را از آنها بگیرید که حقشان است و در مقابل چیزی را به آنها بدهید، برای مثال از میان شخصیت‌های فرهنگی کسی مثل حسین رضازاده را انتخاب کنید و بگویید ما سالی یک میلیارد به او می‌دهیم که هیچ کاری نکند. در حقیقت گفته شود که اگر مشکل مالی دارید، ما پول تبلیغات را به شما می‌دهیم و شما در مقابل هیچ کاری نکنید.

وی همچنین عنوان کرد: شاید این قانون بالاخره امسال نه، ولی 20 سال دیگر برداشته می‌شود و در ابتدا یک موجی شکل می‌گیرد و بعد ما ریزش داریم. کم نیستند در مملکتمان کسانی که صاحبان کالا و تولیدکننده هستند که اتفاقا افراد قدری هم هستند و یک شبه زیر و رو می‌شوند؛ به عنوان مثال طرف مقابل وام بانکی دارد که نتوانسته مشکلش را حل کند؛ بنابراین آن هنرمند هم با تولیدکننده ضرر می‌کند پس همه کنار هم هستیم. منی که اسم خودم را هنرمند گذاشتم می‌روم و کالایی را انتخاب می‌کنم که حدالامکان بتوانم به آن اطمینان کنم که این کالا می‌تواند اعتبار مرا نه تنها زیاد نکند حداقل کم هم نکند.

جومونگ شخصیت فرهنگی نیست؟

رادان در ادامه این بحث، پیشنهاد داد: بگذارید مردم در این خصوص تصمیم بگیرند و خودشان اعلام کنند که اگر فلان هنرمند یا ورزشکار فلان کالا را تبلیغ کرد ما دیگر دوستش نداریم و به فرض مثال درصد محبوبیتش کم می‌شود. اجازه ندهیم شما ارشاد گونه در این بین باشید و قبل از اینکه اتفاقی در این زمینه بیفتد به دنبال راه حل باشید در حال حاضر هیچ اتفاقی برای ما نیفتاده است. اگر آقای رضازاده و... رفتند و کالایی را تبلیغ کردند که به نظر دوستان ارز را از کشور خارج می‌کردند، یک راهکاری می‌گذاشتیم و اعلام می‌کردیم کالاهایی که ارز را از کشور خارج می‌کنند را تبلیغ نکنیم. من به عنوان بازیگر همان سال‌هایی که یکی از شرکت‌های خارجی تولیدکننده محصولات الکترونیکی را تبلیغ می‌کردم، تبلیغات من ممنوع شد. یک سال و نیم پس از آن، شخصیت جومونگ به ایران آمد و یکی از دوستان ما که کنار آنها بود، تعریف می‌کرد و می‌گفت 10- 12 نفر از کره جنوبی را دعوت کردند و جدای از خرجی که برایشان کردند و پولی که به شخصیت جومونگ دادند، این مصداق بارز ارز خارج کردن بود؛ چرا که آن شرکت حداقل 300 تا 400 هزار دلار خرج کرده بود که جومونگ با آشپز و بادیگاردش به ایران بیاید. حالا آن زمان نمی‌توانستیم اسمش را بگذاریم شخصیت فرهنگی و مقابلش را بگیریم؟

به گزارش ایسنا، این بازیگر در بخش دیگری از صحبت‌هایش در نشست هم‌اندیشی بررسی نقش هنرمندان و ورزشکاران در تبلیغات، مطرح کرد: اساسا من بهرام رادان، نه قانون‌گذار هستم و نه قرار است قانون‌گذار باشم. فقط نکته‌ام این است که تمام معدل سواد، دانش، تحصیلات و کارایی جمعی که در حال حاضر در این نشست حضور دارند، صرف قانونی می‌شود که 36 سال پیش تصویب شده است و ما سومین بار است که در چنین جمع‌هایی در این خصوص صحبت‌ می‌کنیم. واقعا حیف است؛ خیلی کارهای ریشه‌ای‌تر وجود دارد که انجام بدهیم تا اینکه بگوییم هنرپیشگان تبلیغ بکنند یا نکنند. همیشه هم به 20 سال دیگر فکر کنیم که بچه‌هایمان در مورد ما چه می‌گویند.

وی ادامه داد: 10 سال پیش مدیا دست دولت بود و امروز دیگر مدیا دست دولت نیست؛ یعنی شما می‌توانید قانونی را تصویب کنید که هیچکس نمی‌تواند در کشور تبلیغ کند اما آیا می‌توانید مرا مجبور کنید که به ترکیه نروم و کالای ترک تبلیغ نکنم و یا به افغانستان نروم و یا کالایی را برای افغان‌ها که اقتصادشان روز به روز در حال بالا رفتن است را تبلیغ نکنم؟ فقط می‌خواهم یک راهکاری پیدا کنید که 36 سال بعد دوباره یکسری افراد دور هم ننشینند و بگویند حالا چه کار کنیم با حرف‌هایی که 36 سال پیش زده شد.

رادان در بخش پایانی این نشست به صحبت‌های ضرغامی - مدیرکل ارشاد استان تهران - اشاره کرد و گفت: شما در مورد فرزندتان یک مثالی زدید که شاید از لباسی که خانم مهناز افشار تنش می‌کند، خوشش بیاید. من می‌خواهم بگویم دوران طرفداری بین 18 تا 35 سال است؛ یعنی ما در سینما می‌گوییم اگر فیلمی پرفروش شود بین 18 تا 35 سال ممکن است آن فیلم را دیده باشند به دلیل اینکه قبلش پدر و مادر بالای سرشان است و بعدش هم درگیری‌های کاری وجود دارد؛ بنابراین این دوران گذراست؛ یعنی افراد می‌آیند و از این دوران رد می‌شوند.

وی همچنین خاطرنشان کرد: منِ هنرمند و جمعی که اینجا نشسته‌ایم شاید پول دوران معروفیت و شهرت‌مان بیشتر از ورزشکاران باشد، ولی ما در کنار مخاطبان خودمان رشد می‌کنیم و همیشه جایمان را به افراد دیگری می‌دهیم.

این بازیگر سینما در پایان تأکید کرد: اگر بحث حضور هنرمندان و ورزشکاران در تبلیغات مشکل است و قانون لازم‌الجرا است، پس چرا سال 81 تا 85 همه سکوت کرده بودند؟ این تفسیری است که در یک گذر زمان به یک مشکل تبدیل شده است و حالا ما باید بنشینیم و این مشکل را حل کنیم.

انتهای پیام

  • چهارشنبه/ ۱۷ دی ۱۳۹۳ / ۱۱:۰۴
  • دسته‌بندی: رسانه
  • کد خبر: 93101709384
  • خبرنگار : 71404