بر اساس اساسنامه جامعه روحانیت، دبیرکل هر 5 سال یکبار توسط شورای مرکزی انتخاب میشود. او اختیارات فراوانی دارد و میتواند برای خود قائم مقامی تعیین و اختیاراتش را به وی تفویض کند. اکنون آیتالله محمدعلی موحدی کرمانی دبیرکل جدید جامعه روحانیت مبارز تهران است.
به گزارش خبرنگار سیاسی خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، آیتالله موحدی کرمانی با رای اکثریت اعضای شورای مرکزی و بدون مخالف، به عنوان دبیرکل جدید جامعه روحانیت مبارز تهران انتخاب شد. اکنون او بر جایگاهی مینشیند که پیش از آن آیتالله فضلالله محلاتی (60-56)، آیتالله مهدوی کنی (93-60) و آیتالله امامی کاشانی (مدت کوتاهی در سال 75) بر آن تکیه زدهاند.
آیتالله موحدی کرمانی در سال 1310 در کرمان به دنیا آمد و از روحانیون مبارز پیش از انقلاب است. او در انتخابات اولین دوره مجلس شورای اسلامی به عنوان نماینده مردم کرمان برگزیده شد و پس از آن در ادوار دوم تا پنجم به عنوان نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی حضور داشت. ریاست کمیسیون امور داخلی مجلس و ریاست کمیسیون امور دفاعی مجلس و نیز نائب رئیسی مجلس شورای اسلامی از جمله مسئولیتهای موحدی کرمانی در مجلس بود.
وی پس از شهادت آیتالله اشرفی اصفهانی در کرمانشاه، به فرمان امام(ره)، امامت جمعه این شهر را بر عهده گرفت. او از ابتدای انقلاب اسلامی تاکنون به نمایندگی از مردم کرمان در همه ادوار مجلس خبرگان رهبری حضور داشته است. موحدی کرمانی 14 سال نماینده مقام معظم رهبری در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بود. او هم اکنون عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام و امام جمعه موقت تهران نیز هست.
موحدی کرمانی از اعضای هیأت موسس جامعه روحانیت مبارز تهران است و در زمان آیتالله مهدوی کنی، قائم مقامی دبیرکل را به عهده داشت و در چند ماهی که آیتالله در بستر بیماری به سر میبرد، جلسات جامعه روحانیت مبارز تهران به ریاست او برگزار میشد. در تقسیمبندی اعضای جامعه روحانیت مبارز تهران او در دسته میانهرو قرار میگیرد. تشکلی که اکنون موحدی کرمانی دبیر کلی آن را به عهده گرفته در 37 سالی که از اعلام موجودیتش می گذرد روزهای پرفراز و نشیبی را پشت سر گذاشته، بزرگان زیادی را به صحنه سیاسی کشور معرفی کرده و یا از دست داده است.
1356؛ اعلام موجودیت
پس از 15 خرداد 42 لزوم وجود یک تشکیلات منسجم برای روحانیت احساس شد. روحانیون انقلابی در سال 52 پایههای ایجاد این تشکل را بنا کردند و در سال 56 با تأکید امام (ره) در آستانه انقلاب، به پیشنهاد شهید مطهری در جلسهای که در منزل شهید مفتح برگزار شده بود، جامعه روحانیت مبارز شکل گرفت و با تدوین اساسنامه، اعلام موجودیت کرد. موسسین جامعه روحانیت از روحانیون و انقلابیون برجستهای بودند؛ سیدمحمد بهشتی، مرتضی مطهری، محمدجواد باهنر، سیدعلی خامنهای و سیدعبدالکریم موسوی اردبیلی. حضور همین افراد کافی بود تا تشکلی که حول محور آنها شکل میگیرد از پرنفوذترین تشکلهای انقلاب اسلامی باشد. اعضای جامعه روحانیت مبارز تقریبا سازماندهی و برگزاری بیشتر اعتراضات منتهی به انقلاب اسلامی را به عهده گرفتند و سرانشان از نزدیکترین یاران امام (ره) بودند.
جامعه روحانیت ابتدا در اساسنامه خود تمام کشور را تحت پوشش قرار میداد، اما در اساسنامه دوم که در آذر 58 و به درخواست امام (ره) تغییر کرد، آیتالله بهشتی و آیتالله عمید زنجانی بعضی از بندهای اساسنامه را تغییر دادند و جامعه روحانیت محدود به شهر تهران شد. اساسنامه جدید هم به تصویب شورای مرکزی رسید. اما یک اتفاق در نوع تأثیرگذاری جامعه روحانیت مبارز نقش داشت؛ تأسیس حزب جمهوری اسلامی در 29 بهمن 57 که به پیشنهاد آیتالله بهشتی از مجموعه انقلابیون خط امامی تشکیل شد و محدود به روحانیون نبود.
اختلافات جامعه روحانیت مبارز تهران و حزب جمهوری اسلامی در انتخابات اول ریاست جمهوری نمایان شد. البته این دو تشکل که از اصلیترین تشکلهای مخالف ضدانقلاب و منافقین بودند در موارد زیادی با یکدیگر ائتلاف میکردند. از جمله در انتخابات مجلس اول که بیانیهای با امضای آیتالله خامنهای از طرف حزب جمهوری اسلامی و آیتالله شاهآبادی از طرف جامعه روحانیت مبارز تهران با عنوان "ائتلاف بزرگ" امضا شد و لیست مشترک این دو تشکل به پیروزی رسید.
1367؛ انشعاب
آیتالله مهدوی کنی در 10 آبان 60 به دبیرکلی جامعه روحانیت مبارز تهران رسید و بر جایگاه شهید فضلالله محلاتی نشست. جامعه روحانیت مبارز تهران در دهه 60 روزهای پرفراز و نشیبی را از سر گذراند. با یکسره شدن تکلیف ضدانقلاب و منافقین، کم کم اختلافات درونی جناحهای سیاسی ایران به چشم میآمد. همین اختلافات سرانجام به تعطیلی حزب جمهوری اسلامی در سال 66 انجامید و جامعه روحانیت مبارز را نیز به انشعاب کشاند. در فروردین 67 جرقه انشعاب بر سر اختلافات در انتخابات سومین دوره مجلس زده شد و مهدی کروبی، سیدمحمود دعایی و علی جلالی خمینی که از اعضای شورای مرکزی جامعه روحانیت مبارز تهران بودند استعفا دادند. سید محمد موسوی خوئینیها نزد امام رفت و از ایشان اجازه انشعاب گرفت و با اجازه امام مجمع روحانیون مبارز تشکیل شد. به گفته موسوی خوئینیها اختلافات مبنایی ریشه اصلی انشعاب بود. اختلافاتی که ریشه در نوع نگاه به ولایت فقیه، مباحث اقتصادی، نوع نگاه سیاسی و آزادیهای اجتماعی داشت. با خروج روحانیونی چون مهدی کروبی، سیدمحمد خاتمی، موسوی خوئینیها، سید محمود دعایی، هادی غفاری و... ضربه سختی به جامعه روحانیت مبارز تهران وارد شد. سیدعلی خامنهای و اکبر هاشمی رفسنجانی تلاش زیادی کردند تا جلوی این انشعاب گرفته شود. اما کار از کار گذشته بود و رفقای انقلابی دیروز اکنون در صحنه سیاسی کشور در دو صف جداگانه ایستاده بودند.
در سال 68 و با رحلت امام خمینی (ره)، حضرت آیتالله خامنهای به رهبری انقلاب رسیدند و به دلیل مقام فراجناحی رهبری، از شورای مرکزی جامعه روحانیت مبارز تهران استعفا دادند. پیش از این نیز آیتالله موسوی اردبیلی از این تشکل کنار کشیده بود.
جامعه روحانیت مبارز تهران قبل از آن هم سه تن از اعضای هیأت موسس خود یعنی شهیدان بهشتی، مطهری، باهنر و سه نفر از اعضای شورای مرکزی خود یعنی شهیدان محلاتی، شاهآبادی و مفتح را از دست داده بود. با این وجود آیتالله مهدوی کنی به عنوان دبیرکل و سیاسیون قدرتمندی مثل اکبر هاشمی رفسنجانی، علی اکبر ناطق نوری، حسن روحانی، موحدی کرمانی، امامی کاشانی و... در این تشکل حضور داشتند و جامعه روحانیت یکی از مراکز اصلی تصمیم گیری جناح راست بود. البته در سال 75، مهدوی کنی به دلیل برخی مسائل از جمله کهولت سن از دبیرکلی استعفا داد و امامی کاشانی موقتا دبیرکل شد. هر چند اعضای شورای مرکزی با استعفای مهدوی کنی مخالفت کردند و او همچنان دبیرکل باقی ماند.
1376؛ رقابت با انشعابیون
در خرداد 76 تشکلی که تا آن زمان از هر کاندیدایی که حمایت کرده بود، به ریاست جمهوری رسیده بود شکست سنگینی از روحانیون منشعب شده خود خورد. سیدمحمد خاتمی با حمایت مجمع روحانیون مبارز و جناح چپ با پیروزی بر اکبر ناطق نوری که کاندیدای مورد حمایت جامعه روحانیت مبارز تهران بود، به ریاست جمهوری رسید. مجلس ششم هم از دست اصولگراها بیرون آمد تا جامعه روحانیت شکست دیگری را به عنوان یکی از دو تشکل اصلی جناح راست متحمل شود. البته ناطق به عنوان یکی از اعضای ارشد جامعه روحانیت مبارز قاعده بازی را به خوبی رعایت کرد. او به خاتمی تبریک گفت اما پا پس نکشید و با حمایت مهدوی کنی و تشکیل شورای هماهنگی اصولگرایان، زمینه های پیروزی جناح راست در مجلس هفتم و انتخابات ریاست جمهوری نهم را فراهم کرد. هرچند انتخابات 84 موجب شد تا جامعه روحانیت یکی دیگر از چهرههای سرشناس خود را مکدر کند؛ چراکه اعضای این تشکل در انتخابات از هاشمی رفسنجانی حمایت نکردند و پس از حمایت در دور اول از علی لاریجانی در دور دوم انتخابات به سمت محمود احمدینژاد چرخیدند.
1388؛ خروج شیوخ
البته احمدینژاد خود را وامدار هیچ جناح و حزبی نمیدانست و چهار سال بعد در انتخابات سال 88 و در مناظره جنجالی خود اتهاماتی را علیه هاشمی رفسنجانی و ناطق نوری مطرح کرد. ناطق همان کسی بود که در مقابل اصلاحطلبان ایستاد تا احمدی نژاد به شهرداری تهران برسد و مقدمات ریاست جمهوریاش فراهم شود. شاید به همین دلیل هم توقع داشت تا اصولگرایان و به خصوص جامعه روحانیت مبارز علیه طغیان فرزند جنجالیشان موضع بگیرند اما شاید بنا بر مصالحی، اعضای جامعه روحانیت در مقابل این هتک حرمت سکوت کردند تا ناطق هم در سکوت خبری از این تشکل کنار بکشد و به نوعی اعلام بازنشستگی سیاسی کند. خاطر مکدر هاشمی از سال 84 و اتفاقات سال 88 او را هم مثل ناطق از جلسات جامعه روحانیت مبارز دور کرد. امامی کاشانی و حسن روحانی هم دیگر در جلسات جامعه روحانیت شرکت نکردند.
1392؛ اشتباه محاسباتی
جامعه روحانیت مبارز به همراه جامعه مدرسین حوزه علمیه قم توسط جناح راست به عنوان جامعتین و مرجع اصولگرایان شناخته میشوند اما در سال 92 جناح راست حول محور این تشکل به وحدت نرسید، تا ثابت شود تنها در حرف، جامعتین را زعیم قوم میدانند ولی در عمل هرکس راه خود را میرود. اشتباه محاسباتی جامعه روحانیت مبارزنیز به انتخابات سال 92 باز میگشت. آنها در انتخابات 92 از در حالی که یکی از اعضای هیأت داوری این تشکل یعنی حسن روحانی کاندیدای انتخابات بود، رسما از وی حمایت نکردند. روحانی در انتخابات پیروز شد و برخی اعضای جامعه روحانیت مبارز تهران متوجه اشتباه کلیدی خود شدند و البته او را همچنان به عنوان یکی از اعضای جامعه روحانیت معرفی کردند.
هرچند خروج سیاسیون کهنه کار و روحانیون بانفوذ، نقش جامعه روحانیت مبارز تهران را در صحنه سیاسی کمرنگ میکرد اما با وجود همه این اتفاقات دبیرکلی مرحوم آیتالله مهدویکنی همچنان نقطه قوت جامعه روحانیت مبارز تهران به حساب میآمد؛ چراکه او علاوه بر نقشی که به عنوان پدر معنوی جناح راست داشت، رئیس مجلس خبرگان رهبری و رئیس دانشگاه امام صادق (ع) - که بسیاری از مدیران نظام از دل آن بیرون میآیند - نیز بود. مرحوم مهدوی کنی با توجه به جایگاه و هوش سیاسیاش همچنان تشکل متبوعش را به عنوان یکی از مراجع اصلی تصمیمگیری در جناح راست تبدیل میکرد.
1393؛ کما و احیا
با به کما رفتن آیتالله مهدوی کنی، گویا جامعه روحانیت مبارز تهران هم به کما رفت. چند ماه بعد آیتالله مهدوی کنی فوت کرد و در شش ماه گذشته تصمیم مهمی از سوی اعضای جامعه روحانیت مبارز گرفته نشده است. آنها عملا در مقابل جبهه پایداری و طرح مباحثی درباره قرار گرفتن آیت الله مصباح به عنوان رهبر جناح راست منفعل بودهاند.
اعضای جامعه روحانیت مبارز تهران تصمیم گرفتند برای بیرون آمدن از این خلأ رهبری پس از چهلم دبیرکل فقیدشان دبیرکل جدید را معرفی کنند؛ غروب یازدهم آذر 1393این اتفاق افتاد. بر اساس اساسنامه، دبیرکل هر پنج سال یکبار توسط شورای مرکزی انتخاب میشود. او اختیارات فراوانی دارد و میتواند برای خود قائم مقامی تعیین و اختیاراتش را به وی تفویض کند. اکنون آیتالله محمدعلی موحدی کرمانی دبیرکل جدید جامعه روحانیت مبارز تهران است. اما آیا او میتواند مانند مرحوم مهدوی کنی که قدرت وحدتبخشی بالایی داشت، با احیای این تشکل قدیمی همچنان جامعه روحانیت را تاثیرگذار نگه دارد یا این تشکل پرنفوذ دهههای 60 و 70 به کمای سیاسی خواهد رفت؟
گزارش از خبرنگار سیاسی ایسنا، آرین افخمی
انتهای پیام