سرمربی تیم فوتبال استقلال خوزستان شرایط فعلی تیمش را خوب می داند و امیدوار است که این روند ادامه داشته باشد و در نیم فصل دوم با توجه به بازیکنانی که به جمع تیمش اضافه می شوند، عملکرد بهتری داشته باشند.
به گزارش خبرنگار ورزشی ایسنا- منطقه خوزستان، عبدالله ویسی با حضور در محل خبرگزاری، درخصوص موضوعات مختلفی به صحبت پرداخت؛ شرایط تیمش، کیفیت نیمفصل اول لیگ برتر، علت کاهش تماشاگران، کارتهای پایان خدمت جعلی، حماسه ملبورن، تیمهای ملی امید و بزرگسالان و ...
استقلال خوزستان بعد از لیگ سیزدهم خانه تکانی اساسیای انجام داد و بسیاری از بازیکنان خود را برای فصل جدید حفظ نکرد، علت این موضوع چه بود؟
ما سال گذشته زمانی که می خواستیم تیم مان را ببندیم بازیکنان باتجربه، خوزستانی ها و تقریبا آن هایی که از تیم های شان طرد شده بودند را جمع کردیم که از این کارمان هم هدفی داشتیم و می خواستیم تیم مان در لیگ برتر بماند که این خواسته باشگاه بود و آن بازیکنان خوب بودند و زحمت خود را کشیدند و تیم مان در لیگ ماند ولی سال بعد استراتژی باشگاه تغییر کرد و هدف مان این بود که تیم مان در نیمه بالای جدول، یعنی در کمرکش جدول قرار بگیرد که تقریبا به این هدف نزدیک هستیم و فعلا دو سه امتیاز از آن استراتژی ای که باشگاه تعریف کرده بود، عقب هستیم.
استقلال در شروع فصل نتایج قابل قبولی به دست نیاورد اما در ادامه سیر صعودی خوبی را طی کرد، روند تیم تان را در نیم فصل اول چطور دیدید؟
شروع خیلی بدی در لیگ داشتیم. ما پنج بازی به پنج بازی را برای بازیکنان مان تعریف می کنیم که در پنج بازی اول فقط دو امتیاز کسب کردیم که این خیلی بد بود، در پنج بازی دوم بهتر شدیم و توانستیم شش امتیاز کسب کنیم و پنج دیدار پایانی نیم فصل اول ایدهآل ما بود که به هشت امتیاز رسیدیم. اگر نیم فصل دوم بتوانیم از هر پنج بازی، هشت امتیاز کسب کنیم تیم مان در جایگاه های پنجم به بالا قرار می گیرد و اگر بتوانیم این روند را ادامه دهیم خیلی عالی است و البته اگر هم روند برعکس شود و در نیم فصل دوم از هر پنج بازی به ترتیب به هشت، شش و دو امتیاز هم برسیم، بازهم تیم مان در جایگاه های یازدهم یا دوازدهم قرار می گیرد ولی اگر میانه این را داشته باشیم می توانیم یکی از رده های هشتم تا دهم را به دست آوریم و این بحثی بود که با باشگاه داشتیم و البته یکسری مسایل پیش آمد که نتوانستیم به خوبی نتیجه بگیریم و اگر نخواهیم کارمان را توجیه کنیم، مسایل داوری به ویژه در پنج بازی نخست خیلی به ما ضربه زد. ما در این پنج بازی سه باخت آوردیم که هر سه شکست مان تاثیر مستقیم داور بود ولی به هر حال اشتباهات داوری است. البته در ابتدای مسابقات ریزش زیادی داشتیم و بازیکنان مان هم با یکدیگر هماهنگ نبودند که این موضوع در عملکردشان تاثیرگذار بود. البته خود من این که گفته می شود بازیکنان با یکدیگر هماهنگ نبوده اند را قبول ندارم ولی با توجه به این که بیشتر افراد این را می گویند، مربیان هم این گونه می گویند، در صورتی که قابل توجیه نیست؛ زیرا زمانی که تیم بسته و وارد اردو می شود و بدنسازی انجام می دهد و دیدار تدارکاتی برگزار می کند، در همین دوران باید تیم هماهنگ شود که شاید این موضوع درصدی هم در عملکرد ما تاثیرگذار بوده است ولی برای من قابل توجیه نیست.
به هر حال تیم مان در حال حاضر شرایط خوب رو به بالا دارد و امیدوارم این روند ادامه داشته باشد و در نیم فصل دوم با توجه به بازیکنانی که به جمع مان اضافه می شوند، عملکردمان بهتر شود. ما سال گذشته 16 بازیکن مان را از دست دادیم و من در هر تیمی که هستم یک ریزش به این صورت دارم، مگر این که سال سوم حضورم در آن تیم باشد که تیم مان استخوانبندیاش را حفظ کند و یک تیم لیگ برتری مانند تیم های ذوب آهن، سپاهان و فولاد شویم که آن موقع شکل کارمان را در سال سوم می توان دید.
پیرو صحبت های شما، عده ای معتقدند که روش ویسی در پایان هر فصل و در هر تیمی که حضور دارد این است که بسیاری از بازیکنان را فقط برای یک سال به خدمت می گیرد و در پایان فصل تعداد زیادی از آن ها را رد می کند، شما چقدر این موضوع را قبول دارید؟
شاید این موضوع درست باشد، چرا که ممکن است یک بازیکن در یک سال آن چیزی که از او می خواهیم را انجام دهد و شاید به یک بازیکن با تجربه نیاز داشته باشیم که مدیریت کند و در نهایت تیم شکل می گیرد اما شاید سال بعد به یک بازیکن جوانتر نیاز داشته باشیم که انگیزه داشته باشد و توانایی بیشتری داشته باشد و باید دید آن موقع این جوان می تواند جوابگو باشد یا خیر که این موضوع به ظرفیت آن بازیکن بستگی دارد. مثلا علی بیگدلی را از فرهنگ رامهرمز جذب کردیم که در دیدار مقابل استقلال گل زد ولی بعد از آن گم شد. به هر حال ما به آن اعتماد کردیم و زمین و میدان هم به او دادیم ولی نتوانست خودش را حفظ کند و به لیگ یک برگشت. به هر حال شاید این موضوع یکی از نظرات من در جذب بازیکن باشد ولی تمام نظرات من نیست.
کیفیت 15 هفته سپری شده از لیگ چهاردهم را چطور دیدید؟
ابتدای فصل همه می گفتند که لیگ ما خوب نیست و تحت تاثیر جام جهانی و سیستم کی روش است ولی من همان موقع مصاحبه کردم و گفتم که اشتباه نکنید و امسال لیگ ما بهتر است و به نظر من لیگ امسال از نظر کیفی، ورزشگاه و برنامه ریزی سازمان لیگ بهتر است. سال گذشته بازی های بدون گل زیاد داشتیم ولی امسال اگر هم دیدارها مساوی شدند، تساوی با گل بوده اند. سال گذشته شاید تیم ها در آزادی از تیم های استقلال و پرسپولیس گل می خورند ولی امسال تیم ها با کیفیت بالاتری مقابل این دو تیم قرار می گیرند. سال گذشته تیم ما در اهواز از تیم سپاهان سه گل خورد و خیلی هم بد بازی کردیم ولی امسال مقابل سپاهان با نبود بازیکنان اصلی مان، در دقایقی از بازی پیش افتادیم و این نشان دهنده کیفیت بهتر تیم ها است و به نظرم لیگ امسال از نظر کیفی بهتر بود و فکر می کنم باتوجه به بازی استقلال و پرسپولیس که برنده داشت، کیفیت بازی ها در نیم فصل دوم بهتر هم شود؛ چرا که استقلال می خواهد تلافی و امتیاز جمع کند تا قهرمان شود یا سهمیه آسیا کسب کند و همچنین باخت مقابل پرسپولیس را پاک کند و پرسپولیس هم می گوید من استقلال را زده ام و به همین دلیل با انگیزه بالاتری مقابل سایر تیم ها قرار می گیرد که این موضوع به بهتر شدن نیم فصل دوم لیگ کمک می کند.
برخی کارشناسان معتقدند که این لیگ نمی تواند به تیم ملی کمک کند، نظر شما چیست؟
این شاید بحث فردی است. سال گذشته تیم ما شاید در هر بازی یک موقعیت گل داشت ولی امسال 8، 9 موقعیت گل زنی ایجاد می کند که این موضوع شامل حال تیم های دیگر هم می شود. یک بازیکن که به نظر من امسال 100 میلیون تومان می ارزد و جوان است و می تواند آینده تیم ملی باشد، به یک باره ممکن است یک مدیر یک میلیارد تومان به آن بدهد که این مبلغ، این بازیکن را تخریب می کند و واقعا کمکی به تیم ملی نمی کند. امسال لیگ ما تاکنون پدیده نداشته است، البته طارمی از پرسپولیس را داریم که اگر در بازی استقلال و پرسپولیس خوب بازی نمی کرد، مشخص نمی شد ولی خودم با توجه به این که لیگ یک را زیر نظر دارم، دو سال بود که این بازیکن را زیر نظر داشتم ولی نشد او را جذب کنیم. حال به جز طارمی یک جوان دیگر رو کنید، که نداریم و به این صورت است که کارشناسان می گویند این لیگ به تیم ملی کمک نمی کند و کی روش مجبور می شود که بازیکنان بالای 28 سال و آن هایی که خارج از کشور هستند را در تیم ملی حفظ کند.
به هر حال کیفیت بازیکنان به صورت تک تک می تواند به تیم ها کمک کند و نبودن آن ها هم آن تیم ها را خراب نمی کند؛ یعنی اگر این بازیکن جوان که کیفیتش بالا است وارد زمین شود، عالی است ولی اگر او در زمین نباشد، تیم من داغون هم نمی شود. قبل از بازی استقلال – پرسپولیس گفتند که پیام صادقیان مصدوم شد و تمام پرسپولیسی ها ناراحت شدند که او در این دیدار نیست در حالی که چه شد؟ پرسپولیس آمد و در این بازی با تمام وجود بازی کرد. این ها مهم است اما این که بازیکنی خودش را نرساند و سقفش کوتاه باشد و نتواند به تیم ملی کمک کند، در این جا حرف کارشناسان درست است ولی درکل به نظرم لیگ با کیفیتی داشته ایم و با توجه به قانون سازمان لیگ که امسال جوانان بیشتری در لیست تیم ها قرار گرفتند، لیگ برتر بهتر شده است و این قانون خیلی کمک کرد و شرایط سنی خیلی خوب شد.
البته در این بین مربیانی هم هستند که به دلایل مختلف ترجیح می دهند کمتر از جوانان استفاده کنند.
به هر حال این موضوع به سیستم باشگاهداری و مدیریت باشگاه ها بر می گردد و باید دید آیا من امنیت شغلی و کاری دارم یا خیر و آیا آن آدم هایی که به دنبال منافع شخصی شان هستند که مدیر باشگاه را دائما تحریک می کنند که مربی را تغییر دهید، اطراف باشگاه هستند یا خیر و همچنین اگر مربی بگوید که خواستم جوانگرایی کنم و این تیم برای سال های آینده بسته شده است، این مساله حل می شود یا خیر؟ ولی با این وجود مربیان می ترسند و واقعا این ترس وجود دارد و مربیان ریسک نمی کنند.
جوانگراییای که امسال در تیم تان صورت گرفت نظر شما بود یا سیاست باشگاه؟
باشگاه زمانی که مربی ای را می آورد از او برنامه می خواهد و به طور مثال باشگاه می گوید ما نمی خواهیم قهرمان شویم که هیچ ولی اگر بگوید که می خواهیم قهرمان شویم مربی به آن ها می گوید چهار ملی پوش و دو بازیکن با کیفیت بالا می خواهم. ممکن است باشگاه به مربی بگوید که می خواهیم در میانه های جدول باشیم که در این صورت مربی می گوید ملی پوش نمی خواهیم ولی بازیکن درجه یک لیگ برتری می خواهیم که این ها توافق بین مربی و باشگاه است و این که ما میانگین سنی تیم مان را پایین آورده ایم، توافقی بین من و باشگاه بود. سال گذشته میزان دوندگی تیم مان شش کیلومتر بود در حالی که امسال هشت کیلومتر است که این افزایش میزان دوندگی، حاصل جوانگرایی تیم مان بوده است.
تا چه اندازه بازیکنان با تجربه ای مانند مهدوی و کاردوست توانسته اند در شرایط حساس به تیم کمک کنند؟
این بازیکنان از نظر فنی خوب بودند ولی آن جایی که نیاز بود و به طور مثال یک بر صفر از حریف مان جلو بودیم و باید بازی را حفظ می کردیم، خوب کار نکردند و این را از نظر حرف زدن با سایر بازیکنان برای رسیدن به این مهم می گویم. البته با بزرگان تیم صحبت کردیم و در پنج بازی پایانی نیم فصل بهتر شدند. ما پنج گل از دقایق 75 تا 90 خورده ایم و البته پنج گل هم در این دقایق زده ایم و اگر در این دقایق گل نمی خوردیم می توانستیم اکنون جایگاه هفتم را داشته باشیم. به هر حال این بازیکنان از نظر فنی و اخلاقی بسیار قابل احترام هستند.
برخی از بازیکنان تیم تان از جمله خنیفر، کاپیتان تیم در جریان بازی بسیار زود عصبی می شوند و این قطعا نه به سود آن بازیکن و نه تیمش است، مخصوصا این که آن بازیکن کاپیتان تیم هم باشد، شما تا چه اندازه روی رفتار بازیکنان تان برای مواجه با شرایط سخت کار کرده اید؟
اخلاق مداری در تیم ما و در تفکرات خود من، یکی از مسایل مهم در بستن تیم است. مربی ای که می خواهد بازیکنی را به عنوان کاپیتان تیم انتخاب کند، این انتخاب را براساس سن، کیفیت بازی یا تجربه در تیم انجام می دهد. ما هادی خنیفر را با توجه به این که بچه خوزستان است، بیشتر هم در تیم حضور داشت و بازیکن دو سه پسته است، به عنوان کاپیتان انتخاب کردیم ولی او از نظر کاپیتانی تجربه نداشت و نتوانست به ما کمک کند؛ یعنی آن جایی که باید وارد عمل می شد، این کار را نمی کرد و تیم ما تخریب می شد که با او صحبت کردیم و گفتیم که تو بزرگ و کاپیتان تیم ما هستی و اگر تو با خشونت با داور صحبت کنی، سایر بازیکنان هم این کار را انجام می دهند و کاپیتان باید در زمین متین، بزرگ و بزرگوار باشد و در جایی که به او نیاز داریم و مربی نمی تواند هیچ کاری انجام دهد، بازی را کنترل کند و یا به قول فوتبالی ها بتواند بازی را دربیاورد که این اتفاق نیفتاد و متاسفانه خنیفر یکی دو بار اخراج شد و دو سه بار اخطار گرفت.
برخی اعتقاد دارند که در هر تیمی باید بازیکنانی جذب شوند که با شرایط آب و هوایی آن منطقه سازگار باشند، آیا در فوتبال حرفه ای این تفکر جایی دارد؟
من اصلا به این موضوع اعتقاد ندارم و در بحث حرفه ای شاید این موضوع خنده دار باشد، چرا که شاید فردا ملوان انزلی با من تماس گرفت که در انزلی مربیگری کنم و شاید مردم آن جا بگویند که ما مربی بومی می خواهیم که با این شرایط سنگ روی سنگ بند نمی شود و هیچ کسی هم پیشرفتی نخواهد داشت و تغییر در این جا معنا نخواهد داشت، در حالی که آن چه در دنیا معنی دارد و می تواند در زندگی انسان ها مثمرثمر باشد، تغییرات است. به طور مثال بگویم محمدرضا مهدوی را نیاورم و یک بازیکن خوزستانی را جذب کنم اما شاید با آن کیفیت بازیکنی را پیدا نکنم و شاید هم از نظر اخلاقی با ما سازگار نباشد و پس اگر به این صورت باشد یک بازیکن خوزستانی نباید در تیم های پرسپولیس و استقلال تهران بازی کند و به نظرم این بحث از سوی آدم هایی است که به دنبال تخریب ما هستند. ما سال گذشته سهراب بختیاری زاده و میلاد میداوودی را آوردیم که بعد به ما گفتند چرا این دو بازیکن را جذب کردیم و حالا امسال می گویند چرا این دو بازیکن در تیم شما نیستند و چرا تیم تان یک بزرگ ندارد. من امسال چهار جوان را آوردم که می گویند جوان به درد تیم نمی خورد و بومی گرایی معنی ندارد. به هر حال بستگی دارد انتظارات از سوی چه کسانی باشد. این که می گویند چرا سیستم 4، 4، 2 است و می توانستند 4، 3، 3 هم بازی کنید این حرف قشنگ است اما این که به طور مثال می گویند چرا کاردوست بازی نکرد و به مهدوی بازی دادید، این خوب نیست، زیرا آن کسی که این حرف را می زند از شرایط تیم ما و آن چه در تمرینات ما گذشته و آن چیزی که ما از بازیکن مان انتظار داریم، خبر ندارد. به هر حال این ایرادها، ایرادهایی است که به تیم ما کمک نمی کند.
چقدر موافق اجرای سیستم دفاعی کی روش در لیگ برتر هستید؟
در شرایط و بازی های خاص می توان این کار را کرد ولی این کار برای همیشه شدنی نیست و اگر همیشگی باشد، مردم از بازی ها لذت نمی برند و البته باشگاه و بازیکن هم راضی نیستند. به هر حال مسابقه ای هست که می خواهی صفر بر صفر از زمین خارج شوی یا شاید هم یک بر صفر به پیروزی برسی، آن موقع می توان تیم را دفاعی چید و روی ضد حملات که امکان دارد موفق یا ناموفق هم باشی، کار کرد ولی این که روش بازی ما باشد، نمی شود. تیم های مورینیو روی ضد حملات معروف هستند ولی این که به صورتی دفاع کنند که خلق موقعیت نداشته باشند، نیست و هر بازی ممکن است تیمش 10، 20 موقعیت گل درست کند و اگر ما هم به این صورت باشیم، خوب است.
لیگ امسال مانند سال گذشته مدعیهای بسیاری دارد، به نظر شما از این بین چه تیمهایی شانس بیشتری برای قهرمانی دارند؟
هنوز معلوم نیست. نیم فصل دوم، نیم فصل بسیار خطرناکی است، چرا که تیم ها نقاط ضعف شان را پوشش می دهند و نقاط قوت شان را بیشتر می کنند. به هر حال جدولی که می بینیم بارها و بارها تغییر می کند و نمی توان گفت چه تیمی قهرمان می شود اما معلوم است که پنج تیم ابتدایی جدول برای قهرمانی می جنگنند و تیم هایی هستند که اساس و تفکرات آن ها برای قهرمانی است. البته نفت تهران شاید برای کسب سهمیه بازی کند و خیلی برای قهرمانی کار نکند. نفت تهران ساختار خوبی دارد و دلیل این که خوب کار می کند، همین موضوع است. به هر حال همه چیز دست به دست هم می دهد تا یک باشگاه، باشگاه شود.
برنامه تان برای نیم فصل دوم چیست؟
سیدصالحی را جذب کردیم و پیش از این هم حجت چهارمحالی و میثم بائو را جذب کرده بودیم. قصد جذب یک مدافع راست را هم داریم. به هر حال ما در نیم فصل دوم می خواهیم مقابل تیم های استقلال، سپاهان، تراکتور و پرسپولیس بازی کنیم که جذب بازیکنان با تجربه به ما کمک می کند و این نفرات می توانند به ما کمک و بازی را کنترل کنند. تجربه این چنین بازیکنانی در نیم فصل دوم به درد ما می خورد و جوانانی که آوردیم طبق آن چه می خواستیم، نبودند.
از ابتدای فصل تاکنون موضوع کارت های پایان خدمت جعلی فوتبالیست ها، موضوع روز بوده است و تیم استقلال خوزستان هم یکی از تیم هایی بوده است که به واسطه این اتفاق، متضرر شده است، نظر شما در این زمینه چیست؟
این اتفاق در کشور ما افتاد و برای آدم های عادی و شخصی نیز خیلی بیشتر از فوتبالیست ها افتاده است که با توجه به این که آن ها را نمی شناسند، پیدا نیست. به نظر من بازیکن مقصر نیست و البته این که با آن ها برخورد کردند، خوب است اما باید برای منبع آن تنبیه بیشتری در نظر گرفت. به هر حال با توجه به این که فوتبالیست می دانست که کار خلافی انجام می دهد، باید محروم شود. زمانی بود که خرید کارت پایان خدمت آزاد بود که آن موقع خرید کارت پایان خدمت اشکالی نداشت و اگر من هم بودم این کار را می کردم ولی این که همین طوری بیایند و به طور مثال برای عبدالله ویسی سابقه جبهه درست کنند تا فرزندم معاف شود، چنین کاری را نمی کنم و اگر این کار را انجام دادم، کار خلافی است و می توانند کارت فرزندم را باطل و او را به زندان ببرند و هر جا که دوست دارند او را برای خدمت سربازی اعزام کنند. به هر حال باید منشا این کار پیدا و نام او به مردم اعلام شود و همان طور که نام بیشتر افرادی که در ورزش هستند و به دلیل جعل کارت پایان خدمت برده شد، نام منشا آن هم برده شود.
این که تخلفی صورت گرفته و باید با خاطیان برخورد شود درست، اما چه باید کرد تا بازیکن به فکر دور زدن قانون و تخلف نباشد؟
قانون خدمت، قانون اساسی کشور ما است و همه باید دو سال زیر پرچم جمهوری اسلامی ایران خدمت کنند و باید هیچ فرقی بین کسی نباشد. ممکن است ورزشکاری در مسابقه ای مقام آورد و دولت تصویب کند که او از رفتن به خدمت معاف است که این عالی است و به نوعی انگیزه است اما این که بازیکن سرباز است و در تیم خودش خدمت کند، این کار درستی نیست و باید به تیم هایی که کاملا نظامی هستند، مانند فجرسپاسی و نیروی زمینی که فرقی هم ندارد در چه لیگی باشند، بروند. به هر حال باشگاهی که بازیکن پرورش می دهد ولی آن را به خاطر این موضوع از دست می دهد، پس از دو سال این بازیکن می تواند به باشگاه خودش برگردد.
متاسفانه سال به سال از تعداد تماشاگران حاضر در ورزشگاه کاسته می شود، به نظر شما علت این موضوع چیست؟
وقتی فوتبال میلیون ها نفر را به خود میخکوب می کند یعنی یک پدیده است و پیش از این هم می گفتند یک صنعت است و وقتی به این صورت باشد، پس تماشاگر مشتری باشگاه است و زمانی که مشتری از باشگاه راضی باشد، دائما بر تعداد آن افزوده می شود ولی وقتی که از آن راضی نباشد، دیگر سمت آن نمی رود. به هر حال وقتی یک تیم خوب بازی کند، مطمئنا بر تعداد تماشاگران آن اضافه می شود و دلیل این که از تعداد هواداران ما کاسته شده، این است که نمایش خوبی از تیم های شان نمی بینند. البته در این زمینه بحث های دیگری هم هست؛ یکی از دلایلی که باعث استقبال کمتر تماشاگران در این جا نسبت به خارج از کشور است، این است که آن تماشاگر در خارج از کشور به استادیوم می رود و لذت می برد ولی ما در این جا به ورزشگاه می رویم و حرف رکیک می شنویم و لذت نمی بریم. البته در آن جا تماشاگر به باشگاهش عشق دارد و پول می دهد و پیراهن تیمش را می خرد تا به باشگاهش کمک شود ولی در این جا به طور مثال روزی 100 نفر من را می بینند و از من پیراهن می خواهند. از دیگر تفاوت ها این است که امکانات ایاب و ذهاب تماشاگران در خارج برای رفتن به ورزشگاه در سطح بالایی است ولی در این جا صفر است و می توان به خیلی از موارد دیگر هم اشاره کرد.
نظرتان درمورد وضعیت تیمملی امید و بلاتکلیفی در انتخاب سرمربی آن چیست؟
این که تاکنون سرمربی مشخص نشده است، قطعا به سود ما نیست، چرا که تیم های ملی دیگر در حال انجام بازیهای تدارکاتی هستند در حالی که تیمملی امید ما هنوز سرمربی ندارد. به نظر من در این مملکت و در این اوضاع و احوال فوتبال ما هر کسی که لابی بیشتری داشته باشد می تواند سرمربی تیمملی شود. در تیم های ملی پایه به این صورت نیست که به راندمان کاری یک فرد برای هدایت تیم نگاه کنند. به هر حال کسی در این فکر نیست که با این وقفه ای که برای انتخاب سرمربی تیمملی به وجود آمده است، تیمملی آسیب می بیند. البته به نظرم این حق کرانچار است که سرمربی تیم ملی امید شود و اگر سرمربی تیم ملی شود به نظرم این کار با لابی نبوده است، چرا که او رزومه دارد اما وینگادا مربی شناخته شده و رزومهداری بود ولی موفق نبود ولی کرانچار موفقیت داشت و عملکردش در ایران هم خوب بود. البته به نظرم اکنون صد درصد فردی ایرانی به درد تیم ملی امید می خورد، البته مربی ای که چهار نفر سفارش او را کرده اند، خیر، بلکه برای این کار، کار کارشناسی انجام دهیم و مربی را انتخاب کنیم. برای کمک به تیمملی نیز به این صورت نمی شود که باشگاه ها بگویند به تیمملی بازیکن نمی دهیم.
من یک نظر دارم که شاید خیلی ها به آن بخندند و نظرم این است که 25 بازیکن تیم ملی امید را به یک مربی بدهیم و آن ها در هیچ باشگاهی بازی نکنند و فقط زیر نظر آن مربی کار کنند و بعد با این کار می توانیم ثمره و خروجی آن را ببینیم. به هر حال بحث ملی است و چنین کاری را هم تیم ملی والیبال نوجوانان انجام داده است و تمام بازیکنان آن در یک باشگاه کار میکنند که دلیل پیشرفت والیبال مان هم به خاطر همین کار عالی است. ما هم باید در فوتبال چنین کاری را انجام دهیم و باشگاهی برای بازیکنان رده امیدمان راه اندازی کنیم که می توانیم شاهد ثمره آن باشیم. به اعتقاد من اگر به این موضوع فکر کنند، بد نیست.
زمان خیلی زیادی به آغاز رقابتهای جام باشگاههای آسیا نمانده است، شرایط تیمملی بزرگسالان را چطور ارزیابی می کنید؟
ما فکر میکنیم در جام جهانی موفق بودیم ولی به نظرم در این جام جهانی موفق نبوده ایم. البته بازی های بدی انجام ندادیم و شاید راضی کننده بود ولی موفق کار نکردیم و اگر در حال و هوای آن مسابقات باشیم مطمئنا در جام ملت های آسیا چیزی نمی شویم و باید خیلی قوی تر کار کنیم تا موفق شویم و مانند این است که یک تیم از لیگ یک به لیگ برتر صعود کند که برای موفقیت در لیگ برتر باید خیلی قوی تر کار کند. تیم ملی ما اگر فکر می کند در جام جهانی موفق بود که نبود، باید در جام ملت های آسیا بهتر کار کند تا قهرمان شویم، چرا که اگر تیم چهارم شود مردم ما قانع نمی شوند و مردم می گویند اگر ادعا داریم که آن تیم ملی خوب بوده پس در این مسابقات هم باید قهرمان شویم، بنابراین باید خیلی قوی تر کار کنیم و برنامه ریزی خیلی بهتری داشته باشیم. ضمن این که در آسیا نمی توانیم مانند جام جهانی، دفاعی کار کنیم، چرا که ما باید به بحرین و امارات گل بزنیم و اگر عقب بمانیم آن ها به ما گل می زنند و باید نوع نگرش مان فرق کند.
بعضی از کارشناسان زمانی که شما در تیم صبا بودید اعتقاد داشتند که ویسی سبک جدیدی را به فوتبال ارایه کرد، نظر شما در این خصوص چیست؟
من آن موقع اصرار داشتم که تفکراتی که باید پیاده شود، پیاده شوند که به همین صورت هم شد و واقعا عالی بود. ما در پیکان نیز آمدیم چنین کاری را انجام دهیم که اشتباه شد. البته آن تیم به صورتی بسته شد که در لیگ بماند و آن تیمی که بستیم برای ماندن خوب بود و تا زمانی که من در این تیم بودم 21 امتیاز داشتیم و با توجه به این که از هر بازی تقریبا یک امتیاز بیشتر به دست آورده بودیم -که اگر در لیگ از هر بازی یک امتیاز کسب کنیم می توان در لیگ ماند- ولی در ادامه، من در 14 مسابقه دیگر همراه این تیم نبودم که سقوط کرد. در صبا با من کاری نداشتند و میگفتند هر کاری که می خواهی انجام بده ولی در این جا به من می گویند که خوب بازی نکن ولی تیم باید ببرد. تیم ما اکنون زیبا بازی می کند و انتظار بردن هم از ما دارند. اکنون کمی ترس در وجود خودم هم هست و تفکراتم نسبت به گذشته تغییر کرده است ولی مطمئنا سال دیگر در هر تیمی که باشم، آن کاری که در صبا انجام دادم را انجام میدهم.
انتهای پیام