روزنامه تعادل نوشت: گوش ها از گلایه ها درباره نظام بانکداری ایران پرشده و صداها و انتقادها از روز و روزگار ناخوش این سیستم روزانه شده است.
به گزارش ایسنا، محمدصادق جنانصفت در ادامه یادداشت خود در روزنامه تعادل مینویسد: روزی نیست که یک مدیر صنعتی، یک مدیر دولتی، یک بازرگان و یک صاحب شرکت حمل و نقل خواستار بهبود فضای فعالیت بانکها نشود و از بیمهری شبکه بانکی شکایت نکند. این میزان انتقاد اما با بی تفاوتی عملی از سوی مجموعه سیاستگذاران، سیاستمداران، قانونگذاران و جامعه ایرانی مواجه شده است.
کارکرد و شبکه بانکی ایران که از ذات آن برمی خیزد و از محیط ملی تاثیر پذیرفته چند ویژگی ذاتی پیدا کرده است. این شبکه ستمکار است. به این معنی که بر صاحبان پس اندازهای خرد و زیر 10میلیون تومان که 90درصد منابع بانک ها را تشکیل می دهند به صورت پیدا و پنهان ستم می کند. عجیب ترین ستم این است که افراد تهیدست وقتی می خواهند از منابع متعلق به خود وام بگیرند توسط شبکه بانکی تحقیر شده و دست خالی برمی گردند.
شبکه بانکی از طرف دیگر رانتخواری را ترویج کرده و می کند. تفاوت معنی دار میان نرخ سود بانکی و نرخ سود سپرده ها و نرخ تورم گونهای است که متقاضیان برای دریافت وام و اعتبار از شبکه بانکی صف طولانی تشکیل می دهند. هر ریالی که وام گرفته شود سودمند است و وام گیرنده را منتفع می کند. شبکه بانکی ایران طرفدار پولدارانی است که اتفاقا زورگو نیز شده و منابع بانکها را به عنوان وام و اعتبار دریافت و از پس دادن آنها امتناع می کنند.
هیچ جامعهیی در دنیای امروز را نمیبینیم که این میزان امتیاز به رانتخواران بانکی دهد و در دریافت حق تهیدستان این میزان ناتوان باشد. نظام بانکی ایران از طرف دیگر فسادزا شده و شرایط بهگونهیی است که هر لحظه استعداد فسادآفرینی در آن هست. شاید این میزان صفت ناپسند دادن به بانکها بدون کالبدشکافی دلایل پدیدارکننده آن بیانصافی باشد. رییس پژوهشکده پولی و بانکی در گزارشهای مشروحی که در ماههای اخیر تهیه یا سفارش تولید آن را به پژوهشگران داده، راهحلها را نیز یادآور شده است، اما این راهحلها آیا اجرایی خواهند شد؟ به نظر میرسد اگر امروز و فردا برای معضل بانکی چاره عملی پیدا نشود و مدیران با اراده قاطع این راهحلها را اجرایی نکنند باید شاهد سقوط و فاجعه باشیم.
انتهای پیام