نویسنده‌ای که باعث آشتی فرهنگی شد

یک عضو هیئت علمی دانشگاه گفت: محمدعلی جمال‌زاده درک نسبتا درست و متعادلی از تقابل جدی فرهنگ در حدود سال‌های 1300 داشته است.

یک عضو هیئت علمی دانشگاه گفت: محمدعلی جمال‌زاده درک نسبتا درست و متعادلی از تقابل جدی فرهنگ در حدود سال‌های 1300 داشته است.

محمد تقوی درگفت‌وگو با خبرنگار ایسنا در خراسان، اظهار کرد: تقابل فرهنگی در این سال‌ها موجب شد که جمال‌زاده سعی بر تاکید بیش‌تر بر کاستی‌های اجتماعی و فرهنگی موجود در جامعه داشته باشد و تکلیف جامعه آن زمان را در رابطه با سنت و تجدد روشن کند.

او در ادامه اضافه کرد: به همین دلیل خیلی از منتقدان از هر دو منظر به آثار او نگاه می‌کنند و بعضی به اعتبار این که رویکرد کاملا متجددانه و مدرنی را از وی انتظار داشته‌اند گفته‌اند که او یک انسان کاملا سنتی است و در نوشته‌هایش این رویکرد سنتی را می‌توان دید، به این صورت که همانند نویسندگان کلاسیک نصیحت می‌کند و در سبک نوشتار خود توضیح بیش از حد می‌دهد و نقش خواننده را کم‌رنگ می‌گیرد.

تقوی گفت: از آن طرف کسانی که سنتی‌تر بودند رویکرد او نسبت به مسائل جدید را قبول نمی‌کردند. اما در هرحال از لحاظ این‌که وی یک نقطه آشتی فرهنگی بوده، شخصیت خاصی قلمداد می‌شود.

او افزود: درواقع جمال‌زاده از خیلی از تندروی‌ها خودداری کرده است و مثلا مانند آخوندزاده که بسیار تندروانه برخورد می‌کرد عمل نکرده است. او ضمن این که شرایط اجتماعی ایران و مخصوصا اوضاع جهانی ایران را تاحد زیادی شناخته بود و مخصوصا کارکرد ادبیات در شکل‌گیری تحولات فرهنگی را درک کرده بود برایش خیلی مهم بود که فعالیتی از قبل کارهای ادبی انجام دهد.

این مدرس دانشگاه فردوسی مشهد درباره علت نام‌گذاری جمال‌زاده به عنوان پدر داستان‌نویسی مدرن ایران عنوان کرد: تا قبل از جمال‌زاده نویسندگانی نبوده‌اند که به سبک و سیاق وی داستان بنویسند و جمال‌زاده از قابلیت‌های زبان فارسی در حوزه‌های مختلف از قبیل فرهنگ عامه و کارکردهای ادبی زبان و در عین حال زبان معمولی روزنامه‌یی که تا آن زمان کسی این رویه را پیش نگرفته بود، استفاده کرده است.

او همچنین گفت: جمال‌زاده از هر حیث متعادل بوده، به همین دلیل با انتقادات زیادی روبه‌رو شده است. این انتقادات از قبیل رویکرد اجتماعی و سیاسی وی بوده است؛ به این صورت که روحیه انقلابی در آثارش نمود پیدا نمی‌کند، به همین دلیل داستان‌های وی یک حالت تکراری و یک‌دست و کسل‌کننده پیدا می‌کند که جلال آل احمد هم به این موضوع اشاره کرده است.

محمد تقوی اظهار کرد: بخش دیگر انتقادات به تکنیک داستان‌نویسی مربوط می‌شود. جمال‌زاده در سال‌های بعد از 1320 در حال و هوای داستان‌های قدیمی بوده است و تحولات جامعه ایران را به خوبی نتوانسته درک کند که شاید بتوان گفت نبود وی در ایران این امر را موجب شده است.

او درباره تاثیر جمال‌زاده بر جریان داستان‌نویسی بیان کرد: بسیاری از نویسندگان در اصل الگوی کار خودشان را داستان «یکی بود یکی نبود» قرار دادند، مخصوصا در زمینه استفاده از فرهنگ عامه، نویسندگانی از قبیل گلشیری و صادق هدایت که از این نوع عناصر زبانی استفاده می‌کنند از جمال‌زاده پیروی می‌کردند.

انتهای پیام

  • جمعه/ ۲۳ آبان ۱۳۹۳ / ۰۱:۰۵
  • دسته‌بندی: ادبیات و کتاب
  • کد خبر: 93082311398
  • خبرنگار :

برچسب‌ها