در گفت‌وگوی اختصاصی با ایسنا،

جمیل السید: ائتلاف ضد داعش یک ائتلاف ناهماهنگ است/ آمریکا با داعشی‌ها تبانی کرد

"جمیل السید"، سرلشکر بازنشسته 64 ساله لبنانی یکی از شخصیت‌های شناخته شده ارتش و تشکیلات امنیتی لبنان به شمار می‌رود. جمیل السید پس از سال‌ها خدمت در ارتش لبنان از سال 1998 تا 2005 مسئولیت ریاست اداره کل امنیت لبنان را به عهده داشت. وی زمانی به یکی از چهره‌های جنجالی لبنان تبدیل شد که به حکم گروه تحقیقات بین‌المللی دادگاه بین‌المللی ترور رفیق حریری در سال 2005 به همراه سه افسر عالی رتبه دیگر لبنانی بازداشت شد.

"جمیل السید"، سرلشکر بازنشسته 64 ساله لبنانی یکی از شخصیت‌های شناخته شده ارتش و تشکیلات امنیتی لبنان به شمار می‌رود. جمیل السید پس از سال‌ها خدمت در ارتش لبنان از سال 1998 تا 2005 مسئولیت ریاست اداره کل امنیت لبنان را به عهده داشت. وی زمانی به یکی از چهره‌های جنجالی لبنان تبدیل شد که به حکم گروه تحقیقات بین‌المللی دادگاه بین‌المللی ترور رفیق حریری در سال 2005 به همراه سه افسر عالی رتبه دیگر لبنانی بازداشت شد.

به گفته همه کارشناسان لبنانی هدف اصلی از دستگیری افسران عالی رتبه لبنانی فقط جمیل السید بوده است و این را بازجویی‌های انجام شده از این افسران نشان می‌دهد براساس اطلاعات موجود جمیل السید بیش از صد بار بازجویی شده در حالی که بازجویی بقیه افسران به کمتر از تعداد انگشتان دست می‌رسید. وی به همراه دیگر افسران لبنانی چهار سال بعد از هرگونه اتهامی تبرئه و آزاد شد.

با این همه جمیل السید از تلاش‌های خود علیه عناصر پشت پرده دادگاه رفیق حریری دست برنداشت و طی شکایتی رسمی پیگیر چهار سال بازداشت بدون دلیل خود در زندان است و همچنان روابط سیاسی گسترده‌ای با برخی از طرف‌های سیاسی لبنانی و نظام سوریه دارد.

به دلیل سوابق کاری وی در ارتش و تشکیلات امنیتی لبنان، خبرنگار خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) در لبنان به سراغ او رفته تا در باره تحولات اخیر سوریه، ائتلاف بین‌المللی علیه داعش و مسائل پیرامون آن با وی گفت‌وگو کند که متن کامل این گفت‌وگو را در ادامه مشاهده می‌کنید:

جمیل السید

سوال: چه شد که به ناگاه طرف‌هایی که حامی گروه‌هایی مثل داعش بودند ائتلاف بین‌المللی و منطقه‌ای برای مبارزه با داعش و النصره تشکیل دادند؟

جمیل السید: رخداد‌ها و جنگ‌ها معمولا بر حسب سیاست‌ها و استراتژی‌های از قبل طراحی شده شکل می گیرند و در واقع سیاست‌ها تحولات روی زمین را شکل می‌دهند، ولی در تحولات سه سال اخیر خاورمیانه وآنچه بهار عربی می نامند این تحولات میدانی هست که سیاست ها را تعیین می کنند ونه بر عکس، به عنوان مثال تحولات در سوریه وعراق باعث به تصویب رساندن قطعنامه سازمان ملل 2170 برای رویارویی با داعش و جبهه النصرة در عراق و سوریه شد که کاملا مورد تایید و حمایت ایالات متحده آمریکا می‌باشد، به عبارتی دیگر تشکیل این ائتلاف جهانی عکس‌العملی بود در برابر پیشروی داعش و دیگر گروه‌های تکفیری در خاک کشور عراق که منافع بعضی قدرت‌های منطقه‌ای و جهانی را با خطر جدی مواجه ساخته بود، در مورد سوریه ما از روز اول نگران گسترش جریان‌های ترورستی و تکفیری در منطقه بودیم ولی غرب و بعضی از کشورهای عربی حوزه خلیج (فارس) می‌گفتند که سوریه شاهد یک انقلاب و جنبش مردمی علیه رژیم بشار اسد می‌باشد وعمدا از اتفاقات رخ داده چشم پوشی می‌کردند زیرا هدف واقعی و غیرعلنی ضربه زدن به محور مقاومت بود، اولویت ما مبارزه با تروریسم در سوریه واولویت آنها دگرگونی نظام حاکم در سوریه بود واین اختلاف نظرها باعث شکست خوردن مذاکرات ژنو درباره حل مشکل سوریه شد.

پیشروی گروه داعش در خاک عراق باعث شد تا آمریکا و کشورهای منطقه در مواضع خود تجدید نظر کنند، آنها در ابتدا تلاش می‌کردند تحولات عراق را به عنوان جنبش سنی علیه حکومت نوری مالکی و نفوذ ایران در عراق قلمداد کنند ولی پس از ورود داعش به مناطق نفتی و کردنشین، آمریکا منافع خود را در معرض خطر دید و در همین حال عربستان از لحاظ مذهبی احساس خطر کرد چون ابوبکر البغدادی که خودش از مدرسه و فکر وهابی سعودی نشات گرفته است، با اعلام دولت حکومت اسلامی و به دست گیری منصب خلیفة مسلمین همه را غافلگیر کرد، چون او با این کار از همه مسلمین از جمله مردم و حتی پادشاه عربستان می‌خواست تا با او بیعت کنند.

در واقع البغدادی با این کار ائتلاف تاریخی را نقض کرد که در سال 1730 بین آل سعود و محمد بن عبد الوهاب بنیانگذار فکر تکفیری شکل گرفت، این ائتلاف که در سال 1930 نیز تجدید شده است می گوید که وهابیت مذهب رسمی سرزمین حجاز می باشد و آل سعود به عنوان اولیای امر و متصدی اجرای احکام شرعی، حاکمان واجب الطاعه می باشند، از آن روز پادشاهی آل سعود در اثر ترکیب مؤسسه دینی وهابی و خانواده پادشاهی شکل گرفت، خانواده آل سعود احکام شرعی وهابیت را پیاده می کرد و مؤسسه دینی وهابی پوشش دینی و مذهبی را به حاکمیت آل سعود می‌داد اما با اعلام دولت اسلامی داعش و خلیفه شدن ابوبکر البغدادی این معادله عملا از نگاه سعودی‌ها در خطر داخلی و خارجی قرار گرفت چرا که در داخل عربستان سعودی نیز این فکر البغدادی برای خود هوادارانی دارد دلیل آن وجود جنگجویان سعودی در صفوف داعش است.

بنابراین آمریکا و عربستان هر کدام از یک بعد خطر داعش و حکومت مورد ادعایش را لمس کردند و در نتیجه ائتلاف جهانی ضد داعش شکل گرفت، آمریکا برای حمله به داعش نیازمند پوشش سنی بود که آن را با حضور پادشاهی سعودی وهم پیمانانش در شورای همکاری پیدا کردند، آل سعود به نوبه خود شرط گذاشت که رئیس جمهور سوریه و جمهوری اسلامی ایران از این حمله استفاده نکنند و این امر با وعده آمریکا به ادامه حمایت از گروه‌های مخالف در سوریه و عدم دعوت از ایران برای شرکت در این ائتلاف نیز به شکل عملی تحقق یافت.

سوال: این ائتلاف چه نتیجه عملی در پی خواهد داشت؟ آیا در مسیر اهداف آمریکایی در منطقه است؟

جمیل السید: ائتلاف آمریکایی علیه تروریسم یک مشکل اساسی دارد و آن مشکل چیزی نیست جز اینکه این ائتلاف از منافع و مفهوم دوگانه آمریکا از تروریسم پیروی می کند، همه ما می‌دانیم که تروریسم با تشکیل گروه القاعده در افغانستان تا تشکیل حکومت داعش در عراق ظهور یافته است، همه این جریان‌ها با آگاهی و حمایت همه جانبه غرب و بعضی کشور‌های عربی شکل گرفته است، آنها این گروه ها را آموزش می دادند و از آنها در برابر دشمنان خود استفاده می‌کردند و هر وقت این گروها از نقشه آنها خارج می شد آن را گروه‌های ترورستی قلمداد می‌کردند و با آنها می‌جنگیدند. زمانی که اسامه بن لادن با شوروی سابق و بعضی از رژیم‌های مخالف غرب می‌جنگید یک قهرمان ملی و مجاهد قلمداد می‌شد، ولی وقتی ورق برگشت و بن لادن علیه سروران آمریکایی خود قیام کرد و مسؤولیت عملیات ترورستی 11 سپتامبر را به عهده گرفت یک تروریسم معرفی شد، این امر در مورد داعش و النصره و همه گروه‌های دیگر که غرب و بعضی کشورهای عربی علنا از آنها برای سه سال در سوریه حمایت می کردند نیز دیده می شود، این گروه ها وقتی از خط قرمز و نقشه‌ای که برای آنها طراحی شده عبور کردند، حامیانشان از آنها اعلام برائت کردند و اکنون همه جهان موظف هستند با آنها بجنگند و این همان داستان ائتلاف بین‌المللی ضد داعش در شرایط کنونی می‌باشد.

ائتلاف جهانی علیه داعش و النصره یک ائتلاف نامتقارن است زیرا این ائتلاف شامل چندین کشور است که هر کدام از این کشورها دلایل و منافع خاص خودش را دنبال می‌کند و به همین دلیل من شک دارم که این جنگ نتیجه مثبت در پی داشته باشد، حمله هوائی گروه‌های تروریستی را به طور موقت تضعیف می کند و اگر با عملیات زمینی همراه نباشد نمی تواند آنها را نابود کند به خصوص وقتی این گروه ها در شهرها و بین مردم بیگناه پناهنده می شوند که در این صورت حمله هوائی علیه آنها غیرممکن و یا بی فایده خواهد بود.

جمیل السید

سوال: با توجه به تجربه‌ای که در لبنان داشتید کدام کشورها و از کجا به داعش و النصره کمک‌های مالی و تسلیحاتی می‌کردند؟

جمیل السید: در مورد منابع مالی و حمایت از این گروه‌ها همانطور که قبلا هم اشاره کردم، زمانی که این گروه‌ها با آمریکا و بعضی کشورهای عربی همسو بودند پول نقد از همه جا به دستشان می‌رسید و آمریکا نسبت به این مسئله اعتراض نمی‌کرد در حالی که آمریکا می توانست جلوی حواله این پول و ارسال اسلحه را بگیرد، این پول و اسلحه از کشورهای همسایه سوریه و عراق و یا به عبارتی لبنان، ترکیه و اردن به دست این گروه‌ها می‌رسید، به عنوان مثال جریان المستقبل و کمیته‌های وابسته به آن در لبنان به افراد مسلح در سوریه در این راه کمک می کردند و در اردن اتاق‌های عملیاتی تاسیس شد و ترکیه مرزهای خود را برای عبور اسلحه و تروریست‌ها به سوریه باز کرد، همه چیز در آن زمان علنی و مجاز بود چون هدف سرگونی دولت بشار اسد بود، و اکنون که ورق برگشت و این گروه‌ها از هدفی که برایشان ترسیم شد دوری کردند می‌خواهند جلوی آنها را بگیرند!

سوال: موصل از نگاه شما به عنوان یک کارشناس امنیتی در منطقه، چگونه سقوط کرد؟

جمیل السید: در مورد اشغال شهر موصل در استان نینوا در عراق توسط داعش سخت است باور کنیم که داعش توانست بدون آمادگی مناسب و نقشه‌های محکم و تقسیم وظایف این همه زمین عراق را اشغال کند، این آمادگی از ماه‌ها پیش شروع شده بود و اگر بخواهیم از لحاظ امنیتی صحبت کنیم باید بگوییم که آمریکا و دیگران از این آمادگی و این نقشه آگاهی کامل داشتند و من می‌گویم که آمریکا با آنها تبانی کردند و یا حداقل از عملیات نظامی که در جریان داشتند، چشم پوشی کردند تا داعش به اهداف خودش برسد، به عبارتی دیگر آمریکا به داعش اجازه ورود به خاک عراق داد تا نفوذ خود را در منطقه پس از قبول شکست در سال 2011 و عقب نشینی از عراق دوباره به دست بیاورد.

جمیل السید درباره واکنش برخی کشورهای عربی منطقه به عملیات داعش در موصل گفت: در روزهای اول بعضی کشورهای عربی و غربی از اشغال زمین‌های عراق توسط داعش استقبال کردند و آن را به عنوان جنبش سنی علیه حکومت نوری مالکی و نفوذ ایران در عراق قلمداد کردند ولی وقتی داعش به مناطق نفتی و کردنشین و اقلیت های مذهبی مسیحی و ایزدی پیشروی کرد آمریکا و غرب منافع خود را در معرض خطر دیدند و مواضع خود را تغییر دادند و همین طور که قبلا هم اشاره کردم اقدام ابوبکر البغدادی و تعیین خودش به عنوان خلیفه مسلمین باعث شد تا کشورهای عربی منطقه نیز در مواضع خود تجدید نظر کنند.

سوال: برخی از همین کشورهایی که شما می‌گویید از داعش حمایت مالی می کردند اکنون مدعی‌اند از این گروه تروریستی حمایت نکرده‌اند؟

جمیل السید: در مورد منابع مالی می‌بایست رابطه بین بعضی کشورهای منطقه خلیج (فارس) و مؤسسه‌های دینی و ثروتمندان بزرگ را درک کنیم، نیازی نیست همیشه دولتها از این گروه‌ها به طور مستقیم حمایت کنند بلکه می‌توانند از حواله پول‌های کلان به خارج از کشور توسط موسسات خیریه و رسیدن آنها به دست این گروه‌ها چشم پوشی کنند و این یعنی راه انتقال پول را بازگذاشته‌اند، مگر می‌شود این دولتها ندانند که پول ها کجا می رود، این یعنی همکاری دولت ها با آن موسسات به ظاهر خیریه است.

اکنون که داعش منابع نفتی در سوریه و عراق در اختیار خود می‌بیند پر واضح است که از لحاظ مادی احساس خود کفایی می‌کند و می‌تواند از پول هایی که از خارج به دستش می‌رسید، صرف نظر کند.

سوال: اکنون همه نگرانی‌ها این است که ائتلاف مسیر حملاتش را از داعش و النصره متوجه نظام و ارتش سوریه کند؟

جمیل السید: در این مورد باید بگویم که قطعنامه 2170 اجازه حمله به داعش و النصره را می‌دهد ولی اجازه تجاوز به دولت و ارتش سوریه را نمی‌دهد، اگر ائتلاف بخواهد دولت و ارتش سوریه را هدف قرار بدهد پوشش قانونی و جهانی نخواهد داشت و کشورهایی مثل روسیه و ایران بیکار نخواهند نشست چون این امر باعث از بین رفتن توازن قوا در منطقه خواهد شد، همچنین ترکیه اگر بخواهد عملیات زمینی در خاک سوریه انجام دهد بازهم پوشش قانونی نخواهد داشت و این امر می‌تواند عکس‌العمل‌های منطقه‌ای وجهانی علیه ترکیه در پی داشته باشد، قطعنامه 2170 با قطعنامه ای که منجر به حمله علیه کشور لیبی شد کاملا فرق می‌کند.

جمیل السید

سوال: نحوه هماهنگی‌های ادعایی بین دولت سوریه با ائتلاف در خصوص حملات هوایی چگونه است؟

جمیل السید: در مورد اینکه مقامات سوریه موافق حمله هوایی علیه داعش و النصره هست یا نیست می‌توانیم بگوییم که روشن است که حکومت سوریه به رغم اینکه جزو این ائتلاف نیست اما مخالف این حمله هم نمی باشد، و تا جایی که می‌دانم مقامات سوریه در جریان این حمله قرار گرفتند چون قطعنامه 2170 بر احترام حاکمیت سوریه تاکید کرد، به عبارتی دیگر حکومت سوریه نه موافقت کرد و نه مخالفت ولی ته دلش مخالف این حمله نیست.

جان کری، وزیر خارجه آمریکا می‌گوید که بشار اسد آهن ربای تروریسم در جهان می‌باشد ولی آن چیزی که مسلم است این است که سیاست‌های آمریکا در منطقه از سال 2003 که به عنوان جنگ علیه تروریسم در افغانستان و عراق و سوریه پیاده کرد آهن ربای واقعی تروریسم بود، به خصوص پس از سال 2011 گروه‌های تکفیری و افراطی با حمایت غرب و بعضی کشورهای عربی توسعه و حمایت مالی گسترده شد.

جمیل السید در این خصوص که گفته می‌شود داعش در سوریه شکل گرفت، می‌گوید: گروه داعش در سال 2006 در زمان حضور آمریکا در عراق با اسم حکومت اسلامی در عراق (داع) تشکیل شد و تا به امروز با استفاده از عملیات انتحاری با حکومت عراق می جنگد، این گروه تکفیری در سال 2012 به خاک سوریه پیشروی کرد واسم دولت اسلامی در عراق وشام (داعش) را برای خودش انتخاب کرد بنابراین اینکه می گویند داعش در سوریه درست شد اصلا درست نیست بلکه در حقیقت داعش از عراق به سوریه منتقل و سپس برای گسترش محدوده نفوذ خود با عملیات نظامی موصل مجددا به شکل گسترده تری به عراق بازگشت.

سوال: آیا نگران حمله احتمالی داعش از شرق لبنان و به شکل خاص از منطقه عرسال به داخل و گسترش آن در این کشور نیستید؟

جمیل السید: لبنان به دلیل داشتن ساختار مذهبی پیچیده و متنوع با بقیه کشورهای منطقه فرق می‌کند، این ساختار اجازه نمی‌دهد هیچ فرقه تندرو در لبنان رشد کند، مردم بقاع در شرق لبنان ضد تروریسم هستند و لبنان همچون عراق به راحتی اشغال نمی‌شود، حتی در منطقه عرسال نمی‌توانیم بگوییم که همه مردمش موافق داعش و النصره می‌باشند، من انکار نمی‌کنم که این گروها دارای شبکه‌های متصل سازمانی در لبنان می‌باشند ولی آنها نمی توانند کارهای زیادی انجام دهند، من حتی می‌توانم بگویم در خود شهر طرابلس در شمال لبنان که اکثریت سنی نشین هستند نیز اسلام سنی معتدل حاکم است ولی عدم ایجاد حل مناسب برای حوادثی که در سوریه وعراق شاهدش هستیم لبنان را در معرض خطر تروریستی قرار می‌دهد لذا احتمال وقوع حوادثی تروریستی در لبنان وجود دارد اما داعش و النصره در اینجا پایگاهی ندارند که بتوانند مثل عراق یا سوریه عمل کنند علاوه بر آن موازنه‌های سیاسی و نظامی در لبنان در لبنان به ضرر مثل این گروه‌های تروریستی است.

جمیل السید در پایان در‌خصوص اسرای ارتش لبنان که در نزد داعش و النصره در اسارت به سر می‌برند، گفت: در مورد پرونده ربوده شدن افراد نظامی ارتش لبنان توسط داعش و النصره ما طرفدار مذاکره هستیم ولی موافق تبادل نیستیم چرا که روحیه ارتش و امنیت ملی کشور را تضعیف کند، آنها در قبال آزادی اسرای ارتش درخواست آزادی تروریست‌هایی از زندان‌های لبنان را دارند که سابقه ترور و انفجارات و رهبری این عملیات تروریستی را داشته‌اند، مذاکرات اصول خاص خودش دارد و قابل قبول نیست به هر دلیلی افرادی را آزاد کرد که در انفجارات و کشتار مردم بیگناه لبنان نقش داشتند، بله ممکن است افرادی که به دلیل پیروی فکری از داعش زندانی شدند و دستهایشان به خون آلوده نشده‌اند، ممکن است این افراد را براساس مذاکرات دوجانبه آزاد کرد.

انتهای پیام

  • یکشنبه/ ۱۳ مهر ۱۳۹۳ / ۱۶:۱۳
  • دسته‌بندی: گزارش و تحلیل
  • کد خبر: 93071307501
  • خبرنگار : 60001