شفقنا نوشت: بر اساس آمار انجمن دفاع از حقوق معلولان، ماهانه 3300 نفر در ایران معلول میشوند؛ این رقم به معنای معلول شدن 110 نفر فرد سالم در یک روز است. این یعنی حادثه از هیچ کس دور نیست پس از همین امروز به فکر شهروندان معلولی باشیم که شهر ما نه تنها آماده حضور فعال آنها در جامعه نیست بلکه با نگاهی به امکانات شهری می توان دریافت که تهران شهر معلولان نیست! چه رسد به شهرستان ها. راستی چرا معلولان در پرداخت مالیات با دیگر افراد جامعه یکسان هستند اما در زمان بهره برداری از امکانات و خدمات عمومی، حقوق شهروندی آنها آشکارا نادیده گرفته می شود؟ چرا در حالی که به دلیل عدم مناسب سازی، استفاده از وسایل نقلیه عمومی از جمله اتوبوس و مترو برای بیشتر معلولان امکانپذیر نیست اما در راستای ژست حمایت از این شهروندان، بلیت هایی با تخفیف ویژه معلولان ارائه می دهیم؟
به گزارش ایسنا، ترانه میلادی، دبیر کل کانون معلولان شهر تهران به خبرنگار شفقنا می گوید: اولویت مشکلات شهروندان دارای معلولیت موضوع رفت و آمد در شهر، عدم مناسب سازی فضاهای شهری و امکانات عمومی و عدم دسترسی به امکانات ویژه این افراد است تا بتوانند مانند دیگر شهروندان از خدمات اجتماعی بهره مند شوند. به نوعی مشکل اشتغال، تحصیل، ازدواج و موارد دیگر با برطرف شدن این سه اولویت خود به خود مرتفع خواهد شد زیرا به طور مثال یکی از مشکلات دوستان برای اشتغال این است که به دلیل وجود پله، نبود آسانسور، عدم مناسب سازی پیاده رو ها و خیابان ها و... نمی توانند در محیط های کار حضور به هم رسانند. علاوه بر آن بسیاری از پیمانکاران نیز در زمان انتخاب نیروی کار، ظاهر افراد را ملاک قرار می دهند و معمولا بدون در نظر گرفتن میزان تخصص، فرد سلامت را انتخاب می کنند چون فکر می کنند برای آنها مفیدتر واقع می شود.
تردد شهری یکی از معضلات اصلی معلولان است
فرزانه پارسایی هم که مانند ترانه از افراد دارای معلولیتی است و ویلچر یکی از نزدیکان او محسوب می شود، همین اعتقاد را دارد و تاکید می کند که تردد و رفت و آمد در شهر یکی بزرگترین مشکلات بچه هاست. اگرچه فرزانه با تاکید می گوید: اشتغال برای این بچه ها از همه چیز مهم تر است چون وقتی کار داشته باشند، 70درصد مشکلات آنها حل می شود.
او که تحصیلات دانشگاهی خود تا مقطع کارشناسی ارشد را در دوران معلولیتش کسب کرده است، می گوید: در آن زمان با دانشگاه مشکلی نداشتم چون هر دوی آنها مناسب سازی شده بودند؛ فقط فکر سرویس بهداشتی مناسب افراد دارای معلولیت را نکرده بودند.
فرزانه پارسایی که در تلاش است اقدامات صورت گرفته از طرف مسوولان را هم از قلم نیندازد، از ون های ویژه معلولان می گوید که شهرداری در برخی مناطق تهران و به طور محدود مستقر کرده است اما نمی داند این سیستم جدید تا کی دوام خواهد داشت و تا چه وسعتی توسعه خواهد یافت چون در طول بیست سال معلولیت او بارها این اتفاق افتاده و پس از مدتی فراموش شده است.
او در انتقاد از هزینه های بالای ایاب و ذهاب این افراد به شفقنا می گوید: معلولان برای رفت و آمد اگر بتوانند باید آژانس بگیرند و اگر کنار خیابان منتظر ماشین بایستند هم حتما باید با گفتن «دربست» ماشین را نگه دارند وگرنه ماشینی نمی ایستد.
موارد یاد شده در حالی مشاهده می شود که در ماده دوم قانون حمایت از حقوق معلولان و آیین نامه های اجرایی مصوب، کلیه وزارتخانهها، سازمانها و موسسات و شرکتهای دولتی و نهادهای عمومی و انقلابی موظفند در طراحی، تولید و احداث ساختمانها و اماکن عمومی و معابر و وسایل خدماتی به نحوی عمل نمایند که امکان دسترسی و بهره مندی از آنها برای معلولان همچون افراد عادی فراهم گردد.
حبس خانگی معلولان!
یوسف از فعالان حوزه رسانه است. او خود از کسانی است که با مشکل حرکتی رو به روست و با نقد جدی وضعیت موجود، می گوید: خود مسوولان هم می دانند ما چه رنجی در شهر، خیابان و استفاده از وسایل نقلیه و ...می کشیم. او با تاکید بر مطلوب نبودن شرایط فعلی به شفقنا می گوید: بزرگترین معضل فعلی بچه های معلول، عواملی است که باعث ماندگاری آنها در خانه می شود. به طور مثال امکاناتی که در شهر وجود ندارد و نگاهی که جامعه به آنها دارد از این گونه عوامل هستند. بعضی مردم از آنها فرار می کنند یا با دلسوزی و واکنش های اینچنینی آنها را مجبور به خانه نشینی می کنند. این عوامل موجب شده است بسیاری از معلولان در خانه ها حبس شوند. کسی را می شناختم که شش ماه تمام از اتاق خود بیرون نیامده بود.
به گزارش شفقنا، براساس آمار سازمان بهداشت جهانی، 15درصد از افراد هر جامعه معلول هستند که در ایران این آمار به بیش از 11 میلیون نفر می رسد، که سه درصد از این افراد دارای معلولیت های بسیار شدید هستند. این تعداد شهروند جامعه نیازمندند حقوقشان فراتر از رفع تکلیف جدی گرفته شود و جامعه نیز با خود بیندیشد که این افرادی که روزانه به جامعه معلولان افزوده می شوند، از ابتدا دارای این مشکل نبوده اند. این موضوع بسیاری اوقات حاصل حادثه یا بیماری ایست که می توانست گریبان ما را گرفته باشد.
پیشنهادی برای اشتغال معلولان
ترانه میلادی، دبیرکل کانون معلولان شهر تهران پیشنهادی برای رفع مشکل اشتغال معلولان دارد و می گوید: بسیاری از کارها نیاز به تحرک، بینایی یا شنوایی ندارد یا در برخی شغل ها این محدودیت ها نوعی مزیت به شمار می رود و برای کارفرما هم سود بیشتری دارد که این گونه افراد را به کار گیرد. به عنوان مثال کسی که شنوایی کامل دارد ممکن است با کار در محیطی که سر و صدای بسیاری دارد، مشکل شنوایی پیدا کند، در حالی که فردی که ناشنواست می تواند بدون هیچ مساله ای در آنجا کار کند. شغل های دیگری مثل پاسخگویی به تلفن و اپراتوری یا یکسری کارهای روتین، ساده و یک شکل برخی شرکت ها سازمان ها نیز هستند که با یکسری نرم افزارها و امکانات خاص می توان کاملا آنها را برای اشتغال نابینایان را بهینه کرد. اینها کارهای یک شکل و ساده ای است که شاید انجام روزانه آنها برای فرد سالم کسل کننده باشد. متاسفانه باورهای جامعه هنوز به آن سطح از درک نرسیده است تا به این فکر کنند که چه مسایلی برای جامعه و همچنین شهروندان دارای معلولیت خوب است.
همچنین فرزانه پارسایی با انتقاد از وضعیت اشتغال، می گوید: معمولا بچه های معلولی را می بینم که با با مدرک لیسانس و فوقق لیسانس به دنبال کار هستند، همانطور که افراد عادی هستند اما طبیعی است که مشکلات برای افراد معمول چند برابر می شود. در آموزش و پرورش هم که از پارسال قرار شد نیروهای معلول را نپذیرند و خود این مساله به بن بستی برای بچه ها به ویژه افراد نابینا تبدیل شد.
بر اساس آمار انجمن دفاع از حقوق معلولان، ماهانه 3300 نفر در کشور معلول میشوند. این رقم به معنای معلول شدن 110 نفر فرد سالم در یک روز است. این شتاب افزایش معلولیت در کشور باید مورد توجه گروه های مرتبط و نیاز سنجی این قشر از جامعه قرار بگیرد.
در کنار بسیاری از معلولیت ها که در اثر بیماری یا تصادف در دوره هایی از زندگی افراد رخ می دهد، بسیاری از معلولیت ها نیز مادرزاد و از زمان تولد با فرد همراه هستند. کیانا یکی از این افراد است که با این مساله متولد شده است. محبوبه مجیدی خواه، مادر کیانا که مثل همه مادران آرزوهای فراوانی برای آینده کیانا دارد، با اشاره شرایط ویژه کیانا که علاوه بر بینایی، در گفتار هم مشکل دارد، از استعداد و توانمندی او در زمینه موسیقی و کنسرت هایی که در آن اجرا داشته است، می گوید.
نگاهی به زندگی افراد موفق دارای معلولیت، امید به موفقیت کیانا و دوستان دیگرش در زمینه هایی که مستعد هستند را افزون می کند. کتاب «معلولین موفق معاصر» به معرفی معلولان موفقی که در دوران معاصر در حوزه های مختلفی مانند اختراع، رایانه، نویسندگی، نقاشی، موسیقی، ورزش و ... در ایران و تعدادی نیز در جهان می پردازد. در بخشی از مقدمه این کتاب با تاکید بر نقش مهم جامعه در زندگی و رسیدن فرد معلول به اهدافش، اهمیت نگرش خود فرد را نیز یادآوری می کند و می نویسد: خیلیها معلولیت را مساوی با محدودیت میدانند و معتقدند که یک انسان معلول به هیچ عنوان قادر نیست مانند یک فرد عادی و سالم به موفقیت برسد اما هستند افرادی که معتقدند معلولیت آنها بیتردید حکمتی داشته و شاید مهمترین دلیل موفقیتشان همین معلولیت باشد؛ معلولیتی که از آغاز تولد با بسیاری از آنها بوده اما نتوانسته جلوی فتح قلههای موفقیت شان را بگیرد و چه بسا اراده آنها را پولادین تر ساخته است.
اما محبوبه مجیدی خواه که از وضعیت جاری در مدارس ویژه بچه هایی مثل دخترش، کیانا و به طور کلی سیستم آموزشی آنها دل پری دارد، به شفقنا می گوید: بچه های ما در زمینه تحصیل هم دچار مشکل هستند، مثلا در حال حاضر وسط سال تحصیلی هستیم اما هنوز بچه ها کتاب ندارند و فقط از طریق شنیداری درس ها را گوش می دهند. سی دی و کاست هایی که در اختیار آنها قرار می گیرد هم کیفیت خوبی ندارد. کیانا و بچه هایی مثل او باید تحرک جهت یابی را یاد بگیرند تا بتوانند بیرون روند اما این موضوع در مدرسه به شکلی که بچه ها به خوبی یاد بگیرند وجود ندارد.
او در نقد به حمایت مسوولان و نگاه جامعه نسبت به معلولان می گوید: مثلا کیانا با وجود اینکه خوب کنسرت می دهد اما به دلیل مشکلی که در گفتار دارد، کم کم در حال کنار گذاشته شدن از تحصیل است. در صورتی که چیزی را که می خواند و یاد می گیرد، می تواند ارائه دهد اما مسوولان مدرسه چون کیانا در رقابت می ماند و... نظر دیگری برای ادامه تحصیل او در این مدرسه دارند. به این شکل که کیانا تا ششم می تواند در مدرسه نابینایان باشد اما بعد از آن این بچه، رهاست. کجا باید برود؟ من نمی توانم کیانا را تلفیقی ببرم چون توانمند نیست که بتواند از خود دفاع کند. در این زمینه ها هیچ حمایت و توجهی صورت نمی گیرد. همه تلاش من این است که کیانا را در مقطع عادی مدرسه خودش ثبت نام کنم تا با همکلاسی های خودش درس بخواند.
به تفریح و ورزش کودکان معلول توجهی نمی شود
مادر کیانا از نبود تفریح و برنامه های ورزشی در مدارس ویژه کودکان نابینا شکایت می کند و می گوید: بعضی از آنها که قوی تر و در دبیرستان هستند، یک مربی دارند و مسابقات گل بال می دهند اما به جز آن هیچ امکانات ورزشی برای سایرین نیست؛ تلاش ما برای این کار و نامه نگاری با بهزیستی و ...نیز بی نتیجه عملی باقی مانده است.
«کامران عاروان» در مورد زندگینامه «پروفسور هاوکینگ» به عنوان فرد معلولی که یکی از نوابغ معلول دنیای معاصر است و در عرصه دانش شهرتی جهانگیر دارد، می نویسد: او برای استادان و دانشمندان، انسانی حاشیه ای و ترحم برانگیز نبود بلکه وجودش مایه افتخار و مباهات بود. او نمونه کسانی است که بر دشواری ها و ناتوانی های بی شمار خویش چیره شده اند و پایانی برای اهداف بلند خود نمی بینند.
به گزارش شفقنا، هاوکینگ از بیماری «ای ال اس» رنج می برد که این روزها نیز با سطل آب یخ، بیشتر شناخته می شود. با این وجود او در زمان بیماری اش پژوهش های خود را رها نکرد. یکی از تلاش های او کتاب «تاریخچه زمان؛ از انفجار بزرگ تا سیاه چاله ها» است که در دنیای علم امروز حرفی برای گفتن دارد.
افراد موفق بسیاری در جهان و همینطور ایران وجود داشته اند و دارند که علاوه بر موفق بودن فردی دارای معلولیت نیز بوده اند اما این نگاه در رسانه ها، فیلم ها و ...چقدر مورد توجه قرار گرفته و به جامعه آموزش داده شده است؟
رسانه ها و سینماگران برای معلولان چه کرده اند؟
ترانه که دبیر کلی کانون معلولان شهر تهران را هم به عهده دارد، در این زمینه به شفقنا می گوید: واقعیت این است که رسانه ها-چه مکتوب، چه شنیداری و تصویری- می توانند کمک بسیاری به فرهنگ سازی در مورد نگاه جامعه به افراد دارای معلولیت داشته باشند. استفاده از ظرفیت افراد دارای معلولیت، نمایش توانمندی های آنها و تاکید روی این موضوع هم عضوی از جامعه و شهروند درجه یک هستند که باید به نیازهای آنها رسیدگی و به آنها پاسخ داده شود از کارهایی است که رسانه ها می توانند انجام دهند. پی گیری عدم تحقق حقوق شهروندی این افراد نیز یکی از مسوولیت های رسانه در راستای فرهنگ سازی به شمار می رود. فرهنگ سازی چیزی نیست که یک شبه اتفاق بیفتد اما باید گفت که در جامعه ایران، شیوه ارتباط مطلوب با دیگرانی که با ما متفاوت هستند، از سنین کودکی آموزش داده نمی شود.
او تاکید می کند که نه در مهدکودک، نه در پیش دبستانی، نه در دبستان، نه در کتاب های درسی، هیچ کجا اشاره نشده است که اگر فردی از وسیله کمکی و توانبخشی استفاده می کند، عینک دارد یا ... قرار نیست طرد یا از جمع دوستانمان کنار گذاشته شود بلکه باید شیوه تعامل مطلوب را به آنها آموزش داد.
ترانه از نبود این آموزش ها انتقاد می کند و می گوید: باید به بچه ها آموزش داد که لزوما آنکه نابینا، ناشنوا یا روی صندلی چرخدار است، فرد نیازمندی نیست. اینها کلیشه هایی است که جامعه ساخته و رسانه ها هم نتوانستند الگوی مناسب تری را جایگزین کلیشه های غلط کنند. اصلا دغدغه آنها این نبوده است و فکر نمی کردند مشکل، مشکل آنها باشد اما واقعیت این است که نیم بیشتر افراد دارای معلولیت در سن نوجوانی، کودکی و جوانی دچار معلولیت می شوند؛ بر اثر حادثه، بلایای طبیعی، تصادفات و بسیاری از مریضی های عصر جدید مثل «ام اس».
یوسف نیز با صراحت از عملکرد رسانه ها اعلام نارضایتی می کند و می گوید: اطلاع رسانی در مورد معلولان اغلب به وسیله خود بچه هاو در شبکه های اجتماعی صورت می گیرد که این ضعف رسانه های ما را نشان می دهد.
اغلب فیلم های ایرانی و شاید بهتر است بگوییم جهان سومی که در آنها اشاره ای به معلولیت شده است، شخصیتی ترحم برانگیز و نیازمند را نشان داده اند یا کسانی که در اثر ظلم و اشتباهی به این مشکل دچار می شوند. نمایش این چهره از معلولیت نیز فرهنگ سازی می کند اما فرهنگی نامطلوب و ضد انسانی.
معلولیت پایان راه نیست
دبیر کل کانون معلولان شهر تهران که معتقد است فرهنگ سازی باید به صورت غیر مستقیم هم صورت بگیرد، به کارتون ها و فیلم هایی خارجی اشاره می کند که در این زمینه ها عملکرد خوبی داشته اند و توضیح می دهد: در این کارتون ها مثلا اگر قرار است کلاسی باشد، یکی از بچه های آن کلاس نابینا، روی صندلی چرخدار یا ... است. اگر قرار است در آن کلای ای بی سی دی آموزش دهند، یکی از کسانی که این حرف ها را ادا می کند، دارای معلولیت است. به این شکل چشم بچه ها به دیدن این افراد و وسایل کمک حرکتی عادت می کند و از دیدن آن تعجب نمی کنند. به این شکل افراد به طور غیر مستقیم آموزش می بینند، هر جا که من هستم امکان دارد یک فرد دارای معلولیت هم باشد.
الگوی معلولان موفق امروز را جایگزین دهقان فداکار دیروز کنیم
او با تاکید بر اینکه توانمندی های جسمی بخشی از توانمندی های ماست، می گوید: فرهنگ سازی غیر مستقیم به مدیریت بحران برای فردی که تازه به این مساله دچار می شود، خواهد کرد چراکه کسی که دچار معلولیت می شود، در بدو امر دچار بحران روحی خیلی شدیدی می شود و اگر از قبل پیش زمینه ذهنی نداشته باشد که معلولیت پایان راه نیست دقیقا به نقطه ای می رسد که معلولیت پایان راه است. ما هیچ وقت به او نگفته ایم که استفان هاوکینگ را داریم که با وجود معلولیت شدید، بی حرکتی از گردن به پایین او، ناتوانی در صحبت و ...، نظریه سیاهچاله های فضایی را کشف کرده است و از بزرگترین فیزیکدان های عصر حاضر است. الگوهایی که بچه های ما دارند، چه کسانی هستند؟ تا کی می خواهیم برای آنها از دهقان فداکار بگوییم؟ باید الگوهای زنده تر به آنها داد. ما معلولان و جانبازانی داریم که با وجود معلولیت شدید، توانسته اند درجات عالی علمی، هنری و فرهنگی را کسب کنند.
لوایح و قوانین حمایتی از معلولان چگونه اجرا می شوند؟
وقتی پای درد دل دوستانی از جامعه دارای معلولیت می نشینی از تابلوهای پارک ویژه معلولان می گویند که دیگرانی جز آنها از آن مکان استفاده می کنند؛ از بلیت های رایگان سینما می گویند که اجرایی شدنش با مدیران پردیس های سینمایی هماهنگ نشده است، از سینماهایی می گویند که این حقوق را اعمال می کنند اما مناسب سازی نشده اند؛ از تخفیف شهریه هایی می گویند که قرار بوده برای معلولان پرداخت شود اما با رفت و آمدهای بسیار و بروکراسی که برای آن لازم است، فرد سالم هم عطای آن را به لقایش می بخشد، چه رسد به آنهایی که برای رفت و آمد معمولی خود در شهر نیز با مشکل مواجه هستند. در حقیقت به گفته آنها قوانینی که برای حمایت از جامعه معلولان تصویب می شود نیز، تا حدی بد اجرا می شود که فرد، نگرفتن آن اعتبار را به گرفتنش ترجیح می دهد. گله بسیاری از آنها این است که در اعمال این تخفیف ها و ... به شکلی شان و شخصیت فرد دارای معلولیت نیز خدشه دار می شود، در حالی که اگر امکانات عمومی به گونه ای باشد که همه اعم از شهروند معمولی، سالمند و شهروند با نیازهای ویژه بتوانند به آن دسترسی داشته باشند، دیگر نیازی به این دست و دل بازی های اجرا نشدنی نخواهد بود.
پیشنهادی به آقای شهردار: با ویلچر گشتی در سطح شهر بزنید!
فرزانه پارسایی در مورد نگاه مسوولان نسبت به جامعه معلولان و توجه آنها به نیازهای موجود می گوید: اگر به نیازها توجه داشتند که امروز این قدر مشکل وجود نداشت. اگر شهردار خودش یک روز روی ویلچر می نشست و در سطح شهر می گشت... بخش بسیاری از همان معابر ولیعصر که گفته می شود مناسب سازی شده، خراب است و مجبور به کمک گرفتن از دیگران می شویم.
همچنین ترانه میلادی به موضوع جالبی اشاره می کند و می گوید: در جامعه ما یک فرد دارای معلولیت به اندازه شهروند معمولی مالیات می پردازد اما از یک هزارم امکانات جامعه نیز نمی تواند استفاده کند، این بی عدالتی محض است. وقتی مالیاتی پرداخت نشود، همه پیگیر می شوند که چرا؟ اما وقتی که پرداخت شد، کسی جویا نمی شود که مصرف آن افراد می شود یا خیر!
یوسف هم از مسوولانی می گوید که به راحتی خود را به ندانستن می زنند یا می دانند و از کنار موضوعاتی با این اهمیت به سادگی رد می شوند. او معتقد است که در حقیقت همه مسوولیت ها به گردن خود معلول می افتد. او با برشمردن حوزه های مختلفی که در عدم حل این مشکلات دخالت دارند، بیان می کند: مشکل یکی دو تا نیست. مثلا می توانم بگویم بهزیستی وظیفه خود را انجام نمی دهد اما اگر فقط بهزیستی انجام نمی داد و دیگران مسوولیت های خود را به خوبی انجام داده بودند، باز هم اشکال تا این حد نبود. مساله اینجاست که حتی من معلول هم وظیفه خودم را انجام نمی دهم. بخشی به ناآگاهی بازمی گردد و اینکه نمی دانیم وظیفه مان چیست و بخشی دیگر به اینکه برایمان اهمیت ندارد. من مسوول، خودم برای خودم مهم هستم، کسی که مشکل جسمی دارد برایم مهم نیست.
شورای شهر تهران چه پاسخی برای عدم مناسب سازی های شهر دارد؟
علی صابری، عضو چهارمین دوره شورای اسلامی شهر تهران و از معلولان موفقی است که با رای مردم به شورای شهر و دایره تصمیم گیران شهری راه یافته است.
این عضو شورای شهر با تاکید بر اینکه بحث زیرساخت ها، پروسه است و پروژه نیست، به شفقنا می گوید: تغییر در شهری که ساخته شده است، به این آسانی ممکن نیست. ما از جهت مصوبات و ... یعنی از نظر تئوری تا اندازه ای خوب هستیم بنابراین باید به سمت اقدامات عملیاتی و آشنا کردن دوستان حرکت کرد. بزرگترین کاری که می تواند در این زمینه اتفاق بیفتد، پیوست شدن مناسب سازی به پروژه های شهرداری است یعنی همانطور که هر پروژه ای پیوست فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی می خواهد، مناسب سازی هم پیوست پروژه ها و الزامی شود.
وضعیت فعلی زیرساخت ها کاملا نامطلوب است
صابری که وضعیت فعلی زیرساخت شهری را کاملا نامطلوب می داند، به ارائه اقدامات ممکن و کارهایی که شورای شهر برای حل این مشکل پی گیری می کند، می پردازد و می گوید: در شرایط فعلی ما در حال احیای ستاد مناسب سازی شهرداری هستیم. با بخش های مختلف از جمله معاونت حمل و نقل و ترافیک، مترو و اتوبوسرانی و... تک تک جلساتی برگزار می کنیم. در فروشگاه های شهروند، بحث دسترس پذیری را مورد توجه قرار داده ایم. ما اصلا بحث را فقط مناسب سازی فیزیکی نمی بینیم، در این زمینه بخشنامه صادر شده است. این بحث ها در حال پی گیری است.
مناسب سازی باید پیوست پروژه های شهرداری شود
این عضو شورای شهر تهران معتقد است: باید با حمایت بقیه اعضای شورای شهر و دوستان شهرداری، مناسب سازی پیوست پروژه های شهرداری شود و این موضوع در هر پروژه ای که می خواهد تعریف شود، دیده شود. این مسیر یک پروسه است و باید قدم به قدم رفت و در آینده نزدیک نتیجه کامل نخواهد داشت. باید واقع بین بود؛ خوش بینی یا بدبینی افراطی هر دو افیون توده هاست. این واقع بینی ایجاب می کند که ما قدم به قدم جلو برویم.
اسلام چه رویکردی به بیماران، مجروحان و معلولان دارد؟
زندگی ما در کشوری که مذهبی بودن یکی از ویژگی های غیر قابل انکار آن است، موجب می شود در موضوعات اجتماعی از نگاه اسلام به عنوان دین غالب جامعه ایران نیز غافل نشویم.
مقاله «رویکرد اسلام به ناتوانی به عنوان مبنای ارائه خدمات به افراد ناتوان»، ارائه شده در همایش ملی مناسب سازی محیط شهری در این باره می نویسد: آیه های ۱ تا ۱۱ سوره عبس بر این معنا دلالت دارند که با افراد ناتوان می باید مانند افراد سالم، با احترام کامل رفتار شود.
در این مقاله تاکید می شود که در قرآن، شرایط فیزیکی به عنوان یک بلا یا یک موهبت نگریسته نمی شود و صرفا بخش ساده ای از زندگی فرد است. به نوشته این مقاله، قرآن هرگونه داغ عجز یا مانعی را از مقابل مشارکت کامل افراد با محدودیت فیزیکی بر می دارد و بنابر این اصل قرآنی که «خداوند کسی را تکلیف نکند مگر به قدر توانایی او»(۲:۲۸۶)، آنان را از انجام دستوراتی که در حد توان آنها نمی باشد رهایی می دهد ولی با این وجود امید برای رسیدن به بالاترین سطح توانایی، هم در بعد معنوی و هم در مادی، را برای همه افراد یکسان می داند.
نویسنده این مقاله ادامه می دهد: قرآن بر مفهوم محرومیتی که توسط جامعه بر افرادی که ویژگی های اجتماعی، اقتصادی یا فیزیکی هنجار جامعه را ندارند، تحمیل می شود اشاره می کند و مسوولیت اصلاح و جبران این نابرابری را بر دوش جامعه می گذارد و مسلمانان را به شناخت وضعیت نامناسب محرومین و تلاش در راستای بهبود شرایط و وضعیت آنها تشویق می کند. همچنین اسلام از افراد محروم انتظار دارد تا در جهت ایفای مسوولیت و بهبود وضعیت خویش تلاش نمایند و به صورت آشکار، افراد محروم جامعه را جهت مشارکت کامل در جامعه ذی حق می داند.
علاوه بر این موارد، روایات بسیاری نیز در حقوق بیماران، مجروحان و معلولان ذهنی یا روانی و عموما در حقوق بلادیدگان به عنوان بیمار، مجروح ، معلول و بلادیده وارد است که می توان چکیده ای از آن را در نوشتاری تحت عنوان «حقوق بیماران، مجروحان و معلولان از نظر اسلام» در وب سایت جامعه معلولین ایران یافت.
تک تک ما مسوول ارتقای باورهای جامعه هستیم!
گفتن و نوشتن از این موضوعات صرفا برای انتقاد از شرایط موجود نیست بلکه یادآوری این نکته است که باید با دیدن این واقعیت ها، حقوق پایمال شده و در کنار آن الگوهای موفق جهانی برای رفع این چالش ها را دید و از آنها بهره بود.
NGO های معلولان به تنهایی اثرگذاری محدودی دارند اما برای تغییر شرایط موجود، تک تک ما باید باورهای خود را تغییر دهیم و بار فرهنگ سازی در جامعه و ساخت جامعه ای که توجه بیشتری به همدیگر دارند و برای حقوق شهروندی هر انسانی اهمیت قایل هستند، را همه ما به دوش کشیم.
انتهای پیام