هادی حیدری:

امور دنیوی را قدسی نکنیم

یک کاریکاتوریست مطبوعاتی گفت: در ایران خط قرمزی سیال وجود دارد، یعنی شرایط خط قرمز هر روز تغییر می‌کند و از سوی دیگر، گاهی امور دنیوی هم قدسی می‌شود و نمی‌توان آن‌ها را نقد کرد.

یک کاریکاتوریست مطبوعاتی گفت: در ایران خط قرمزی سیال وجود دارد، یعنی شرایط خط قرمز هر روز تغییر می‌کند و از سوی دیگر، گاهی امور دنیوی هم قدسی می‌شود و نمی‌توان آن‌ها را نقد کرد.

هادی حیدری در گفت‌وگو با خبرنگار بخش هنرهای تجسمی ایسنا، درباره‌ی وضعیت کارتون مطبوعاتی در ایران، اظهار کرد: وقتی به تاریخ ایران نگاه می‌کنیم، متوجه می‌شویم که هرگاه یک آزادی نسبی ایجاد شده، کارتون مطبوعاتی هم به موازات آن رشد کرده و این در مقاطع تاریخی مختلف تجربه شده است.

او ادامه داد: در چند دوره مانند دوران دولت ملی محمد مصدق، در مدتی کوتاه قبل از فروپاشی پهلوی دوم، یعنی در دولت بختیار و بعد از پیروزی انقلاب در سال 1357 تا اوایل و اواسط سال 1358، رسانه‌ها و مطبوعات فضای مناسبی داشتند و به‌خاطر جو بعد از انقلاب، به مطبوعات این اجازه داده می‌شد تا خود را بروز دهند. بعد از آن، به دوران جنگ رسیدیم و طبیعتا افکار عمومی درگیر موضوع جنگ شد و علاقه‌ای وجود نداشت که نقدی صورت گیرد و کارتون هم دچار محدودیت شد. این شرایط تا بعد از انتخابات دوم خردادماه ادامه داشت. از فاصله‌ی دوم خرداد تا اوایل سال 1379 هم که با توقیف فله‌ای مطبوعات مواجه شدیم، فضا مناسب بود. اکنون نیز این‌که بگوییم مطلقا روزنامه‌ها و مجله‌ها به کارتون نمی‌پردازند، منصفانه نیست.

این هنرمند کارتونیست گفت: باید بررسی کنیم که چه رسانه و مطبوعاتی با چه کیفیتی کاریکاتور منتشر می‌کنند؟ مجله‌ی «خط خطی» منتقدانه است و طنزهای نقادانه منتشر می‌کند، ماهنامه‌ی «طنز و کاریکاتور» هم وجود دارد که در این فضا اقدام به انتشار کارتون‌های مطبوعاتی می‌کند. روزنامه‌های شرق‌، اعتماد‌، آرمان‌، شهروند‌ و همشهری هم کارتون دارند. در ایسنا هم کارتون منتشر می‌شود و خبرگزاری‌هایی مانند فارس هم با خط فکری خودشان کارتون دارند. در نتیجه، کارتون مطبوعاتی جریان دارد، ولی مانند همه‌ی دوران‌ دچار فراز و نشیب می‌شود. در کشورهای جهان سومی این به هنر یک کاریکاتوریست‌ مربوط است که بررسی کند چگونه می‌تواند از خط قرمزها عبور کند؟

وی اظهار کرد: من درباره‌ی خط قرمزها در ایران اصطلاحی دارم، می‌گویم «خط قرمز سیال‌» یکی از بزرگ‌ترین موانع کارتون مطبوعاتی در ایران همین خط قرمزهای سیال است، یعنی این‌که تکلیف کارتونیست‌ها مشخص نیست که باید چه چیزی را بکشند و چه چیزی را نه. ممکن است درباره‌ی یک موضوع امروز کاریکاتوری منتشر شود و فردا از نهادهای خاصی دستورالعملی برسد که درباره‌ی این موضوع نباید کارتونی منتشر شود. بنابراین برخورد با خط قرمزها و برخورد با کسانی که متهم به نقض خط قرمزها می‌شوند، سلیقه‌ای است.

حیدری بیان کرد: مثلا در موضوع کاریکاتور «چشم‌بندان» که من کشیدم، یک جریان فکری معتقد بود که از خط قرمزها عبور کرده‌ام و برخی افراد نیز می‌گفتند که چنین نیست. من دیدم که با کار من، سلیقه‌ای برخورد می‌شود. از طرف دیگر، ظرفیت نقدپذیری در جامعه‌ی ایران بسیار پایین است و تا زمانی که مسوولان جامعه روحیه‌ی نقدپذیری را در خود رشد ندهند، مردم ما هم این روحیه و ظرفیت نقد را پیدا نمی‌کنند‌.

این هنرمند کاریکاتوریست همچنین گفت: یکی از دلایل دیگر محدودیت در کار ما، بحث قدسی کردن امور دنیوی است. خیلی از مسائل، روزمره و دنیایی هستند، ولی ما هاله‌ای از تقدس دور چیزهایی می‌بینیم که مقدس نیستند و در نتیجه، نزدیک شدن به آن‌ها برای نقد، سخت و دست‌نیافتنی می‌شود. در این شرایط، هر کسی که برای قدسی‌شده‌ها قلم نقد به کار برد، متهم می‌شود.

او درباره‌ی دستمزد کارتونیست‌های ژورنالیستی، اظهار کرد: دستمزد کارتونیست‌های ژورنالیستی متناسب با دستمزد دیگر بخش‌های مطبوعات، بالا نرفته است و البته وقتی در یک روزنامه‌، یک ستون برای کارتون داریم، طبیعتا فقط یک کارتونیست نباید برای آن ستون کارتون بکشد، چون آن‌وقت معلوم نیست که تکلیف بقیه‌ی کارتونیست‌ها چه می‌شود؟ مگر ما چند روزنامه داریم؟ اگر فرض کنیم 15 کارتونیست فعال داشته باشیم، آیا به همین تعداد روزنامه‌ی پرتیراژ داریم که کارتون هم داشته باشند تا این تعداد به‌صورت ثابت در آن‌ها کار کنند؟

حیدری در ادامه گفت: فرض کنید روزنامه‌ای، یک ستون ثابت برای انتشار کارتون و 10 کارتونیست دارد. این کارتونیست‌ها فقط برای آن روزنامه می‌توانند ماهی سه تا چهار کارتون بکشند و رقم حاصل از آن برای کارتونیست‌ها بسیار ناچیز است. بنابراین تناسبی میان جراید، تعداد کارتونیست‌ها و ... وجود ندارد.

وی ادامه داد: البته در همه جای دنیا، این شرایط وجود دارد؛ بسیاری از کارتونیست‌ها در بیرون از ایران، در مجلات و ماهانه‌ها فعالیت‌های زیادی می‌کنند و کمیت بالایی از کارتون را تولید می‌کنند. با این تفاوت که کارتونیست ایرانی یک‌پانزدهمِ یک کارتونیست آمریکایی دستمزد می‌گیرد. بنابراین اگر در آمریکا یک کارتونیست با سه یا چهار کارتون بتواند زندگی‌اش را بچرخاند، یک کارتونیست ایرانی برای دریافت دستمزد معادل آن، باید پانزده برابر بیشتر کار کند؛ اما مگر چقدر فرصت دارد؟ آیا این روند باعث نمی‌شود که کارتونیست به تولید انبوه برسد؟

او اضافه کرد: یکی از مواردی که در زمینه‌ی لزوم تشکیل انجمن صنفی برای کاریکاتوریست‌ها بیان می‌شود، این است که تعرفه‌های مشخصی برای کارتون وجود ندارد. در این زمینه، تعرفه‌ی رسمی نداریم و هر کسی نظر و سلیقه‌ی خود را در این زمینه اعمال می‌کند.

انتهای پیام

  • دوشنبه/ ۷ مهر ۱۳۹۳ / ۰۰:۱۱
  • دسته‌بندی: تجسمی و موسیقی
  • کد خبر: 93070703850
  • خبرنگار : 71464