«هوارد جاکوبسن» به مناسبت راهیابی دوباره به فهرست نامزدهای نهایی جایزه بوکر بینالمللی در گفتوگویی کوتاه از باورهای ادبی، تم غالب کتاب جدید خود و علت اصلی منفینگر بودنش سخن به میان آورده است.
به گزارش خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، «J» سیزدهمین رمان جاکوبسن و یکی از شش کتابی است که هفته گذشته به مرحله نهایی بوکر 2014 راه پیدا کرد. «هوارد جاکوبسن» از انتخاب خود به عنوان نامزد بوکر ابراز خرسندی کرده و گفته است که به این رمان بیش از دیگر آثارش اطمینان دارد. او خوشحال است که «J» مورد توجه قرار گرفته و نامزدی بوکر، فروش بالای این کتاب را برایش به ارمغان خواهد آورد.
این نویسنده انگلیسی 72 ساله که یکبار موفق به کسب جایزه بوکر شده، امسال هم به فهرست نهایی این جایزه مهم بینالمللی راه یافته است. علیرغم اتفاقات خوشایندی که طی سالهای اخیر برای جاکوبسن رخ داده که از جمله آنها میتوان به بردن بوکر با رمان «سوال فینکلر» اشاره کرد، وی شخصیتی کامل منفینگر دارد و با اعتقادی راسخ از دیدگاه خود دفاع میکند.
او در خلال صحبتهای اخیرش گفت: موضوع این رمان بسیار غمگین است و دلیل آن تاثیرگذاری ادبی نیست، بلکه اعتقاد عمیق نویسنده به این پیام تیره است. ایجاد یک چشمانداز تاریک وظیفه رماننویس است. من تا حالا آدم مثبتگرای باهوشی ندیدهام. این بدین معنا نیست که منفیگرایی شما را باهوش میکند، اما همیشه احساسی شبیه حس «جرمیا»ی «عهد عتیق» یا «کساندرا»ی یونان باستان را دارم. میخواهم در خیابان پرسه بزنم و مردم را هشدار دهم.
«J» داستان آینده کابوسوار جهان را روایت میکند؛ دنیایی که زیر سایه خاطره خفقانآور یک کشتار جمعی که حرف چندانی از آن به میان نمیآید، قد خم کرده است. احتمال این که جاکوبسن عنوان برنده دو بوکر را از آن خود کند، کم نیست؛ «جان برنساید» شاعر مطرح اخیرا در یادداشتی نوشت: «J» ارزش عنوان یک رمان ضدآرمانشهری بریتانیایی را دارد چرا که با هنرمندی تمام ویژگیهای اصلی سبک زندگی ما از محصولات بیپایان فرهنگ فرمولی پاپ و تجلیل از مصرفگرایی کودکانه گرفته تا پرهیز از سختیها و تحقیری سیستماتیک برای فضای خصوصی را به نمایش گذاشته است.
«J» در مقایسه با «سوال فینکلر» که به طرز سرسختانهای دربردارنده المانهای طنز بود، غرق در افسوس برای جامعه بشریت است. این رماننویس برنده بوکر در اینباره گفت: من تا آنجا پیش رفتهام که میگویم کتابی که رگههای عمیقی از طنز را دربر نداشته باشد، اثر خوبی نیست. لطیفه فرآیند درکی روشنفکرانه است، بنابراین من همیشه احساس جدی بودن داشتهام. الان ماجرا این است که در این کتاب جهانی از نوعی دیگر خلق کردهام.
جاکوبسن درباره مخالفت با مثبتاندیشی اظهار کرد: خیلی به نظرم بیمعنی است که مردم پیش من میآیند و میگویند منفینگر نباش. فرهنگ همیشه به سمت منفی سوق میکند. بله، همینطور است و نشان دادن این موضوع کار نویسنده است.
به گزارش گاردین، این رماننویس صحبت درباره کتاب نامزد بوکرش را کمی سخت میداند و توضیح میدهد: میتوانم بگویم «J» درباره پرداخت هزینههای پیروز شدن در یک مجادله است، درباره پیامدهای امری ناخوشایند که در حال وقوع است و بد و بدتر میشود.
او همچنین درباره موضوع «J» عنوان کرد: ممکن نبود این داستان را با صدای معمولی کنایهآمیز و استدلالی خود بنویسم، چون شاخصههای بسیاری هستند که در فضای مورد نظر من در دسترس نیستند. «J» کتابی درباره سیاستهای روز نیست، این اثر به معضلاتی بزرگتر و خارج از چارچوب زمانی میپردازد. بنابراین در خط ادبی دنیای قشنگ نو «آلدوس هاکسلی» و کارهای «جورج اورول» قرار میگیرد. راستش من هرگز «1984» را دوست نداشتهام. من عمیقا اورول را میستایم، اما او مقالهنویس بهتری است. «J» یک رمان است؛ داستانی درباره آنچه پس از یک رخداد ناخوشایند برای مردم اتفاق میافتد. این کتاب همچنین یک داستان عاشقانه است، چرا که احساس میکنم رمان، خواهینخواهی یک داستان عشقی است.
جاکوبسن در ادامه افزود: میشود گفت تمام کتابهای من تم آخرالزمانی دارند ... «کِوِرن کوهن» قهرمان داستان «J» عصبیت و اضطراب را به اشتراک میگذارد. گاهی باید جلو خودت را بگیری که خندهدار نباشی. این مساله احساسات را درگیر میکند. تنها خطر در اختیار داشتن موهبت طنازی این است که مجبور نیستی سخت تلاش کنی. تو امکانی داری که میتوانی از آن بهره ببری. من همیشه میدانم چگونه یک فصل را با لطیفه و شوخی تمام کنم، اما گاهی نباید چنین کرد. فرآیند نگارش «J» کاتارسیس (تزکیه از طریق همذاتپنداری با اثری هنری) نداشت، این کتاب در وقت اضطراب به من کمکی نمیکند. گرچه امیدوارم برای خوانندگان اثر درمانی داشته باشد.
هوارد جاکوبسن در پایان سخنانش گفت: من آدم بیپروایی هستم، با این که میدانم جایزه مال بچهمدرسهایهاست، پس از این که اولینبار برنده شدم با خود گفتم زمانی که فهرستی از نامزدها منتشر میشود، چرا نام من در آن نباشد؟ دوست دارم مردم کارهایم را بخوانند. دوست دارم همه مردم جهان رمانهایم را بخوانند و دوست داشته باشند. در واقع نمیتوانم باور کنم کسی در دنیا عاشق کارهایم نباشد، چرا نباید دوست باشند؟
انتهای پیام