کتابهای «خانهداری»، «روزگار تفنگ»، «منم تندیس تنهایی»، «زنداننوشتههای بابی ساندز»، «میان تخت و گور» و «هیهاتهامان، روایت فتحهامان» به تازگی منتشر شدهاند.
به گزارش خبرنگار ادبیات و نشر خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، رمان «خانهداری» نوشته مریلین رابینسون را مرجان محمدی به فارسی ترجمه کرده است.
«خانهداری» داستان دو خواهر یتیم، روت و لوسیل است که تحت سرپرستی اقوام مادر قرار میگیرند و بعد خاله آنها که زنی عجیب و غریب و افسرده است، برای نگهداریشان به خانه مادری میآید. بر خلاف دو رمان دیگر رابینسون، کتاب «خانهداری» حول روابط مادران و دخترها میچرخد.
داستان از زبان اول شخص مفرد (روت) بیان میشود. در واقع روت به فرهنگی اشاره میکند که به نوعی فرهنگ حاکم در زمان کودکی خود رابینسون است. کتاب تحت تأثیر انجیل و امیلی دیکنسون (شاعره آمریکایی) است و داستان پر است از ایما و اشارههایی که راوی برای قابل درک کردن دنیا برای خواننده به آنها متوسل شده است.
ناشر در معرفی این اثر نوشته است: «مریلین رابینسون (نویسنده خانهداری) نه تنها در آمریکا بلکه در تمام دنیا نویسندهای است که او را به دلیل متانت و قدرت قلمش و توجه به موضوع دموکراسی شناختهاند.
کتاب «خانهداری» اولین کتاب این نویسنده است که در سال 1980 به چاپ رسید و جایزه بنیاد همینگوی را به خود اختصاص داد. از مریلین رابینسون پیش از این دو رمان «خانه» (برنده جایزه اورنج) و «گیلیاد» (برنده جایزه پولیتزر» با ترجمه مرجان محمدی منتشر شده است.
خانم رابینسون در نامهای خطاب به خوانندگان فارسی رمانهایش مینویسد: بسیار خشنودم که رمانهایم را مرجان محمدی به فارسی ترجمه و انتشارات آموت آن ها را در ایران منتشر کرده است. ترجمه آثار با اجازه خودم صورت گرفته است. از دقت و مراقبتی که در مکاتباتمان با مرجان طی مراحل ترجمه صورت میگرفت احساس رضایت میکردم. به عظمت و قدمت زبان و فرهنگ فارسی آگاهی دارم و مایه خرسندی است که آثارم جایی هر چند کوچک برای خود در ادبیات فارسی باز کردهاند./ ارادتمند مریلین رابینسون»
«خانهداری» با 272 صفحه و قیمت 15هزار تومان منتشر شده است.
«منم تندیس تنهایی»
رمان «منم تندیس تنهایی» نوشته فرح فرسار درباره زندگی زنی است به نام نسرین. نسرین بعداز قتل همسرش، زندگی جدیدی را برای خود آغاز کرده و از کشور مهاجرت میکند ولی همچنان سالهای دور و حوادث تلخ و شیرین در زندگی و گذشته رهایش نمیکند.
او پس از سالها به زادگاه و به خانه پدریاش بازمیگردد. با گذشت چندین سال هرگز نمیتواند دو چشم سیاه و درشت و زیبای پسرش را که پر از اشک بود از جلوی چشمانش دورسازد. نسرین نمیتواند قیافه او را در این سن تجسم کند و همچنان همان پسربچه غمگین را میبیند.
نسرین بازمیگردد تا فرزندش را که سالها قبل از دست داده، بیابد و در آغوش بگیرد و آرامش را در کنار پسرش پیدا کند. غافل از اینکه این بازگشت آبستن حوادثی است که زندگی او و فرزندانش را به تلاطم می کشاند. وقوع قتلهای پی درپی، و آشنایی با اشخاص جدید او را نیز درگیر این ماجرا میکند.
عشقها، جداییها، از دست دادن باورهای یک عمر زندگی و عقدهها، روابط عاطفی چندین خانواده و مشکلات زندگی آنها به جنایات ربط پیدا میکند و پلیس را وارد ماجرا میکند. در میان این درگیریها و حوادث، قلبی به تپش درمیآید، دستی به سوی عشق دراز میشود و ... .
رمان«منم تندیس تنهایی» نوشته «فرح فرسار» در 368 صفحه و با قیمت 19500 تومان در نشر آموت منتشر شده است.
«روزگار تفنگ»
در معرفی ناشر یادشده از رمان «روزگار تفنگ» آمده است: رمان «روزگار تفنگ» نوشته حبیب خدادادزاده برنده جایزه رمان اول ماندگار است. «نعمت» جوان عاصیِ دزفولی وقتی میبیند انگلیسیها با این سیاست که هرچه مردم گرسنهتر باشند، کمتر عصیان میکنند، گندمهایشان را میخرند و به آتش میکشند، دست به شورش میزند و تفنگ به دست میگیرد و علیه چپاولگران قد علم میکند.
رمان «روزگار تفنگ» داستان یکی از سَمبلهای مبارزاتی جنوب ایران علیه بیگانگان است. نعمت وقتی ازدواج میکند، شرطی که برایش گذاشتهاند، به زمین گذاشتن تفنگش بوده، اما او که نمیتواند آن همه ظلم را تحمل کند، دوباره تفنگ در دست میگیرد و در مقابل قشون انگلیسی به پا میخیزد.
«نعمت علایی» یک قرن پیش با انگلیسیها و آمریکاییها جنگید و روزگاری از سردشت و شهیون تا دزفول زیر سم اسبهای او و یارانش بود که غیرتمندانه از ناموس این مردم دفاع کردند و در این راه جان دادند. حبیب خدادادزاده، نعمت را از پس غبار سالیان بیرون کشیده و به مدد جادوی کلمات بار دیگر زنده کرده است. از ورای روزگار تفنگ، میتوان به یک قرن گذشته دزفول سفر کرد.
رمان «روزگار تفنگ» با 272 صفحه و قیمت 15هزار تومان منتشر شده است.
«میان تخت و گور»
رمان «میان تخت و گور» نوشته زولفو لیوانلی با ترجمه محمدامین سیفی اعلا منتشر شده است. در یادداشت پشت جلد کتاب نوشته شده است: «چهارمین اثر زولفو لیوانلی، نویسنده و موزیسین ترک است که در ایران منتشر میشود. قشر کتابخوان کشور ما پیش از این، «یک گربه، یک مرد، یک مرگ» (رمان)، «چراغهای روشن شهر بزرگ» (مجموعه داستان) و «زمین آهن است آسمان مس» (فیلمنامه) را از این نویسنده بزرگ خواندهاند. کتاب حاضر تا کنون 43 بار در ترکیه به چاپ رسیده، به زبانهای بسیاری ترجمه شده و در کشورهای یونان، اسپانیا، چین و کره جنوبی در لیست پرفروشترینها جای گرفته است.»
«میان تخت و گور» با 172 صفحه، شمارگان 1000 نسخه و قیمت 9000 تومان در نشر ناصرالدین منتشر شده است.
«زنداننوشتههای بابی ساندز»
کتاب «زنداننوشتههای بابی ساندز» (مبارز ایرلندی) با ترجمه حمید جعفری منتشر شده است. این کتاب علاوه بر مقدمه مترجم، با چهار مقدمه از نسرین ستوده، عضو کانون مدافعان حقوق بشر و حقوقدان، فریدون مجلسی، نویسنده و پژوهشگر، مجید تفرشی، پژوهشگر تاریخ، و سرگه بارسقیان، روزنامهنگار، همراه است.
بخشی از کتاب: « "من آقا هستم". کلماتش در گورم طنینانداز شد. "من آقا هستم". دوباره همه جا لرزید. "من آقا هستم، تو ۱۰۶۶ هستی!" در با صدای انفجارگونه رعبانگیزی پشت سرش به هم خورد و نور مبهم ورودی هم به دنبالش خاموش شد. هنوز هم از حرکت کردن میترسم و در تاریکی مطلق، همان جا که بودم ایستادهام.
فکر میکنم این ۱۰۶۶ دیگر چیست؟ واضح است که من هستم اما میتوانم فکر کنم، حرف بزنم، بو کنم و تکان بخورم. تمام حواسم کار میکنند. بنابراین، یک عدد نیستم. من ۱۰۶۶ نیستم. من انسانم، من یک عدد نیستم، من ۱۰۶۶ نیستم! این آقا دیگر چه کسی یا چه موجودی است؟ من را ترساند. شیطان بود. حس کردم از من نفرت دارد. اشتیاقش را برای تسلط بر من و قساوت مرگبار درونیاش را حس کردم. آه، از من چه میماند؟ به یاد میآورم که زمانی یک خانواده داشتم. حالشان چطور است؟ آیا یک بار دیگر میتوانم یکی از آنها را ببینم یا صدایشان را بشنوم؟
نگاهم میکند؛ یک بار دیگر در باز میشود. آن نور مبهم کمی قویتر شده است و یونیفرم سیاه در درگاه، خودش را نشان میدهد. "من آقا هستم". بار دیگر همان جمله لعنتی... و "این هم غذایت ۱۰۶۶".»
این کتاب با ١٠٠ صفحه و قیمت 5000 تومان در نشر قطره منتشر شده است.
«هیهاتهامان، روایت فتحهامان»
مجموعه شعر «هیهاتهامان، روایت فتحهامان» اثر بهنام ناصری است که به گفته شاعر، در واقع نسخه بازنویسیشده کتاب «عدو با دکمههای باز» است که سال 84 با ناشری دیگر برای دریافت مجوز به وزارت ارشاد ارائه شد اما به دلایلی هرگز انتشار نیافت.
او میگوید: «در بیانی تلویحی پیرامون کتاب «هِیهاتها...» میتوان گفت که شعرهای این مجموعه، تجربههایی زبانیاند و زبان در آنها همه عناصر برسازنده شعر را دربرمیگیرد. به عبارتی، زبان در این شعرها جامع تصویر، موسیقی و ... است و همه این عناصر به نوعی به تصرف زبان درمیآیند. در شعری که زبان محور اصلی آن باشد، طبیعی است که نظام معنایی هم متأثر از زبان و وضعیتی است که پیشتر از آن با عنوان «زبانیت» زبان یاد شده و بحث جدیدی هم نیست. مهم این است که در بستر این زبانیت، اجراهای شعری خوبی از کار درآمده باشد. یعنی اثر در بستر این زبانیت به صورت «متن شعری» اجرا شده باشد و نه چیز دیگر.»
ناصری درباره نقش مخاطب در این شعرها نیز اظهار میکند: «مخاطب در این شعرها با بیان معنایی مشخص و پیشموجود که پیشتر در زبان صراحت یافته باشد، روبهرو نیست. طبیعی است که نقش مخاطب در این میان نقشی مهم و انکارناپذیر است. چراکه تحقق متن شعری با مختصات یادشده، در گرو این است که مخاطب هم نیمی از کار را که بر عهده اوست، به درستی انجام دهد. مخاطب این شعرها دیگر خواننده منفعلی نیست که فقط متن را روخوانی کند و مفهومی مشخص و مد نظر شاعر را از آن برداشت کند - یا نکند -. رابطه این شعرها با مخاطب، رابطهای دوسویه است و تحقق متن در گرو مشارکت اوست. بنابراین نمیتوانیم مخاطب را از متن تفکیک کنیم.»
مجموعه شعر «هیهاتهامان، روایت فتحهامان» با دو دفتر در نشر افراز منتشر شده است.
انتهای پیام