چرا جایزه‌های ادبی عمرشان کوتاه است؟

دبیر جایزه «روزی روزگاری» در زمان برگزاری، تعطیلی نهادهای حمایت‌کننده، پایین آمدن کیفیت آثار منتشرشده، دخالت نهادهای امنیتی و افسردگی ناشی از وضعیت آشفته انتشار کتاب را از علت‌های کوتاه بودن عمر جایزه‌های ادبی خصوصی برشمرد.

دبیر جایزه «روزی روزگاری» در زمان برگزاری، تعطیلی نهادهای حمایت‌کننده، پایین آمدن کیفیت آثار منتشرشده، دخالت نهادهای امنیتی و افسردگی ناشی از وضعیت آشفته انتشار کتاب را از علت‌های کوتاه بودن عمر جایزه‌های ادبی خصوصی برشمرد.

سعید طباطبایی در گفت‌و‌گو با خبرنگار ادبیات خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، درباره علت کوتاه بودن عمر جایزه‌های ادبی خصوصی در ایران گفت: کوتاه بودن عمر جوایز ادبی خصوصی در ایران علت‌های گوناگونی دارد که یکی از آن‌ها تعطیل شدن نهادهایی است که پشت سر این جوایز ادبی قرار دارند.

این نویسنده با بیان این‌که عمر جایزه نوبل ادبی حدود 105 سال است، ادامه داد: عمر این جایزه ادبی به اندازه عمر مشروطیت در ایران است و همین قضیه به صورت شفاف علت کوتاه بودن جایزه‌های ادبی ما را نشان می‌دهد. به طور کلی در ایران تمام فعالیت‌های فرهنگی از جمله انتشار نشریات به همین شکل است زیرا این فعالیت‌ها نهادمحور نیستند بلکه شخص‌محورند.

او به دیگر آسیب‌های برنامه‌های فرهنگی از جمله جایزه‌های ادبی خصوصی اشاره کرد و گفت: بخشی از دلایل کوتاه بودن عمر جوایز ادبی در ایران نیز به خاطر موقعیت و شرایط زمانی است. به طور مثال در هشت سال گذشته و بخصوص در چهار سال آخر فعالیت دولت قبل وضعیت انتشار کتاب به شدت ضعیف شده بود و کیفیت آثار به دلایل مختلف از جمله سانسور خیلی پایین آمد، به‌طوری‌که پیدا کردن آثار باکیفیت و داوری آن‌ها بسیار سخت شده بود.

طباطبایی در همین زمینه گفت: در سال‌های 82 و 83 تعداد آثاری که در جوایز ادبی در حوزه رمان جدی مورد داوری قرار می‌گرفت حدود 150 کتاب بود. این رقم در سال 1387 به حدود 30 کتاب رسیده بود. بنابراین پایین آمدن کیفیت کتاب‌ها نقصی است که علاقه‌مندی را برای برگزاری جوایز کم می‌کند. از سوی دیگر انتظارات از جوایز ادبی بیش از سطح و توان آن‌ها بوده است. در تمام دنیا جوایز ادبی دلایل وجودی‌ای دارد که بیش‌تر بحث تبلیغ و تشویق نویسنده است اما در کشور ما ظاهرا قرار بوده جوایز بخشی از نیازهای مادی نویسنده را هم تأمین کند. نمونه این امر جایزه جلال آل احمد است. از سوی دیگر کل بار تبلیغات بر عهده جایزه گذاشته می‌شود.

او همچنین گفت: از آسیب‌های دیگر این است که از جوایز ادبی انتظار و توقع می‌رود که خلأ نبود نهادهای دیگر را جبران کنند. برای نمونه چون متأسفانه در ایران رسانه پویایی در حوزه ادبیات داستانی و شعر نداریم بار تبلیغات بر عهده جوایز می‌افتد. در صورتی که در حوزه سیاست و اقتصاد به مراتب نشریات تأثیرگذاری وجود دارد.

طباطبایی سپس به تأثیر وزارت ارشاد و نهادهای امنیتی در جلوگیری از فعالیت جوایز ادبی اشاره کرد و گفت: واقعیت دیگری که در سال‌های گذشته در کشور ما وجود داشت، اعمال فشار وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و نهادهای امنیتی بر جوایز ادبی خصوصی بود. از جمله این جوایز می‌توان به جایزه «روزی روزگاری» و جایزه « منتقدان و نویسندگان مطبوعات» اشاره کرد که عملا و به صورت رسمی از فعالیت این جوایز جلوگیری کردند.

این نویسنده در ادامه نبود مشارکت و کار گروهی در جامعه ایران و به تبع آن فعالیت‌ جوایز ادبی را از دیگر آسیب‌های این جوایز در ایران برشمرد و توضیح داد: باید دقت کنیم که افراد معتبر زیادی در حوزه‌های مختلف فرهنگی و هنری پشت جوایز ادبی «گلشیری»، «منتقدان و نویسندگان مطبوعات» و «روزی روزگاری» بودند که شاید تعداد آن‌ها به 150 نفر می‌رسید. اما وقتی همین افراد چند سال کار داوری و برگزاری جوایز را ادامه دادند شرایط انتشار کتاب و نوشتن باعث افسرده شدن‌شان شد و همین ادامه کارشان را سخت می‌کرد.

او در همین زمینه گفت: اگر به اسامی داوران جوایز ادبی در سال‌های 79 تا 82 دقت کنیم می‌بینیم که سن و سال داوران بسیار بالاست. این داوران که عموما شهرت داشتند در ادامه خسته و افسرده شدند و به همین خاطر از ادامه برگزاری جوایز دست کشیدند.

انتهای پیام

  • دوشنبه/ ۲۰ مرداد ۱۳۹۳ / ۰۰:۱۸
  • دسته‌بندی: ادبیات و کتاب
  • کد خبر: 93052009514
  • خبرنگار : 71365