حمیدرضا ترقی گفت و گویی با روزنامه ابتکار کرده و درباره برخی مسایل از جمله طرح «ممنوعالبیانی خاتمی» و «تحلیل رای روحانی» اظهار نظر کرده است.
به گزارش ایسنا، بخشی از این گفت و گو را در ادامه میخوانید:
تلاش برخی از تندروهای مجلس برای ممنوع البیان کردن خاتمی و... را چطور ارزیابی میکنید؟
البته این طرح در حد یک پیشنهاد بود و خیلی جدی نبود. با این اوصاف بالاخره شخصیتهایی که متهم به مدیریت یا هدایت فتنه 88 هستند تا به اشتباه خود اقرار نکنند نباید انتظار داشته باشیم که جامعه آنها را بپذیرد. آنها جامعه را جریحه دار کردهاند و مردم نمیتوانند به سادگی از کنار هزینه بزرگی که آنها به کشور وارد کردند بگذرند. مقصران فتنه 88 عمدتا کسانی هستند که با معادلات و محاسبات اشتباه و با القای یک موضوعی که هیچ واقعیتی نداشته است ذهن بسیاری از جوانان را منحرف کردهاند و برای جبران این انحرافها باید هزینههای بسیاری از سوی نظام و کشور پرداخت شود. با توجه به این مسئله فکر نمیکنم جامعه پذیرای این افراد باشد ولو این که بیانیه بدهند و از مردم برای حضور در راهپیمایی روز قدس دعوت کنند و... همچنان که گفتم این افراد تا جبران مافات نکنند و اقدامی انجام ندهند، نباید انتظار داشته باشیم که کما فی السابق در کشور فعالیت داشته باشند، اینها اگر بخواهد حرف بزنند و حرفشان اثرگذاری داشته باشد باید به اشتباهات خود اقرار کنند.
در انتخابات سال گذشته، ائتلاف سه گانه آیت الله هاشمی، ناطق نوری و خاتمی و حمایت آنها از روحانی موجب پیروزی وی شد! با توجه به این موضوع، این که بگوییم جامعه با خاتمی یا هاشمی یا ناطق قهر است، دقیق و درست است؟
نخست این که باید بگویم که اتحادی بین آقای ناطق و آنها وجود نداشته است. بر فرض که این سه نفر از آقای روحانی حمایت کردند! باز این تحلیل در میان اصلاح طلبان هم نیست. این که آقای حجاریان معتقد است که روحانی پایگاه اجتماعی ندارد و پایگاه حامی وی، پایگاه اصلاح طلبان است نیز درست نیست. خود دولتیها هم نمیگویند که همه رأیهایشان را از اصلاح طلبان گرفتهاند. 250 هزار رأی اضافه بر حداقل رأی برای پیروزی در انتخابات، چیزی نیست که بشود اینگونه تحلیلش کرد. نمیتوان آن 50 درصد دیگر را نادیده گرفت! این که بگوییم 57 درصد رأی روحانی همه ناشی از سیل طرفداران خاتمی و هاشمی بوده درست نیست.
اما خوب قریب به اتفاق کارشناسان با این تحلیل معتقد بودند که انتخابات به دور دوم کشیده خواهد شد و کسی باور نمیکرد که با توجه به شناخته شده بودن کاندیداها و پراکندگی جناحی و گروهی در میان آنها نامزدی بتواند در دور اول رأی اکثریت جامعه را کسب کند.
این مسئله دور دوم که شکل نگرفت اما این تحلیل را خود اصلاح طلبان و خود خاتمی هم قبول ندارند که با رأی آنها رییس جمهور انتخاب شد. نامزد آقای خاتمی، آقای عارف بود و وقتی دیدند که نامزدشان در جامعه بیش از یک و نیم میلیون رأی ندارد، به سمت روحانی آمدند و این یک حرکت استراتژیک بود. من معتقدم که آنها از روحانی هم عبور خواهند کرد چون اصلاح طلبان کسانی نیستند که بتوانند با رویکرد وی به حیات سیاسی خود ادامه بدهند پس از او نیز عبور خواهد کرد.
با این فرض نیز بالاخره رأی بالای روحانی در دور اول انتخابات یازدهم را باید بر اساس حمایت آیت الله هاشمی تحلیل کنیم! خاتمی و هاشمی هم اکنون در فضای سیاسی کشور سرنوشت بسیار متفاوتی از یکدیگر ندارند.
ببینید آقای هاشمی انتظارات و توقعاتی از روحانی داشت که ممکن است محقق بشود اما حتی با این فرض هم روحانی کسی نیست که ادامه دهنده راه هاشمی باشد و هاشمی دوم نیست.
یک سئوال دیگر را میخواهم بپرسم! این که برخلاف تبلیغات دستگاههای رسانهای مخالف اصلاح طلبان، روحانی در فیلم تبلیغاتی خود تابو شکنی کرد و توانست در رسانه ملی پس از سالهای سال تصویر خاتمی را برای مردم پخش کند، همینطور سخنرانی هاشمی رفسنجانی را که مدتها بود از این رسانه پخش نمیشد، پس از پیروزی هم بارها و بارها با این شخصیتها و دیگر شخصیتهای نزدیک به این دو نفر دیدار داشته است و انگار عامدانه خواسته است تا ارتباط خود با آنان را پر رنگ و برجسته نشان بدهد. این در حالی است که هربار هم با موج سنگین تخریب مخالفان روبرو بوده اما تاکنون به روابطش با اصلاح طلبان و چهرههایی همچون آیت الله هاشمی و خاتمی ادامه داده است. در این باره چه نظری دارید؟
نگاه کنید! در این که به هر حال افراد اصلاح طلب بیشتری در دور و بر ایشان هستند تردیدی نداریم! اما قرار نیست که با این اتفاق بگوییم گرایش ایشان به اصلاح طلبی 100 درصد است یا اینکه مثلا 90 درصد است و 10 درصد به سوی اصولگرایان گرایش دارند. ایشان همیشه موضعی متعادل داشتهاند و سعی کرده اند که گرایشهای افراطی به این طرف یا آن طرف نداشته باشد. الآن هم درست است که از این افراد استفاده کرده است اما فعلا زود است که قضاوت کنیم. زود است که قضاوت کنیم آیا روحانی با این افراد به خواستهها و اهدافش میرسد یا خیر. و یا این که دل بستن ایشان به کارگزاران مفید بوده یا خیر و همینطور گرایش رییس جمهور به اصلاح طلبان نتیجه مثبت دارد یا خیر. باید زمان بگذرد ما که صبرمان زیاد است.
انتهای پیام