چند روز قبل ، یادداشتی در عصرایران منتشر کردیم تحت عنوان «بازگشت "گشت های انصار حزب الله" ؛ واجب یا حرام؟!» (اینجا)
به گزارش ایسنا، در پی انتشار آن مطلب در عصر ایران که «رسانههای دیگر ایسنا» نیز آن را بازنشر کرده است، موسسه فرهنگی انصار حزب الله، جوابیه زیر را به عصرایران ارسال کرد که به طور کامل منتشر می شود و در پایان توضیحات عصرایران می آید:
مدیر مسئول محترم پایگاه خبری عصرایران
سلام علیکم
احتراما پیرو درج تحلیلی با عنوان «بازگشت گشتهای انصار» مورخ 21 تیر ماه 93 در پایگاه خبری متبوع جنابعالی جوابیه موسسه فرهنگی انصارحزبالله جهت درج در صفحات مجازی آن پایگاه خبری ارسال و مقتضی است وفق قانون مطبوعات و رسانهها نسبت به بازتاب آن اقدام لازم معمول دارند.
1- ملاحظه اول مربوط به تیتر گزارش خبری آن رسانه است که با عنوان بازگشت گشتهای انصار، عمل انصار را به وصف واجب یا حرام متصف نموده است.
اولا بحث بازگشت دوباره گروههای سیار امر به معروف مطرح نبوده و بلکه در مسیر ارتقایی و وفق مقتضیات امر به معروف اکنون به مرحله امر به معروف سیار رسیده است.
ثانیا تحلیلگر عصر ایران چگونه به خود حق میدهد در مسند فتوا قرار گرفته و عمل دیگران را به واجب یا حرام محکوم کند.
جهت مزید اطلاع باید گفت بار کردن احکام تکلیفی نظیر حلیت یا حرمت بر افعال مکلفان کار ویژه اختصاصی فقیهان صاحب فتواست و لاغیر. گرچه بقیه افراد غیر مجتهد در اظهار مطالب و نقد و نظر خود ذیحق و صالحند.
2- در بند اول نقد عصر ایران، نخست وظیفه بودن امر به معروف و نهی ازمنکر برای هر مسلمان بدون تردید پذیرفته میشود اما در ادامه پس از ذکر مثال بدون ربط مجددا وظیفه بودن امر به معروف نفی میشود که باید گفت تحلیلگر عصر ایران چرا شعری بگوید که در قافیهاش درمانده شود و برای فرار از بن بست فریضه ام الفرائض را از بیخ و بن نفی کند.
گرچه متاسفانه این رویه در کل نقد عصر ایران اعمال شده و در سایر بندهای نقد نیز با دیدی منفی انگار دچار مخالف خوانی مفرط شده است.
پرواضح است که هرکنش و فعالیت گروهی و جمعی منوط به نظم و سازماندهی است وذکر قید نظم و سازماندهی پس از واژه امر به معروف تغییری در ماهیت مسئله نداده و از وظیفه شرعی و قانونی و همگانی بودن آن نمیکاهد تا نیازمند مجوز گردد.
خوشبختانه در نظام مقدس جمهوری اسلامی قوانین اساسی و عادی همگی منطبق بر شریعت اسلام است و هر آنچه قانونی است حتما شرعی هم هست و اصولا کار ویژه شورای نگهبان در نظارت استصوابی برای همیشه شبهه و توهم تعارض و دوگانگی قوانین شرع را منتفی و بلامحل می کند.
تحلیل نویس عصر ایران پس از تکیه بر مسند مجتهد صاحب فتوا این بار پارا فراتر نهاده و خود را –معاذ الله- در مسند خداوند عالم السر و الخفیات پنداشته و امر به معروف انصار را دارای ظاهر دینی قلمداد می کند که باید پرسید ای دانای اسرار و باطن اعمال! لطفا بفرمایید باطن امر به معروف انصار چیست که شما آن را به ظاهر دینی متهم می سازید؟!
3- سزاوار بود که عصر ایران ذکر میکرد چگونه احراز کرده است که تذکرات امر به معروف انصار اثرگذار نیست. مگر آن که خدای ناکرده بپذیریم نویسنده نقد خود از هنجارشکنانی بوده است که در معرض تذکر انصار قرار گرفته و بی اثر بودن آن را تجربه کرده است، وانگهی فتوای حضرت امام(ره) و مراجع عظام در وجوب امر به معروف و نهی ازمنکر «احتمال اثر» است و نه تاثیر قطعی و صد در صد.
نویسنده با کدام مشاعر باطن بین، حتی احتمال تاثیر در مخاطبان امر به معروف و نهی از منکر را منتفی اعلام میکند در حالی که رهبر معظم انقلاب در رهنمودهای خود باتاکید بر موثر بودن تذکر لسانی در واقع هر نوع شبهه بی اثر بودن امر به معروف را رد کردهاند.
زیر سوال بردن امر به معروف مومنان حزبالله به بهانه سیاسی بودن تهمت ناجوانمردانهای است که شوربختانه پیش از این در قاموس معاندان فتنه گر و برانداز سابقه درازی دارد و چون سخنی واهی و بیدلیل است از اهمیتی برای پاسخ برخوردار نیست. آنچه مهم است روحیه نهراسیدن مومنان از سرزنش ملامتگر است که بحمدالله در حد اعلا موجود است.
4- به راستی؛ باید احتمال وجود مفسده در امر به معروف و نهی ازمنکر را با کدام معیار ارزیابی کرد. آیا ناخوشایندی عدهای لیبرال مسلک دنیازده و یا برخی سکولارهای وطنی معیار و ملاک سنجش ترتب مفسده بر امر به معروف است و یا مفسده در نظر فقهای عظام و در فرهنگ فقاهت تعریف و حدود ویژه خود را دارد. آیا روش امر به معروف انصار- که ضمنا روش ویژهای نیست- به ضرر اسلام و انقلاب و نظام جمهوری اسلامی است و باید تعطیل شود اما سیل بنیانکن لاابالیگری و نابودی حیا و نجابت باید به حال خود رها باشد- فاین تذهبون- نظر گروه دانشگاهی پیشکش کسانی باد که به علم سکولار دل خوشند. به فضل الهی در جمع برادران انصار به حد کفایت اساتید و حائزان تحصیلات عالی موجود و دست اندرکار رتقوفتق امور و ارائه نظر و شور و مشورت جمعی میباشند. اگر چه هرکز خود را بی نیاز از نقد و نظر و رهنمود سازنده حوزویان و دانشگاهیان نمیپندارند.
نکته شایان توجه آن که اجرای حدود الهی و انجام فریضه امر به معروف و نهی ازمنکر هرگز وابسته به هوی و هوس و خوشایند یا ناخوشایند افراد نیست. فسق علنی مستحق تذکر امر به معروف و نهی از منکر است هر چند به مذاق هنجارشکن مرتکب جرایم آشکار ناخوش باشد.
5- برای هزارمین بار می گوییم وظیفه و کار ویژه ماموران نیروی انتظامی و برادران انصارحزبالله تفاوتهای اساسی دارد اگر چه برادران آمر به معروف انصارحزبالله نیز یقینا در حیطه کاری خود که همان تذکر لسانی است مجرب و منضبط و آگاهند.
نکته پایانی آن که متاسفانه عصر ایران با برخورد ناقص و سطحی و یا تغافل از مواضع تبیین شده دبیر کل انصارحزبالله در گفت و گو با ایسنا به سرنوشت آن مدعی پهلوانی دچار شده که میخواست تصویر شیر بر بازو و نقش کند اما به دلیل بیطاقتی از خیر دم و یال و شکم شیر گذشت و به جای نقش شیر بربازو به نقش شمایی مبهم و گنگ بسنده کرد!
چه نیکوست برادران ما در عصر ایران نقد خود را مجددا بازبینی کنند که آیا با این اما و اگرها، آن هم بدون آگاهی کافی از تمام سخن مورد انتقاد خود به وادی نفی مطلق عمل به فریضه مقدس ام الفرایض- امربه معروف و نهی از منکر- نیفتاده و ناخواسته مدافع وضع نابهنجار موجود نشدهاند!
والعاقبه للمتقین
والسلام
روابط عمومی انصارحزبالله
حسین روشنی
پاسخ عصرایران به جوابیه انصار حزب الله
در ابتدا، از روابط عمومی انصار حزب الله سپاسگزاریم که پاسخگو بوده و در عین حال، ما را نقد کرده اند. اما درباره توضیحات این مؤسسه چند نکته وجود دارد که به نظر می رسد ذکر و تذکرشان خالی از تأمل نباشد:
1 - ما را متهم کرده اند که در مسند فتوا قرار گرفته و حکم صادر کرده ایم و پرسیده اند: "تحلیلگر عصر ایران چگونه به خود حق میدهد در مسند فتوا قرار گرفته و عمل دیگران را به واجب یا حرام محکوم کند؟!" و سپس یادآور شده اند:"جهت مزید اطلاع باید گفت بار کردن احکام تکلیفی نظیر حلیت یا حرمت بر افعال مکلفان کار ویژه اختصاصی فقیهان صاحب فتواست و لاغیر."
خدمت برادران عرض می شود که:
اولاً در کجای تحلیل عصرایران ، فتوا صادر شده است؟ فقط "سؤال" شده است که بر اساس دو اصل مقدماتی امر به معروف و نهی از منکر که عبارتند از " احتمال اثر گذاری" و "نبودن مفسده"، آیا روشی که آقایان برای امر به معروف و نهی از منکر به کار می گیرند، واجب است یا طبق فتوای امام در مسأله 2791 رساله حضرت امام خمینی (ره) حرام؟
دوستان حتماً فرق بین "فتوا"و "سؤال" را می دانند و در جریان هستند که آنچه در این باره گفته شد، بازخوانی رساله حضرت امام(ره) بوده است نه فتوای تحلیلگر عصرایران.
ثانیاً برادرانی که می گویند"بار کردن احکام تکلیفی نظیر حلیت و حرمت بر افعال مکلفان کار ویژه اختصاصی فقهاست" ، چگونه به خود اجازه می دهند درباره دیگران چنین کنند و مدام این و آن را متهم نمایند؟ ( یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آَمَنُوا لِمَ تَقُولُونَ مَا لَا تَفْعَلُونَ کَبُرَ مَقْتًا عِندَ اللَّهِ أَن تَقُولُوا مَا لَا تَفْعَلُونَ : ای کسانی که ایمان آورده اید، چرا بدانچه می گویید عمل نمی کنید،خداوند سخت به خشم میآید که بگویید آنچه را عمل نمی کنید؟ "سوره مبارکه صف ،آیتین 2 و 3")
اگر دوستان فقط به همین جمله ای که در جوابیه شان نوشته و زیرش را مهر و امضا کرده اند، پایبندی عملی داشتند، رفتارشان خیلی متفاوت تر و اسلامی تر بود. امید که همه ما عامل به گفتار خود باشیم.
2 - تصریح کرده اند که در جمهوری اسلامی ، هر آنچه قانونی است ،حتماً شرعی هم هست و در ادامه ، فرموده اند امر به معروف نیازی به مجوز ندارد.
هر دو سخن کاملاً درست است اما یادشان رفته است که بر اساس قوانین جمهوری اسلامی ، هر گونه اقدام اجتماعی سازماندهی شده و جمعی، نیازمند مجوز از مراجع قانونی است.
به عنوان مثال، هم امر به معروف و نهی از منکر در قانون اساسی ذکر شده (اصل 8) و هم آزادی تجمعات و راهپیمایی ها (اصل 27). با این تفاوت که در انتهای اصل 8 تصریح شده است که شرایط و حدود و کیفیت امر به معروف و نهی از منکر را قانون معین میکند ولی در اصل 27 چنین قیدی وجود ندارد.
با این حال، هیچ کس نمی تواند با استناد به اصل 27 ،هر روز در خیابان ها تجمع کند بلکه باید از نهادهای ذیربط مجوزهای لازم را اخذ کند. وقتی درباره اصل 27 چنین است ، به طریق اولی، درباره اصل 8 نیز چنین است و هر گونه کار گروهی و سازماندهی شده جمعی، باید مستند به قانون و مجوزهای قانونی باشد و نمی توان گروه گروه موتورسوار را به نقاط مختلف شهر اعزام کرد تا جلوی مردم را بگیرند و به آنها تذکر بدهند.
حال با توجه به گفته خود برادران که "هر آنچه قانونی است حتما شرعی هم هست" سوال این است که " آیا کار بدون مجوز قانونی اینان شرعی هست یا نه؟" (دقت فرمایند که "سؤال" کردیم ، "فتوا" ندادیم!)
وانگهی مگر نمی گویند امر به معروف لسانی وظیفه همگانی است (که با لحاظ شروط فقها هست) ؛ پس چرا برای انجام این فریضه حتماً باید در قالب «مأموریت» به «محدوده جغرافیایی مشخص شده»، «اعزام» شوند؟ (ر.ک به سخنان رئیس انصار در گفت و گو با ایسنا) مگر نه این است که باید به عنوان یک فرد مسلمان ، هر جا که شرایط میسر بود این فریضه را محقق کنند و مثلاً در یک مهمانی خانوادگی، اگر دیدند یکی از اعضای فامیل نیازمند راهنمایی است و احتمال اثر هم هست و بیم مفسده هم نیست، با رعایت سلسله مراتب، امر به معروف و مهی از منکر کنند؟ پس چه نیازی به این همه سر و صدا و موتورسوار و مأموریت و اعزام و محدوده های جغرافیایی مشخص شده و ...؟!
3 - فرمایش کردهاند که عصر ایران امر به معروف و نهی از منکر را از بیخ و بن نفی کرده است و در پایان هم تکرار کردهاند که این فریضه "نفی مطلق" شده است!
این در حالی است که ما در بند یک مطلب مورد نقد ایشان به زبان سلیس فارسی این کلمات را نوشته ایم: «در این که امر به معروف و نهی از منکر به عنوان یکی از فروع دین ، وظیفه هر مسلمانی است تردیدی وجود ندارد.» و در ادامه «روش» انصار حزب الله را در برپایی این فریضه نقد کرده ایم.
اگر آقایان از این عبارت صریح، برداشت نفی مطلق کرده اند که حوالت شان می دهیم به فرهنگستان زبان و ادب فارسی.
اگر هم فکر می کنند که هر کس روش آنها را نقد کند مخالف فرائض دینی است، دیگر حرفی برای گفتن باقی نیست جز این که این تمثیل را بیاوریم که اگر کسی نمازگزاری را دید که نمازش را اشتباه می خواند و به وی تذکر دهد که این روش نماز خواندن درست نیست، کسی نمی تواند به تذکر دهنده بگوید تو اصل نماز را از بیخ و بن نفی کردی!
4 - در بند 2 جوابیه انصار، تلویحاً پدیده ای به نام «مخالف خوانی مفرط» نکوهش شده است که جای خرسندی دارد و امیدواریم برادرمان در انصار حزب الله نیز از این رفتار به دور باشند.
5 - یک جوابیه و اتهام پشت اتهام! بخوانید: «تحلیل نویس عصر ایران پس از تکیه بر مسند مجتهد صاحب فتوا این بار پارا فراتر نهاده و خود را –معاذ الله- در مسند خداوند عالم السر و الخفیات پنداشته و امر به معروف انصار را دارای ظاهر دینی قلمداد می کند که باید پرسید ای دانای اسرار و باطن اعمال! لطفا بفرمایید باطن امر به معروف انصار چیست که شما آن را به ظاهر دینی متهم می سازید؟!»
حالا خوب است که عین متن عصر ایران در دسترس است و الّا اگر کسی بدون خواندن آن، جوابیه انصار را می خواند به این باور قطعی می رسید که در اینجا کسی ادعای خدایی کرده است!
آنچه عصرایران نوشته، این است: «از سخنان دبیر کل تشکل انصار حزب الله چنین بر می آید که آنها برای آنچه امر به معروف سازماندهی شده می خوانند مجوزی ندارند و لذا کارشان هر چند که ظاهر دینی دارد، خلاف قوانین جمهوری اسلامی ایران است.» و «اگر هدف، چیز دیگری جز امر به معروف و نهی از منکر است و مثلاً پای بازی های سیاسی در میان است، امر دیگری است که نباید در لوای دین و امر به معروف و نهی از منکر صورت گیرد.»
حالا معلوم نیست از کجای این نوشته، بر می آید که عصرایران -العیاذ بالله- ادعای خدایی کرده است؟! از این گذشته ،چرا آقایان از این که گفته ایم کارشان ظاهر دینی دارد، ناراحت شده اند؟ مگر کارشان ظاهر دینی هم ندارد؟!
در ضمن پرسیده اند: «لطفا بفرمایید باطن امر به معروف انصار چیست؟» که عرض می کنیم «به خاطر این که خدا نیستیم ، نمی دانیم» و فقط یک سؤال می کنیم و آن این که چرا در این زمان ، احساس وظیفه دینی تان «در مسیر ارتقایی و وفق مقتضیات امر به معروف اکنون به مرحله امر به معروف سیار رسیده است»؟!
6 - در بند 3 نوشته اند: «سزاوار بود که عصر ایران ذکر میکرد چگونه احراز کرده است که تذکرات امر به معروف انصار اثرگذار نیست. مگر آن که خدای ناکرده بپذیریم نویسنده نقد خود از هنجارشکنانی بوده است که در معرض تذکر انصار قرار گرفته و بی اثر بودن آن را تجربه کرده است.»
اگر دوستان یک بار، آن هم به طور معمولی و نه با دقت بالا نوشته عصرایران را می خواندند، جواب سؤال شان را می دیدند که نوشته بودیم و تکرار می کنیم که «خدای متعال به انسان موهبتی به نام عقل و نعمتی به نام حافظه داده است. اگر با این دو عطیه الهی، موضوع را بررسی کنیم به این نتیجه می رسیم که اگر این روش ها اثربخش بود، در طول سه دهه گذشته که بارها و بارها آزموده شده، باید جواب می داد و امروز حتی یک زن و دختر بدحجاب هم نداشتیم.»
جالب این که آقایان این جواب را (فارغ از درست یا نادرست بودنش) در متن اصلی ندیده اند و نتیجه گرفته اند که اگر ما گفته ایم که کارهای شما اثر مثبت ندارد، معنی اش این است که لابد خودمان هنجار شکنی هستیم که قبلاً از سوی انصار مورد تذکر قرار گرفته ایم و متنبه نشده ایم!
واقعاً آفرین بر این استدلال بسیار قوی که مبتنی بر این طرز فکر است که اگر مشکلی هست ، از خودتان است ، ما منزّهیم!
7 - نوشته اند: «زیر سوال بردن امر به معروف مومنان حزبالله به بهانه سیاسی بودن تهمت ناجوانمردانهای است که شوربختانه پیش از این در قاموس معاندان فتنه گر و برانداز سابقه درازی دارد و چون سخنی واهی و بیدلیل است از اهمیتی برای پاسخ برخوردار نیست. آنچه مهم است روحیه نهراسیدن مومنان از سرزنش ملامتگر است که بحمدالله در حد اعلا موجود است.»
به نظر می رسد روحیه «خود مؤمن بینی» بیش از روحیه «نهراسیدن از سرزنش ملامتگر» در میان بعضی برادران رواج دارد. به خدا پناه می بریم از خود بزرگ بینی!
8 - در بند 4 نوشته اند: «به راستی؛ باید احتمال وجود مفسده در امر به معروف و نهی ازمنکر را با کدام معیار ارزیابی کرد. آیا ناخوشایندی عدهای لیبرال مسلک دنیازده و یا برخی سکولارهای وطنی معیار و ملاک سنجش ترتب مفسده بر امر به معروف است و یا مفسده در نظر فقهای عظام و در فرهنگ فقاهت تعریف و حدود ویژه خود را دارد. آیا روش امر به معروف انصار- که ضمنا روش ویژهای نیست- به ضرر اسلام و انقلاب و نظام جمهوری اسلامی است و باید تعطیل شود اما سیل بنیانکن لاابالیگری و نابودی حیا و نجابت باید به حال خود رها باشد.»
در پاسخ می گوییم: اولاً پاسخ سوال تان را در همان مطلب اصلی داده ایم ولی گویا اصرار عجیبی دارند برای گفتن حرف خودشان بی توجه به حرف دیگران.
در مطلب مورد اشاره نوشته بودیم:
«سوال اینجاست که آیا روشی که انصار حزب الله در پیش گرفته است، به نفع اسلام و انقلاب و نظام جمهوری اسلامی است یا مردم را بدان بدبین می کند؟ این نوشتار در این باره قضاوت نمی کند و آن را به مردم وا می گذارد. فقط پیشنهاد می شود یک گروه دانشگاهی بی طرف،این موضوع را مورد بررسی علمی و میدانی قرار دهد و نتیجه هر چه باشد، همه بدان تمکین کنند. اگر نتیجه این بود که مردم به اسلام و انقلاب و نظام خوش بین می شوند، این کار را در یک چارچوب قانونی ادامه دهند ولی اگر نتیجه این بود که کارهای انصار حزب الله مردم را بدبین می کند، اقدامات شان را برای همیشه متوقف کنند.»
می بینید که هم مشکل را گفته ایم و هم پیشنهاد کرده ایم یک گروه دانشگاهی بی طرف موضوع را به طور علمی بررسی کند. پس این همه عصبانیت و کلمات آشفته و متهم کردن زمین و زمان به "لیبرال مسلک دنیا زده"،"سکولارهای وطنی"،" لاابالی گری"و "نابودی حیا و نجابت" برای چیست؟!
روی مسأله و اختلاف مشخص است: ما می گوییم روش شما در امر به معروف و نهی از منکر، به ضرر نظام و انقلاب است و شما می گویید به ضرر نیست.
حرف هر کدام از ما می تواند درست یا نادرست باشد. ما راهی برای حل علمی مسأله پیشنهاد کرده ایم و گفته ایم یک گروه دانشگاهی بی طرف ، برود و مسأله را بررسی علمی و میدانی کند. این که این همه فحش و ناسزا ندارد. اگر شما راه معقول تری دارید بفرمایید.
تازه به همین هم بسنده نکرده و نوشته اند:«نظر گروه دانشگاهی پیشکش کسانی باد که به علم سکولار دل خوشند.»
این در حالی است که کسی نگفته سکولارها مسأله را بررسی کنند ، بلکه گفته ایم یک گروه دانشگاهی «بی طرف» این مهم را بر عهده بگیرد.
تأسف انگیز است که برادران انصار به افرادی جز خود ، حتی اگر «بی طرف» باشند انواع انگ ها را می زنند و بعد هم می گویند: «در جمع برادران انصار به حد کفایت اساتید و حائزان تحصیلات عالی موجود و دست اندرکار رتقوفتق امور و ارائه نظر و شور و مشورت جمعی میباشند».
9 - در بند آخر نوشته اند: «برای هزارمین بار می گوییم وظیفه و کار ویژه ماموران نیروی انتظامی و برادران انصارحزبالله تفاوتهای اساسی دارد.»
با این بند از نوشته برادران انصار موافق هستیم. اگر نیروی انتظامی توسط مأمورانش ، تذکر لسانی می دهد و حتی در برخی موارد افراد را جلب هم می کند، این کار را به حکم قانون و مقام قانونی انجام می دهد و فرد تذکر دهنده هم با لباس فرم و نامش که بر روی آن نوشته شده ، قابل شناسایی است تا اگر خودش هم تخلفی کرد ، مردم بدانند که باید به کجا مراجعه و علیه چه کسی اقامه دعوا کنند؟ نه این که یک عده بروند و در اداره ثبت شرکت ها ، یک موسسه ثبت کنند و یک عده را خارج از موسسه خودشان سازماندهی کند و به اسم امر به معروف و نهی از منکر با موتور به خیابان ها بفرستد.
اگر قرار باشد هر کس به اداره ثبت شرکت ها برود و یک موسسه ثبت کند و سپس مدیرعامل مؤسسه ،از بیرون عضو گیری کند و موتورسوار به سراغ خانواده ها بفرستد که سنگ روی سنگ بند نمی شود.
راستی آیا همه ایرانی ها می توانند با ثبت موسسه در اداره ثبت شرکت ها ، از این کارها بکنند؟!
10 - مرقوم کرده اند: «عصرایران به سرنوشت آن مدعی پهلوانی دچار شده که میخواست تصویر شیر بر بازو و نقش کند اما به دلیل بیطاقتی از خیر دم و یال و شکم شیر گذشت و به جای نقش شیر بربازو به نقش شمایی مبهم و گنگ بسنده کرد!»
با صراحت تمام می گوییم که اتفاقاً آنچه گفتیم ، کاملاً هم شفاف و گویا بوده است ولی چون اصل مطلب را خوب نخوانده اند (که از جوابیه شان چنین بر می آید) برای خودشان "مبهم و گنگ" آمده است. بنابراین خیلی شفاف و بی تعارف خدمت برادران مان در انصار حزب الله عرض می کنیم که دوستان! روشی که طی می کنید و انشاء الله که در آن صدق نیت دارید، ره به خطاست و یاد آور این حکایت سعدی بزرگ که فرمود:
« ناخوش آوازی به بانگ بلند قرآن همیخواند صاحب دلی برو بگذشت گفت: ترا مشاهره(دستمزد) چندست؟
گفت: هیچ.
گفت: پس این زحمت خود چندین چرا همیدهی؟
گفت: از بهر خدای میخوانم.
گفت: از بهر خدای مخوان؛
گر تو قرآن بدین نمط خوانی ببری رونق مسلمانی.
انتهای پیام