/گزارش-سی‌.ان‌.ان/

چگونه داعش، القاعده را کنار زد

"گروه داعش در بیان جسورانه‌ بلندپروازی خود، مدعی رهبری جنبش اسلام‌گرایان جهان شده و از مسلمانان سراسر جهان خواسته تا با ابوبکر البغدادی، رهبر این گروه بیعت کنند. به گفته تحلیلگران داعش با ادعای چنین برتری‌ای، قصد کم‌ اهمیت جلوه دادن القاعده و رهبر آن ایمن الظواهری را دارد."

"گروه داعش در بیان جسورانه‌ بلندپروازی خود، مدعی رهبری جنبش اسلام‌گرایان جهان شده و از مسلمانان سراسر جهان خواسته تا با ابوبکر البغدادی، رهبر این گروه بیعت کنند. به گفته تحلیلگران داعش با ادعای چنین برتری‌ای، قصد کم‌ اهمیت جلوه دادن القاعده و رهبر آن ایمن الظواهری را دارد."

به گزارش خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) تیم لیستر، تحلیلگر شبکه سی.ان.ان، در تحلیلی درخصوص رقابت گروه "دولت اسلامی عراق و شام" موسوم به "داعش" با القاعده می‌نویسد: «تحلیلگران این ادعای داعش را یکی از چشمگیرترین تغییرات در رویکرد شبه‌نظامیان افراطگر از زمان 11 سپتامبر 2001 تاکنون می‌دانند.

این در حالی است که داعش یک ادعای عجیب و غریب دیگر نیز داشته و آن این بوده است که رهبر 1.5 میلیارد مسلمان جهان است و صحنه فعالیت جدید آن کل جهان است و نه صحراهای سوریه و عراق!

داعش چه می‌گوید؟

اعلامیه داعش روز یکشنبه در یک پیام صوتی 34 دقیقه‌ای از سوی سخنگوی این گروه، ابومحمد العدنانی الشامی، ایراد شد. وی اظهار داشت که از اکنون به بعد داعش را باید تنها "دولت اسلامی" خواند.

این چیزی بیش از یک تغییر اسم است. چنین اقدامی به طور همزمان محدودیتهای جغرافیایی تحمیل شده از سوی نام قبلی را کنار گذاشته و بر کنترل این جنبش بر مناطق گسترده‌ای از عراق و سوریه تاکید می‌کند. این نام همچنین عنوان می‌کند که داعش باید اختیار خود را بر مکان‌های مقدس مسلمانان نیز اعمال کند.

الشامی در چالشی مستقیم علیه الظواهری عنوان کرد که اکنون به عهده همه مسلمانان است تا با "خلیفه ابراهیم" بیعت کرده و از او حمایت کنند.

خلیفه ابراهیم اسم جدیدی است که به ابوبکر البغدادی، رهبر داعش نسبت داده شده است. این چهره پنهانکار، تاکنون هرگز در تصاویر تبلیغاتی داعش دیده نشده است.

الشامی با اعلام این که البغدادی بیعت چهره‌های بلندپایه "دولت اسلامی" را قبول کرده است، مدعی شد: بنابراین او پیشوا و خلیفه مسلمانان همه جهان است.

الشامی گفت: در مناطق تحت کنترل این گروه مشروعیت همه دولت‌ها و سازمان‌ها پوچ و باطل است.

این ارزیابی عنوان می‌کند که مرزهای خاورمیانه که به دوران استعمارگری برمی‌گردند دیگر معتبر نیستند. به جای آن خلافتی روی کار آمده که از دل پیروزی‌های منطقه‌ای اخیر داعش بیرون آمده است.

ویدیوئی که از سوی داعش طی روز یکشنبه منتشر شد به صورت تصویری چنین منظوری را رساند و نشان داد، یک گذرگاه مرزی میان الحسکه در سوریه و استان نینوای عراق از بین رفته است.

داعش همچنین تصاویری را نشان داد که در آن‌ها رژه‌ای در شهر رقه سوریه به مناسبت اعلام خلافت خلیفه ابراهیم اجرا شده است.

بازیابی خلافت، رویای اسامه بن لادن، رهبر کشته شده القاعده بود. وی هدفش از تاسیس القاعده را چنین چیزی اعلام کرده بود اما داعش مناطق و شهرهای بیشتری به نسبت القاعده و گروه‌های وابسته به آن به دست آورده است.

گروه موسوم به "القاعده در شبه‌جزیره عرب" در سال 2012 کنترل چند شهر در جنوب یمن را به دست گرفت اما اواخر همان سال از این شهرها بیرون رانده شد.

شیوه‌های داعش به ویژه عادت این گروه در انجام اعدام‌های خودسرانه و عدم پذیرش اختیار الظواهری از سوی آن، منجر به قطع رابطه تلخ و علنی این گروه با سازمان مادر یعنی القاعده شده است.

داعش در ماه فوریه پس از آنکه تقاضای الظواهری برای توقف عملیات‌هایش در سوریه به نفع یک شاخه القاعده به اسم جبهه النصره را قبول نکرد از سوی القاعده طرد شد.

فرماندهی کل القاعده عنوان کرد که داعش شاخه‌ای از گروه القاعده نیست و رابطه سازمانی با القاعده نداشته و القاعده دیگر مسئول اقدامات آنها نیست.

اما موفقیت‌های این گروه توازن را تغییر داده است. الشامی با لحنی که ظاهرا به القاعده و النصره طعنه می‌زد، گفت: آنها هرگز "دولت اسلامی" را برای آغاز همکاری با آن به رسمیت نشناختند در حالی که آمریکا، انگلیس و فرانسه موجودیت آن را تصدیق کردند. آیا ما باید با آن‌هایی که ما را ترک کرده‌اند مشورت کنیم؟ آیا ما باید با کسانی که به ما خیانت کردند و ما را طرد کرده و علیه ما اقدام به تحریک کردند همکاری کنیم؟

چارلز لیستر، یکی از کارشناسان مرکز بروکینگز در دوحه قطر می‌گوید: تاثیر این اعلامیه جهانی خواهد بود و شاخه‌های وابسته به القاعده و گروه‌های افراطگر مستقل باید اکنون انتخاب کنند که یا به این "دولت اسلامی" پیوسته و از آن حمایت کرده و یا با آن مخالفت کنند.

لیستر اضافه کرد: اکنون این که اعضا و حامیان برجسته القاعده و شاخه‌های آن به سرعت البغدادی و اعلامیه آن را محکوم کنند اجتناب ناپذیر است.

این تاثیرات بلندمدت این اقدام است که مهم خواهد بود.

کاهش قدرت القاعده در پایگاه‌های آن در افغانستان و پاکستان، مرگ بن لادن و همچنین منشعب شدن این گروه به چندین شاخه نیمه خودمختار باعث به وجود آمدن نسل جدیدی از افراطگرانی شده که به دنبال یک مرجع معنوی و یک میدان نبرد هستند. گروه داعش چنین چیزی را برای آن‌ها فراهم می‌کند و از ماشین تبلیغاتی قدرتمندی برخوردار است که ویدیوهایی با کیفیت بالا در رسانه‌های اجتماعی منتشر می‌کند.

با این حال چارلز لیستر می‌گوید: القاعده حمایت قابل توجهی را برای خود حفظ خواهد کرد و به مجرد این که غبارها فرو بنشینند، ما احتمالا در وضعیتی دوگانه خواهیم بود و دو گروهی که نماینده افراطگران بین‌المللی بوده و با هم رقابت می‌کنند خواهیم داشت؛ یکی القاعده که با تمرکز محلی و رویکرد تدریجی به دنبال موفقیت است و دیگری گروه دولت اسلامی که تشنه نتایج سریع و رقابت کامل است.

لیستر خاطرنشان ساخت: داعش اکنون به عنوان یک گروه با ساز و کار کنترلی شدید رشد پیدا کرده و به سطح بالایی از بوروکراسی و حسابداری دست پیدا کرده و در عین داشتن کنترل مرکزی، هماهنگی‌های سیاسی نظامی خود را به صورت محلی اجرا می‌کند.

به گفته لیستر، اما برخلاف القاعده این گروه، یک الگوی موثر از مدیریت را توسعه داده که همزمان قوانین سخت‌گیرانه قرون وسطایی را اجرا کرده و همچنین طیف وسیعی از خدمات اجتماعی دوران مدرن را نیز ارائه می‌دهد.

آرام نرگسیان، کارشناس مرکز مطالعات بین‌المللی و راهبردی آمریکا، این سوال را مطرح می‌کند: چطور آن‌ها می‌توانند ساختارهای مدیریتی ایجاد کنند که کاملا بافت اجتماعی این شهرها را از بین نمی‌برند؟

داعش در چهار سال گذشته رشد قابل توجهی پیدا کرده و از فضاهای کنترل نشده و فرقه‌گرایی بین شیعیان و سنی‌ها استفاده کرده تا حمایت و توجه هزاران افراطگر بالقوه را به خود جلب کند. این گروه صدها و شاید هزاران شبه‌نظامی را از جهان عرب و اروپا به خود جلب کرده است.

با این حال، نیروهای این گروه در مناطق وسیعی پخش شده‌اند و اگر ارتش عراق با سازماندهی مجدد تبدیل به یک نیروی موثر شود، آنها به لحاظ عددی و تسلیحاتی در مقابل این ارتش حرفی برای گفتن نخواهند داشت.

گروه داعش در عراق و در غرب و شمال بغداد وابسته به حمایت قبایل سنی قدرتمند بوده و این قبایل میزبان و شرکای آنها هستند.

اگر این قبایل اقدامات داعش را بیش از حد بی‌رحمانه دانسته و یا خلافت آنها باعث به حاشیه رفتن آن‌ها شود بردباری آن‌ها در مقابل دشمنی مشترک یعنی دولت عراق از بین خواهد رفت.

در سوریه چه اتفاقی می‌افتد؟

یکی از بزرگترین سوال‌ها این است که چطور گروه‌های دیگر در سوریه پاسخ این وضعیت را خواهند داد. یکی از گروه‌های افراط گر کوچک سوریه به نام "جیش الصحابه" پیش از این بیعت خود را با "خلافت داعش" اعلام کرده است. در سطح محلی، برخی از نیروهای جبهه النصره نیز، پیش از آن که داعش خلافت خود را اعلام کند بیعت خود را با آن اعلام کرده بودند.

یکی از رهبران النصره در شهر البوکمال در شرق سوریه گفت: ما با داعش متحد شدیم تا جلوی خونریزی را گرفته و خطر جنگ و آوارگی علیه منطقه خود و حومه‌های آن را دفع کنیم.

با این حال دیگر عناصر النصره، روز دوشنبه در این شهر با داعش درگیر شدند و به نظر می‌رسد که همچنان با گروه‌های دیگر حتی گروه سکولار ارتش آزاد سوریه در دیرالزور همکاری می‌کنند. دیرالزور استانی است که داعش حضور قدرتمندی در آن دارد.

اغلب تحلیلگران پیش‌بینی ترکیبی ناسازگار از رقابت و همزیستی، حتی همکاری میان هر دو گروه که ریشه‌های ایدئولوژیک مشابهی دارند، می‌کنند.

اما بسیاری از مسلمانان این اعلام خلافت را یک جسارت ارتدادآمیز و مضحک می‌دانند.

شورای مخالفان سوری در غوطه شرقی که یکی از مناطق مهم درگیری مخالفان سوری با نیروهای دولتی است، چند روز پیش هرگونه اقدام داعش در تشکیل یک "دولت اسلامی" را مورد نکوهش قرار داد.

این شورا در بیانیه‌ای گفت: داعش باید اسم دولت را از نام خود حذف کرده و یک شاخه جنگجو باشد زیرا داعش دارای ساختار مذهبی یا ملموسی نیست.

همچنین عمر ابولیلا، سخنگوی ارتش آزاد سوریه در شرق این کشور اعلام خلافت داعش را "باورنکردنی" توصیف کرد.

وی گفت: میلیون‌ها سوری با داعش همراه نیستند بنابراین چطور آن‌ها می‌توانند در سرزمین ما درباره خلافت صحبت کنند؟»

انتهای پیام

  • چهارشنبه/ ۱۱ تیر ۱۳۹۳ / ۰۹:۴۲
  • دسته‌بندی: گزارش و تحلیل
  • کد خبر: 93041106458
  • خبرنگار : 71415