«باباسفنجی شلوار مکعبی» یک سریال کارتونی آمریکایی محصول کمپانی نیکلودین است که پخش آن از سال ۱۹۹۹ شروع شده و تا کنون ادامه دارد و به خاطر محبوبیت زیادش چند فیلم نیز از روی آن ساخته شده است که همگی نیز با موفقیت روبهرو شدهاند.
داستان در شهر زیردریایی «بیکینی باتم» جریان دارد. باباسفنجی در یک فروشگاه تهیه مواد غذایی همبرگر سرخکن کار میکند و به کار نسبتا ساده و یکنواخت خود بسیار علاقهمند است. شخصیت باباسفنجی با رفتارهای به دور از هرگونه آلایش کودکان کاملا مطابقت دارد. در محیط کار و زندگی خود با یک اختاپوس که دارای شخصیتی خودخواه و یک ستاره دریایی به نام پاتریک که عاری از هرگونه هوش و استعداد است، ارتباط نزدیک دارد. تفریحات مورد علاقه باباسفنجی شکار عروس دریایی و حباببازی است. او داخل یک آناناس زندگی میکند.
«پاتریک» نزدیکترین دوست باباسفنجی است که موجودی ابله است، ولی گاه جملاتی فرای انتظار در دیالوگهایش بیان میکند.
«اختاپوس» شخصیتی بدخلق، خودخواه و خودبرتربین دارد و صندوقدار رستوران است، ولی هیچ علاقهای به کارش ندارد. صاحب رستوران یک خرچنگ دریایی به نام آقای خرچنگ است که عاشق پول و مالاندوزی است. او حاضر است برای پول بیشتر دست به هر کاری بزند. اینها شخصیتهایی هستند که همیشه در کنار باب حضور دارند و روند داستان را پیش میبرند.
به گزارش ایسنا، جام جم در ادامه نوشته است: این انیمیشن چند سالی است در ایران نیز بسیار معروف و محبوب شده و دوبله آن به این شهرت کمک کرده است. انیمیشن باباسفنجی شلوار مکعبی را که از شبکه پویا پخش میشود، محمدرضا صولتی دوبله میکند؛ دوبلوری که برخلاف بسیاری از همکاران خود در مشهد زندگی و کار میکند. برای آگاهی از چند و چون دوبله این انیمیشن با صولتی به گفتوگو نشستیم.
صحبت ما درباره انیمیشن باباسفنجی است که این روزها در میان کودکان ایرانی به محبوبیت خاصی رسیده است. شما هم دوبلور و هم مدیر دوبلاژ این انیمیشن هستید. تا جایی که میدانم این اثر دو بار دوبله شده است؛ سری اول به شبکه نمایش خانگی راه یافت و سری دوم که شما مدیریت دوبله آن را به عهده دارید، از شبکه پویا پخش میشود. از دوبله این کارتون برایمان بگویید.
اولین بار که باباسفنجی دوبله شد، من گوینده دو نقش بودم؛ نقش اختاپوس که معروف شد به بختاپوس که البته این اسم به خاطر اشتباه و نداشتن خلاقیت مترجم آن زمان رخ داد و نیز نقش آقای خرچنگ را من گفتم.
در آن سری فقط قرار بود دو نقش را بگویم که بعدها دوبلوری که قرار بود نقش پاتریک را بگوید نیز نتوانست کار را ادامه دهد و من گوینده پاتریک هم شدم. آن زمان لحن خاصی در برخی سریالهای تلویزیونی وجود داشت که کمی سطحی بود و من هم به خاطر سلیقه مدیر دوبلاژ آن سری مجبور شدم کمی نقش پاتریک را سطحی اجرا کنم. گوینده باباسنفجی و پلانکتون افراد دیگری بودند با ادبیاتی متفاوت از آنچه امروز از تلویزیون شاهد آن هستیم، این نقشها را گویندگی میکردند.
بعد از مدتی همه چیز عوض شد و تیم به کلی تغییر خیلی از گویندهها با ما کار نمیکردند یا اصلا دوبله را کنار گذاشته بودند تا اینکه مدیریت دوبله این مجموعه از سری دوم آن به من سپرده شد و من هم مجبور شدم به جای همه شخصیتها خودم حرف بزنم که خدا را شکر مردم خیلی باب اسفنجی جدید را دوست دارند.
البته باید بگویم باباسفنجی اصلی زیاد مودب و بامزه نیست، اما من برایش لحن و ادبیات خاصی طراحی کردم که او را برای ما ایرانیها قابل قبول کرد. در همین زمان محل زندگی خودم را تغییر دادم و به مشهد آمدم، ولی تعدادی از ویدئورسانهها از من خواستند با آنها همکاری کنم و این کار ادامه پیدا کند.
من در مشهد زندگی میکنم، به همین دلیل دسترسی به گویندههای خوب ندارم و زمان محدودی هم برای دوبله به من میدهند. بهعنوان مثال میگویند فلان قسمت از انیمیشن را برای دو روز دیگر میخواهیم پس گویندگی تمام شخصیتها را خودم به عهده گرفتم.
شاید کلیت این کار کمی سخت باشد و کمی هم عجیب، ولی در مجموع کار بدی از آب در نیامده و توانسته نظر مثبت مخاطبان را جلب کند. دلیل موفقیت دوبله این کار را در چه میدانید؟
واقعا اینکه این کار توانسته نظر مخاطبان را جلب کند جای شکر دارد. من در زمان دوبله باباسفنجی، قسمتهای فانتزی زیادی به داستان اضافه کردم. هرچند در ابتدا کمی میترسیدم که شاید این کار با بازخورد منفی مردم روبهرو شود، ولی چند قسمتی که از پخش سریال گذشت و این قسمتها پخش شد با استقبال مواجه شد. وقتی قرار شد شبکه پویا راهاندازی شود، مدیران این شبکه از من خواستند باباسفنجی را با همین ادبیات دوبله و از همین صداها استفاده کنم و وقتی متوجه شدند تمام شخصیتها را خودم میگویم، بسیار تعجب کردند با این حال تمایل داشتند دوبله این اثر را با همین روند ادامه دهم.
البته گویا مدیران شبکه پویا بنا به درخواست مردم و استقبال آنها خواستار ادامه این روند دوبله شدند؟
بله دقیقا همینطور است، در شرکتهای بزرگ تولید انیمیشن مانند والتدیزنی یا پیکسار هم پیش میآید که یک نفر به جای شخصیتهای زیادی در یک اثر انیمیشنی صحبت میکند، ولی در ایران این اتفاق تا کنون نیفتاده و باباسفنجی نخستین تجربه به این شکل بود.
کمی درباره دوبله باباسفنجی صحبت کنید. با توجه به اینکه شما در مشهد زندگی میکنید، کار چگونه پیش میرود؟
اثر جدید را به همراه متن آن به من میدهند و من متن را به مترجمی که کارش را میپسندم و قبول دارم، میدهم. ترجمه را برای مدیران تولید شبکه پویا میفرستم که آنها نیز متن را تا حدی که در تخصص آنهاست و البته با توجه به شرایط فرهنگی کشورمان ویراستاری میکنند و مجددا متن را برای من میفرستند. من هم بعد از چند روز کار دوبله شده را برای آنها ارسال میکنم.
باباسفنجی اصولا زیاد مودب نیست و نسبت به فرهنگ ما کمی شر و بازیگوش است و شوخیهایی میکند که شاید زیاد خوشایند ما ایرانیها نیست، بهعنوان مثال در نسخه اصلی او به بزرگترها احترام نمیگذارد و هر حرفی را نزد آنها میزند. پس مجبور شدم برخی جملهها و کلمات او را یا تغییر دهم یا حذف کنم. برای دوبله این مجموعه کارتونی ادبیات ویژهای را طراحی کردم تا هم شخصیت باباسفنجی و دوستانش جذابیت خود را حفظ کنند و هم ادبیات او برای مردم قابل پذیرش باشد.
یعنی میزان وفاداری به متن اصلی در دوبله شما کم است؟
نه اصلا، اتفاقا خیلی زیاد است و من سعی میکنم دوبله بر اساس متن اصلی باشد، ولی در بخشهایی که به فرهنگ ما ربطی ندارد کمی دست میبرم و متن را عوض میکنم تا انیمیشن بار آموزشی هم داشته باشد.
شما گفتید به جای همه شخصیتها خودتان صحبت میکنید. سوئیچ کردن این شخصیتها را چگونه انجام میدهید؛ یعنی چگونه پاسکاری دیالوگها را انجام میدهید؟
این اتفاق آنقدر هم که فکر میکنید سخت نیست، البته این سختی در ابتدای کار بود، ولی اکنون دیگر روان شده و راحت از روی شخصیتی، روی شخصیت دیگر میپرم.
در این انیمیشن شما به جای همه شخصیتها صحبت میکنید، ولی به هر حال داستان شخصیتهای فرعی یا زیرصداهایی هم دارد. با آنها چه میکنید؟
آنجا که بهعنوان مثال مردم شهر هورا میکشند و صدای مشخصی را تولید میکنند خودم میگویم، ولی برای بخشهایی هم صداسازی میشود. اگر فقط همهمه باشد مثل جیغ کشیدن افراد یا همهمه مبهم از صدای اصلی فیلم استفاده میکنم.
یعنی بخشهایی هم هست که از صدای اصلی سریال استفاده کنید؟
بله، برخی اوقات مجبور میشوم از این ترفند استفاده کنم. مثلا صدای برخورد آب و صدای انفجار و یا بوق ماشینها را از نسخه اصلی داستان میگیرم.
خودتان از کدام شخصیت انیمیشن باباسفنجی شلوارمکعبی خوشتان میآید و با او احساس نزدیکی میکنید؟
من همه را خیلی دوست دارم، ولی شخصیت خرچنگ کمی آزارم میدهد چون خسیس است و تنها به فکر مسائل مادی است، ولی بقیه شخصیتها را دوست دارم.
اشاره کردید گاهی دیالوگهای شخصیتها را عوض میکنید به همین خاطر شاید چیزهایی که شما درباره خرچنگ میدانید که در متن اصلی وجود دارد با چیزی که مخاطب میبیند فرق داشته باشد. به همین خاطر شما او را دوست ندارید. شاید شما شخصیتهای دیگر باباسفنجی را تلطیف کرده باشید، ولی خرچنگ کاملا خرچنگ اصلی نسخه اصلی داستان باشد؟
دقیقا همینطور است. خرچنگ در نسخه اصلی بیتربیتتر از چیزی است که ما در ایران میبینیم. او خیلی بیادبانه حرف میزند و من مجبورم صحبتهای او را تغییر دهم و در بسیاری از سکانسهای سریال او چیزی به نام احترام به دیگران را در فرهنگ خود ندارد، ولی من جلوی این موارد را در دوبله میگیرم تا شخصیتی نشود که برای کودکان بدآموزی داشته باشد. حال با تمام این شرایط باز هم شخصیت منفی داستان از دید من آقای خرچنگ است.
البته این نکته را هم یادآوری کنم که در ابتدا میخواستم صداها را از روی صدای اصلی شخصیتها تقلید کنم، صرفا به این نتیجه رسیدم که این انیمیشن میتواند جور دیگری هم دوبله شد. به کاری ماندگار و متفاوت تبدیل شود، به همین دلیل هر کدام از شخصیتها را تحلیل کردم و برای آنها موقعیت اجتماعی، فردی و فرهنگی خاصی در نظر گرفتم و بر این اساس آنها را دوبله کردم و همه تلاشم را کردم تا باباسفنجی تازهای را خلق کنم.
باتوجه به سابقه کاریتان شما بیشتر در زمینه دوبله انیمیشن فعال بودهاید. این انیمیشن ویژگی خاصی دارد که شما را به سمت خود کشیده است؟
من اصلا آدم طناز یا کارتونبین حرفهای نبودم. انیمیشن را دوست داشته و دارم، ولی اینگونه نیست که بگویم از ابتدا تنها به انیمیشن فکر میکردم. وقتی وارد کار دوبله شدم، بین اعضای انجمن گویندگان قدیمی و انجمن جدیدی که راهاندازی شده بود، اختلافاتی به وجود آمده بود و من عضو انجمن گویندگان جوان بودم که قرار بود تنها انیمیشن دوبله کنند و انجمن گویندگان قدیمی به دوبله سریالها و فیلمها بپردازد. اینگونه بود که من وارد دنیای پر از رنگ و شاد انیمیشن شدم.
من برای این که در دوبله بمانم به خلق تیپها و شخصیتهای عجیب و غریب جدید روی آوردم که مورد توجه و استقبال قرار گرفت و من هم تمرکز اصلی کارم را روی دوبله انیمیشن گذاشتم. تاکنون هم انیمیشنهای زیادی را دوبله کردهام و همه از من انتظار دارند بیشتر از این که روی فیلم و سریال متمرکز شوم، کارتون دوبله کنم. تنها ایراد این کار این است که صدای من قابلیتهای زیادی داشت که خیلی از همکاران دوبلورم آن را تائید میکردند، اما حالا فقط کارتون دوبله میکنم هرچند از کارم راضی هستم، اما صدای واقعی من ربطی به انیمیشن و شخصیتهای کارتونی ندارد !
به این بحث اشاره کردید که چطور وارد دوبله انیمیشن شدید ولی الان سالهاست در یک نوع تیپ خاص کار میکنید که به عقیده من این موضع یک شمشیر دولبه است و دوبلور را به فردی تبدیل میکند که تنها برای یک شخصیت خاص مورد استفاده قرار میگیرد یا به قولی تیپی یکسان به خود میگیرد. نظرتان درباره تیپسازی و لهجهگویی در دوبله انیمیشن چیست؛ چون دوبلورهای باسابقه با این کار مخالف هستند و این روش سوءتفاهمهای زیادی را به وجود آورده است؟
برخی مواقع خود من هم برای برخی شخصیتها، لهجه طراحی کردهام. مثلا در داستان کوسه، من باید به جای دو عروس دریایی حرف میزدم که در نسخه اصلی آنها با لهجهای که به لهجه جامائیکایی نزدیک بود و کلا به گونهای خاص صحبت میکردند. چون لهجه آنها به گونهای بود که در زبان فارسی به لهجه و گویش مردم خراسان جنوبی نزدیک بود. من پیشنهاد دادم اینها را با لهجه خراسانی بگویم و لهجه نیشابوری و مشهدی را باهم مخلوط کرده و به جای آنها صحبت کردم که اتفاقا بسیار هم مورد توجه قرار گرفت. آنها اصلا حرفها را کامل ادا نمیکردند، یک جور خاص حرف میزدند و اتفاقا خیلی هم دوست داشتنی بودند. به عقیده من در تیپسازی نباید تنها به لهجه بسنده کرد، بلکه باید کمی هم تحقیق کرد که چه صدایی برای چه شخصیتی خوب است و بعد آن را اجرا کرد.
در انیمیشن باباسفنجی هم از لهجه استفاده کردهاید؟
پلانکتون و پاتریک نمونه این موضوع هستند. همه میگفتند من برای گویندگی آنها از لهجه استفاده کنم، ولی من لحن خاصی به این دو دادم. پاتریک وقتی صحبت میکند لبهایش را جمع میکند و با لحنی خاص صحبت میکند، من دوستی در دوران راهنمایی داشتم که لهجه عجیب و خاصی داشت که من از آن صدا و لهجه برای پاتریک استفاده کردم، ولی اصولا سعی میکنم تقلید نکنم و با تحقیق روی شباهتهای لهجهای و گویشی به شخصیتها جان ببخشم.
بعضی اوقات در انیمیشنها، شخصیتها شکلهای غیرمتعارف دارند، مثلا دهانشان بسیار بزرگ است یا حالت صورتشان به گونهای است که بیننده انتظار دارد صدایی متناسب با آن حالت دهان بشنود. برای رفع این مشکل چه میکنید؟
این بستگی به دوبلور و تجربیاتی که کسب کرده، دارد. برخی اوقات باید دوبلور به این فکر کند که چه صدایی متناسب با چهره شخصیتی است که قصد دارد جای او صحبت کند و از همان تن صدا استفاده کند. بهعنوان نمونه در انیمیشن ماشینها که من کار دوبله آن را به عهده داشتم شخصیتی بود به نام ماتر که به خاطر دندانها و لحن خاص تگزاسیاش کار دوبلور را سخت میکرد. من مجبور شدم برای این شخصیت وقت زیادی بگذارم تا به لحن و لهجه مورد قبولی برسم.
انتهای پیام