ایران با کسب رتبه 17 تولید علم جهان، همچنان بر سکوی نخست شتاب رشد تولیدات علمی قرار دارد.
به گزارش سرویس علمی ایسنا، حفظ این عنوان تا کنون، مایه مباهات و افزایش اقتدار کشور در عرصه بینالمللی بویژه عرصه سیاست خارجی، عامل کاهنده «تاثیرات فشارهای سیاسی و گسترش دامنه تحریمهای اقتصادی علیه ایران» و سندی محکم بر این موضوع بوده است که لحن تهدیدآمیز غرب تاثیری در پیشرفتهای علمی ایران نداشته است.
از همین رو ، و با توجه به رشد 11 برابر متوسط جهانی پیشرفت علم ایران، رهبر معظم انقلاب اسلامی، «حفظ شتاب علمی کشور» را ضرورتی بسیار اساسی خواندهاند و تحقق رسالت تاریخی انقلاب اسلامی را نیازمند متوقف نشدن حرکت پرشتاب علمی کشور و بوجود نیامدن سکته، وقفه یا تردید و تنبلی دانستهاند.
با این حال همانگونه که رهبری نیز تاکید کردهاند که دیگر کشورهای تولید کننده علم بیکار یا به تماشا ننشستهاند و بر تولیدات علمی خود میافزایند؛ نباید از بیان برخی واقعیتها و ذکر تذکراتی چند غافل شد: لزوم توجه به حفظ رتبه ایران در تولید علم جهان و نیز شتاب رشد تولید علم، رفع عوامل موثر بر کاهش کیفیت مقالات و ضرورت ارتقای رتبه جهانی ایران در کیفیت مقالات و نیز ثبت اختراعات حاصل از مقالات علمی، جبران فرصتهای از دست رفته به دلیل مشکلات بودجهای پژوهش و نیز اصلاح شیوههای مورد انتقاد مدیریت بودجه پژوهش در کشور و ... دغدغههایی از این دست هستند که بر رشد تولید علم ایران تاثیرگذار خواهند بود و اگر سریعتر به فکر حل موانع نباشیم، توقف رشد علمی با توجه به گرایش بیش از پیش کشورها به کسب جایگاه بالاتر رتبههای علمی، برای رسیدن به اهداف سیاسی و اقتصادی بویژه داشتن سهم بیشتر در جغرافیای سیاسی و نقشه توزیع قدرت در جهان، بعید نیست.
در همین زمینه خبرنگار علمی ایسنا، گفتوگویی با دکتر محمد عبداللهی، استاد دانشکده داروسازی دانشگاه علوم پزشکی تهران ، نخبه پزشکی و از پژوهشگران برجسته کشور در حوزه علوم دارویی انجام داده است.
وی دانشمند برگزیده آکادمی علوم جهان اسلام در سال 2005 ، برنده چند جایزه از جشنواره های مختلف و نیز از برندگان جایزه علامه طباطبایی بنیاد ملی نخبگان است.
عدهای بر این عقیدهاند که رشد تولید مقالات علمی کشور چندان کمکی به حل مشکلات نکرده است و به همین جهت ارزش واقعی شتاب رشد علمی ایران، از منظر آنها زیر سؤال است، به نظر شما شتاب رشد علمی ایران و تداوم آن، تا چه اندازه مهم است؟
کشور ایران در سال های اخیر توانسته است رشد خوبی در پژوهشهای علمی داشته باشد و نظر دنیا را به خود جلب کند؛ رشدی که محدود به علوم پزشکی یا دارویی نبوده و بسیار فراتر و در همه رشتههای علمی بوده است. از سویی دیگر، رتبه های علمی، کمتر از رتبه های ورزشی برای کشور امتیاز نمیآورند و بلکه باعث افزایش قدرت و عزت کشور نزد جهانیان میشوند و حتی قدرت کشور را در مذاکرات سیاسی افزایش می دهند. اگر کشوری همانند برزیل به داشتن فوتبالیستهای قوی معروف است، چرا ایران به داشتن دانشمندان علمی معروف نباشد؟
در توضیح این دلیل همچنین باید گفت که بر اساس یک اصل کلی، فرق اساسی میان قبل از ورود به دانشگاه و بعد از ورود به آن در حوزه پژوهش است. در دانشگاهها سعی میشود یادگیری با پژوهش انجام شود و هرچه میزان پژوهش بیشتر باشد، دانشجویان بهتری پرورش مییابند. پس قسمتی از پژوهش و بودجه های پژوهشی صرف آموزش می شود؛ حتی اگر پژوهشی انجام شود که به هیچ محصول و تولید علمی نرسد. این را هم باید متذکر شد که پژوهش با نوشتن طرح یا بیان مسأله یا روش کار شروع شده و در پایان نیز با نوشتن گزارش کار بصور مختلف از قبیل مقالات علمی در مجلات معتبر یا کنگره های جهانی یا ثبت اختراع یا تولید محصول ارزیابی شده و پایان مییابد. اما اصولا همه پژوهشهای علمی منجر به محصول یا مقاله نمی شوند بلکه در مراحل پیش از آن باقی میمانند. زیرا علم همانند یک کلاف پیچیده میماند که هر گروه علمی فقط قسمتی از آن را در مییابد و نهایتا مجموعه کارها منجر به یک یافته علمی میشود. لذا اگر یک فرد دانشگاهی در طی زندگی علمی فقط در یک قسمت خبره و صاحبنظر شود اشتباهی رخ نداده است.
ارزیابی مراکز علم سنجی جهانی تا چه اندازه معتبر و مهم است؟
اصولا علم نحوه ارزیابی تخصصی خود را دارد و معمولا توسط مراکز علم سنجی پیشرفته با استفاده از فرمولهای پیچیده انجام می شود و برای خود دارای یک رشته تحصیلی دانشگاهی است؛ بنابراین میتوان گفت همه کشورهای جهان وقتی با هم از نظر علمی مقایسه میشوند با یک سری ملاک های همگون ارزیابی و ردهبندی میشوند؛ لذا گزارشات مراکز علمسنجی جهانی در مورد شتاب علمی کشور را نباید دست کم گرفت. رشد علمی ناگهان حاصل نمیشود؛ بلکه نیازمند بسترسازی و طی زمان است.
پس اینکه گفته میشود صرف تولید مقاله به درد نمیخورد و پژوهش باید ناظر بر حل مشکلات کشور باشد، تا چه اندازه جای تامل دارد؟
باید عرض کنم به جای مقاله بهتر است سوال شود پژوهش به چه درد میخورد؟ زیرا مقاله گزارش انجام یک پژوهش است! و اگر گفته شود که پژوهش ها باید مشکلات کشور را حل کنند، حرف کاملا درستی است اما نباید فراموش کنیم که حرف جدیدی نیست؛ زیرا یکی از سوالات قبل از پذیرش انجام هر پژوهش همین مطلب است و همیشه رعایت شده است. اصولا محققین دانشگاهی دارای خطوط پژوهشی گوناگون هستند و معمولا آنهایی که در یک خط حرکت میکنند نهایتا به مرور زمان به یک یافته قابل استناد و معتبر میرسند و به اصطلاح صاحب نظر و مشی میشوند و لذا می توان گفت تولیدات علمی مطلوب داشته اند. حالا یک صنعت خوب و یک دولت مدبر چنین فردی را شناسایی کرده و به او ماموریت می دهد و کار مشخصی را از ایشان طلب می کند. همین جا ارتباط صنعت و دانشگاه معنی پیدا میکند؛ اما متاسفانه صنعت در ایران کمتر به فکر تحقیق و توسعه است و تمایل دارد یک کار روتین و یک محصول معمولی را بدون دردسر و صرف بودجه و طی تحقیق و توسعه انجام دهد. بطور مثال بودجه ای که بعضی از صنایع داروسازی بزرگ جهان صرف تحقیق و توسعه می کنند تا به داروهای جدید برسند بعضا از بودجه های کل دولت بعضی از کشور ها بالاتر است.
بنظر شما کیفیت تحقیقات علمی و مقالات ایران چگونه است و سطح آنها را چگونه ارزیابی میکنید؟
اصولا کیفیت مقالات به پارامترهای گوناگونی بستگی دارد. در مرحله اول محتویات مقاله و موضوع آن مهم است و این که چقدر کاربرد جهانی دارد و مورد استنادات دیگران در گوشه گوشه جهان قرار میگیرد. این امر نیاز به زمان دارد و انتظار دیدن استنادات سریع از هر مقاله چاپ شده انتظار درستی نیست. این امر توسط موسسات علمسنجی جهان با استفاده از فرمولهای ریاضی پیچیده انجام میشود و هم اکنون افراد، دانشگاهها، مجلات، اختراعات، و کشورها بر اساس همین فرمول ها رده بندی میشوند. آخرین فرمول معتبری که توسط فیزیکدانان مطرح شده و مورد پذیرش دیگران قرار گرفته شاخص H است. بر اساس نمایه مزبور می توان همه موارد فوق الذکر را ردهبندی کرد. ایران در این قسمت نیاز به پیشرفت و سرمایه گذاری دارد و از این نظر از کشورهای دیگر و حتی منطقه کمی عقب است ولیکن از نظر تعداد مقالات در سطح بالاتری تا سال 2012 قرار داشت که در سال 2013 رشد نکرد و روند کاهشی در سال 2014 انتظار میرود. البته باید تاکید کنم که کاهش کمیت خواسته خوبی نیست و در عوض افزودن به کیفیت بسیار بسیار ایده آل است. از سویی دیگر متاسفانه بر اساس قوانینی که هم اکنون در دانشگاههای ایران و همچنین خیلی از دانشگاههای دیگر جهان وجود دارد اگر دانشجویی نتواند مقاله داشته باشد نمی تواند نمره کامل فارغ التحصیلی بگیرد و لذا باید تلاش کند تا مقاله داشته باشد. حال آن که اصولا انجام پژوهش و نوشتن مقاله نیازمند تمرکز و آرامش است و اگر تهدید به عدم فارغ التحصیلی، ذهن دانشجو را اشغال کند، ممکن است خیلی از اتفاقات بد از جمله چاپ مقالات بی کیفیت رخ دهد. این امر در دنیا در حال بررسی است.
به هر حال ، نظر شخصی بنده این است که این اجبار بهتر است حذف شود و در عوض می توان به جایگزین ها فکر کرد. اصولا معیارهای کیفیت پژوهش فقط به مقالات علمی حاصل از پژوهش ختم نمی شود بلکه سایر موارد از قبیل امکان ثبت اختراع یا ارائه در کنگره های علمی یا تهیه منوگراف ها یا مشارکت با اساتید شناخته شده در نوشتن فصول کتاب های معتبر یا ساخت محصول نیز قابل بررسی هستند و البته در بعضی از دانشگاهها بر اساس مجموعه این موارد اقدام می شود. اما نباید فراموش کنیم که مسائل علمی محدود به کشورها و مرزها نیستند و لذا نمی توانیم از ملاکها و ارزیابی های جهانی خود را دور کنیم. تصمیمات در این زمینه نباید هیجانی و ناپیوسته باشد. وقت زیادی گذاشته شد نا نقشه جامع علمی کشور و دانشگاهها نوشته شد و بهتر است آن را پیگیری کرد. تقلبهای علمی محدود به کشور ایران نیست بلکه میتوان گفت ایران کمترین مشکلات را داشته است. اصولا هر چیز خوب قسمت ناخوب هم می تواند داشته باشد. اما به هر حال نمی توان نوشتن مقاله را زیر سوال برد که ماهیتا باعث بسط و ماندگاری علم می شود.
آیا کاهش رشد علمی در سال 2013 با تحریم های جهانی ارتباط داشته است؟
تحریم های جهانی کماکان تاثیرات منفی داشته است. مثلا میزان شرکت در کنفرانس هاس بین المللی عملا به در صد ناچیزی کاهش یافته است. عدم امکان مبادلات بانکی یا عدم صدور ویزا در موارد بسیاری از امکان مشارکت علمی همکاران کاسته است. یکی از مهمترین ابزارهای علمی یعنی اینترنت از سرعت خوبی در مقایسه با کشورهای هم ردیف برخوردار نبوده است. خیلی از دانشجویان و اعضای هیئت علمی امور علمی را در منازل انجام می دهند و با مشکل کم بودن سرعت اینترنت مواجه هستند.
آیا نخبگان دانشجو از تحصیل در دانشگاههای داخلی راضی هستند؟
با احتیاط بخواهم پاسخ دهم باید عرض کنم چنین احساسی ندارم که کاملا راضی باشند. اگر بتوان با پیگیری بنیاد نخبگان، دانشجویان نخبه در دانشگاهها رها نشوند و برای آنها یکی از اساتید نخبه دانشگاه انتخاب شود و از وی بطور ویژه خواسته شود تا استعداد نخبه را پرورش و تقویت و در مسیر اعتلا تکمیل کند و به درجات علمی بالاتر برساند کار بسیار شایسته ای انجام شده است. مثال بارز این امر بوعلی سینا است که پنج تن از مریدان و شاگردانش با الهام گرفتن از وی، تبدیل به دانشمندان معروف عصر خود شدند. بالاخره بوعلی سینا در دانشگاهی تحصیل نکرده بود و مدرک دکتری یا غیره نداشت. در حال حاضر این امر بدین صورت که عرض کردم پیگیری نمی شود و متاسفانه چنین ارتباطی ایجاد نمی شود.گاهی نخبه ها در دانشگاه به آرزوهای خود نمیرسند و امیدهای خود را نمییابند و لذا بدنبال آرزوهایشان به دانشگاههای خارجی مهاجرت می کنند، به امید آنکه محل و استاد بهتری پیدا کنند
توصیهای در این باره دارید؟
اعتبار دانشگاهها به داشتن فضا یا لوازم یا حتی منابع مالی نیست بلکه نیروی انسانی حرف اول را در اعتبار بخشی دانشگاهها میزند. دانشگاهها در جهان به داشتن نیروهای علمی و برندگان جوایز معتبر علمی و رتبه های بین المللی بالا میبالند. داشتن یک نیروی نخبه با خود اعتبار و عزت و منابع مالی و مشارکت های بین المللی را بدنبال دارد. لذا به مقوله نیروی انسانی کارآمد علمی در دانشگاهها باید بسیار حساس بود. انتظار می رود نیروهای علمی در مراکز دانشگاهی باشند که کار اصلی آنها دانشگاه باشد و دغدغه های کارهای ثانوی نداشته باشند و لذا دانشجویان نیز بتوانند از علم ایشان استفاده کنند. حفظ امید در دانشجویان نیازمند داشتن نیروهای علمی قوی و امیدوار و عالم و متعهد در دانشگاههاست
چه راههای دیگری برای حفظ شتاب علمی کشور توصیه می کنید؟
راههای دیگری که برای حفظ شتاب علمی قابل ذکر است، شایسته سالاری است. منظور بنده این است تصمیمگیریهای یک مجموعه علمی باید کاملا علمی باشد و کمتر متاثر از امور مداخلهگر در شایسته سالاری انجام شود. نخبگان باید احساس کنند در جایی مشغول به تحصیل و کار هستند که عالمانه ترین تصمیمات گرفته میشود. اصولا اداره دانشگاه با اداره سایر مجموعه های کارمندی فرق دارد زیرا مملو از افراد عالم است که معمولا زودتر از بقیه جامعه متوجه مشکلات می شوند و نیاز دارند با ایشان بر اساس علم و منطق رفتار شود.
آیا ایران به مرجعیت علمی جهان می رسد؟
بنده احساسم این است ایران به مرجعیت علمی در جهان خواهد رسید. مشارکت دانشگاهیان ایران در نگارش و ویرایش کتاب های مرجع جهانی کم است. برای رسیدن به مرجعیت علمی لازم است در این قسمت خیلی بیشتر فعال باشیم.
وضعیت ارتباطات علمی بین المللی در ایران را چگونه ارزیابی میکنید؟
وجود ارتباطات بین المللی و جذب دانشجویان خارجی و در کنار هم قرار گرفتن دانشجویان با فرهنگ های مختلف در محیط های دانشگاهی باعث ارتقای علم میشود. هم اکنون چنین اقدامی در حال انجام است و دانشگاهها اقدام به جذب دانشجویان خارجی میکنند که البته شواهد حاکی از موفقیت های نسبی این امر است. بنده این اقدام را بسیار خوب می دانم و تجربه خوبی از حضور چنین دانشجویانی در کنار دیگر دانشجویان دارم. حضور دانشجویان با فرهنگ های مختلف از نقاط مختلف جهان باعث ارتقای علمی است. سعی کنیم تا جای ممکن ارتباطات بین المللی را افزایش دهیم زیرا علم محدود به کشورها نیست. لذا در قسمت علمی همه دانشگاهها و مراکز علمی جهان با هم مبادلات علمی و صحبت های علمی می کنند و این کار را با ملاقاتهای حضوری و چاپ مقالات و کتاب ها و سایت های اینترنتی انجام می دهند. ایران با داشتن منابع مالی حاصل از فروش نفت و گاز و داشتن نیروهای انسانی با استعداد می تواند در بسط ارتباطات بین المللی از دیگر کشورها پیشی بگیرد اما در حال حاضر کشورهای منطقه در این امر از ایران خیلی جلوتر هستند. دانشگاهها و مراکز علمی معتبر اقدام به تاسیس شعبه هایی در کشورهای استقبال کننده میکنند و چنین امری با بسیاری از کشورهای خاورمیانه دیده میشود.
انتهای پیام