تهران و سالنهای کنسرتش میزبان گروههای موسیقی متفاوتی هستند؛ از کلاسیک غربی و کلاسیک ایرانی تا موسیقیهای پاپ و...اما کنسرتی که ذاتش بر خنده استوار باشد، نه! یعنی کنسرتی که یک نفر برای شما اجرا کند و شما فقط بخندید.
«حسن ریوندی» یک استندآپ کمدین است که کنسرتهای خنده را در ایران پایهگذاری کرده و با تقلید صدای خوانندگان مختلف به همراه مطرح کردن طنزهای اجتماعی، قصد دارد شادی را به زبانی متفاوت به مخاطبانش تزریق کند.
ریوندی کار خود را با تقلید صدای شخصیتهای کارتونی شروع کرد و سپس به تقلید صدای خوانندگان سنتی ایران از جمله شهرام ناظری و خوانندگان پاپ همچون مرحوم ناصر عبداللهی و علیرضا عصار پرداخته است.
آنچه میخوانید، گفتگوی خبرنگار بخش موسیقی خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، با حسن ریوندی است که بهانه برگزاری «کنسرت خنده» در برج میلاد انجام شده است.
***
بخش مهمی از هنر شما به تقلید صدا برمیگردد. این هنر ذاتی است یا بر اثر تمرین و ممارست زیاد بر مبنای علاقه این توانایی را پیدا کردید؟
بعضی هنرها نیازمند این است که فرد استعداد و پیشزمینهای از آن هنر داشته باشد که البته زیاد هم نمیشود این موضوع را ملاک قرار داد. مثلی هست که میگوید، یک انسان فلج اگر قهرمان دو نشود، مقصر خودش است نه کس دیگر. این موضوع یعنی توانمندی انسان آنقدر بالاست که میتواند قدرتهای الهی را به منصه ظهور برساند. این طبیعی است که با تمرین و ممارست در هر رشتهای میتوان موفق شد.
شما که توانایی تقلید صدای خوانندگان فعال در ژانرهای مختلف را دارید، از شهرام ناظری تا بنیامین و محسن یگانه یعنی علاوه بر تقلید صدا تکنیکهایی را هم از آواز میدانید، پس چرا به صورت مستقل کار موسیقی نمیکنید و تقلید صدا انجام میدهید؟
علاقه من از کودکی به سمت این کار بود و در 15 سالگی اولین قرارداد مالیام را امضا و به روی صحنه رفتم. از همان دوران وقتی صدای شخصیتهای یک فیلم یا کارتون را شبیهسازی میکردم، بسیار مورد استقبال قرار میگرفت. این به من انگیزه میداد تا این کار را ادامه دهم. تا به سن 20 سالگی رسیدم و دوست داشتم خواننده شوم. به این دلیل که احساس میکردم، خوانندهها جایگاه خاصی در جامعه دارند و خیلی به آنها توجه میشود. آنها قطعات خاطرهانگیز میسازند، مردم دوستشان دارند و...با خودم گفتم چرا من این من این کار را نکنم؟
پس از آن در کلاسهای مهارت خلاق، ارتباط موثر، فن بیان، گویندگی و.. شرکت کردم و با خودم فکر دیگری کردم و گفتم اگر قرار باشد هنری را به جامعه عرضه کنم، چرا آن هنر شاد کردن مردم نباشد و از تقلید صدای صرف بیرون آمدم. به این معنا که بخوانم و هم بتوانم مردم را بخندانم. اینها را با هم تلفیق کردم. پس از آن متوجه شدم چقدر جامعه ما برای این کار ظرفیت دارد. من هم میخواهم هنری را ارائه دهم که انواع سلیقهها را در برگیرد و مخاطبان رضایت داشته باشند.
هنرمندانی که صدای آنها را تقلید میکنید، واکنشی هم به این کار شما نشان دادهاند؟
معمولا از این بابت خوشحال هستند، زیرا به نحوی باعث تبلیغ و معرفی کارشان هم میشود.
تقلید صداهای متفاوتی از شما شنیده میشود، مثل شهرام شکوهی، سیروان خسروی، محسن چاوشی و...صدایی هم هست که نتوانید تقلید کنید؟
معدود زمانهایی این اتفاق افتاده است. خیلیوقتها هم شده که تصور میکنم صدایی خاص را نمیتوانم تقلید کنم، اما با تمرین و ممارست این کار انجام گرفت و خیلی هم خوب از آب درآمد.
علیرضا افتخاری در مصاحبهای گفته است که «اگر کسی توانست صدای من را تقلید کند سر من از آنِ اوست؛ من تراشی به صدایم دادهام که کسی نمیتواند آن را تقلید کند.» نظر شما در اینباره چیست؟
این نظر شخصی ایشان است. بنده اگر پس از مدتی تمرین کنم، این صدا را هم در میآورم. البته چندی پیش هم در تلویزیون صدای خوانندهای را شنیدم که بسیار شبیه صدای او بود.
تقلید صدای هنرمندانی که آواز ایرانی کار میکنند، برایتان دشوارتر است؟
بله تا حدی. شاید تحریرهای آواز ایرانی تاحدی مشکل باشند، اما آن هم یک تکنیک است که با ممارست و تمرین حل میشود.
در زمینه آواز دوره تخصصی و یا آموزشی هم دیدهاید؟
حدود 10 سال قبل در کلاسهای سلفژی شرکت کردم که امتحان ورودیاش را زندهیاد محمد نوری گرفت و آقای شفقی هم به ما آموزش میداد. کلاسهای فن بیان و مجریگری هم بود که کمک زیادی کرد.
به تکرار نرسیدن تا چه حد دغدغه شماست و چقدر کار شما را دشوارتر میکند؟
شیوه کار من همین است. مردم تکرار را دوست ندارند. اگر بهترین غذای زندگی شما ماکارونی باشد و سه شب پشت هم ماکارونی بخورید، ترجیح میدهید شب چهارم به نان و ماست روی بیاورید. مردم هم همینطورند. دوست دارند هر روز کار جدید بشنوند. مثلا چقدر ناظری بخوانم؟ خب، باید شجریان هم بخوانم. این کار سختی است، اما با ارزش است.
در اجراهای شما چقدر از افکتهای صوتی استفاده میشود؟
حاضران در این اجرا صدای من را میشنوند و قرار نیست لبخوانی کنم، اما صدابردارها در صورت لزوم به موسیقی افکتهایی را میدهند که صدا از حالت خشکی درآید.
این اجراها تا چه حد بداهه و تا چه حد از پیش تعیین شدهاند؟
برای کسی که یک شومن است، بداههها از میان جمعیت انتخاب میشوند و گاهی خودم سوژه میشوم. صحنه، دیوار، میکروفون و... سوژهها در لحظه ساخته میشوند. مردم بداههها را بیشتر دوست دارند.
میتوان به صورت خلاصه بیان کرد که در این کنسرتهای خنده چه میگذرد؟
اسم اجرای من «کنسرت خنده» است و دلیل اینکه به جای نام جنگ از نام کنسرت استفاده کردیم به دلیل این است که مردم تصور میکنند، قرار است چند مجری بیایند، مسابقه و شعبدهبازی اجرا شود و مردم دیگر این چیزها را دوست ندارند، اما وقتی میگوییم «کنسرت خنده» در ذهن مردم چالش ایجاد میشود.
در کنسرت خنده من به عنوان یک «استندآپ کمدین» به مدت یک ساعت و نیم به روی صحنه میآیم و مطالب طنز اجتماعی میگویم. معضلاتی که وجود دارد و به نوعی ناهنجاری تلقی میشود. در بسیاری از کشورهای دنیا برای فرهنگسازی از فضای شاد استفاده میشود.
در یکی از شهرهای آفریقایی وقتی شهردار دید که مردم قوانین رانندگی را رعایت نمیکنند، تعدادی دلقک استخدام و آنها را سر چهار راه میگذارد و از آنها میخواهد هر رانندهای که سر چهارراه تخلفی کرد، این دلقکها ادای آنها در بیاورند و جلوی مردم آنها را مسخره کنند. این باعث شد کمکم کسانی که قوانین را رعایت نمیکردند، بر عکس عمل کنند. با یک حرکت فرهنگی جالب فضایی ایجاد کردند که شخص خود شرمگین میشود و دیگر آن کار را نمیکند.
اینکه میگویند آدمهایی که شاد میکنند، خودشان شاد نیستند، درست است؟
این یک موضوع متداول است. میگویند، مستربین هم افسردگی داشت یا اینکه چاپلین انسان شادی نبود، اما من اگر اهل مطالعه و تحقیق باشم، میتوانم به ضمیر ناخودآگاه مسلط باشم، میتوانم هم شاد باشم هم شادی را به دیگران تزریق کنم. مردم باید با من شاد باشند.
میگویند افرادی که شغل شما را دارند، دستمزدهای نجومی دریافت میکنند؛ این موضوع صحت دارد؟
عدهای از دوستان به من میگویند که درآمد سرشاری داری و من بارها گفتم شما آنقدر کوچک نگاه میکنید که این حرف را میزنید و متوجه نیستید که یک تاجر با یک تلفن میلیاردها تومان پول جابجا میکند آن هم در کسری از ساعت. یا یک پزشک جراح در ماه حدود 800 میلیون تومان درآمد دارد.
این در حالی است که همتاهای من در آمریکا، اروپا یا خاور دور سالی 35 میلیون دلار درآمد دارند. من از این حرفها تعجب میکنم. به من بگویید، قیمت شادی چقدر است؟ یکبار پس از اجرای برنامه دیدم شخصی که افسردگی شدید داشته، نیم ساعت سر اجرای من قهقهه زده است و وقتی این موضوع را به پزشکش گفتند، پزشک گفته نیمساعت خنده او برابر با 3 سال مراقبت ویژه است.
من همین را میخواهم که بیماریهای روان تنی را از مردم دور کنم و باعث شادی مردم کشورم شوم تا بتوانم سلامت جسم و روح را هدیه دهم و این برای من مثل عبادت میماند.
به گزارش ایسنا، کنسرت خنده حسن ریوندی 18 اردیبهشت در سالن همایشهای برج میلاد برگزار خواهد شد.
انتهای پیام