گفت‌وگو با اسدالله امرایی

بزرگی مارکز کجا معلوم می‌شود؟

اسدالله امرایی با اشاره به واکنش‌های گسترده چهره‌های مختلف سیاسی و هنری به درگذشت مارکز می‌گوید او قدرت بذل و بخشش پست و مقام نداشت و سرمایه‌اش کلمه بود.

اسدالله امرایی با اشاره به واکنش‌های گسترده چهره‌های مختلف سیاسی و هنری به درگذشت مارکز می‌گوید او قدرت بذل و بخشش پست و مقام نداشت و سرمایه‌اش کلمه بود.

این مترجم در گفت‌وگو با خبرنگار ادبیات خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) درباره گابریل گارسیا مارکز، نویسنده کلمبیایی برنده نوبل ادبیات، که 28 فروردین در سن 87 سالگی درگذشت گفت: مارکز در ایران بیش‌تر با ترجمه اثر مشهورش «صد سال تنهایی» شناخته شده است. بیش‌تر آثار این نویسنده به فارسی ترجمه شده است و تقریبا چیزی از آثار او نیست که به فارسی ترجمه نشده باشد. بیش‌تر داستان‌ها، آثار عاشقانه، آثار سیاسی و حتا آثار غیرداستانی مارکز مثل مقالات روزنامه‌ها و گزارش‌هایش نیز به فارسی ترجمه شد.

او ادامه داد: مارکز را بعد از سروانتس، خالق «دن کیشوت»، تقریبا تأثیرگذارترین نویسنده زبان اسپانیایی می‌دانند. آثار او بسیار پرخواننده بود و به قول ایزابل آلنده به زبان و ادبیات اسپانیایی در جهان اعتبار بخشید.

امرایی همچنین اظهار کرد: مارکز مرد مثل بقیه ما که قرار است بمیریم. همه آدم‌های روی زمین به هر حال خواهند مرد. او از نویسنده‌هایی بود که خیلی خوب زندگی کرد و خیلی خوب مرد. مرگش هم تأثیر زیادی بر جهان گذشته است. از دیروز که خبر مرگ مارکز در مکزیکوسیتی منتشر شد، بازتاب وسیعی داشت. تقریبا همه رسانه‌های دنیا‌، تلویزیون‌ها و نشریاتی که روزی خطی از او منتشر کرده بودند، بلافاصله همه را رو کردند.

اسدالله امرایی

این مترجم افزود: این‌که این‌قدر روی آدمی اتفاق نظر باشد جالب است؛ کسی که همه هم با عقاید سیاسی‌اش همسو نیستند، اما از رییس‌جمهور آمریکا تا رییس‌جمهورهای سابق و حتا خواننده‌های موسیقی پاپ درباره او صحبت کردند. مارکز نه قدرت بذل و بخشش پست و مقام داشت و نه صاحب حکومت بود. سرمایه مارکز کلمه بود که ارزش این کلمه را بالا برد و حفظ کرد. تا آخر هم روی پیمانی که با کلمه بسته بود ماند. بزرگی این آدم آن‌جا معلوم می‌شود که کسی که عقاید سیاسی‌اش 180 درجه با او فرق دارد، ماریو بارگاس یوسا، می‌گوید او بزرگ‌ترین نویسنده جهان امروز بود و بیش‌ترین اعتبار را برای زبان ما ایجاد کرد؛ حرفی که آلنده هم گفته است.

امرایی سپس گفت: این‌ها شخصیت‌هایی هستند که ما در تنهایی خود به آن‌ها پناه می‌بریم؛ آدم‌هایی هستند که تحمل زندگی را برای ما آسان‌تر می‌کنند. به همین دلیل من فکر می‌کنم همه می‌میرند اما نویسنده‌ها نمی‌میرند. نویسنده‌ها زمانی می‌میرند که آثارشان خوانده نشود و تا زمانی که آثارشان خوانده می‌شود نمرده‌اند.

مترجم «خزان خودکامه» مارکز سپس درباره این کتاب گفت: سال‌ها پیش حسین مهری این اثر را با عنوان «پاییز پدرسالار» ترجمه کرده بود‌ که ترجمه معتبری از این کتاب بود و فکر می‌کنم در انتشارات امیرکبیر به چاپ رسید. در سال‌های بعد هم چند ترجمه دیگر از این اثر ارائه شد، اما هیچ‌کدام به ترجمه مهری نمی‌رسید و چون جای آن کتاب هم خالی بود، من آن را ترجمه کردم و برای آن عنوان «خزان خودکامه» را انتخاب کردم که پیشنهاد احمد شاملو و احمد کریمی حکاک بود که گویا می‌خواستند آن را ترجمه کنند و حتا فصلی از آن را ترجمه کرده بودند، اما بعد بین‌شان فاصله افتاده بود. من به احترام آن‌ها از این عنوان استفاده کردم و فکر می‌کنم هم‌خوانی بین «خزان» و «خودکامگی» جالب بود. چاپ دوم این کتاب هم در بیست‌وهفتمین نمایشگاه کتاب تهران عرضه خواهد شد.

او درباره آثار دیگری که از مارکز ترجمه کرده است گفت: تعدادی از داستان‌های کوتاه او را در مجموعه‌های «برج بلور» و «بیست ‌بیست» و تعدادی را هم در کتاب‌های پراکنده ترجمه کرده‌ام.

انتهای پیام

  • جمعه/ ۲۹ فروردین ۱۳۹۳ / ۱۲:۱۳
  • دسته‌بندی: ادبیات و کتاب
  • کد خبر: 93012911894
  • خبرنگار :