نشست نقد و بررسی کتاب «هوبره» با حضور منتقدان و جمعی از امدادگران دوران دفاع مقدس و همچنین راوی کتاب «دا» برگزار شد.
با وجود دعوت از نویسنده کتاب هوبره و ناشر آن برای شرکت در نشست مذکور، آنها از این حضور امتناع کردند و حق پاسخگویی را به منتقدین رعایت نکردند.
به گزارش خبرنگار سرویس فرهنگ حماسه خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، در این نشست که «خانه کتاب» میزبان آن بود،سیدمحمد میرکاظمی از نویسندگان و منتقدان عرصه ادبیات پایداری گفت:من به دلیل نوع شغل و مسئولیتی که سالها داشتم عادت کردم هر چیزی را که در مورد دفاع مقدس نوشته میشود بگویم مشکلی ندارد و کمتر به حوزه نقد جدی یک اثر وارد شدهام.
وی با طرح این سوالها که در کلیت آثار دفاع مقدس مسئولیت محتوایی منتشر شده بیشتر برعهده کیست که پاسخگو باشد؟ راوی؟ مصاحبه کننده؟ ناشر یا ارگانی که ناشر را حمایت کرده است؟ گفت: من کتاب هوبره را خواندم و دیدم مواردی در این کتاب وجود دارد که قبل از انتشار به راستیآزمایی نیاز داشته است و متن کتاب تناقضاتی دارد.
وی ادامه داد:برای بررسی کتاب از عنوان آن شروع میکنم. داستان این کتاب در یک منطقه عربنشین رخ میدهد، نویسنده هم عرب است و عرب هم به هوبره «هباری» میگوید. چه اشکالی داشت نام کتاب را هباره بگذاریم اگر چه هباره و هوبره یک عنوان با دو گویش هستند.
وی با اشاره به وجود برخی تناقضات از جمله در بخش کمک به مجروحین در این کتاب گفت: تصور بر این است که نویسنده سعی کرده است حال که همه چیز تمام شده و گذشته است، برخی مسائل مهم جنگ را به گونهای بنویسد که گویی شاهد این قضایا بوده است یعنی با بیان برخی تعاریف و مطالب خواسته است به کتاب وزن و اعتبار ببخشد؛ مثلا واقعه مربوط به شهید دریاقلی سورانی را در کتاب میبینیم یا اسیر شدن شهید محمدجوان تندگویان وزیر نفت کشورمان. در حالی که بعید است نویسنده از این مسائل در آن زمان مطلع بوده باشد. مواردی از جمله دیدار با خانواده خانم سیده زهرا حسینی هم همینطور است.
وی افزود:سوال این است که آیا اگر موردی به نام کتاب «دا» و معروف شدن «دریاقلی سورانی» مطرح نبود آیا نویسنده حرفی برای گفتن در مورد آنها را داشت؟جواب خیر است. در کل، نویسنده سعی کرده است مسائلی که بعد از جنگ به عنوان مسایل داغ دفاع مقدس بوده است را وارد کتاب کند.
میرکاظمی یادآور شد: در بحث مربوط به ضرورت راستیآزمایی برخی مطالب کتاب هم میتوان به مساله پیشنهاد نویسنده به فرمانداری برای تبدیل اتوبوس به خودروی امدای و تبدیل آن به کمپ اشاره کرد. حالا چه کسی باید این گفته نویسنده را ثابت کند؟ سند این پیشنهاد نویسنده کجاست؟
وی به بخش دیگری از کتاب هوبره در مورد مخالفت علنی با بنیصدر اشاره کرد و گفت: بنیصدر چند ماه جنگ فرمانده کل قوا بود و بعید است کسی در جلسات علنی قدرت مخالفت را با وی را داشته است چون از جانب امام مسئولیت داشت و چون از جانب امام مسئولیت داشت بنابراین مخالفتها بیشتر در جلسات خصوصی مطرح میشد و هر کسی هم به این جلسهها راه نمییافت.
میرکاظمی ادامه داد:آنچه در کتاب هوبره خیلی ملموس به چشم میخورد تاختن به وضعیت ارتش است. نویسنده هوبره ارتش را به گونهای ترسیم کرده است که گویی از جنگ کناره گرفته و تمایلی به جنگیدن نداشته است در حالی که پرداختن به چنین موضوعی و تحلیل و بررسی صحت و سقم آن به بحثهای متعدد نظامی، سیاسی و فرهنگی نیاز دارد. کسی که در زمان مورد بحث سن و سال چندانی نداشته است نباید جنگ را تحلیل کند.
وی در بخش دیگر این نقد گفت: نویسنده در این کتاب به حوادث سال 88 و دیدار جمعی از ایثارگران با رهبر معظم انقلاب اسلامی اشاره کرده است. معلوم نیست این مطالب چرا باید در این کتاب آورده میشد اصلا چه نیازی به این مطالب بود و وقتی که داستان مربوط به اوایل جنگ است اصلا این دو مقوله چه ارتباطی با هم دارند که مخاطب بخواهد نتیجه خاصی بگیرد این جز به حاشیه رفتن چه چیزی را نشان میدهد.؟
میرکاظمی ادامه داد: نویسنده کتاب هوبره در بخشی از کتاب نوشته است «مردم آبادان روشنفکرتر از سایر مردم هستند...» و به حادثه سینما «رکس» آبادان اشاره میکند. سوال این است که آتش سوزی سمینا رکس آبادان چه ارتباطی به روشنفکر بودن یا نبودن مردم یک منطقه دارد.
وی اظهار کرد: نویسنده هوبره در کتاب نوشته است... وارد تجارت شدم. مگر کسی از نویسنده ایراد گرفته است که چرا وارد کار تجارت شدهای؟ اینگونه نوشتار با کدام یک از ساختارهای خاطرهنویسی مطابقت دارد؟. یا جای دیگر کتاب بحث زنان پدرش را ذکر کرده است. اساسا بهرهگیری از یک کتاب برای تسویه حساب شخصی درست نیست و ذهن مخاطب را به هم میریزد.
در ادامه نشست نقد و بررسی کتاب هوبره،نصرتالله محمودزاده نویسنده کتابهای «حماسه هویزه »، شبهای کربلای 5،جاده بهشتیان،مرثیه حلبچه،عقیق،سفر سرخ،مسیح کردستان و ... گفت:نمیتوان سختیهای خانوادهها به ویژه مادران و امدادگران دوران دفاع مقدس به ویژه در اوایل جنگ را نادیده گرفت و آن هجرتهای دردناک را ذلت محسوب کرد. به خاطر همین مطالب است که باید گفت متن کتاب هوبره از تناقض پر شده است.
وی ادامه داد: چه لزومی داشت این کتاب بعد از 24 سال آن هم با تعجیل نوشته شود. ای کاش نویسنده یک سال هم صبر میکرد و بعد از رفع تناقضات و ابهامها، آن را چاپ میکرد. وقتی 60 ، 70 صفحه کتاب هوبره را خواندم به هم ریختم و به خودم گفتم برای چه باید این خواندن را ادامه بدهم.
محمودزاده ادامه داد: چون باید در این نشست صحبت میکردم گفتم به احترام نویسنده کتاب را کامل بخوانم و با معیارهای خاطرهنویسی آن را بسنجم.
وی با اشاره به برخی معیارهای خاطرهنویسی گفت: یکی از این معیارها این است که نسبت خاطره با واقعیت مشخص باشد. خاطرهای را که نقل میکنیم باید ماندگار و بسیار مهم باشد و الا کارهای روزمره خاطره محسوب نمیشوند مگر این که اتفاق خاصی در آنها رخ داده باشد. اگر این کتاب را با معیارهای خاطرهنویسی بررسی کنیم باید حدود 120 تا 130 صفحه آن را کنار بگذاریم چون اصلا خاطره محسوب نمیشوند.
وی افزود:بهتر است هر کسی در حد و توان خودش خاطره بنویسد. مثلا کتاب «نورالدین پسر ایران»(نوشته مصومه سپهری) در خاطراتش از فرمانده گردان به بالا نرفته است اما ببینید در کتاب هوبره به چه کسانی و چه مسئولیتهایی اشاره شده است. از سوی دیگر در کتاب هوبره، فضاسازیای که معرف شخصیت باشد به چشم نمیخورد. یا صحنههای مربوط به صحبتهای نویسنده با مادرش در مورد ازدواج را بخوانید. آیا اینها خاطره است؟چه واقعه مهمی رخ داده است؟ اصلا نویسنده به خودش زحمت نداده است بعضی خاطرات نقل شده را با اسناد موجود مطابقت بدهد.
محمودزاده اظهار کرد:نکته بعدی در مورد کتاب هوبره مربوط به گلوله «خمسه خمسه» است که همه آن را میشناسند. نویسنده در مورد «خمسه خمسه» مینویسد که یک نوع توپ مخصوص روسی است.چرا در مورد مطلبی که میخواهیم بنویسیم تحقیق نمیکنیم؟
محمودزاده به بخش دیگر کتاب هوبره در مورد تجمع مردم مهاجر در کمپ نام برده شده در کتاب و اتفاق رخ داده در آن از جمله تنش ایجاد شده اشاره کرد و گفت: متاسفانه چالشهای آن زمان طوری نقل شده است که گویی جوانان میخواهند از فضای بد ایجاد شده در کمپ به جبههها پناه ببرند تا در امان بمانند. من اینجا باید از شهدا به ویژه شهید جهان آرا به دلیل نوشتههای کتاب هوبره عذرخواهی کنم.
وی ادامه داد:باید بگویم 90 درصد نوشتههای هوبره در مورد عملیات خیبر نیز غیرواقعی است.آیا یک بسیجی یک عراقی را میکشد و جزایر مجنون آزاد میشود؟. به همین راحتی؟نویسنده هوبره وقایع یک عملیات به این مهمی را آن هم به شکل خبری در چهار خط آورده که همین موضوع بیانگر عدم حضورش و اطلاع نداشتن از آن واقعه است. آیا این تحریف تاریخ و زیر سوال بردن زحمات رزمندگان به ویژه شهدا و جانبازان و فرماندهان نیست؟چرا با دست خودمان تاریخ کشورمان را تحریف میکنیم؟چرا باید برای برجسته کردن خودمان به دروغگویی متوسل شویم؟
محمودزاده در پایان سخنانش گفت: به نظر من اگر فیلم «اخراجیها 12» ساخته میشد کتاب هوبره مطالب خندهدار زیادی در قالب این فیلم میتوانست به مردم ارائه کند و آنها را بخنداند. چرا حرمت افراد را نگه نمیداریم؟ نباید اجازه داد هر کسی هر چیزی را که دلش خواست بنویسد. اگر اینگونه نوشتهها ادامه یابد و به خودمان نیاییم فاجعهای در ادبیات دفا مقدس رخ میدهد.
در ادامه این نشست،«سیده زهرا حسینی» - راوی کتاب «دا»- که به عنوان یکی از شاهدان عینی حوادث هوبره و به نمایندگی از معترضین به ادعاهای عزیز عچرش(نویسنده کتاب هوبره) در این نشست حضور داشت،گفت: نویسنده هوبره تاریخ جنگ را به سخره گرفته است. متولیان دفاع مقدس کی میخواهند از خواب بیدار شوند؟. زمانی آثار جنگ را از بین بردند و به جایش المان علم کردند و حالا میبینیم با حمایت آنها چنین کتابی منتشر شده است.
حسینی با اشاره به بخشهایی از کتاب هوبره در مورد درگیریهای ادعایی در «کمپ B» گفت:این درگیریهایی که نویسنده مدعی شده است به هیچ عنوان اتفاق نیفتاده است و ادعایش از ریشه دروغ است. در حقیقت او با اشاره به درگیریهای دروغین خواسته است نهادهای انقلابیای همچون سپاه را زیر سوال ببرد. دلیل حضور بسیجیان در کمپ این بود که چون رفت و آمد افراد منافق و گروهکها زیاد بود چند نفر از نوجوانان بسیجی مواظب بودند ضمن کنترل رفت و آمدها، تحرکات افراد مشکوک را گزارش بدهند اما نویسنده با سیاهنمایی در کتاب عنوان کرده است که بین بسیجیان داخل کمپ که مسئولیت حفاظت و امنیت آن را برعهده داشتهاند،درگیری بوجود آمده است و سپاه همه افراد را دستگیر کرده و برده است. این در حالی است که چنین اتفاقی نیفتاده است.
وی با اشاره به بخش دیگری از کتاب هوبره یادآور شد: متأسفانه در این بخش کتاب به خواهران تهمت زده شده است. در «کمپ B»،خواهرم لیلا، خانمها علیزاده، کریمی و ترابی به همراه چند نفر دیگر از خانمها فعالیت میکردیم. همه دخترانی که در آنجا حضور داشتند بسیار متشرع، متعهد، محجوب، محجبه و مؤمن بودند و سعی میکردند به غیر از موارد ضروری کاری، با برادران حاضر در کمپ ارتباط نداشته باشند حتی آقای علی عچرش بزرگ پسرعموی نویسنده نیز که مسئولیت درمانگاه را بر عهده داشت وقتی میخواست ما را برای نماز صبح بیدار کند خواهران را صدا نمیزد با گامهای محکم پاهایش را به کف چوبی درمانگاه میکوبید و میگفت: «به پا خیزید،به پا خیزید مسلمانان،الله اکبر» و این طوری ما را برای نماز صبح بیدار میکرد و هرگز به نزدیک در محل اسکان خواهران نمیآمد. این در حالی است که نویسنده کتاب عنوان کرده است حتی چند تن از خواهران امدادگر به دنبال او بودهاند. فکر میکنم نویسنده هوبره زیادی فیلم دیده و تحت تأثیر قرار گرفته است.
حسینی ادامه داد: پیش از حضور نویسنده کتاب«هوبره»،ابتدا من به عنوان امدادگر به درمانگاه« کمپB» (درمانگاه شهید صباغان ماهشهر) آمدم و سپس علی عچرش(نویسنده) آمد و در مدت کوتاهی که در این درمانگاه حضور داشت، همه پرسنل او را به نام «عزیز» میشناختند. کل حضور او در کمپ B حدود دو ماه بود و در آن مدت هیچ مسئولیتی نداشت و برخلاف آنچه نوشته است، مسئولیت داورخانه کمپ هم بر عهده شخص دیگری بود بنابراین، آنچه در این کتاب آمده،کذب و دروغ است.
در ادامه این نشست، علی عچرش مسئول ستاد امداد و درمان ماهشهر در دوران دفاعمقدس و کمپ B ، که او هم عنوان یکی از شاهدان عینی حوادث هوبره و به نمایندگی از معترضین به ادعاهای عزیز عچرش در این نشست حضور داشت،گفت: وقتی کتاب هوبره را خواندم به تمام کتابهای دفاعمقدس بدبین شدم. من با این کتابها زندگی میکنم.در مورد مطالبی که درباره خانوادهمان در کتاب هربره نوشته شده است تحقیق کردم و دیدم مطالب غیرواقعی زیادی نوشته شده است. ای کاش نویسنده کتاب اینجا بود و جواب میداد. متاسفانه از نام علی عچرش سوء استفاده کرده است.
وی ادامه داد: کمپ B را من راهاندازی کردم و سرکار خانم حسینی را هم آنجا دیدم. اصلا در این مدت نویسنده کتاب آنجا حضور نداشت که نوشته است مسئول چادر امدادی بوده است. بعد از مدتی هم که به ماهشهر رفتیم نویسنده هوبره آنجا هم مسولیتی نداشت. شخصیتها و رخدادهایی که در کتاب «هوبره» آمده است یا تحریف شدهاند یا وجود خارجی ندارند.
عچرش گفت:متأسفانه اگر چه این کتاب به چاپ چهارم رسیده است، اما تاریخ جنگ را تحریف کرده است.
انتهای پیام