علیاکبر اشعری در ارزیابیاش از دوران مدیریت منصور واعظی بر نهاد کتابخانههای عمومی، عمده فعالیتهای نهاد را به سمت توسعه منابع زیرساختی کتابخانهها دانست و گفت: در این نهاد برخلاف اصل 44 قانون اساسی عمل شد.
این فعال فرهنگی و مدیر باغ کتاب تهران در ارزیابیاش از دوران مدیریت ششساله منصور واعظی بر نهاد کتابخانههای عمومی سراسر کشور به خبرنگار کتاب خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، گفت: در ارزیابی فعالیت مدیران بر نهادهای مختلف باید توجه داشته باشیم که این مدیران در کدام بستر اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی کار کردهاند. بنا بر همین رویکرد باید بگوییم که دوران مدیریت آقای واعظی در نهاد کتابخانهها هم با گیر و گرفتاریهای اقتصادی و اجتماعی همراه بود.
او با بیان اینکه در زمان مدیریت واعظی بر نهاد کتابخانهها به طور کلی سکان فرهنگی و امور اصلی مربوط به آن روش مشخص و مدونی نداشت، اظهار کرد: در چندساله اخیر در حوزه فرهنگی هر کدام از مدیران فرهنگی کشور کار خودشان را انجام دادند. آقای واعظی هم از مدیرانی بود که تحرک زیادی داشت و به توسعه منابع زیرساختی مثل ساخت کتابخانهها و ارتقای سطح کتابداریها و بهروزتر کردن آنها و دسترسی مخاطبان به کتابها کارهای خوبی انجام داد که طبیعتا هر مدیری که در این سمت قرار میگرفت باید انجام میداد.
اشعری ادامه داد: طبیعتا هر مدیری در دوران مدیریتش علاوه بر کارهای معمول، کارهای اضافی هم انجام میدهد و در مورد آقای واعظی نیز این اتفاق رخ داد. برای مثال در این مدت در نهاد کتابخانهها برخلاف اجرای اصل 44 قانون اساسی عمل شد، زیرا طبق این اصل تصدیگری دولت بر برخی از بخشها باید کم میشد و این مسؤولیتها به مردم واگذار میشد، اما میبینیم که در این مدت آقای واعظی دور خودش را خیلی شلوغ کرد.
رییس سابق سازمان اسناد و کتابخانه ملی در همین زمینه افزود: مثلا من در یکی از سفرهایم به یکی از مناطق آزاد متوجه شدم آقای واعظی با مدیریت یکی از مناطق برای ایجاد و احداث کتابخانه تفاهمنامه امضا کرده، در صورتیکه طبق اصل 44 نهاد باید از منابع و قابلیتهای این مناطق استفاده میکرد و کتابخانه ایجاد میکرد نه اینکه برود و برای آنها کتابخانه درست کند.
اشعری در ادامه گفت: در حال حاضر مشکل جدی که در کتابخانههای عمومی وجود دارد جاذبه نداشتن برای مخاطبان است و به همین خاطر تنها کسانی که آزمون یا چیزی شبیه به کنکور دارند از فضای این کتابخانهها استفاده میکنند. همچنین نیروی انسانی کتابخانهها محدود است و نیروهای موجود پاسخگوی مخاطبان نیست و حتا گاهی یک کتابخانه را تنها یک نفر اداره میکند، بنابراین او نمیتواند برای مخاطبان مشاور خوبی در انتخاب کتابها باشد، در صورتیکه اگر منابع انسانی این کتابخانهها تأمین میشد کتابدارهای حرفهیی و مسلط میتوانستند برای انتخاب کتابها مشاوره بدهند و کتابهای مفید را به آنها معرفی و فضای کتابخانهها را پویا و فعال کنند.
انتهای پیام