"هرچند هنوز جزئیات دولت آینده اوکراین مشخص نیست اما انقلابیها در درگیریها پیروز شدند. با اینکه برخی عوامل دولت سابق توانستهاند خود را مبرا کرده و نجات دهند، اما معترضان اوکراینی به جریان اصلی سیاستمداران اعتماد ندارند که به نیابت از آنها مذاکره کنند."
به گزارش خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، آندرو ویلسون در تحلیلی برای روزنامه ایندیپندنت به بررسی مشکلاتی که تحولات اوکراین برای روسیه به وجود میآورد پرداخته و مینویسد: «سیاستمداران شیک پوش اکنون میتوانند بخش سختکار را برعهده بگیرند: تهیه یک قانون اساسی جدید با اصلاح قانون اساسی 2004 که به تازگی دوباره قانونی شده است و تلاش برای حفظ اقتصاد شکننده اوکراین.
اما رهبران اعتراضات میدان استقلال کییف، دستور کاری خود را برعدالت، انحلال شبه نظامیان و تغییر ساختار نظام فاسد قانونی استوار خواهند کرد تا بسیاری از مقصران و گناهکاران مجازات شوند. گزارشات قابل استنادی نیز وجود دارد که تک تیراندازانی که روز پنجشنبه بیش از 70 تن را کشتند، در ساختمانهای دولتی که اکنون تحت اشغال معترضان هستند، مستقر بودند.
هنگامی که جهان بداند چه کسی این فرمان خونین را صادر کرد عدالت، دولت پیشین را مجازات خواهد کرد و اپوزیسیون رسمی اوکراین نیز با توجه به اختیارات اخلاقی اعتراضات میدان، به صورت رادیکال برخورد خواهد کرد.
همه این موضوعات کابوسی وحشتناک برای کرملین هستند. اعتراضات به دلیل خودداری ویکتور یانوکوویچ، رئیس جمهوری برکنار شده اوکراین از امضای قرار داد همکاری تجاری با اتحادیه اروپا در ماه نوامبر آغاز شدند. روسیه از اینکه از این اقدام اوکراین جلوگیری کرده بود بسیار خوشحال بوده و به دنبال این است تا دیگر کشورهای عضو طرح "همکاری شرقی" اتحادیه اروپا همچون ارمنستان، گرجستان و مولداوی را نیز به همین ترتیب از همکاری با اروپا پشیمان کند.
روسیه امیدوار است تا آنها را به همکاری در اتحاد اوراسیای خود به جای اتحادیه اروپا ترغیب کند. فعالیت این اتحاد از ژانویه 2015 آغاز خواهد شد.
اما این 10 برابر بدتر از آن است که بروکسل، بروکراسی خود را تا مرزهای روسیه گسترش دهد. دموکراسی واقعی در اوکراین تهدیدی بالفعل برای تمام نظامی خواهد که پوتین از سال 2000 تاکنون در روسیه ایجاد کرده است. جالب اینجاست اکثر روسها نیز با این نظر پوتین که اوکراین برادر روسیه است، موافقند و آن را یک کشور متفاوت نمیدانند. اوکراین و روسیه عادت دارند که پا جای پای یکدیگر بگذارند پس اگر چنین شرایطی در کییف به وجود آمد، چرا در روسیه تغییر ایجاد نشود؟ و حالا ممکن است دومینوها در جهتی دیگر بریزند. ممکن است میدانهای دیگری نیز در کشورهای همسایه روسیه دچار آشوب شوند. میتوان برای مثال مولداوی را نام برد که حزب کمونیست آن که مورد حمایت کرملین است، امیدوار است تا در انتخابات نوامبر سال جاری میلادی دوباره به قدرت برسد.
پوتین که پس از انتخابات دوبارهاش در 2012 با جنبش اعتراضی رو به رو شده بود، دوست ندارد دوباره شعلههای اعتراض را ببیند. از آن زمان تاکنون اپوزسیون روسیه آرام بوده است. تعداد کمی از آنها از اعتراضات اوکراین حمایت کرده و یا اعلام کردند که میخواهند از آن الهام بگیرند.اما پوتین باید تصمیمات متقاعد کننده بیشتری اتخاذ کند در حالیکه تاکنون تنها شاهد تبلیغات پراکنده رسانههای روسی بودهایم.
این تبلیغات از نظر روسها خوشایند نیست: همه معترضان اوکراینی، ملی گراهایی دیوانه هستند و به همین دلیل آمریکاییها از آنها حمایت میکنند و افراد جوانی که سنگ پرتاب میکنند تنها به دنبال کسب حقوق دگرباشان جنسی هستند.
پس به این ترتیب دولت آینده اوکراین هرچه که باشد برای استحکام خود پیش از اینکه روسیه از همه توانش برای شکست آن استفاده کند، زمانی کمی در اختیار دارد.
اما روسیه در زمینه اقتصادی دست بالا را دارد. خزانه اوکراین تقریبا خالی است و باقیمانده آن هم توسط باقیمانده دولت سابق چپاول میشود. این در حالی است که اوکراینی کمتر از 18 میلیارد دلار ذخیره ارزی دارد و ارزش ارز آن نیز در حال کاهش است. این در حالی است که برای پرداخت استقراضات خود نیز به بیش از 10 میلیارد دلار نیاز دارد.
روسیه به پرداخت وام 15 میلیارد دلاری به اوکراین متعهد شد که البته برای افزایش نفوذ خود آن را به چند بخش تقسیم کرده و در مواقعی که اپوزیسیون دست بالا را در درگیریها داشت، آنرا معلق میکرد. این پیشنهاد در واقع به همراه کاهش هزینه گاز صادراتی به اوکراین برای جلوگیری از ادغام این کشور در اتحادیه اروپا مطرح شد. اما هدف واقعی روسیه از این اقدام، فراهم آوردن هزینه مورد نیاز برای حمایت از نظام نیمه خودکامه این کشور بود تا اوکراینیهایی را که هنوز به دولت وابستهاند، کنترل کند. پس رهبران جدید اوکراین باید صادق بوده واعلام کنند که هدف آنها انحلال چنین نظامی است. هر چند آنها نمیتوانند در حال حاضر اعلام کنند که پیروز شدهاند اما به حمایت مردمی در دو یا سه سال پیش رو که سخت خواهد بود، نیاز دارند و اگر غرب درخصوص یک قرارداد دیگر با اوکراین جدی است، باید مشکل مالی این کشور را برطرف کند. اما خوشبختانه دیگر دولت سابق اوکراین بر سر کار نیست که پولهای کمکی اتحادیه اروپا را تحویل بگیرد. به جای آن این مبالغ از یک رهبری جدید حمایت خواهند کرد که تاکنون اوکراین مانند او به خود ندیده است. اگر این رئیس جمهور فداکار باشد نام آن به نیکی وارد کتب تاریخ خواهد شد.
روسیه بارها در سالهای اخیر دم از "قدرت نرم" خود زده است. اوکراین جدید باید هزینههای بیشتری برای گاز وارداتی از روسیه بپردازد که معمولا به بهانه "مشکلات فنی" نیز قطع میشود. "آژانس ایمنی غذایی" روسیه اعلام خواهد کرد که تمام کالاهای وارداتی از اوکراین حاوی مواد رادیواکتیو هستند. کارگرهای مهاجر اوکراینی که کار بازسازی سوچی برای میزبانی المپیک زمستانی 2014 روسیه را انجام دادند، به اوکراین باز گردانده میشوند و بدتر از همه این است که روسیه سعی خواهد کرد تا در نظام جدید اوکراین نفوذ کند. روسیه همیشه ادعا میکند که میتواند دموکراسی قدیمی اوکراین را استثمار کند و مثال آن نیز دولت یانوکوویچ بود. آنها احزابی که دستمایه کرملین است را تشکیل داده و در اوکراین نفوذ میکنند. برای مثال جبهه اوکراین در شهر شرقی خارکوف، اتحادی نامانوس از اوباشهایی است که یک ایدئولوژی مبهم اسلاوگرایی دارند و روسیه از آن حمایت میکند.
ادغام کله پوستیهای نژاد پرست و ورزشکارها در یک جبهه، طبیعی به نظر نمیرسد. در مناطق دیگری همچون کریمه که ممکن است عوامل بازمانده از رژیم گذشته دوباره به تشکیل گروه بپردازند نیز احتمال تشکیل چنین احزاب و گروههایی وجود دارد.
اما مشکل غایی روسیه همان مشکلی است که یانوکوویچ با آن رو به رو شد. این موضوع برای کرملین قابل درک نیست که به جای پول و حمایت خارجی، ایدئولوژی، محرک معترضان باشد. روسیه به راحتی قادر به اعمال نفوذ در دولت سابق اوکراین بود اما کنار آمدن با انقلابیهای فعلی، بسیار متفاوت است. اوکراین قدم در مسیری ناهموار گذاشته است.»
انتهای پیام