قربانعلی تاری 25 ساله بود که به اولین تیم ملی فوتبال ایران دعوت شد و در بازی دوستانه مقابل ترکیه دورن دروازه ایران ایستاد. اکنون از آن تیم تنها دو نفر زنده ماند اند. تاری 88 ساله و محمود شکیبی 91 ساله با کوله باری از تجربه و خاطرات اولین روزهای تیم ملی، تنها بازمانده های آن تیم محسوب می شوند. داستان زندگی قربانعلی تاری با فراز و نشیب های بسیاری همراه بود. او که چندین سال درون دروازه تیم ملی و همچنین تیم های فوتبال شاهین،دارایی و تاج ایستاد، بعد از انقلاب اسلامی از ایران رفت و چهار سال پیش و بعد از فوت همسرش به ایران بازگشت.
این پیشکسوت فوتبال پس از فوت همسرش به افسردگی شدید دچار شد. تاری در این باره می گوید: "آن روزها کارم شده بود خوردن قرص های خواب آور و خوابیدن از صبح تا شب و شب تا صبح. محاسنم به قدری بلند شده بود که به سینه ام می رسید و دیگر غذا هم نمی خوردم!"
هر کسی با شنیدن چنین شرحی از زندگی شخصی که دهه هشتم زندگی خود را پشت سر می گذارد، پیش خود می گوید، لابد پیرمرد دیگر دوام نیاورده و چشم از جهان فرو بسته است. اما یک تماس از شماره ای ناشناس، امید را به زندگی تاری برگرداند. این تماس از جانب کسی بود که سال ها به همسر تاری کامپیوتر آموزش میداد و رابطه نزدیکی با او داشت. اما این مربی کامپیوتر به یک باره در حالی که تاری به افسردگی مزمن دچار شده بود، آفتابی می شود و با برقراری ارتباط و نزدیک کردنش به خانواده خود، تاری را به زندگی بازمیگرداند.