سومین شب از شبهای داستان برج میلاد تهران با داستانخوانی منیرالدین بیروتی، احمد پوری، کاوه فولادینسب، دلآرا قهرمان و بهناز علیپور گسکری برگزار شد.
به گزارش بخش ادبیات خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، در این مراسم که 5 دی ماه برگزار شد، کاوه فولادینسب، نویسنده و روزنامهنگار در سخنانی در این شب گفت: مطبوعات خیلی خوب میتوانند بر ادبیات داستانی ایران تاثیر بگذارند، اما این نوع نگاه که میگوید نه داستاننویس داریم و نه منتقد، باعث شده که رابطهای متعادل میان این دو گروه ایجاد نشود و هیچکدام حرف دیگری را جدی نگیرند.
نویسنده مجموعه داستان «اندر احوالات یک مدرس» ادامه داد: بدیهی است که ادبیات ما با ادبیات روز جهان فاصله دارد، ولی معتقدم تا زمانی که این دیدگاه در فضای ادبی کشور وجود دارد، منتقدان و نویسندگان به گفتمان و رابطهای متعادل نمیرسند.
مترجم مجموعه «حرفه: داستاننویس» اضافه کرد: این روزها در فضای ادبی کشور، این حرف از جانب منتقدان به گوش میرسد که در ایران داستاننویس نداریم و نویسندگان هم میگویند که منتقد ادبی نداریم؛ این مساله نشاندهنده نبود دیالوگ بین نویسندگان و منتقدان ماست.
فولادینسب سپس، داستان کوتاه «دیدار در روز برفی» را از مجموعه داستان «مزار در همین حوالی» برای حاضران خواند.
منیرالدین بیروتی نیز با بیان اینکه حال و هوای داستانهای منتشر نشده کشور، ابری است و بسیاری از کتابها در انتظار انتشار هستند، داستان کوتاه «ماه مات» را از یک مجموعه جدید خواند.
احمد پوری، نویسنده و مترجم نیز پیش از آنکه بخشی از رمان تازه خود را با نام «پشت درختهای توت» بخواند، گفت: از بین ترجمه و نوشتن، نوشتن را بیشتر دوست دارم و بعد از آن هم به ترجمه شعر علاقهمندم.
مترجم «در بندر آبی چشمانت ...» اضافه کرد: از نگاه من، تیراژ کتاب در ایران مشکلی ندارد و من در اینباره گلهای ندارم، چون وقتی کتابهایی که ترجمه کردهام به چاپ بیستوپنجم یا بیستوششم میرسد، نمیتوانم ابراز ناراحتی کنم.
دلآرا قهرمان - دیگر نویسنده، شاعر و مترجم کشورمان - با معرفی نخستین مجموعه داستان خود با عنوان «رویای حوا» گفت: داستانهای این مجموعه، تجربه خوشایند الهام در نوشتن را برایم به همراه داشت.
او در ادامه داستان «ماجراهای شبانه دیوید فراست» را خواند.
بهناز علیپور گسکری، نویسنده، نیز درباره تفاوت نوشتن از زنان در بین نویسندگان زن و مرد گفت: به نظر من زمانی که زنان درباره حال و هوا و احساسهای زنان مینویسند، این کار را به شکل بهتر و جذابتری انجام میدهند؛ چون از دنیایی مینویسند که آن را تجربه و احساس کردهاند. با همه اینها نویسندگان مرد معاصر ایران، فضا و امکان بیشتری برای نوشتن درباره دنیای زنان داشتهاند و داستاننویسان زنی همچون گلی ترقی و سیمین دانشور کمتر بروز و ظهور یافتهاند.
او در ادامه داستان «هیولا» را خواند.
انتهای پیام