سینما وامدار ادبیات؛ فهرست گاردین از بهترین اقتباس‌های ادبی تاریخ سینما

از اولین روزهای شکل‌گیری سینما تاکنون، همواره پیوند عمیقی میان دنیای کتاب و فیلم برقرار بوده و آثار ادبی بویژه رمان‌ها الهام‌بخش کارگردانان شدند تا بر روی پرده نقره‌ای سینما رنگ واقعیت بگیرند و سینمادوستان نیز با طیف گسترده‌تری از مضامین در فیلم‌ها آشنا شوند.

از اولین روزهای شکل‌گیری سینما تاکنون، همواره پیوند عمیقی میان دنیای کتاب و فیلم برقرار بوده و آثار ادبی بویژه رمان‌ها الهام‌بخش کارگردانان شدند تا بر روی پرده نقره‌ای سینما رنگ واقعیت بگیرند و سینمادوستان نیز با طیف گسترده‌تری از مضامین در فیلم‌ها آشنا شوند.

به گزارش خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)،‌ اقتباس سینمایی از آثار غیر تخیلی همچون نمایشنامه، کتاب‌های دینی، زندگی‌نامه‌ها، کامیک بوک‌ها و ... از اوایل قرن نوزدهم میلادی در سینما رواج داشته، اما اقتباس از آثار ادبی چون رمان‌های بلند و داستان‌های کوتاه همواره از جایگاه ویژه‌ای نزد مخاطبان برخوردار بوده است. در زیر نگاهی خواهیم داشت به 10 فیلم اقتباسی برتر در سینما که منتقدین نشریه گاردین دست به انتخاب آنها زده‌اند.

سیاره میمون‌ها

فیلم علمی - تخیلی «سیاره میمون‌ها» به کارگردانی «تیم برتون» که در سال ۲۰۰۱ ساخته شد، در در جایگاه دهم فهرست برترین فیلم‌های اقتباسی تاریخ سینما قرار گرفته است. این فیلم بر اساس رمان «سیاره میمون‌ها» اثر «پیر بول»، نویسنده فرانسوی ساخته شد و بازسازی فیلم «سیاره میمون‌ها» محصول ۱۹۶۸ است. این فیلم که «مارک والبرگ»، «تیم راث»، «هلنا بونهام کارتر»، «مایکل کلارک دانکن»، «پل جیاماتی» و «استلا وارن» در آن نقش‌آفرینی کرده‌اند، داستان فضانوردی به نام «لئو دیویدسون» است که سفینه‌اش روی سیاره‌ای که ساکنانش میمون‌هایی هوشمند هستند سقوط می‌کند. در این سیاره میمون‌ها با انسان‌ها مثل برده رفتار می‌کنند، اما لئو با کمک میمونی به نام «اری» علیه این سیستم شورش به راه می‌اندازد.

کارگردانانی که برای ساخت فیلم از رمان‌های «گراهام گرین»، رمان‌نویس، نمایشنامه‌نویس، منتقد ادبی و نویسنده پرکار انگلیسی اقتباس کردند، هیچگاه به موفقیت درخور توجه دست نیافتند و تنها فیلم‌های اقتباسی و موفق از کتاب‌های او با دخالت خود وی شکل گرفت. فیلم «بُت سقوط کرده» در سال 1948 بر اساس داستان کوتاه «اتاق زیرزمین» نوشته «گراهام گرین» و به کارگرانی «کارول رید» ساخته شد و از جمله موفق‌ترین اقتباس‌های سینمایی از آثار «گراهام گرین» محسوب می‌شود که داستان پسر هفت ساله سفیر فرانسه در انگلیس است که به رابطه پنهانی پدرش با یکی از کارمندان سفارت پی می‌برد. این فیلم نامزد اسکار بهترین کارگردانی و فیلمنامه اقتباسی شد و در جوایز فیلم بافتا به عنوان بهترین فیلم انگلیسی انتخاب شد. «بُت سقوط کرده» در زمان خود یکی از پرطرفدارترین فیلم‌های انگلیسی بود که در فهرست 10 فیلم برتر اقتباسی جهان از سوی منتقدین نشریه گاردین در مکان نهم قرار گرفته است.

بت سقوط کرده

«رابرت آلتمن»، فیلم‌ساز سرشناس آمریکایی و نامزد پنج جایزه اسکار بهترین کارگردانی، فیلم «خداحافظی طولانی» را در سال 1973 با اقتباس از رمانی به همین نام نوشته «ریموند چندلر» و با فیلمنامه‌ای از «لی براکت» ساخت. «آلتمن» و «براکت» اقتباس آزادی از رمان «چندلر» انجام دادند، به گونه‌ای که حتی شخصیت‌هایی جدید را در فیلم خلق کردند و یکی از شخصیت‌های اصلی داستان را حذف کردند. داستان این فیل نئونوآر درباره یک کارگاه خصوصی به نام «فیلیپ مارلو» است که درگیر ماجرای قتل همسر دوست صمیمی‌اش «تری لونکس» می‌شود. هرچند اقتباس آزاد آلتمن از رمان «خداحافظی طولانی» باعث خشم و رنجش طرفداران متعصب «چندلر» شد، چرا که پایان داستان در فیلم عوض می‌شود، با این حال توان او در انتقال اصالت و برتری‌های رمان به حال و هوا و فضای دهه 1970 ستودنی است.

«استنلی کوبریک»، کارگردان نامدار تاریخ سینما یک‌بار اذعان کرد اگر می‌دانست ساخت فیلم «لولیتا» چقدر دردسر از سوی نهادهای بازرسی و گروهای مذهبی برای او به همراه خواهد داشت، هرگز به سراغ ساخت این فیلم نمی‌رفت. کوبریک فیلم «لولیتا» را براساس کتاب معروف «ولادیمیر ناباکوف» ساخت، فیلمی که در همان سال نامزد شیر طلای جشنواره ونیز شد. داستان فیلم درباره پروفسوری است که از قضا ناپدری لولیتا، دختر کوچک مورد علاقه‌اش می‌شود. در پی فاش شدن عشق نامشروع پروفسور به دختر همسرش و مرگ زن، وی سفری نامشخص را در کنار لولیتا آغاز می‌کند، غافل از آنکه دخترک توسط یک فرد ثروتمند منحرف اغفال می‌شود و ناگاه پروفسور را ترک می‌کند. تفاوت‌های فراوانی میان رمان و فیلم «لولیتا» وجود دارد که بسیاری از آنها به سبب تدابیر شدید سانسوری توسط کوبریک اتخاذ شد و برخی از مسائل مطرح شده در کتاب در فیلم به کلی حذف شد.

باید درباره کوین حرف بزنیم

«باید درباره کوین صحبت کنیم» نام فیلمی است محصول سال 2011 سینمای انگلیس به کارگردانی «لین رامزی» که بر اساس اقتباسی از رمانی به همین نام نوشته «لیونل شریور» ساخته شد. «رامزی» در این فیلم ژانرهای وحشت و هیجان را تلفیق کرده و اقتباسی جذاب از رمان «شریور» خلق کرده است. داستان فیلم که به صورت غیرخطی و با بازگشت‌های ناگهانی به گذشته نقل می‌شود، درباره پسری به نام کوین است که به سبب ارتکاب به یک قتل‌عام در مدرسه در زندان به سر می‌برد و مادرش که روزی یک نویسنده موفق بوده اکنون به تنهایی زندگی می کند و در خاطرات خود به روزهای بزرگ کردن کوین فکر می‌کند. این فیلم با فلش‌بک‌های فراوان به عقب و جلو روایت می‌شود و مخاطب باید از میان این پیچیدگی‌ها داستان فیلم را درک کند. «باید درباره کوین صحبت کنیم» اولین‌بار در جشنواره فیلم کن در سال 2011 نمایش یافت.

«برنارد رز» پس از اقتباس پرحاشیه از رمان «آناکارنینا» (1997) به سراغ یکی دیگر از رمان‌های مشهور «لئو تولستوی» به نام «مرگ ایوان ایلیچ» رفت و در سال 2000 اقتباسی بسیار آزاد از این رمان معروف را تحت عنوان فیلم «Ivansxtc» به سینما آورد. این فیلم درباره آخرین روز زندگی «ایوان بکمن»، یکی از مشهورترین وکلای هالیوود با بازی «دنی هیوستون» و ماجرای مرگ اوست که در فهرست برترین آثار اقتباسی سینمایی جهان در مکان پنجم قرار گرفته است.

اقتباس

فیلم «اقتباس» محصول 2002 فیلمی است درباره "اقتباس سینمایی از یک کتاب" با فیلمنامه‌ای ار «چارلی کافمن» و کارگردانی «اسپایک جونز» که در جایگاه چهارم برترین آثار اقتباسی سینمای جهان از نگاه گاردین جای گرفته است. این فیلم چهارمین تجربه سینمایی «چارلی کافمن» در مقام فیلمنامه‌نویس است و بر مبنای تجربه ناموفق وی در اوایل دهه‌ 90 در نوشتن فیلمنامه‌ای بر اساس کتاب «سارق گل ارکیده» نوشته «سوزان ارلین» ساخته شده است. پس از چندین سال که مجددا تصمیم به اقتباس دوباره از این کتاب گرفته شد، «کافمن» بخشی از درگیری ذهنی خود در مقام نویسنده برای اقتباس از این کتاب را به مایه و مصالح اصلی فیلمنامه‌اش بدل می‌سازد. گرچه این فیلم اقتباسی از کتاب «سارق ارکیده» محسوب می‌شود، اما تمرکز روایی داستان فیلم بر اساس فیلمنامه اقتباسی نوشته «چارلی کافمن» است که با تغیییراتی نسبت به نسخه اصلی داستان همراه است. در این فیلم «نیکلاس کیج» در نقش «کافمن» و «مریل استریپ» در نقش «سوزان ارلین» ایفای نقش کرده‌اند. از مهمترین عناوین کسب شده برای این فیلم می‌توان به جایزه بهترین نقش مرد مکمل برای «کریس کوپر» و نامزدی اسکار بهترین بازیگر مرد، زن و فیلمنامه اقتباسی به ترتیب برای «نیکلاس کیج»، «مریل استریپ» و «چارلی کافمن» اشاره کرد. همچنین این فیلم جایزه ویژه هیات داوارن (خرس نقره‌ای) جشنواره برلین را از آن خود کرد.

جایگاه سوم برترین آثار اقتباسی سینمای جهان در اختیار فیلم مشهور «کوهستان بروک‌بک»، ساخته معروف «آنگ لی» کارگردان سرشناس آسیا است که در واقع اقتباسی از داستان کوتاهی با همین نام نوشته «آنی پروکس» است. «کوهستان بروک‌بک» توانست جایزه معتبر شیر طلای فستیوال ونیز را از آن خود کند و از طرف آکادمی اسکار نیز مفتخر به دریافت جایزه بهترین فیلم و بهترین کارگردانی شد. علاوه‌بر این، این فیلم جوایز گلدن گلوب، جوایز فیلم منتخب منتقدین و جوایز ایندیپندنت و اسپریت را در کارنامه خود نیز ثبت کرده‌ است. در این فیلم «هیث لجر» و «جیک جیلنهال» نقش اصلی را بر عهده دارند.

کوهستان بروکبک

اگرچه شهرت «آلبرتو ماراویا» پس از مرگش در سال 1990 به تدریج کاهش یافت، اما وی در زمان خود یکی از بزرگترین رمان‌نویسان روشنفکر اروپا محسوب می‌شد و همین امر «برناردو برتولوچی» را بر آن داشت تا فیلمی اقتباسی بر اساس رمان سیاسی «سازشگر» وی بسازد. بسیاری از رمان‌های «آلبرتو ماراویا» توسط کارگردانان بنام سینمای جهان مورد اقتباس قرار گرفته که از آن جمله می‌توان به «دو زن» اقتباسی از «ویتوریو دسیکا»، «تحقیر» از «ژان لوک گدار» و «کسالت» از «دامیانو دامیانی» اشاره کرد. داستان این فیلم درباره یک ایتالیایی ۳۰ ساله به نام «مارچلو کلریچی» است؛ مارچلو یک روشنفکر سرکوب شده از طبقه بالای جامعه است که در دوران حکومت «موسولینی» توسط فاشیست‌ها به کار گرفته می‌شود تا به پاریس برود و یک دگراندیش که سابقا استاد فلسفه اش بوده را به قتل برساند. برتولوچی با این اقتباس سیاسی در جایگاه دوم برترین آثار اقتباس سینمای جهان از نگاه گاردین قرار گرفته است.

سازشکار

«دیوانه از قفس پرید» شاهکار سینمایی «میلوش فورمن» محصول 1975 با بازی درخشان «جک نیکلسون» و «لوئیز فلچر» با اقتباس از رمانی با همین نام نوشته «کن کیسی» در صدر برترین آثار اقتباسی سینمای جهان قرار گرفته است. داستان فیلم درباره یک بزهکار با بازی «جک نیکلسون» است که به حکم دادگاه برای بررسی وضعیت روانی‌اش به تیمارستان ایالتی فرستاده می‌شود، اما وی با مقررات سخت و غیرانسانی تیمارستان که توسط زن سرپرستار با بازی «لوئیز فلچر» اعمال می‌شود مخالفت می‌کند. این مخالفت‌ها باعث دشمنی پرستار با او می‌شود و زندانی را به بخشی می‌فرستند که به وی شوک الکتریکی وارد می‌شود. بعد از وارد کردن شوک الکتریکی به سر او و ادامه رفتارش وی را از طریق برداشتن تکه‌ای از مغزش به موجودی تبدیل می‌کنند که دیگر خودش نیست و زندگی نباتی پیدا کرده‌ است. این فیلم که در میان 10 اثر برتر میراث سینمایی آمریکا قرار دارد، جوایز فراوانی از جمله پنج جایزه اسکار بهترین فیلم، بهترین کارگردانی (میلوش فورمن)، بهترین بازیگر مرد (جک نیکلسون)، بهترن بازیگر زن (لوئیز فلچر) و بهترین فیلمنامه اقتباسی (لورنس هاوبن، بو گَلدمن) را کسب کرد. این فیلم را در ایران با عنوان «پرواز بر فراز آشیانه فاخته» نیز می‌شناسند.

دیوانه از قفس پرید

انتهای پیام

ترجمه گزارش از: حسین شایسته

  • شنبه/ ۳۰ آذر ۱۳۹۲ / ۰۰:۱۶
  • دسته‌بندی: سینما و تئاتر
  • کد خبر: 92093020154
  • خبرنگار : 71454