یک روانشناس کودک ضمن آسیبشناسی پیامدهایی که ممکن است برای کودکان قربانی اسیدپاشی در حال و آینده رخ دهد، گفت: قربانیان اسیدپاشی و نزدیکانشان باید تحت حمایت دولت قرار گیرند.
دکتر فاطمه قاسمزاده در گفتوگو با خبرنگار «حوادث» خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، با اشاره به شرایط روحی و جسمی کودکانی که خود مستقیما قربانی اسیدپاشی شده یا والدینشان تحت تاثیر این حادثه قرار گرفتهاند، گفت: با توجه به ارتباطی که میان کودکان و والدینشان به ویژه در جنبههای مختلف رشد وجود دارد، طبیعتا هر حادثهای که برای والدین رخ دهد، در کودکان نیز تاثیرگذار است، اما میزان و پیامدهای آن با توجه به فاکتورهای مختلف، متفاوت است.
وی اضافه کرد: اینکه حادثه از جانب چه کسی رخ داده باشد نیز برای کودکان دارای اهمیت میشود و اگر در مواردی عامل و قربانی اسیدپاشی هر دو از نزدیکان کودک باشند، در این صورت کودک ضربه بیشتری میخورد به ویژه آن که مثلا پدری روی همسرش اسید بپاشد که در این صورت کودک به نوعی هر دو را از دست میدهد.
به گفته این روانشناس کودک، در صورتی که مادر یا پدر قربانی اسیدپاشی شوند، کودکان در این سن به نوعی اقدام به همزاد پنداری کرده و این تصور برایشان ایجاد میشود که حتما مشابه این حادثه برایشان رخ خواهد داد.
قاسمزاده با اشاره به مواردی که کودک خود نیز در اسیدپاشی دچار آسیب فیزیکی شده است، ادامه داد: در صورتی که کودکان اسید را به شکل مستقیم تجربه کرده باشند، طبیعی است که ضربه بیشتری به آنان وارد میشود و ممکن است ارتباطات آنان با بسیاری از دوستان و اطرافیان را تحت الشعاع قرار دهد.
وی با انتقاد از اینکه به هنگام بروز حوادث بیشتر به عاملان توجه میشود تا قربانیان، افزود: متاسفانه مشکل ما این است که به جای اینکه برای افراد آسیبدیده امکاناتی را فراهم کنیم، بیشتر به عامل و متهم حادثه میپردازیم. در حالی که قربانیان نیز نیازمند یکسری اقدامات حمایتی برای خود و نزدیکانشان هستند که این اقدامات هم باید جنبه درمان فیزیکی داشته باشد و هم جنبه درمان روحی و معنوی.
ضرورت حضور روانشناس و مددکار در کنار قربانیان اسیدپاشی
به گفته وی، حضور یک روانشناس و مددکار در کنار قربانیان اسیدپاشی امری اجتنابناپذیر است، چرا که تنها این افراد هستند که میتوانند زمینههای بازگشت قربانیان اسیدپاشی به ویژه کودکان به جامعه را فراهم کنند.
این روانشناس کودک با بیان اینکه ارائه مشاوره روانی به قربانیان اسیدپاشی به ویژه کودکان نیازمند جلسات متعدد است، به ایسنا گفت: بر حسب شخصیت و نوع آسیب، کیفیت و کمیت این جلسات متفاوت است اما قطعا اینکه افراد چند جلسه انگشتشمار به روانشناس مراجعه کرده و گمان کنند که درمانشان تکمیل شده، کافی نیست.
قاسمزاده با بیان اینکه فرد آسیبدیده یک بحران را تحمل میکند، افزود: در بحرانهای معمولی نظیر از دستدادن یکی از نزدیکان و ... حداقل شش ماه زمان لازم است تا اقدامات روانکاوی، روان درمانی و مشاوره روی افراد انجام شود، در حالی که حوادثی نظیر اسیدپاشی بار سنگینی داشته و به نوعی فاجعه محسوب میشود.
وی با بیان اینکه افراد در بحرانهای روحی توانایی تصمیمگیری و چگونگی انتخاب را ندارند، گفت: در این ایام باید به آنان کمک شود تا از مسیر صحیح زندگی خود خارج نشده و لطمهای به آینده خود وارد کنند.
قاسمزاده با تاکید بر اینکه ساختن آینده به حال وابسته است، افزود: اگر حمایتهای اجتماعی و روانی از کودکان قربانی اسیدپاشی انجام شود، قطعا اثرات زیانبار آن در آینده و بزرگسالی کمتر خواهد شد.
وی با اشاره به پرونده فردی که در پاکدشت ورامین به کودکان تجاوز کرده بود(بیجه)، گفت: این فرد خود در کودکی قربانی تجاوز بود و چون هیچ فردی در کنارش نبوده که مشکلش را به او بازگو کند و روانشناسی نیز با وی مشاوره نداشته است، در بزرگسالی با این کار عقدهگشایی کرده است.
این روانشناس کودک افزود: در صورتی که کودکانی که به شکل مستقیم یا غیرمستقیم قربانی اسیدپاشی شدهاند نیز تحت حمایت و درمان قرار نگیرند، این احتمال وجود دارد که وارد چرخه آزار شده و در آینده با دستزدن به آنچه که در کودکی برایشان رخ داده به نوعی سبب بازتولید جرم شوند.
حمایت از قربانیان اسیدپاشی، وظیفه دولت است
این روانشناس کودک با تاکید بر اینکه حمایت از قربانیان اسیدپاشی وظیفهای است که بر عهده دولت است، به ایسنا گفت: دولتها موظفند یکسری خدمات را به افرادی که توانایی تامین آن برای خود را ندارند، ارائه کنند که در بحث قربانیان اسیدپاشی نیز چنین موضوعی وجود دارد و این افراد با توجه به بالابودن هزینههای درمانهای روحی و روانی باید مورد حمایت دولت قرار گیرند تا دغدغهای بابت مداوا و درمان خود نداشته باشند.
به گفته قاسمزاده، در جامعه ما نهادهایی مانند کمیته امداد، بهزیستی، وزارت رفاه و .... با توجه به بودجه کلانی که دارند، به راحتی میتوانند حمایت از قربانیان اسیدپاشی را انجام دهند.
وی با بیان اینکه در کشورهای توسعهیافته و پیشرفته چنین خدماتی به راحتی از سوی دولت ارائه میشود، ادامهداد: متاسفانه در کشورهای در حال توسعه ارائه خدمات اجتماعی از سوی دولت کم است و از سوی دیگر شمار سازمانهای مردم نهاد نیز کم است و تنها مردم هستند که میتوانند کمک کنند که آن هم با توجه به وضع اقتصادی فعلی مشاهده میشود که اقدامات و کمکهای داوطلبانه رو به کاهش است.
دادن حضانت فرزند به خانوادهای که عامل اسیدپاشی بوده، اشتباه است
قاسمزاده با اشاره به پرونده «معصومه عطایی» که بناست براساس حکم دادگاه فرزندش را از وی گرفته و حضانت آن را به پدریش که خود از عوامل اسیدپاشی به روی مادر این کودک بودهاند، بدهند گفت: فارغ از مسائل حقوقی، قطعا اگر کودک یا مادرش از سوی از خانواده پدری مورد آزار قرار گرفته باشند، واگذار کردن حضانت این کودک به آنان کار غلط و اشتباهی است.
وی با اشاره به یکی از مواد پیماننامه حقوق کودک که جمهوری اسلامی ایران آن را اجرا کرده است، افزود: بر اساس این ماده در تصمیمگیری برای کودکان باید مصلحت آنان سنجیده شود و یک قاضی عادل باید هنگام اعطای حضانت، این موارد را سنجیده و با رعایت استثنائات، از این کار جلوگیری کند.
این روانشناس کودک افزود: قطعا کودک در کنار خانوادهای که زیبایی و امید را از مادرش گرفتهاند، نه تنها احساس آرامش نخواهد داشت، بلکه به نوعی دچار ترس و عقدههای درونی خواهد شد.
به گفته وی، چندان نیز منطقی به نظر نمیرسد که کودکی که به شکل مستقیم یا غیرمستقیم قربانی اسیدپاشی شده را از مادرش جدا کرد و به عامل اسیدپاشی یا نزدیکانش تحویل داد.
قاسمزاده با تاکید بر اینکه کودکان باید از حمایتهای عاطفی مادران خود بهرهمند شوند، گفت: امیدوارم چنین اقدامی صورت نگیرد.
انتهای پیام