«آندری روبلوف»، انتخاب اول گاردین/ بهترین فیلم‌های هنری تاریخ سینما کدامند؟

بی‌گمان برترین آثار سینمایی جهان در طول تاریخ بیش از 100 ساله سینما در زمره آثاری قرار می‌گیرند که آنها را تحت عنوان فیلم‌های هنری و یا خاص می‌شناسیم. سینمای هنری سینمایی‌ست عموما مستقل که بر خلاف سینمای تجاری، هدفش جذب مخاطب عام و کسب منفعت اقتصادی نیست. فیلم‌های هنری که غالبا بر اساس دلایل زیبایی شناختی ساخته می‌شوند، محتویاتی غیرمتداول و بسیار نمادین دارند.

بی‌گمان برترین آثار سینمایی جهان در طول تاریخ بیش از 100 ساله سینما در زمره آثاری قرار می‌گیرند که آنها را تحت عنوان فیلم‌های هنری و یا خاص می‌شناسیم. سینمای هنری سینمایی‌ست عموما مستقل که بر خلاف سینمای تجاری، هدفش جذب مخاطب عام و کسب منفعت اقتصادی نیست. فیلم‌های هنری که غالبا بر اساس دلایل زیبایی شناختی ساخته می‌شوند، محتویاتی غیرمتداول و بسیار نمادین دارند.

به گزارش خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، منتقدین سینما معمولا عنوان فیلم هنری را به آن دسته از فیلم‌هایی اطلاق می‌کنند که به جای ارائه تصویری شفاف و روشن از داستان، بیش از همه به سبک رئالیسم اجتماعی، کارگردان مولف و همچنین افکار و رویاهای شخصیت‌ها می‌پردازند. این دسته از فیلم‌ها کمتر از بودجه‌های سنگین تولید و جلوه‌های ویژه‌ی چشم‌نواز برخوردار هستند و در مقابل جریان اصلی فیلم‌سازی در هالیوود قرار می‌گیرند.

به عقیده بسیاری فیلم «مُهر هفتم» ساخته «اینگمار برگمن» نمونه قابل ذکری از یک فیلم هنری است. «رزمناو پوتمکین» از «سرگئی آیزنشتاین» یک فیلم کلاسیک در دهه 1920 میلادی است و «لوئیس بونوئل» نیز در ساخت آثار سورئالیستی در سینما همتایی ندارد. نئورئالیست‌های ایتالیایی در هنر خود آینه‌ای تمام‌نما از وضعیت اجتماعی دوره خود بودند و موج نوی سینمای فرانسه نیز بصورت سنت شکنانه‌ای ساختارهایی غیرمتداول را به سینما آوردند. «یاسوجیرو اوزو» سادگی بی‌همتایی را با فیلم‌هایش القا کرد و «آندری تارکوفسکی» و «میکل‌آنجلو آنتونیونی» نیز به ساختاری زیبایی شناسانه و همطراز با تفکرات معنوی در فیلم‌هایشان دست یافت.

در زیر نگاهی خواهیم داشت به برترین آثار سینمایی از نگاه منتقدین نشریه گاردین و آبزرور که در زمره آثار هنری و خاص سینمای جهان قرار می‌گیرند.

انجیل به روایت متی

بر اساس فهرست منتقدین گاردین، فیلم «انجیل به روایت متی» به کارگردانی و نویسندگی «پیر پائولو پازولینی»، فیلمساز سرشناس ایتالیایی در سال 1964 در مکان دهم برترین فیلم‌های هنری سینمای جهان قرار دارد. این فیلم به عنوان سومین ساخته بلند «پازولینی» با نگاه متفاوتی که دارد، از جمله برترین فیلم‌های مذهبی جهان نیز محسوب می‌شود. فیلم عاری از جلوه‌ها و حقه‌های سینمایی است و به‌جز صحنه قدم زدن مسیح بر روی آب، جلوه سینمایی دیگری در آن به کار نرفته است.خدا از آسمان به سادگی و بدون هیچ تکلفی صحبت می‌کند و شخصیت‌های فیلم نیز سرشان را به سمت آسمان برمی‌گردانند و گوش می‌دهند.

شاخصه کلی فیلم، نماهای طولانی و بدون قطع و کلوزآپ‌های زیاد و تاکید بر حالات چهره است. این فیلم با آثاری که تاکنون درباره حضرت مسیح (ع) ساخته شده‌اند، تفاوت فراوانی دارد. در فیلم‌های قبلی داستان‌ها بیشتر بر مبنای فداکاری و معنویت مسیح است، در حالیکه در این فیلم ما با مردی مواجه هستیم که پیغامی دارد و می‌پندارد که آن پیام خیلی مهم است و باید آن را ابلاغ کند؛ چه پسر خدا باشد و چه نباشد. برای پازولینی معنویت مسیح در درجه دوم اهمیت قرار دارد. این فیلم در ایتالیا مورد استقبال قرار گرفت و یکی از فیلم‌های محبوب پازولینی، چه از نظر مردم و چه از نظر منتقدان به شمار می‌آید و در سال 1964 نامزد شیر طلای جشنواره فیلم ونیز شد، اما در نهایت جایزه ویژه هیات داوران را از این رویداد سینمایی بدست آورد.

روبان سفید

فیلم «روبان سفید» ساخته «میشل هانکه» که در سال 2009 نخل طلای جشنواره کن را گرفت، در جایگاه نهم فهرست برترین فیلم‌های هنری جای گرفته است. این فیلم سیاه و سفید تصویری تلخ و تیره از جامعه و خانواده در آلمان در آستانه آغاز جنگ جهانی اول ارائه می‌دهد. داستان فیلم در یک دهکده کوچک در آلمان به ظهور و پیدایش نازیسم و فاشیسم می‌پردازد و ریشه‌های این پدیده شوم را در رفتارهای خشک و متعصبانه مذهبی، فقر و نظام فئودالیسمی دو دهه‌ منتهی به ظهور آن معرفی می‌کند. در این دهکده اتفاقات ناخوشایند و وحشتناکی به روایت معلم این دهکده که راوی قصه است روی می‌دهد. رفتار ساکنین این دهکده اعم از کشیش و پزشک و رعیت با فرزندانشان چنان سرسختانه و وحشتناک است که حس تنفر را در این کودکان می‌پروراند و از پیش‌بینی وقوع جنگ و یا نسلی پرخاشگر، متعصب و خشونت‌طلب حبر می‌دهد؛ نسلی که بعدها به آلمانی‌های نازی و فاشیست دهه 30 و 40 مبدل می‌شوند.

در واقع در این فیلم هانکه به شکلی هنرمندانه به جای اینکه به صورت مستقیم به نکوهش نازی‌ها بپردازد، زمینه‌های بروز و پدیدآمدن افکار آنها را برای مخاطب به تصویز می‌کشد. فیلمبرداری سیاه‌وسفید و فضاسازی و نورپردازی دهه 1920 به همراه فیلمنامه‌ای درخشان و شخصیت‌پردازی مثال زدنی هانکه این فیلم را به یکی از بهترین آثار هانکه تبدیل کرد و به سبب سبک ساخت رمزآلود آن از جمله فیلم‌هایی است که در بار دوم تماشا لذت بیشتری از آن خواهید برد. «روبان سفید» علاوه‌بر نخل طلای کن جوایزی چون گلدن گلوب بهترین فیلم خارجی را نیز بدست آورد و در سال 2010 نامزد کسب جایزه اسکار بهترین فیلم خارجی اسکار نیز شد.

فانی و الکساندر

«فانی و الکساندر»، شاهکار سینمایی «اینگمار برگمن»، کارگردان سوئدی که بی‌شک از بزرگترین کارگردانان تاریخ سینماست در مکان هشتم برترین فیلم‌های هنری از دیدگاه منتقدین سینمایی گاردین و آبزرور قرار گرفته است. این فیلم محصول سال 1982 به عنوان آخرین اثری که برگمن برای نمایش در سینماها ساخت، فیلمی است که از سایر آثار شاخص این کارگردان که عمدتا سرد و بی‌روح خوانده و مختص مخاطب نخبه بود به شکل بهتری با مخاطب رابطه برقرار می‌کند و به عبارت دیگر، مخاطب‌پسندتر است، چرا که اغلب ساخته‌های برگمن خاص و بسیار نمادین هستند.

این فیلم داستان برادر و خواهری است به نام‌های "فانی" و "الکساندر" که پس از مرگ پدرشان تنها می‌شوند و مادرشان با یک اسقف خشک و بدرفتار ازدواج می‌کند. این دو بچه که از رفتار پدرخوانده‌شان در عذاب هستند و آزادی‌شان سلب شده است، در نهایت با کمک یکی از دوستان خانواده پدری‌شان خانه اسقف را به آتش می‌کشند و به آغوش گرم خانواده پدری‌شان بازمی‌گردند. این فیلم در مجموع 24 جایزه سینمایی دریافت کرد که از مهمترین آنها می‌توان به اسکار بهترین فیلم خارجی در سال 1984، بهترین فیلم خارجی گلدن گلوب، سزار و همچنین جایزه بهترین فیلم خارجی، کارگردانی و فیلمنامه از جوایز دیوید دو دوناتلو (اسکار سینمای ایتالیا) اشاره کرد.

روزهای بهشت

هفتمین فیلم در میان 10 فیلم برگزیده هنری سینمای جهان «روزهای بهشت» ساخته «ترتس مالیک»، کارگردان سرشناس آمریکایی محصول 1978 با بازی «ریچارد گر»، «بروک آدامز»، «سام شپرد» و «لیندا مانز» است. فیلم داستان زن و شوهری است که وانمود می‌کنند خواهر و برادرند که از فضای شهری شیکاگو بیرون می‌زنند و برای یافتن شغل فصلی در زمین‌های گندم راهی جنوب می‌شوند. در آنجا با کشاورزی جوان مواجه می‌شوند که به سبب علاقه‌ای که به زن پیدا کرده از آنها می‌خواهد که بمانند. زن و مرد نیز پس از اینکه درمی‌بایند مرد جوان سخت بیمار است و بزودی می‌میرد، برای کسب موقعیت و پول با درخواست ازدواجش موافقت می‌کنند، اما مرد نمی‌میرد و حوادث اجتناب ناپذیری در ادامه فیلم روی می‌دهد.

در این درام عاشقانه مالیک از طبیعت به بهتربن نحو استفاده کرده و به عنوان شخصیت داستان به آنها جان بخشیده است. فیلمی قدرتمند با تصویربرداری چشم‌نواز که با روایت «لیندا مانز» مخاطب را مسحور می‌کند. بسیاری از منتقدین سینما کارهای «مالیک» به ویژه دو فیلم «زمین‌های لم‌یزرع» و «روزهای بهشت» را شاهکار می‌دانند. فیلم‌های این کارگردان در زمره فیلم‌های طبیعت‌گرا و سبک کارگردانی او نیز متفکرانه و دقیق شناخته می‌شود.

پرتقال کوکی

«پرتقال کوکی» محصول 1971 مشهورترین ساخته‌ «استنلی کوبریک»، کارگردان نابغه سینمای جهان در مکان بعدی فهرست دهگانه برترین آثار هنری سینمایی جهان قرار گرفته است. این فیلم که اقتباسی از کتاب «آنتونی بورجس» است، نامزد چهار جایزه اسکار بهترین فیلم، کارگردانی، فیلم‌نامه و تدوین شد و به‌عنوان بهترین فیلم روانشناسانه تاریخ سینمای جهان محسوب می‌شود. داستان این فیلم درباره «آلکس»، جوان شرور و خلاف‌کاری است که به اتهام قتل زنی به زندان می‌افتد و در آنجا تحت درمان روش جدیدی برای اصلاح خلاف‌کاران قرار می‌گیرد. هنگام اکران این فیلم در انگلیس به‌خاطر تقلید برخی از جوانان از کارهای شخصیت اول فیلم (آلکس)، کارگردان فیلم از پخش آن در انگلیس جلوگیری کرد و این فیلم پس از مرگ کارگردان در آنجا اکران عمومی شد.

سوال اخلاقی اصلی فیلم تعریف "خوب بودن" است و این که آیا استفاده از روش انزجاردرمانی برای پایان‌دهی به رفتار غیراخلاقی، منطقی است؟ فضای عجیب، فیلمبرداری بی‌نظیر با لوکیشن‌های خاص، اثری ایجاد کرده که نه زمان دارد و نه مکانی خاص و دیدن این فیلم شاید هیچوقت به نظر بیننده تکراری نیاید. البته به این نکته نیز باید اشاره کرد که این فیلم علاوه‌بر جلب نظر منتقدین با مواضع کاملا منفی برخی دیگر از منتقدین سینمایی از جمله «راجر ایبرت» نیز مواجه شد.

همشهری کین

«همشهری کین» از برترین‌های تاریخ سینما، فیلمی که با نام «اورسن ولز» بزرگ گره خورده است از نگاه گاردین پنجمین فیلم هنری برتر دنیاست؛ اگرچه این فیلم در اکثر نظرسنجی‌هایی که تاکنون انجام شده است عنوان برترین فیلم تاریخ سینما را از آن خود کرده است، عنوانی که معمولا بین این فیلم و «سرگیجه» آلفرد هیچکاک دست به دست می‌شود. این کارگردان بزرگ سینمای جهان در سال 1941 با ساخت اولین فیلم بلند خود بر اوج قله شهرت ایستاد. سبک خاص فیلم‌سازی، استفاده‌ خلاقانه از نور، بهره‌گیری بی‌نظیر از زاویه‌های دوربین، تکنیک‌های صدابرداری و برداشت‌های بلند از جمله شاخصه‌های فیلم‌سازی اورسن ولز محسوب می‌شوند که به خوبی از همه این شاخصه‌ها در شاهکار «همشهری کین» بهره برده است.

در واقع این فیلم تلاش اورسن ولز برای رسیدن به روش جدیدی از فیلمسازی با شناخت و استفاده و ترکیب فرم‌های مختلفی از فیلمسازی بود. داستان فیلم درباره «چارلز فاستر کین» با بازی خود «اورسن ولز» یک روزنامه‌دار ثروتمند است که در هنگام مرگ تنها یک کلمه "غنچه رز" را بر زبان می‌آورد و پس از مرگش تحقیقاتی برای کشف راز این کلمه‌ آغاز می‌شود و فیلم با بازگشت‌های ناگهانی به عقب به زندگی کین و پرده برداشتن از اسرار زندگی او می‌پردازد. این فیلم نامزد کسب هفت جایزه اسکار از جمله بهترین فیلم و کارگردانی شد، اما ولز درنهایت موفق شد جایزه اسکار بهترین فیلمنامه را از آن خود کند.

داستان توکیو

«داستان توکیو»، شاهکار سینمایی «یاسوجیرو اوزو» کارگردان صاحب‌نام ژاپنی محصول 1953 در این فهرست دهگانه جایگاه چهارم را به خود اختصاص داده است. داستان فیلم درباره زن و مردی است که برای ملاقات با فرزندان خود راهی توکیو می‌شوند، اما فرزندان آنها به خاطر مشغله‌های روزمره توجه چندانی به آنها نمی‌کنند. در این سفر تنها یکی از عروس‌های این پدر و مادر به آنها محبت می‌کند که از قضا شوهر او یعنی پسر این پدر و مادر سال‌ها پیش مرده‌ است. مادر پیر در مسیر بازگشت به خانه بیمار می‌شود و در حالی که فرزندان او در دقایق آخر بر بالینش حاضر شده‌اند، می‌میرد.

نشریه سینمایی «سایت اند ساوند» سال گذشته با نظرسنجی از 358 کارگردان مطرح دنیا، فهرست 10 فیلم برتر تاریخ سینما را معرفی کرد که فیلم «داستان توکیو» در رتبه اول آن قرار داشت. این فیلم به طرز استادانه‌ای به مخاطب اجازه می‌دهد تا به خوبی تنش‌های زندگی مدرن را تجربه کند. این فیلم مشابه تمامی فیلم‌های «اوزو» آهنگ کندی دارد و بیشتر حوادث مهم در فیلم نشان داده نمی‌شوند و بعدها از طریق دیالوگ‌های فیلم آشکار می‌شوند. سبک منحصر به‌فرد فیلمبرداری این فیلم به گونه‌ای است که دوربین در ارتفاع کم و تقریبا در تمام طول فیلم بی‌حرکت است و به گفته «راجر ایبرت» دوربین در این فیلم تنها یک‌بار حرکت می‌کند.

آتالانت

«ژان ویگو»، کارگردان فرانسوی چند روز پیش از آغار نمایش تنها ساخته بلندش به نام «آتالانت» در 29 سالگی درگذشت و بعد از نمایش به یکی شاهکارهای دنیای سینما بدل شد. این فیلم به زندگی یک زوج تازه ازدواج کرده می‌پردازد که در یک قایق رودخانه‌ای زندگی می‌کنند. اگرچه «آتالانت» به‌عنوان یک فیلم تجاری 80 دقیقه‌ای سفارش شده بود، اما ویگو آن را به شعری غنائی و نیرومند از زندگی و عشق تبدیل کرد. داستان ساده فیلم مشابه فیلم‌های صامت است، اما در این فیلم شخصیت‌ها حرف می‌زنند و موسیقی این فیلم به عنوان یکی از اولین موسیقی‌های متن در سینما ساخته «موریس ژوبرت» تاثیر شگرفی در افزایش قدرت فیلم ایفا کرده است؛ به گونه‌ای که در حالیکه 75 سال از ساخت فیلم می‌گذرد، اما همچنان زیبایی و قدرت خود را حفظ کرده است. فیلمبرداری درخشان و بی‌نقص «بوریس کافمن» نیز یکی از شاخص‌های برجسته این فیلم محسوب می‌شود. این فیلم خاص سیاه‌وسفید در فهرست برترین‌های سینمای هنری جهان از نگاه گاردین جایگاه سوم را به خود اختصاص داده است.

جاده مالهالند

می‌رسیم به دومین فیلم برتر هنری جهان که فیلمی از «دیوید لینچ»، کارگردان آمریکایی در ژانر جنایی در سال ۲۰۰۱ به نام «جاده مالهالند» است که عناصر سورئالیستی به معنای واقعی به تصویر کشیده شده‌اند. این فیلم شدیدا مورد تحسین منتفدین قرار گرفت، به طوری که علاوه‌بر نامزدی بهترین کارگردانی از آکادمی اسکار، جایزه بهترین کارگردان را از جشنواره کن برای لینچ به ارمغان آورد. داستان فیلم درباره زنی است که به نظر دزدیده شده و بر اثر حادثه تصادف حافظه‌اش را از دست می‌دهد و وارد یک خانه می‌شود که بتی (نائومی واتس)، دختری شهرستانی که برای بازیگر شدن به آنجا آمده،در آن زندگی می‌کند. آنها به دنبال هویت گمشده این زن هستند. در این فیلم توهم و واقعیت اجزایی تفکیک ناپذیر هستند، عناصر فراطبیعی و وهم انگیز در ترکیب با هم هستند، هویت شخصیت‌ها در طول فیلم تغییر می‌کند، یا در هم ادغام می‌شود و گاه برداشت تماشاگران تحت‌الشعاع توهمات شخصیت‌های قیلم قرار می‌گیرد.

فیلم «آندری روبلوف» محصول 1971 ساخته «آندری تارکوفسکی»، کارگردان بزرگ سینمای روسیه عنوان برترین فیلم هنری و خاص سینمای جهان را از نگاه منتقدین سینمایی گاردین و آبزرور از آن خود کرد. این فیلم برداشتی آزاد از زندگی «آندری رابلوف»، نقاش بزرگ روس در قرن پانزدهم است. وی راهبی بود که به بزرگ‌ترین شمایل‌نگار تمام دوران‌ بدل شد. این فیلم در جشنواره کن حضور داشت، اما با فشارهایی که به سبب مضمون سیاسی و مذهبی دولت روسیه وارد کرد نتوانست وارد بخش رقابتی شود و در عین شایستگی تنها جایزه انجمن بین‌المللی منتقدین (فیپرشی) را بدست آورد.

این فیلم که در اکثر فهرست‌های برترین آثار سینمایی جهان قرار دارد، دارای انسجامی مثال‌زدنی است که در ساختاری هوشمندانه تنیده شده است. «اینگمار برگمن زمانی در توصیف تارکوفسکی گفت: «او برای من بزرگ‌ترین کارگردان سینماست که زبان جدیدی اختراع کرد و به ماهیت فیلم وفادار است». اگرچه تارکوفسکی تنها هفت فیلم بلند ساخت، اما کارنامه سینمایی‌اش سرشار از جوایز و افتخارات سینمایی است که کسب 9 جایزه از جشنواره کن، جایزه بافتا بهترین فیلم خارجی (ایثار- 1988) و شیر طلای ونیز تنها بخشی از کارنامه اوست.

انتهای پیام

ترجمه گزارش از: حسین شایسته

  • دوشنبه/ ۲۰ آبان ۱۳۹۲ / ۱۰:۳۶
  • دسته‌بندی: سینما و تئاتر
  • کد خبر: 92082012749
  • خبرنگار : 71454