«مسوولان جدید سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری مانند عموم مردم بهخوبی در چند سال گذشته دیدهاند و میدانند که میراث فرهنگی و بویژه باستانشناسی در دولتهای گذشته تا چه اندازه مورد بیمهری قرار گرفت و از جایگاه واقعی و شایسته خود فاصله داشت. جامعهی باستانشناسی ایران نیک میداند که جبران این خسران و آسیبها، در زمانی کوتاه و یکشبه ممکن نیست و از این نظر، مسوولیت مدیران جدید سازمان در دولت یازدهم را بسیار دشوار و خطیر میداند.»
به گزارش ایسنا، «جامعهی باستانشناسی ایران» بار دیگر، نگرانیها و دیدگاههای خود را در ارتباط با سیاستگذاریها و برنامهریزیها دربارهی پژوهشهای باستانشناختی علاوه بر اینکه با رییس سازمان میراث فرهنگی و گردشگری - محمدعلی نجفی - در میان گذاشت، جلیل گلشن - رییس پژوهشگاه سازمان میراث فرهنگی و گردشگری - را نیز مورد خطاب قرار داد.
در این یادداشت آمده است: بر این باوریم که جبران این آسیبها با برنامهریزیهای دقیق و سنجیده، با کمک گرفتن و مشاوره با کارشناسان میراث فرهنگی و متخصصان باستانشناسی و نیز با اتخاذ تصمیمات و اقدامات بهموقع و صحیح امکانپذیر است. مجموعهی بیانات و وعدههای مسوولان جدید سازمان و نیز انتصاب مدیران مجرب و آشنا به موضوعات میراث فرهنگی در ردههای میانی مدیریت سازمان، حکایت از ارادهی مدیران ارشد سازمان برای بازسازی و بازگرداندن جایگاه واقعی شایستهی میراث فرهنگی و باستانشناسی دارد. با این حال، باید گفت که وجود اراده و ایجاد تغییرات مدیریتی مناسب در این راستا، مهم و با ارزش، ولی ناکافی است.
«جامعهی باستانشناسی ایران» برنامهریزیهای درست، سیاستگذاریها و هدفگذاریهای صحیح در باستانشناسی را بسیار مهم و تعیینکننده میداند. «جامعهی باستانشناسی ایران» پس از انتصاب معاونان و مدیران سازمان، این فرصت را مغتنم میشمارد تا به نمایندگی از جمع کثیری از باستانشناسان کشور، برخی از مهمترین نگرانیها و دیدگاههای پیشنهادی خود را در رابطه با سیاستگذاریها و برنامهریزیها برای پژوهشهای باستانشناختی به شرح زیر با ریاست سازمان و ریاست پژوهشگاه میراث فرهنگی در میان بگذارد.
۱- ثبات و پایداری در مدیریت پژوهشهای باستان شناختی؛ برای به ثمر رسیدن پژوهشهای بنیادین مانند پژوهشهای باستان شناختی، برنامهریزی بلندمدت و شرایط پایدار مدیریتی از جمله ضروریات به شمار میرود. پیامد مستقیم و زیانبار تغییرات زودهنگام در مدیریت پژوهشهای باستانشناسی، وقفه در انجام فعالیتهای پژوهشی و میدانی در سطح کشور بوده که به نوبۀ خود بر حفاظت از آثار فرهنگی-تاریخی نیز تاثیر منفی گذاشته است.
افزون بر این، بهدلیل ارتباط و وابستگی برنامهریزیهای ملی و استانی، تغییر در مدیریت در ستاد مرکزی و پژوهشکده موجب اختلال و وقفه در برنامهریزیها هم در سطح ملی و در سطح استانها میشود. طی چند سال گذشته، در کنار تغییرات پی در پی مدیران، دورهی مدیریت رؤسای پژوهشکده باستانشناسی گاهی حتی محدود به چند ماه شد. از این رو، ضروری است که مسوولان ارشد سازمان میراث فرهنگی در تغییر مدیران دقت لازم و کافی داشته باشند و نسبت به پیامدهای کوتاهمدت و بلندمدت تغییرات مدیریتی زودهنگام حساس باشند.
۲- یکپارچگی و استقلال؛ موفقیتآمیز بودن پژوهشهای باستانشناختی، در سایهی یکپارچگی و استقلال مالی پژوهشکده باستانشناسی ممکن میشود. یکی از اقدامات درست و مناسبی که در گذشتهای نهچندان دور انجام شد و از جمله عوامل موثر در تحولات و شکوفایی نسبی در باستانشناسی ایران شد، یکپارچگی فیزیکی و جمع شدن همهی باستانشناسان پژوهشکده در یک ساختمان مجزا و مستقل در عمارت مسعودیه و نیز استقلال مالی پژوهشکده با اختصاص بودجهی پژوهشی سالانه به آن بود. «جامعهی باستانشناسی ایران» بر این باور است که برگرداندن یکپارچگی فیزیکی و استقلال مالی به پژوهشکدهی باستانشناسی از جمله اقدامات ضروری و زیرساختی است. در کنار این مسأله، تجمیع نیروی کارشناسی باستانشناسان در استانها و ایجاد ارتباط و پیوستگی سازمانی بیشتر بین باستانشناسان استانها و ستاد مرکزی نیز از جمله اقدامات زیرساختی در جهت تقویت یکپارچگی در میان نیروی علمی - کارشناسی محسوب میشود.
۳- ایجاد زمینهها و فضای پژوهشی عادلانه و مطابق استانداردهای علمی روز؛ ایجاد فضای مناسب، پویا، عادلانه و رقابتی اخلاقی از جمله وظایف مدیران پژوهشی پژوهشگاه محسوب میشود. ایجاد چنین فضایی در پژوهشگاه و بویژه در پژوهشکدهی باستانشناسی مستلزم سیاستگذاریها و برنامهریزیهای راهبردی سنجیده و کارشناسی است؛ اما این به آن معنا نیست که مدیران پژوهشی موظفاند موضوعات، اولویتهای موضوعی و مسیرهای پژوهشی را تعیین کنند. حساسیت و ظرافت مدیریت پژوهشی و سیاستگذاری در این حوزه بهقدری است که اگر بهدرستی و کارشناسانه انجام نشود، پیامدهای منفیای مانند بسته شدن فضای علمی و ناپویایی پژوهشی بهدنبال دارد.
۴- تجهیز و تقویت توان علمی / کارشناسی پژوهشکدهی باستانشناسی و باستانشناسان در مراکز استانی؛ از دیگر آسیبهایی که در سالهای اخیر متوجه سازمان و بویژه پژوهشکدهی باستانشناسی شد، کاهش توان و نیروی کارشناسی آن بود. استادان و کارشناسان مجرب و متخصص بسیاری در پژوهشکدهی باستانشناسی و مراکز استانها در چند سال اخیر بازنشسته شده (گاهی پیش از موعد)، به تصمیم خود کنارهگیری کردند یا بهدلیل طرح تعدیل نیرو به شکلهای مختلف از بدنهی کارشناسی جدا شدهاند. ضروری است متناسب با نیازها و ظرفیتهای باستانشناختی کشور و تحولات و پیشرفتهای علمیروز دنیا و با استفاده از نیروهای مجرب و به خدمت گرفتن نیروهای جوان کوشا و بااستعداد اقدامات لازم صورت گیرد تا توان علمی / کارشناسی پژوهشکدهی باستانشناسی تقویت شود و (با حفظ یکپارچگی و تمرکز مدیریت در ستاد) در استانها پستهای سازمانی برای باستانشناسان استانها و شهرستانها ایجاد شود.
4- باستانشناسی نجاتبخشی و جایگاه مناسب و شایسته برای میراث فرهنگی در برنامههای توسعهیی و عمرانی؛ در سالهای گذشته بارها شاهد تخریب و آسیب به محوطههای باستانی و تاریخی - فرهنگی در جریان اجرای طرحهای توسعه بودهایم. به این ترتیب بارها سرمایه و میراث فرهنگی کشور در ازای اجرای برنامههای توسعه و عمران (بویژه پروژههای سدسازی و راهسازی) هزینه شده است. از سوی دیگر، رشد پدیدهی باستانشناسی نجاتبخشی نیز از نوعی که در سالهای اخیر رواج پیدا کرده، هم از جنبه حفاظت از محوطهها و میراث فرهنگی و هم بهدلیل پایین آوردن هنجارها و اصول علمی و اخلاق حرفهیی باستانشناسی، موجب نگرانی فراوانی شده است. یکی از ضرورتها در سیاستگذاریها و برنامهریزیهای کلان پژوهشی پژوهشگاه میراث فرهنگی تعیین سیاستها و شیوهنامههای مناسب برای باستانشناسی نجاتبخشی است، بهطوری که متضمن رفع آسیبها و یا کاهش آسیبها به محوطههای باستانی در جریان پروژههای عمرانی باشد.
5- روابط علمی و پژوهشی؛ بهروز شدن ابزارهای نظری و علمی برای شناخت و حفاظت بهتر از میراث فرهنگی ایران جزو ضروریات امروز است. ارتباط موثر و دو سویه با دانشگاهها و نهادهای علمی و پژوهشی در سطح ملی و بینالمللی کمک فراوانی به پیشبرد سطح دانشهای میراث فرهنگی خواهد کرد. برقراری روابط پژوهشی متوازن با دانشگاهها و مراکز پژوهشی ملی و بینالمللی سبب تحول، پویایی و توسعهی علمی پژوهشگاه و پژوهشکدهی باستانشناسی خواهد شد. «جامعهی باستانشناسی ایران» امیدوار است با برقراری هماهنگی لازم با وزارتخانهی امور خارجه و با سیاستگذاریهای مناسب و تعیین خط مشیهای صحیح که ضامن تأمین منافع ملی ایران باشد، بتوان از قابلیتهای عظیم پژوهشگاه و بویژه پژوهشکدهی باستانشناسی برای همکاریهای متقابل علمی و فرهنگی میان ایران و کشورهای دیگر بهنحو موثری استفاده کرد.
6- نقش و جایگاه نظارتی پژوهشکدهی باستانشناسی؛ در سالهای گذشته با رواج باستانشناسی نجاتبخشی و با رشد و فعال شدن شرکتهای پیمانکاری که فعالیت باستانشناختی میکنند (در حالی که گاه حتی زمینهی اصلی آنها مرمت یا رشتههای دیگر غیر از باستانشناسی است) و نیز با افزایش پروژههای استانی مستقل از ستاد، متخصصان و استادان باستانشناسی نگران کاهش کیفیت پروژههای باستانشناختی در قبال رشد کمی پروژهها هستند. آنچه در گذشته و در کنار دیگر عوامل، در حفظ استانداردهای علمی و حداقلهای کیفی یک طرح پژوهشی موثر بود، نظارت ستادی از سوی پژوهشکدهی باستانشناسی بود. طی چند سال گذشته، با تفویض اختیار صدور مجوز کاوش و بررسی به مدیران استانی، از نقش نظارتی پژوهشکدهی باستانشناسی بسیار کاسته شده است.
«جامعهی باستانشناسی ایران» حفظ استانداردها و اصول علمی و کیفیت پژوهشهای علمی را از جمله موارد ضروری و نیازمند توجه جدی پژوهشگاه میراث فرهنگی میداند. این امر از طریق احیا و تقویت بیشتر نقش نظارتی پژوهشکدهی باستانشناسی بر پژوهشهای باستانشناختی در همهی استانها و مناطق ممکن میشود.
انتهای پیام