پسر سلمان هراتی با بیان اینکه جامعه ما به دنبال اسطورهسازی است، گفت: نقد سلمان با واکنش مواجه میشود.
رسول هراتی فرزند سلمان هراتی است که حاضر نشدن او در مراسم بزرگداشت این شاعر فقید در نخستین دوره جایزه ادبی «سلمان سلام» که با همکاری حوزه هنری و کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان برگزار شد، حاشیهساز و با انتقاد برگزارکنندگان این مراسم همراه شد.
رسول هراتی در گفتوگویی با خبرنگار ادبیات خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، اظهار کرد: اگر احساس کنم جایی ناراحت هستم و قرار است به من توهین شود، ترجیح میدهم در آنجا نباشم و کسی هم نمیتواند دیگری را مجبور کند که در مراسمی شرکت کند. دو سال پیش هم من به دلیل انتقادهایی که به مزار سلمان هراتی داشتم، در مراسمی که برای او برگزار شد، شرکت نکردم.
او افزود: این برنامهها در ظاهر امر خوب برگزار میشود، اما مسائلی هست که دیده نمیشود. برای ساخت مزار سلمان هیچ مشورتی با خانواده او نشد. وقتی حرف ما هیچ اهمیتی ندارد، چرا حضور ما مهم است؟ ما مثل آنها تریبونی در اختیار نداریم و این حاضر نشدن من تنها امکانی بود که میتوانستم از آن برای نشان دادن اعتراضم استفاده کنم.
پسر سلمان هراتی اظهار کرد: اگر حضور ما در این مراسم مهم است، باید نظراتمان هم مهم باشد. اگر قرار است من به عنوان عروسک خیمهشببازی در جایی حاضر شوم و آنها کار خودشان را بکنند، حاضر نمیشوم. آنها یک هفته مانده به مراسم آمدهاند و میگویند، ما همه کارها را انجام دادهایم و شما باید در این مراسم شرکت کنید.
او در توضیح بیشتر درباره حاضر نشدن خود در این مراسم گفت: مراسمی که برای سالگرد سلمان برگزار شد، به کنار، هر کسی میتواند برای او مراسم بگیرد، اما برنامه بعدازظهر آنها معرفی برگزیدگان جایزه ادبی «سلمان سلام» بود. این موضوع بحث حقوقی با خود دارد و نیاز داشت که با ما هماهنگی شود. این در مملکت ما به یک جریان تبدیل شده است؛ برای کسی ارزش قائل نیستند و میخواهند از اعتبار و اسم سلمان استفاده کنند، بدون اینکه خانواده او بدانند اعضای هیأت داوران این جایزه چه کسانی هستند، رویکردهای جایزه چیست و چه کسانی برگزیده شدهاند. یکی از دلایل حاضر نشدن من در این مراسم همین بود.
رسول هراتی درباره یادداشتی که او درباره پدرش نوشته و در مراسم توزیع شده است، گفت: اداره ارشاد استان مازندران از من خواست که متنی را در توضیح اینکه سلمان که بود، بنویسم. آن را چاپ کردند و در این مراسم به مردم دادند. من که پسر سلمان هستم، ممکن است چیزی درباره او بدانم که هیچکس از آن مطلع نباشد، اما امکانی برای طرح آن ندارم. من در این متن تنها چیزهایی را که میدانستم، نوشتم. این حرفهای من است که ممکن است یک دکترای ادبیات هم که روی شعرهای او کار کرده، نداند. اما فضا آنقدر بسته است که نمیخواهند نظر دیگران را بدانند. دوستان ارشاد که میخواستند متن من را چاپ کنند، خواستند من متن را تلطیف کنم؛ در حالیکه من نظر شخصیام را نوشته بودم.
او افزود: دقیقا کسانی که بیشتر درباره سلمان میدانستند و با او صمیمی بودند، مثل قیصر امینپور، درباره او گزیدهتر نوشتند. قیصر تنها مطلبی درباره سلمان بر مقدمه یک کتاب نوشت و در زمان مرگش از او ننوشت. اما دوستانی که کمتر با او بودند و دو بار او را دیده بودند و خیلی او را نمیشناختند، سیل کتابها و مطالبی را دربارهی او نوشتند. البته هر کسی حق دارد درباره او بنویسد و من کسی نیستم که بگویم از سلمان هراتی ننویسید. اما کسی هم که مطلبی مینویسد، مطلبش در بوته نقد قرار میگیرد و من میتوانم از او انتقاد کنم.
رسول هراتی همچنین اظهار کرد: جامعه ما به دنبال پرورش اسطوره است و میخواهند اسطورهسازی کنند و وقتی همهچیز خراب شد، بیندازند گردن او. مثل اتفاقی که درباره دکتر شریعتی افتاد. یک روز درباره دکتر شریعتی طوری نوشتند که کسی نمیتوانست او را نقد کند و روز دیگر درباره او جوک ساختند و تخریبش کردند. درباره سلمان هم همین کار را میخواهند بکنند.
او خاطرنشان کرد: من درباره سلمان گفته بودم که او خیلی عجول بوده و دنبال این بوده که کارهای مختلف را امتحان کند. این خصیصه سلمان است که نه منفی است و نه مثبت. اما دوستان حتا نمیخواهند یک خصیصه که از قدسی بودن او میکاهد، نوشته شود. میخواهند او کامل باشد و سلایقی را از طریق او به جامعه تزریق کنند؛ من با این مشکل دارم. سلمان آدمی بود مثل آدمهای دیگر. من او را حتا در جمعها به اسم کوچک صدا میزنم که اگر کسی نقدی درباره او دارد، معذب نشود. اما دوستان نمیگذارند او نقد شود. البته آنها از نقد شدن سلمان نمیترسند؛ از نقد شدن مفاهیمی میترسند که سلمان در شعرش مطرح میکرد.
پسر سلمان هراتی همچنین افزود: در وسط مراسمی که برگزار شد، یک نفر گفت که از طرف فرماندار قرار است پنجهزار متر زمین به ساخت مجتمع فرهنگی سلمان اختصاص داده شود. تا اینجا مشکلی نیست، اما گفتند قرار است پسر و دخترش مسؤول این مجتمع باشند؛ چرا در این زمینه با ما هماهنگی نمیشود؟ ما در این شهر هیچ مقام و منصبی نداریم. پدر و مادر او در یک خانهی یکاتاقه زندگی میکنند، اما کلی حرف و حدیث پشت سر خانواده اوست. با زدن این حرفها با آبروی یک خانواده بازی میشود و من در این مراسم شرکت نمیکنم که رسمیتی به این حرفها داده نشود.
انتهای پیام