در نشست نقد کتاب «برف تا کمر در تاریک نشسته» عنوان شد، حسن همایون در نخستن کتابش خلاقانه حرکت کرده است و به نوآوری و نوگرایی گرایش دارد.
به گزارش خبرنگار ادبیات و نشر خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، نشست نقد کتاب شعر «برف تا کمر در تاریکی نشسته» سروده حسن همایون عصر روز گذشته (پنجشنبه نهم آبان) در شیراز برگزار شد.
در این مراسم احمد آرام گفت: وقتی شعرهای حسن همایون را خواندم غافلگیر شدم. با این که کارم بیش تر در زمینهی ادبیات داستانی، سینما و ادبیات نمایشی است، اما گاه هم به شعر سر میزنم. به اعتقاد من شاعر مجموعهی «برف تا کمر در تاریکی نشسته» به نکتههایی در شعر رسیده است که در این نسل کمتر دیدهام.
این منتقد با توضیح درباره شعرهای موسوم به فیسبوکی سخنش را دنبال کرد و تصریح کرد: شعر «برای آن دختر شاعری که دور از سرزمینم است» مرا غافلگیر کرد. شعرهای حسن همایون بر دو نوع است؛ برخی شعرهایی که روایت در آنها خطی نیست و گاهی به پیچدگی میرسند و شعر را برجستهتر میکند که سبب دامن زدن به جریان سیال ذهن در شعر میشود. من خودم به شیوهی سیال ذهن در ادبیات علاقه دارم. اغلب شعرهای وی غیرخطی هستند، فضاسازیهای خلاقانهای دارد؛ این فضاسازیها، سبب گسترش دایرهی واژگان شده است، در کنار آن تصاویری به ما میدهد که گاه خیلی سورئال است و به یک آزادیهای خوبی در زبان رسیده است. همایون در شعرهایش به جای میرسد که تن شاعر با شعر یکی می شود.
وی با خواندن نخستین شعر کتاب تصرح کرد: این شعر برای من راشهایی از یک فیلم است که هنوز مونتاژ نشده است که از طریق تفکر خودمان قرار است آنها را مونتاژ کنیم. در اغلب شعرها میبینیم قطعههای تن شاعر در شعرها پراکنده میشود. در شاعران متولد دههی شصت کم داریم که شعرشان به این دقت مهندسی شده باشد. دقت و خلاقیت را میتوان در شعرهای همایون به وضوح دید، از طرفی وی در شعرهایش مخاطب را یک پرسپکتیو میبیند. این ناشی از دقتش در میزانسن است. به واقع وی در شعرهایش با پیوستن به جریان سیال ذهن یک پرسپکتیو خلق میکند، خواننده با خوانش شعر به راحتی میتواند عمق آن را تشخیص دهد. مثلا میگوید «پنجرهای در گودی کتفهایم باز میشود ... ».
آرام متذکر شد: در شعر شماری از شاعران میبینیم که یک جور زبان را ویران میکنند تا زبانی دیگر خلق کنند. در ادبیات قرن بیست جمیز جویس را داریم. در شعر برخی از شاعران متولده دههی شصت فقط دستور زبان را ویران کردند؛ این ویران کردن دستور زبان، فضا را ایجاد کرد تا آن زنجیرهای دستور زبان را پاره کنیم. اجرای کامل دستور زبان به اعتقاد من یک فکر سنتی است، چون گاه دستور زبان دست و پا گیر میشود، چیزی که در آثار داستانی جوانها به وضوح میبینم، اما برخی از شاعران نویسندگان با ویران کردن دستور زبان پیشین، دستور زبانی اقتضاء فضای شعر خلق میکنند و یک فضای تازهای را در ادبیات نوین ایران کشف کردند. در شعرهای همایون هم میبینیم گاه این گونه است. همچنین در این مجموعه من با ایماژها و تصاویر عمیقی برخورد کردم. برخی شعرهایش خطی نیست، این سبب میشود چیزهای خوبی در سرودههایش دیده شود. در برخی شعرهای خطی همایون گاه احساس میکردم، بخشی از یک داستان را میخوانم، روایتهایی که وارد شعر شدند، ولی لطمهای به شعر و روایت نزده است و اسقلال خودش را در خط بودن هم نشان داده است. «چهارشنبهها از پیرهنم آغاز میشود ...» این شعر خطی است اما لذتبخش است. مسیری که انتخاب کرده است از برخی واژهها میگذرد و ناگهان همه چیز مملوس و عینی میشود. «چهارشنبهها زنیست بلند ...». از این رو شعرهای خطی همایون خلاف آن نگاه ارسطویی است دربارهی روایت است که آن دارای آغاز، میانه و پایاناند و تاکید دارم در این دست روایتها هم استقلاش را حفظ کرده است.
این داستاننویس تاکید کرد: اشیاء زیادی در این کتاب هست که به آنها شخصیت داده است تا ما آنها را لمس کنیم. علاقهی همایون به نوآوری و نوگرایی به وضوح در کتابش دیده میشود و دنبال این دست پیدا کردن به فرمهای جدید و بدیع در شعر است. از همین رو است که به یک ساختار شکنی در این کتاب دست پیدا میکند. در اغلب شعرهای کتاب «برف تا کمر در تاریکی نشسته» موضوعها منحصر به خود ایشان است که در آن ضرب آهنگ، خاص خودش دیده می شود با زبانی که خلق کرده است.
وی در بخشی دیگر از حرفهایش با انتقاد از سفارشینویسی به بحث دربارهی شعر «از نخلهای سبز آبادان» در مجموعه ی شعر همایون پرداخت و متذکر شد: من با شعرهای سفارشی موافق نیستم، شعرهای سفارشی چارچوبش، دایره واژگانش، همچنین تفکرش معلوم است. اما در شعر از نخلهای سبزآبادن، دیده نمیشود که سفارش از جایی گرفته باشد. در عین حال گاه شاعر شعری را خودش به خویش سفارش میکند. این که فرد به اختیار خودش در پاسداشت آنها که از مملکت دفاع کردند شعر بگوید به اعتقاد من راه رفتن بر لبهی تیغ است. اگر از این طرف برود ممکن است ایدئولوژی زده شود، از طرفی دیگر هم برود ممکن است به مسائل دیگر متهم شود. اما اجرای همایون در این شعر درخشان است. تصاویر این شعر آدم را منقلب میکند. هنگامی که میگوید مشتهایی که مانند نارنجک در سینه منفجر میشود، خیلی خلاقانه است. این یک انفجاز ذهنی است فضا را منقلب میکند. اما انتقادی که به این شعر دارم میبایست آن ترانهی محلی که در شعر آمده است را با ضرب آهنگ کلام نشان میداد تا تداعی موسیقی بومی جنوب میکرد نه این که با کلمههای «هل دان دان» آن را بیان کند. در خیلی شعرهای کتاب فضاهایی هست که آدم را به فکر وا میدارد. همچنین شعر شبکهی «ریلها و آدمها» از دیگر کارها تاثیرگذار این کتاب است که به اعتقاد من مخاطب را روانی میکند.
***
همچنن در این نشست، مهران چهرازی درباره کتاب «برف تا کمر در تاریکی نشسته» گفت: حسن همایون در نخستین اثرش با تجربه روزنامهنگاری که داشته است، مطالعهی پیگیری ادبیات خودش را از آزمون و خطا رها کرده است و به زبانی پالوده رسیده است. دام نظریهیزدگی وارهیده است. از فضاهای شبه شعرگونه متاثر از آراء و نظریهها پرهیز میکند. از شاعرانی است که تاثیرپذیری خلاقانهای از رضا براهنی دارد این شاعر با بهرهگیری از مباحث براهنی دربارهی استبداد نحوی زبان، در پی رقمزدن شعری خلاق و اثرگذار است. از طرفی دیگر میبینیم وی در شعرهایی دیگر از این مجموعه متاثر از زبان فروغ فرخزاد است. این دو شاعر را میتوان آبشخور دور و نزدیک شعری وی دانست. همایون سعی کرده است به سیالیت ذهن در شعرهای فروغ دقت کند و به شعر خودش برسد.
این منتقد تصریح کرد: همایون سعی دارد در شعرهایش نگاهی دقیق در عین حال شاعرانهای را به ابژههای مورد نظرش داشته باشد. زن و تاریکی در شعرش تکرار میشود. نکتهی مهم در شعرهای همایون تخطی از رویکردهای معمول به زن در شعر است او تن میزند از این که شعر را فقط و یک سره در شعرهای ستایش و تقدیر کند بلکه سعی دارد زن را با تمام دردها، هراسها، اضطرابها و ... ببیند نه صرف زیبای رویی که باید مدام گفته شود چقدر زیبا هست و چه! ما اوج نگاه قدسی و ستایش به زن را در شعر «آیداها»ی شاملو میبینیم و حسن همایون علیه این رویکرد و نگاه به زن در شعراست.
وی تصریح کرد: کتاب دو فصل دارد، فصلی علیه تهران فصلی دیگر اعتراف، شاعر در کتاب برف تا کمر در تاریکی نشسته در تصویرسازی و فضاسازی شعرهایش به تهران موضع انتقادی دارد و هرگز در شعرهایش دربارهی تهران با نگاهی نوستالژیک با این کلان شهر مواجه نمیشود. برخلاف برخی از شاعران نسل پیش به ویژه جناب سپانلو که با نگاهی استرلیزه و نوستالژیک به این موضوع روبر میشود.
در شعرهای حسن همایون با چهرهی شهری که گاه و بیگاه شمایل شیزوفرنیکی دارد، به خوبی رووبرو میشویم. در شعر همایون زخم و چرکهای تهران خلاقانه اجرا شده است. این برای یک شاعر جوان خیلی خوب است. دفتر نخست حسن همایون یک گام جدی یک حرکت رو به جلو است با ضعفهای که دارد، از جمله آنها شعر شیراز با رویکرد نوستالژیکی که دارد محل ایراد است.
در این نشست که در کافه «سلفبوک» برگزار شد، غلامحسن اولاد، شاپور جورکش، ایرج زبردست، علیرضا غلامی و همچنین تنی چند از شاعران جوان شیرازی و مرودشتی حضور داستند.
اولاد در صحبتهای کوتاه درباره یکی از شعرهای این مجموعه سخن گفت و علیرضا غلامی گفت که به اعتقاد من شروع شعرهای این کتاب خوب است. اما پایانبندی خوبی ندارند.
در پایان مراسم نیز حسن همایون با تشکر از حضار یکی دو شعر را از مجموعهی شعرش را خواند.
انتهای پیام