نیازهای ایران و آمریکا به همدیگر چیست؟

دکتر نصرت الله تاجیک، در مطلب تازه خود در وبلاگ نخبگان خبرآنلاین، به تحلیل روند جدید رابطه ایران و آمریکا و تأثیر آن بر پرونده ای هسته ای ایران پرداخته است.

دکتر نصرت الله تاجیک، در مطلب تازه خود در وبلاگ نخبگان خبرآنلاین، به تحلیل روند جدید رابطه ایران و آمریکا و تأثیر آن بر پرونده ای هسته ای ایران پرداخته است.

به گزارش ایسنا، تاجیک در خبرآنلاین نوشت: وقتی وزیر امور خارجه ایران پای سخنرانی اوباما نشست ولی جان‌کری در جلسه سخنرانی رئیس جمهور ایران حاضر نبود باید حدس زده می‌شد که آمریکا در این خوش اخلاقی دیپلماتیک به ایران بدهکار است.

اما فارغ از این گونه امور تشریفاتی که در دنیای دیپلماتیک نیز مهم هستند آمریکا از اینکه ایران قبول کرد در جلسه ۱+۵ وزیر خارجه‌اش با وزیر خارجه آمریکا گفتگو کند بدهی بزرگتری به ایران داشت که با تلفن زدن اوباما به روحانی در آخرین لحظات اقامتش در نیویورک فارغ از هر گونه محتوائی که ممکن است داشته باشد تا حدی جبران شد.

ایران و امریکا به یکدیگر نیازمندند. یک قدرت جهانی با یک قدرت منطقه‌ای در صورتی که اهداف و راهبردهای شفافی در برابر یکدیگر طراحی کنند می‌توانند با یکدیگر همکاری‌های مثبتی داشته باشند به شرط آنکه زمینه‌های بی‌اعتمادی و سوء‌ظن مفرط را از خود و سیاست‌هایشان بزدایند.

راهبرد اصلی هیئت ایرانی در اجلاس شصت و هشتم مجمع عمومی سازمان ملل متحد و تحرکات و جلسات جانبی مطمئن ساختن جامعه بین‌المللی از صلح‌آمیز بودن برنامه هسته‌ای ایران در پرتو زمان‌بندی مشخص و کوتاه مدت بود تا به رفع تحریم‌های یکجانبه و بین‌المللی بیانجامد. مهمتر از نفس شرکت ظریف در جلسه وزرای خارجه ۱+۵ ملاقات خصوصی او با کری بود که بعد از سه دهه اتفاق افتاد.

آخرین دیدار مستقیم وزیران خارجه ایران آمریکا به گفت‌وگوی ابراهیم یزدی و سایروس ونس در سال ۱۹۷۹ برمی‌گردد. اما وزیر امور خارجه آمریکا درباره محتوای صحبتش با همتای ایرانی‌اش گفت که " این یک ملاقات و تغییر لحن که از آن استقبال می‌کنیم، هنوز پاسخگوی سوالات نیست، کار زیادی داریم و به تلاش‌مان ادامه می‌دهیم تا برای یافتن راهی ملموس برای پاسخ‌دادن به سوالات گروه ۱+۵ در مورد برنامه اتمی ایران پیدا شود زیرا ظریف راه‌حل‌های احتمالی بیشتری مطرح کرده و حالا بخش دشوار کار این است که ببنیم چه می‌توان کرد."

اما اولا" اختلاف ایران و آمریکا فقط مسئله هسته‌ای نیست و ثانیا" در مساله هسته‌ای نیز مانند روابط ایران وآمریکا، اهداف سیاست خارجی این دو کشور و منافعی که در پرتو این اهداف دارند و یا منافع ژئوپلیتیکی آنان سطح بالایی از بی‌اعتمادی وجود دارد. یعنی حتی پرونده هسته‌ای تنها یک پرونده حقوقی نیست، بلکه عوامل متعددی از فاکتورهای منطقه‌ای و بین‌المللی در آن نقش دارند که زمان برای رسیدگی به آن را افزایش داده و یک دهه طول کشیده است. من همیشه متعجب بوده‌ام که این گذشت زمان به نفع سیاست‌های غرب بوده که منتظر تاثیر تحریم‌ها بر بنیه اقتصادی کشور هستند و چرا مذاکره‌کنندگان ایرانی به آن تن داده‌اند؟ و خوشبختانه الان هر دو طرف به جدول محدود زمان‌بندی در مذاکرات روی آورده‌اند.

البته آمریکا نیز اوضاع خوبی در منطقه ندارد و سیاست‌هایش در منطقه بجای ترویج آزادی و دموکراسی در خاورمیانه به بی‌نظمی، اغتشاش و درگیری‌های بیشتر و افزایش خشونت و کشتار منتهی شده است و در این حال اگر عقل حکم می‌کند که اشتیاق از سوی واشنگتن برای تغییر نگاه نسبت به تهران دیده شود که هم منطقه را بهتر می‌شناسد و هم می‌تواند کمک موثری در برقراری صلح و آرامش در کشورها بنماید، اما موضع‌گیری های امریکا در قبال ایران صرفا خصمانه است. آمریکا توان تخریبی در کشورهای این منطقه دارد ولی باید باور کند که توان ایجاد هیچ‌ونه نظم جدید در خاورمیانه را بطور عام و بدون کمک ایران بطور خاص ندارد.

تجربه بد اعتماد به ترکیه، قطر و عربستان در قضیه سوریه ثابت‌کننده این ادعاست. نیروهای قدرتمندی در جهان اسلام فعالیت دارند که عامل تغییرات در خاورمیانه هستند و امریکا هیچ درک صحیحی از این نیروها نداشته و نمی‌تواند آنها را کنترل و یا هدایت کند.

آمریکا باید از سلطه‌گرایی و حس تاریخی مستثنی بودن دوری گزیند و به راحتی امنیت سایر مناطق را به امنیت ملی خود پیوند نزند.

متاسفانه به دلیل عدم ارتباط معقول بین دو کشور بدور از مسائل سیاسی و اهداف خاص لابی‌ها در آمریکا آنچه که حافظه تاریخی آمریکا از ایران به یاد دارد با آنچه که ایرانی‌ها در ذهن دارند متفاوت است. هرطرف حافظه و تاریخ خود را دارد که مملو از پیش داوری ها و سوء‌ظن‌هاست. ولی دو طرف می‌توانند با نگاه مثبت به تجربه حاصل از این دور از فعالیت‌های دیپلماتیک و بهبود زمینه‌های تحرکات بیشتر مشکلات و مسائل بین خود را در قالب حل بسته‌های معضلات فیمابین در میان مدت پشت سر بگذارند.

دست‌اندرکاران سیاست خارجی نیز نه تنها باید راهبردهای صحیحی طراحی کنند تا با تخریب این روند آغاز شده مقابله کنند بلکه سعی کنند اجازه ندهند که کورسوی ایجاد شده در این فعالیت دیپلماتیک رو به خاموشی رود.

کم کردن تنش‌های خارجی ایران در صحنه بین‌المللی و روابط دو جانبه زمینه مناسبی برای بهبود وضعیت اقتصادی و معیشتی مردم و ایجاد آرامش خیال آنها است و از همین رو است که مردم عزیز ایران نیز این تحرکات دیپلماتیک را با حساسیت دنبال می‌کردند.

انتهای پیام

  • سه‌شنبه/ ۳۰ مهر ۱۳۹۲ / ۱۸:۳۸
  • دسته‌بندی: رسانه دیگر
  • کد خبر: 92073019196
  • خبرنگار :