عباس براتیپور نزدیک بودن شعر «علی ای همای رحمت» شهریار به شعر شاعری با نام «حسن میرخانی» را علت طرز تلقی جواد محقق عنوان کرد.
این شاعر دربارهی مسائل مطرحشده درباره شعر «علی ای همای رحمت» شهریار و اینکه گفته میشود پیش از او در دیوان شاعر دیگری آمده است، به خبرنگار ادبیات خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، گفت: آنچه مورد نظر آقای محقق بوده، شعری از «حسن میرخانی» متخلص به «بنده» است که هم خطاط بوده و هم شاعر و دقیقا نمیدانم شاعر دوران قاجار بوده یا پهلوی.
او افزود: من شعری را که مورد نظر آقای محقق است، در دیوان حسن میرخانی که با عنوان «دیوان بنده» منتشر شده است، دیدهام. این شعر هم غزلی است با همان قافیه و ردیف که نزدیک به شعر شهریار است، ولی با این حال شعر شهریار با شعر میرخانی از نظر سوژه، زبان و اندیشه فرق میکند، اما چون هر دو شعر برای حضرت علی (ع) است و همچنین شباهتهایی با هم دارند، برای آقای محقق این تلقی پیش آمده است.
براتیپور در ادامه عنوان کرد: موضوع شباهت داشتن دو غزل به همدیگر و وارد شدن رگههایی از یک شعر در شعری دیگر میتواند همان بحث «توارد» باشد.
او با بیان اینکه در حال حاضر دیوان حسن میرخانی را در دسترس ندارد، اضافه کرد: آقای محقق هم آدم آگاهی است، ولی فکر میکنم نباید زمانی که برای کسی مراسم بزرگداشتی برپا میشود، اینگونه مسائل را مطرح کرد، چون صواب نیست.
براتیپور ادامه داد: ضمن اینکه شعر شهریار بسیار سلیس، روان و شاخص است و نباید چنین مسائلی را در رابطه با آن مطرح کرد، چون اگر بحث شباهت باشد، بسیاری از شعرهای حافظ نیز شبیه شعرهای خواجوی کرمانی هستند، بنابراین باید بگوییم حافظ هم شعرهایش را از روی خواجو برداشته است، اما اینگونه نیست و این همان مسأله «توارد» است.
به گزارش ایسنا، در منابع آمده، سیدحسن میرخانی متخلص به بنده سال ۱۲۹۱ شمسی در تهران به دنیا آمده و ۵ آذرماه سال ۱۳۶۹ در تهران از دنیا رفته است.
شعر مورد اشاره عباس براتیپور که از دیوان حسن میرخانی استخراج شده، نیز به شرح زیر است:
«سحاب رحمت»
علی ای سحاب رحمت همه مظهر خدایی
همه خلق ماسوی را بهخدای رهنمایی
تو چه ممکنالوجودی که تو درخور سجودی
تو چه بحر لطف و جودی تو چه معدن سخایی
تو همای لامکانی به فراز عرش رحمان
که فکندهای به امکان همه سایه خدایی
تو ولی انمایی تو وفی لافتایی
تو وصی مصطفایی تو ولی کبریایی
به خرد ادیب و پیری به فلک مه منیری
به خودت که بینظیری به خدا خدانمایی
دل اگر علی شناسی به خدا خداپرستی
که ره خداپرستی به علی است آشنایی
به جز از علی که داند که زند دم از سلونی
به جز از علی که تاند که کند گرهگشایی
تو به دلبری و قامت صنما کنی قیامت
چو به کشتگان نامت ز کرم زنی صلایی
به نسیم تار زلفت گل و سنبلم چه حاجت
که صبا برد ز خاکت همه بوی مشکسایی
همه شاهدان عالم در هندوی تو گردند
چو به مجمع نکویان تو به شاهدی درآیی
علی ای درخت طوبی و بهار باغ توحید (وحدت)
که ثمر برآید از تو چو شهید کربلایی
شه ملک دین حسینم تو ز راه لطف ما را
مس قلب تیره زر کن به نگاه کیمیایی
تو صبا سلام ما را به شهید نینوا بر
که زنند بند بندم ز غمش چو نی نوایی
عجب از دمم نباشد که بسوزد عالمی را
که به سینه سوز دارم ز غمش شب جدایی
نه چنان بدین مصیبت دل بنده مبتلا شد
که تواند از حدیثش همه عمر خود رهایی
شعر شهریار هم به این شرح است:
«همای رحمت»
علی ای همای رحمت تو چه آیتی خدا را
که به ماسوا فکندی همه سایه هما را
دل اگر خداشناسی همه در رخ علی بین
به علی شناختم من به خدا قسم خدا را
به خدا که در دو عالم اثر از فنا نماند
چو علی گرفته باشد سر چشمه بقا را
مگر ای سحاب رحمت تو بباری ارنه دوزخ
به شرار قهر سوزد همه جان ماسوا را
برو ای گدای مسکین در خانه علی زن
که نگین پادشاهی دهد از کرم گدا را
به جز از علی که گوید به پسر که قاتل من
چو اسیر توست اکنون به اسیر کن مدارا
به جز از علی که آرد پسری ابوالعجائب
که علم کند به عالم شهدای کربلا را
چو به دوست عهد بندد ز میان پاکبازان
چو علی که میتواند که به سر برد وفا را
نه خدا توانمش خواند نه بشر توانمش گفت
متحیرم چه نامم شه ملک لافتی را
به دو چشم خونفشانم هله ای نسیم رحمت
که ز کوی او غباری به من آر توتیا را
به امید آنکه شاید برسد به خاک پایت
چه پیامها سپردم همه سوز دل صبا را
چو تویی قضای گردان به دعای مستمندان
که ز جان ما بگردان ره آفت قضا را
چه زنم چو نای هر دم ز نوای شوق او دم
که لسان غیب خوشتر بنوازد این نوا را
«همه شب در این امیدم که نسیم صبحگاهی
به پیام آشنایان بنوازد آشنا را»
ز نوای مرغ یا حق بشنو که در دل شب
غم دل به دوست گفتن چه خوش است شهریارا
به گزارش ایسنا، چندی پیش جواد محقق در مراسم بزرگداشت شهریار گفته بود، شعر مطرح «علی ای همای رحمت» پیش از شهریار در دیوان شاعر دیگری آمده است. این ادعا واکنشهای متعددی را در پی داشت؛ ازجمله اینکه مفتون امینی - شاعر و از دوستان محمدحسین شهریار - این موضوع را تأیید کرد و گفت، شعری را در این وزن و مضمون در دیوان شاعر دیگری دیده که احتمالا ذاکر تبریزی یا جویای تبریزی بوده است.
او با بیان اینکه این سرقت ادبی نیست، گفت:این موضوع به این معنی است که شعر «علی ای همای رحمت» کاملا از شهریار نیست. یعنی اگر شعر شاعر قبلی نبود، امروز شعر «علی ای همای رحمت» شهریار هم نبود و از این نظر، شاعر پیش از او نسبت به شهریار فضل تقدم دارد.
در این بین که جواد محقق گفت، به درخواست پژوهشگران تبریزی قول داده تا فعلا در اینباره صحبت نکند، علی داننده، مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی آذربایجان شرقی، گفت: شبههافکنی در تعلق شعر ولایی «علی ای همای رحمت» به استاد ملک سخن، شهریار، عملی ناجوانمردانه است.
محمدعلی مجاهدی هم با اشاره به موضوع «توارد» در ادبیات گفت: نمیتوانیم بگوییم شهریار و دیگر شاعرانی که احیانا چند بیت از شعرشان شبیه شعر دیگر شاعران است، سارق ادبیاند.
از زمان طرح این موضوع در رسانهها از شاعرانی همچون صهبا و ژولیده نیشابوری نیز به عنوان شاعرانی یاد شده که شعرشان منشأ شعر «علی ای همای رحمت» شهریار بوده است.
محمد طاهری خسروشاهی، پژوهشگر ادبی در دانشگاه تبریز، هم با بیان اینکه شهریار در این غزل به استقبال شعری از «مفتون همدانی» رفته، آن را «اقتباس ادبی» خواند و گفت: مقایسه این دو سروده نشان میدهد که شعر مفتون همدانی «طفلی نارس» بود که قریحه کمنظیر شهریار و قدرت ادبی بینظیر او، آن را به «جوانی برومند و بارور» تبدیل کرده است.
او همچنین عنوان کرد: شعر مورد ادعای جواد محقق (که گفته بود شعر مطرح «علی ای همای رحمت» پیش از شهریار در دیوان شاعر دیگری آمده است)، سروده مفتون همدانی، از شاعران سده چهاردهم هجری و معاصر استاد شهریار، است.
طاهری خسروشاهی با ارائه رونوشت صفحههایی از دیوان اشعار مفتون همدانی، در اثبات ادعای خود مبنی بر وجود برخی اشتراکهای لفظی در هر دو شعر و استقبال مرحوم شهریار از سروده مفتون همدانی، به نقل شواهد ادبی این دو غزل پرداخت و گفت: برخی اصطلاحات و عبارات موجود در سروده مفتون همدانی از باب استقبال ادبی، در شعر مرحوم استاد شهریار تکرار شده است:
مفتون: علی ای همای وحدت تو چه مظهری خدا را / که خدا نمود زینت به تو تخت انّما را
شهریار: علی ای همای رحمت تو چه آیتی خدا را / که به ماسوا فکندی همه سایه هما را
مفتون: علی ای که داد احمد به کفت لوای حمدش / که علم کند یدالله به دو عالم آن لوا را
شهریار: به جز از علی که آرد پسری ابوالعجایب / که علم کند به عالم شهدای کربلا را
مفتون: چه سکندری سکندر ز تو خورد ریخت آبش / چو به خضر واسپردی، سرِ چشمه بقا را
شهریار: به خدا که در دو عالم اثر از فنا نماند / چو علی گرفته باشد سر چشمه بقا را
مفتون: تو اگر ز کعبه بتها به زمین نمیفکندی / به خدا کسی به عالم نشناختی خدا را
شهریار: دل اگر خداشناسی همه در رخ علی بین / به علی شناختم من به خدا قسم خدا را
البته در پی این اظهارنظرها در رابطه با پیدا شدن منشأ شعر «علی ای همای رحمت» شهریار، جواد محقق گفت: منظور من نه شعر مفتون همدانی بوده است و نه صهبا؛ بلکه شاعر دیگری منظورم است. البته شاعران دیگری هم هستند که شعرهای اینگونه دارند.
او دربارهی اینکه شاعر مورد نظرش کیست، گفت: من حالا چیزی نمیگویم. شما هم بگذارید آقایان حرفهایشان را بزنند و بعد من هم حرفهایم را میزنم.
محقق همچنین با اشاره به مفتون همدانی گفت: این شاعر همشهری من است؛ اما منظور من این شاعر نیست.
غزل تاجبخش نیز با اشاره به اینکه چنین ادعاهایی بارها درباره شاعران مختلف مطرح شده، میگوید: این مباحث نه به شهریار و نه به ادبیات فارسی خدشهای وارد نمیکند. مگر شعرهای حافظ کم از شاعران دیگر گرفته شده است؟ اندیشه مرز سیمانی و آجری ندارد. این امر تواردِ اندیشه است.
او در ادامه تأکید میکند: اندیشه تنها روندهای است که نمیتوان برای آن مرز سیمانی و آجری ساخت. همین که حافظ میگوید، «در نمازم خم ابروی تو با یاد آمد»، نشانه خاصیت ذهن انسان است که خداوند آن را سیال خلق کرده؛ به همین دلیل نباید چندان سخت گرفت.
محمدعلی سپانلو هم میگوید: ما شعر درباره حضرت علی (ع) کم نداریم، اما شعر شهریار نمک خاصی دارد. این افراد گول اسمشان را خوردهاند و فکر کردهاند واقعا «محقق» هستند.
بازیگر نقش شهریار در فیلم سینمایی «رخساره» همچنین درباره شعری که گفته میشود مفتون همدانی پیش از شهریار درباره حضرت علی (ع) با مطلع «علی ای همای وحدت تو چه مظهری خدا را» سروده، عنوان میکند: آدم باید خیلی نادان باشد که به جای «همای رحمت»، بنویسد، «همای وحدت»؛ چون «همای رحمت» روی سر آدم مینشیند، نه «همای وحدت».
انتهای پیام