"چند ماه پیش دولت اوباما حداقل در قالب لفاظیهای خود بشار اسد را مورد هدف قرار میدهد و در پی برکنار کردن وی بود اما در حال حاضر آمریکا در اقدامی متفاوت اسد را شریک خود کرده است."
به گزارش خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، پایگاه اینترنتی بلومبرگ در تحلیلی آورده است: «آمریکا و سوریه اکنون دیگر با یکدیگر در مورد یک طرح نامحتمل همکاری خواهند کرد: رها کردن کشوری که شاهد درگیری داخلی است از تسلیحات شیمیایی.
توافقی که چند روز پیش برای خلع سلاح شیمیایی سوریه به عمل آمده، پیروزی چشمگیری برای دولت اسد به شمار میآید. این توافق همچنین پیروزی بزرگی است برای محافظ دیپلماتیک و تهیه کننده تسلیحات دولت بشار اسد؛ یعنی ولادیمیر پوتین، رئیس جمهوری روسیه.
البته این بدین معنا نیست که این توافق پیروزی موقت و از نظر اخلاقی مهمی برای باراک اوباما، رئیس جمهوری آمریکا نیست.
با این حال نخست به اسد میپردازیم. چرا این توافق برای رئیس جمهوری سوریه یک پیروزی به شمار میرود؟ به دو دلیل:
1. تا زمانی که اسد از تسلیحات شیمیایی علیه مردم خود استفاده نکند از گزند مداخله نظامی غرب در امان خواهد بود. حدود 98 درصد از افرادی که تاکنون در جنگ داخلی سوریه کشته شدهاند جان خود را به خاطر حملات شیمیایی از دست ندادهاند. این تصور دور از ذهن نیست که حکومت سوریه میزان حملات خود را علیه شورشیان افزایش دهد زیر اکنون میداند که میتواند این کار را بدون آن که مجازات شود، انجام دهد. به نظر میرسد اوباما در آینده "خط قرمز" دیگری مشخص نخواهد کرد.
2. اسد با هم پیاله شدن با روسیه و غرب در فرآیند خلع سلاح که تا سال 2014 به طول خواهد انجامید، (و احتمالا حتی اگر با حسن نیت پیگیری شود، سالها طول خواهد کشید) به ادامه حضور خود قطعیت بخشیده است. دولت بعد از اسد لزوما یک طرف این توافق نخواهد بود وحتی ممکن است در این زمینه هیچ اقدامی نکند. سوریه پس از اسد ممکن است بسیار پرتفرقهتر و پرهرج ومرجتر از حالت امروزی شود و به بیان دیگر ممکن است شرایط برای فعالیت بازرسان تسلیحاتی سازمان ملل متحد دشوارتر شود. آمریکا اکنون به این نیاز دارد که اسد برای مدتی در راس امور دمشق باشد. در هر حال اسد فردی است که دستیارانش از محل تسلیحات شیمیایی اطلاع دارند.
این توافق به دلایل تقریبا مبرهنی برای پوتین نیز یک پیروزی به شمار میآید: او رهبر دومین کشور صاحب قدرت است که خود به عنوان بازیگر جدیدی در عرصه سیاسی خاورمیانه وارد میدان شده است. او باعث شرمساری یک رئیس جمهوری آمریکا شده و دست کم از منظر برخی افراد زودباور به عنوان فردی صلح طلب شناخته شده است، در حالی که در واقع وی فردی خودکامه است.
حال که این توافق برای اسد و پوتین پیروزی به شمار میآید، چرا باید برای اوباما نیز پیروزی لحاظ شود؟ از نظر سیاسی این توافق برای اوباما یک پیروزی است زیرا او دیگر مجبور به آغاز اقدامی نظامی نیست که به طور مشخص از حمایت مردمی برخوردار نبود. از دیدگاهی گستردهتر این توافق برای اوباما یک پیروزی است زیرا او با تهدید به حمله دولت سوریه را مجبور کرد که اعلام کند سلاحهای شیمیایی در اختیار دارد و این سلاحها را کنار خواهد گذاشت.
در این صورت اوباما به هدف خود مبنی بر تابو نشان دادن استفاده از تسلیحات شیمیایی دست یافته است و این امر در نوع خود قابل توجه است.
در نهایت این پیروزی محدود برای غرب به دو دلیل نوعی شکست راهبردی و اخلاقی نیز به شمار میآید.
1) همپیمانان غرب در خاورمیانه با مشاهده این که آمریکا به برکنار کردن اسد متعهد میشود و سپس به تعهد خود عمل نمیکند، نسبت به اراده و دوستی واشنگتن مردد خواهند شد و بدین ترتیب سیاستهای خود را تا حدودی تغییر خواهند داد که این امر میتواند برای آمریکا عواقبی داشته باشد.
2) این توافق احتمالا عملی نخواهد شد. در هر حال کارشناسان خلع سلاح میگویند، در صورتی که این فرآیند به درستی پیگیری شود، احتمالا چندین سال به طول خواهد انجامید اما این کارشناسان دقیقا نمیدانند این فرآیند چقدر طول خواهد کشید زیرا تاکنون موردی این چنینی وجود نداشته که فردی بخواهد مقدار بسیاری تسلیحات شمیایی را در یک میدان نبرد کشف کند و از میان ببرد؛ به ویژه این که در این میدان نبرد پای القاعده و حزبالله نیز در میان است.
با این حال، رئیس جمهوری آمریکا اکنون قوانین بینالملل حاکم بر استفاده از تسلیحات شیمیایی را مورد تاکید قرار داده و کاری را کرده که مردم آمریکا میگویند خواستار آن هستند: وارد نشدن به یک درگیری. در این شرایط شاید او به اندازه اسد و پوتین برنده نباشد اما در مقایسه با کنگره آمریکا میتوان اوباما را به چرچیل شبیه دانست.
اما بازندگان حقیقی در این ماجرا چه کسانی هستند؟ پاسخ به این پرسش آسان است: مردم سوریه. آنها همچنان در خانههایشان، بازارهایشان، خیابانها، بیمارستانها و مساجدشان مورد تجاوز، شکنجه و قصابیشدن قرار خواهند گرفت و مادامی که به شیوههای متعارف کشته میشوند، هیچ کس به مرگشان کوچکترین توجهی نخواهد کرد.»
انتهای پیام