/گزارش/

بهشت، گوارای 5 سالگی‌اش...

گاهی یک لحظه برای دگرگونی زندگی یک خانواده کافی است. لحظه‌ای، همه چیز آرام و زندگی بر وفق مراد است و لب‌ها تا بناگوش زینت گرفته با لبخند و قدر یک چشم به هم زدن طول می‌کشد تا اشک‌ها به پهنای صورت سرازیر شود.

گاهی یک لحظه برای دگرگونی زندگی یک خانواده کافی است. لحظه‌ای، همه چیز آرام و زندگی بر وفق مراد است و لب‌ها تا بناگوش زینت گرفته با لبخند و قدر یک چشم به هم زدن طول می‌کشد تا اشک‌ها به پهنای صورت سرازیر شود.

این داستان خانواده "مجتبی" 5 ساله است. کودک سوسنگردی که 6 روز پیش همراه پدر، مادرش و برادرش از سوسنگرد به سمت اهواز حرکت کرد. برای شرکت در یک عروسی به اهواز می‌آمدند، حتما در طول راه از شوق در جایش بند نمی‌شد. از شوق لباس نویی که برای جشن به تن داشت و مادر تاکید کرده بود آن را کثیف نکند. از شوق دویدن‌های کودکانه با همسن و سال‌هایش وقتی هیچ کس در شلوغی عروسی حواسش به شیطنت‌های آنها نبود. اما صدای بوق تریلیر، پایان بخش همیشگی افکار معصومانه‌اش بود...

به گزارش خبرنگار خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا) - منطقه خوزستان - مادرش در جا در صحنه حادثه جان سپرد اما مجتبی را به بیمارستان منتقل کردند. دچار مرگ مغزی شده بود. از آن مرگ‌هایی که دیگر امیدی به بازگشت وجود ندارد.

خدا را شکر که هیچوقت نفهمید مادرش دیگر نیست تا لباس نو به تنش بپوشد و شب‌های بیماری بر بالینش چشم بر هم نگذارد. نفهمید که دیگر آغوش گرم مادرانه‌ای التیام‌بخش دردها و اشکهایش نخواهد بود. این بی‌مادری، درد برادرهایش می‌شد.

وقتی دکترها به خانواده‌اش خبر مرگ مغزی او را دادند و پیشنهاد پیوند را مطرح کردند، هنوز داغ از دست دادن مادر بر دل برادران "مجتبی" گرم بود. داغی پشت داغ دیگر...

پدری که تا دیروز لباس روشن جشن بر تن داشت حال باید سیاه‌پوش مرگ همسر و فرزندش می‌شد. باید به کودکانش می‌گفت که دیگر نه بوی مادر در خانه می‌پیچد و نه برادر، همبازیتان می‌شود. مرد، می‌خواهد کمر خم نکردن زیر بار چنین سوگ عظیمی. اما پدر مجتبی در امر خیرش حاجت هیچ استخاره ندید و سریعا به اهدای اعضای بدن کودکش رضایت داد.

ساعت 10 صبح روز گذشته، چهارشنبه، 30 مرداد، بیمارستان گلستان اهواز برای بار دوم در این ماه نوید رسان شادی برای خانواده سه بیمار منتظر پیوند شد.

دو کلیه و کبد "مجتبی" 5 ساله به بیمارستان نمازی شیراز فرستاده شد تا کودکی در نقطه‌ای از ایران با کبدی سالم به روی زندگی لبخند بزند.

دکتر عباس چنانه، مسئول هماهنگی دفتر پیوند اعضاء بیمارستان گلستان اهواز، درباره حادثه رخ داده برای "مجتبی" توضیح داد: در اثر تصادفی که در جاده سوسنگرد- اهواز در تاریخ 24 مرداد رخ داد، مادر خانواده به علت شدت جراحات درگذشت و پدر و دو پسر خانواده بستری شدند. یکی از پسرها مرخص و "مجتبی" 5 ساله به علت ضربه مغزی و آسیب شکم تحت عمل جراحی قرار گرفت و دچار مرگ مغزی شد.

وی با اشاره به انتقال اعضای اهدا شده به بیمارستان نمازی شیراز برای نجات جان بیماران نیازمند، افزود: به دلیل این‌که کلیه‌ها متعلق به کودک بوده و در خوزستان گیرنده کودک وجود ندارد، پیوند عضو در خوزستان امکان‌پذیر نبود.

به گزارش خبرنگار ایسنای خوزستان، دکتر امین بحرینی، مدیر مرکز مدیریت پیوند و فراهم‌آوری اعضاء دانشگاه علوم پزشکی جندی‌شاپور اهواز نیز درباره این عمل گفت: در زمان اندکی به اندازه چند ساعت که خون در بدن بیمار مرگ مغزی در جریان است، فرصت هست تا از اعضای فرد برای پیوند استفاده شود. این خانواده نیز با وجود تالم فراوان، سریعا رضایت به اهدای اعضاء دادند.

وی ادامه داد: چه بهتر است که فرهنگ اهدای اعضاء در استان خوزستان هر چه بیشتر رواج یابد چرا که این عمل خداپسندانه از نظر علمی نیز تایید شده است.

مجتبی هنوز کوچک بود، تنها 5 سال داشت اما یک‌شبه بزرگ شد. او با مرگ خود پیام‌آور زندگی شده است و حالا مادر بیش از پیش به او افتخار می‌کند. "مجتبی" راحت بخواب، مادر در بهشت انتظارت را می‌کشد.

اهدای عضو

گزارش از مهرنوش پورآقاجان، خبرنگار ایسنای خوزستان

انتهای پیام

  • پنجشنبه/ ۳۱ مرداد ۱۳۹۲ / ۰۹:۱۴
  • دسته‌بندی: خوزستان
  • کد خبر: 92053118087
  • خبرنگار :